ناگفتههایی از سالن تشریح؛ از اجساد مجهول الهویه تا موها و ناخنهای بلند پس از مرگ
مینا حیدری – روزنامه اطلاعات| دکتر محمدجواد هدایتشده، متخصص پزشکی قانونی است. تصوراتم را از رئیس سالن تشریح بههم میریزد. خوشرو و خوشبرخورد است. از سال ۱۳۷۶ وارد سازمان پزشکی قانونی شده، از...
مینا حیدری – روزنامه اطلاعات| دکتر محمدجواد هدایتشده، متخصص پزشکی قانونی است. تصوراتم را از رئیس سالن تشریح بههم میریزد. خوشرو و خوشبرخورد است. از سال ۱۳۷۶ وارد سازمان پزشکی قانونی شده، از سال ۱۳۹۲ در سالن تشریح استان تهران فعالیت میکند و از سال ۱۳۹۳ نیز مسئولیت ریاست سالن تشریح را برعهده دارد. تعارف میکند پیش از گفتگو چای بنوشیم. با کمی تأمل میپذیرم، بههرحال نام این محل «پزشکی قانونی» است و بار عنوانش سنگین. فضای سنگینی بر مرکز حاکم است، آنقدر که حس میکنم قرار است مرا تحویل سالن تشریح بدهند. چقدر سخت است هر روز به آدمهایی با چشمان بسته نگاه کنی؛ آدمهایی که افقیاند و سرد. همیشه از گرما بیزارم، ولی اینجا سردم شده و انگار سرما از کالبدها به من هم سرایت کرده است.
دکتر هدایتشده میگوید بهطور معمول، روزانه حدود دو تا سه مورد مجهولالهویه به سازمان پزشکی قانونی ارجاع میشوند. شناسایی این افراد به تلاشهای اداره آگاهی وابسته است و عدم اعلام مفقودی از سوی بستگان میتواند منجر به ناشناس ماندن متوفی شود.
*فرآیند پذیرش افراد مجهولالهویه در پزشکی قانونی به چه صورت است؟
اجساد با دستور قضایی به این سازمان منتقل میشوند. کلانتری بهعنوان ضابط دادگستری، مسئولیت مکاتبات مربوط به این فرآیند را برعهده دارد. البته فقط افرادی که مرگ غیرطبیعی داشتهاند به پزشکی قانونی ارجاع داده میشوند.
برای مشخص بودن روال کار، پروتکل موارد ۱۹گانه برای ورود اجساد به پزشکی قانونی تدوین شده است که عبارتند از مرگهای مشکوک (هرگونه مرگ که علت آن بهطور قطعی مشخص نباشد و نیاز به بررسی دقیق توسط پزشکی قانونی داشته باشد)، قتل (فوت ناشی از قتل یا هرگونه خشونت دیگر که نیاز به بررسی صحنه جرم و تشخیص هویت قاتل دارد)، فوت ناشی از اقدام به خودکشی که نیاز به بررسیهای پزشکی قانونی برای تأیید و بررسی جوانب مختلف دارد)، فوت ناشی از حوادث رانندگی، کار، آتشسوزی، سقوط و سایر حوادث مشابه که نیاز به بررسی صحنه حادثه و تعیین علت دقیق فوت دارد، فوت افراد در محیطهای بسته و تحت کنترل مانند زندان یا بازداشتگاه که نیاز به بررسی دقیق دارد تا از عدم وجود قصور یا سهلانگاری، اطمینان حاصل شود، فوت افراد در مراکز نگهداری و توانبخشی بهزیستی که نیاز به بررسی دقیق علت فوت و اطمینان از عدم وجود سهلانگاری یا قصور دارد، مرگ ناشی از عوارض دارویی و مرگ ناشی از مسمومیت با مواد مختلف که نیاز به تشخیص نوع ماده مسمومکننده و بررسی علت فوت دارد، مرگ ناشی از صدمات شدید که نیاز به بررسی پزشکی قانونی برای تعیین علت و نوع صدمات دارند، مرگ ناشی از مصرف مواد مخدر یا عوارض جانبی آنها، مرگ در بیمارستانها یا مراکز درمانی که علت فوت مشکوک است یا نیاز به بررسی دارد، مرگ در اماکن عمومی مانند خیابانها و پارکها، مرگ در محیطهای کاری به دلیل حوادث یا شرایط کاری، مرگ ناشی از بیماریهای عفونی واگیردار که نیاز به بررسی و کنترل شیوع بیماری دارند، مرگهایی که به هر دلیل غیرطبیعی رخ میدهند و نیاز به بررسی دقیق توسط پزشکی قانونی دارند، مرگهای ناشی از اقدامات درمانی نامناسب یا سهلانگاری در درمان، مرگهای ناشی از اختلافات خانوادگی یا خشونت خانگی، مرگهای ناشی از حوادث طبیعی مانند سیل، زلزله و توفان و در نهایت، مرگهایی که به دستور مقام قضایی و برای بررسیهای بیشتر به پزشکی قانونی ارجاع داده میشوند.
*چه اجسادی به پزشکی قانونی منتقل می شوند و فعالیت شناسایی هویت افراد چگونه است؟
دو گروه از متوفیان حتما به پزشکی قانونی ارجاع میشوند. نخست، افراد فاقد هویت مشخص و دوم اشخاصی که هویتشان معلوم است، اما هیچ فردی برای تحویل جسد آنها مراجعه نمیکند و به اصطلاح «بلاصاحب» هستند. در سازمان پزشکی قانونی، ضمن بررسی علت فوت، با دستور قضایی، اداره تشخیص هویت آگاهی اقدام به انگشتنگاری، چهرهنگاری و تهیه مستندات تصویری میکند. اطلاعات مذکور پس از ثبت در بایگانی اداره آگاهی، با سوابق موجود تطبیق داده میشود.
پس از انتقال جسد به سازمان، با دستور مقام قضایی، متوفی بهعنوان مجهولالهویه تلقی میشود و بر اساس دستورالعملهای مدون، اقداماتی نظیر تهیه عکس و فیلم از جسد و ثبت دقیق کلیه مشخصات ظاهری، شامل رنگ و حالت مو، فرمول دندانی، خالکوبیها، آثار جراحی، خالها و سایر علائم متمایزکننده انجام میگیرد. نوع و رنگ پوشاک، کمربند و کفش نیز در این مستندات به ثبت میرسد.
فرآیند شناسایی بهصورت مستقیم توسط سازمان پزشکی قانونی انجام نمیشود. پس از گذشت مدت معینی (مثلا یک ماه) که بر اساس توافق با دادگستری تعیین شده است، در صورت عدم مراجعه بستگان برای شناسایی یا عدم حصول نتیجه از سوی اداره آگاهی، جسد به آرامستان منتقل خواهد شد.
در خصوص نحوه مراجعه بستگان برای شناسایی، ضروری است ابتدا مفقودی فرد را اعلام کنند. پس از طرح موضوع در دادگستری، اداره آگاهی از سازمان پزشکی قانونی میخواهد تا سوابق را بررسی کند. هنگامی که بستگان برای پیگیری به کلانتری مراجعه میکنند، به پزشکی قانونی ارجاع داده میشوند تا مستندات آرشیوی بازه زمانی مشخصی را بررسی کنند. در صورت تطبیق اطلاعات و احراز هویت قطعی یا حتی احتمالی، نتایج به اداره آگاهی اعلام خواهد شد تا اقدامات مقتضی انجام گیرد. پس از تأیید هویت، مکاتبات لازم انجام شده و مشخص میشود که شماره جواز دفن با هویت فرد تطابق دارد. در نهایت، سوابق در پزشکی قانونی اصلاح میشود.
چنانچه جسد هنوز دفن نشده باشد، به خانواده تحویل داده میشود. در غیر این صورت، اطلاعات تأییدشده توسط اداره آگاهی به آرامستان اعلام میشود تا مشخصات هویتی متوفی در سوابق آرامستان اصلاح شود.
گروهی از متوفیان، دارای نام و مشخصات ظاهری هستند و برخی حتی شماره ملی دارند، اما هیچ فردی برای تحویل جسد آنها مراجعه نمیکند. این افراد بهعنوان «بلاصاحب» شناخته میشوند و پس از گذشت یک ماه، برای دفن به آرامستان منتقل خواهند شد. ممکن است بستگانشان فوت کرده باشند یا به دلیل اقامت در شهر یا کشور دیگر، از مرگ فرد مطلع نشده باشند و پس از چندین ماه به پزشکی قانونی مراجعه کنند.
*روزانه چند جسد مجهولالهویه به شما ارجاع میشود و این افراد چگونه دفن میشوند؟
بهطور معمول، روزانه حدود دو تا سه مورد مجهولالهویه به سازمان پزشکی قانونی ارجاع میشود. شناسایی این افراد به تلاشهای اداره آگاهی وابسته است و عدم اعلام مفقودی از سوی بستگان میتواند منجر به ناشناس ماندن متوفی شود.
اجساد مجهولالهویه در قطعهای خاص با عنوان «ناشناسها» دفن میشوند. این اجساد، سنگ مزار ندارند و با شماره جواز دفن در محل دقیق دفن توسط آرامستان ثبت میشوند. پزشکی قانونی نظارتی بر این فرآیند ندارد اما دفن بر اساس شماره جواز انجام شده و اطلاعات مربوطه در دسترس است. در صورت تعیین هویت، آرامستان، مزار را هویتدار میکند.
*سادهترین روش تشخیص هویت چیست؟
سادهترین روش شناسایی، تطبیق چهره است، مشروط بر اینکه چهره سالم مانده و دچار فساد، آسیب محیطی یا حمله حیوانات نشده باشد. پس از چهره، ویژگیهایی مانند فرم بدن، فرمول دندانی، خالکوبیها، لاک ناخن (در بانوان)، آثار جراحی یا وسایل فلزی و ارتوپدی در بدن (با تطبیق سوابق پزشکی) میتوانند در شناسایی مؤثر باشند.
اداره آگاهی علاوه بر چهرهنگاری، انگشتنگاری نیز انجام میدهد. حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد افراد در اداره آگاهی، سابقه انگشتنگاری دارند. انگشتنگاری، نیازمند سلامت سر انگشتهاست. در صورت خشکی جسد، سر انگشتها با روشهایی مانند قرار دادن در گلیسیرین بازسازی میشوند تا انگشتنگاری ممکن شود. با اینحال، در مواردی مانند سوختگی که اثر انگشت از بین میرود، این روش کارایی ندارد. سختترین مرحله شناسایی، مواردی است که هیچیک از این ویژگیها قابل استفاده نباشد.
در مواردی که در زمینه جنسیت جسد با مشکل مواجهیم، بررسی اندام جنسی میتواند راهگشا باشد؛ مثلا اگر جسد فاسد شده باشد، اندامهای خاص جنسی مورد بررسی قرار میگیرند.
اما اینکه بگوییم این شخص کیست، نام و نام خانوادگیاش چیست و آیا والدین او در قید حیات هستند یا نه، در حیطه کاری ما نیست، هرچند که میتوانیم کمک کنیم.
چنانچه شناسایی جسد از طریق چهره میسر نبوده و فساد بافت پیشرفته باشد، مثلا اگر جسد سوزانده شده باشد، در صورتی که اعضای داخلی سالم باشند، میتوان از عضله (اعم از عضلات اسکلتی یا عضلات صاف جدار مثانه) جهت استخراج دی.اِن.اِی استفاده کرد. در صورت فقدان بافت نرم، شناسایی از طریق بافت سخت نظیر استخوان و دندان صورت میگیرد که فرایندی زمانبر است.
آزمایش دی.اِن.اِی بهعنوان آخرین مرحله به کار میرود، زیرا زمانبر و پرهزینه است. چنانچه از طریق روشهای پیشین، تشخیص هویت میسر نشد، ناگزیر به انجام آن خواهیم بود. شرط لازم برای این آزمایش، سلامت نسوج است. روش کار به این صورت است که ابتدا باید از آن نسج، سلول و سپس از سلولها کروموزوم را استخراج کنیم. در نهایت، پروفایل ژنتیکی فرد را استخراج و ثبت میکنیم. اگر بخواهیم تشخیص هویت داشته باشیم، باید مقام قضایی، اعضای خانواده متوفی را برای تشخیص هویت به ما معرفی کند.
در ایران و حتی بسیاری از کشورهای پیشرفته، به دلیل هزینه بسیار زیاد، بانک پروفایل ژنتیک وجود ندارد. به منظور تشخیص هویت، پروفایل ژنتیک فرد را استخراج میکنیم و لازم است مقام قضایی، فردی از بستگان متوفی را به ما معرفی کند تا نمونهها را با نمونههای آن فرد تطبیق دهیم.
در حال حاضر به دلیل هزینه بالا، امکان ایجاد بانک پروفایل ژنتیکی همچون سیستم انگشتنگاری وجود ندارد، لذا باید منتظر بمانیم تا قاضی فردی را به ما معرفی کند، مثلا پدر یا مادر احتمالی. بعد ما از آن فرد خون میگیریم و به همین روش، پروفایل ژنتیکی فرد استخراج میشود.
فرایند استخراج و ثبت پروفایل ژنتیکی، مشابه بارکد کالا در فروشگاهها انجام میگیرد و این اطلاعات با امکانات کامپیوتری با هم مقایسه میشوند. در صورتی که تطابق در چند نقطه صورت گیرد، میتوان ادعا کرد فرد ناشناس با شخص معرفیشده، رابطه خویشاوندی دارد.
تمامی این مراحل برای افراد مجهولالهویه نیز انجام میگیرد. تا یک ماه صبر میکنیم و اگر در این مدت کسی پیدا نشود، از جسد نمونه دی.اِن.اِی میگیریم تا فرصت لازم برای شناسایی فراهم شود و سپس برای دفن متوفی اقدام میکنیم. نمونه دی.اِن.اِی اخذشده در بانک نمونهها نگهداری میشود تا در صورت مراجعه بستگان، امکان تطبیق نمونه فراهم باشد.
*در گذشته، تصاویر افراد گمشده یا اجساد ناشناس برای شناسایی توسط مردم در روزنامهها منتشر میشد. چرا این شیوه متوقف شد؟
از آنجا که انتشار تصویر جسد، مغایر با اصول اخلاق پزشکی و حفظ حرمت متوفی است، از این کار اجتناب میشود و البته این کار، منع اخلاقی و قانونی هم دارد. تصاویر مربوطه در بایگانی سازمان و اداره آگاهی نگهداری میشود، بین ما و اداره آگاهی تعامل وجود دارد و اگر آنها اطلاعاتی در اختیار نداشته باشند ما در اختیارشان قرار میدهیم. بنابراین دیگر نیازی به انتشار عکس جسد نیست.
خانواده افراد مفقودشده میتوانند از طریق دادگستری و با همکاری اداره آگاهی و پزشکی قانونی، نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنند.
*برخی رسانهها در هنگام برخی مراسم تدفین، روی جسد را باز میکنند. نشان دادن روی جسد در این صورت، منع قانونی و اخلاقی ندارد؟
این کار اشکال دارد. در محافل و در فیلدهای آموزشی پزشکی و پزشکی قانونی، حتی اگر عکسی هم از جسدی برای آموزش نمایش داده شود، چهره فرد در آن نمایان نیست.
*تعداد اجساد مجهولالهویه در تهران، سالانه چند نفر است؟
سالانه حدود هزار نفر مجهولالهویه در تهران وجود دارد. ۲۵ درصد از آنها به پزشکی قانونی کهریزک ارجاع میشوند و با احتساب سایر شهرهای کشور، این آمار تا حدود دو برابر افزایش مییابد.
*آیا با پیشرفت علم ژنتیک، فرایند شناسایی اجساد، سادهتر شده است؟
در حال حاضر ما امکانات پیشرفته ژنتیکی را داریم اما آنچه کار را دشوار میکند، مطابقت نمونههاست. اگر بانک ژنتیک وجود داشت، این روند بسیار ساده میشد. در آخرین مقالاتی که در این زمینه منتشر شده، آمده است که میزان توسعهیافتگی کشور، امکانات موجود و میزان مهاجرتپذیری، از جمله عوامل مؤثر بر شناسایی اجساد ناشناس هستند مثلا در آمریکا میزان شناسایی اجساد حدود یکدرصد است.
کشورهایی که میزان مهاجرتپذیری کمتری دارند در شناسایی اجساد ناشناس، موفقتر عمل میکنند. در کشور ما نیز به دلیل حضور مهاجران غیرقانونی که از مرزها وارد میشوند و اطلاعات مدونی از آنها نداریم تشخیص هویت دشوارتر خواهد شد. بنابراین تشخیص افراد ناشناس، تابع متغیرهای گوناگونی است.
*علاوه بر قربانیان حوادث و قتل، چه تعداد از افراد مجهولالهویه، معتادند و چقدر قابل تشخیص هستند؟
میزان اعتیاد افراد از طریق آزمایشهای سمشناسی مشخص میشود. البته ما علت فوت را تعیین میکنیم و اعتیاد به معنای مصرف مزمن، ارتباط خاصی با ما ندارد. در بسیاری موارد در آزمایشهای سمشناسی، علت فوت فرد، سوءمصرف مواد بوده و اگر مقدار سم در خون خیلی بالا باشد، علت مرگ را مسمومیت اعلام میکنیم.
در مواردی که فرد بهصورت وریدی مواد را تزریق میکند و قبلا سابقه مصرف نداشته، ممکن است شوک ابتدایی ناشی از تزریق منجر به فوت شود و در آزمایش سمشناسی، نتیجهای به دست نیاید. در این موارد، شاید جسد همراه با سرنگ و مواد فرستاده شود، ما این موارد را برای آزمایش میفرستیم و اگر شواهد کافی داشته باشیم، علیرغم منفی بودن تستهای سمشناسی (زیرا فرد در اثر شوک اولیه فوت کرده و سم درست وارد گردش خون نشده تا در آزمایشهای سمشناسی مشخص شود) آنجا هم علت فوت را سوءمصرف مواد اعلام میکنیم.
*آیا تاکنون با بحران رجوع اجساد ناشناس مواجه شدهاید؟
این که یکباره در حادثهای ۱۰ تا ۱۲ مورد به پزشکی قانونی ارجاع بدهند یا تعداد افراد ناشناس زیاد شود، در تعریف بحران قرار میگیرد. در چنین شرایطی، میتوان از امکانات زیرمجموعههای مدیریت بحران استفاده کرد که البته هنوز در مجموعه ما بهطور کامل اجرایی نشده، اما تا حدود ۹۰ درصد تکمیل شده تا بتوانیم امکان استفاده از سردخانههای دستهجمعی را داشته باشیم.
*مدت زمان تشخیص هویت اجساد تا چه زمانی است؟
مدت زمان قابل شناسایی بودن اجساد، بستگی به شرایط محیطی و میزان سالم ماندن بافتها دارد. در صورت سالم بودن نسوج نرم و سخت، امکان تشخیص هست و اگر بافت بهخوبی باقی مانده باشد، ممکن است عضله نیز بتواند کمک کند. جهت استخراج دی.اِن. اِی، میتوان از خون، کبد و عضله استفاده کرد. در صورت تجزیه بافت نرم، از استخوان استفاده میشود.
در جایی که جسد به مرحله استخوانی رسیده باشد نیز امکان تشخیص وجود دارد. اگر استخوان پوک و فاقد سلول باشد، دیگر نمیتوان هویت فرد را تشخیص داد.
تا زمانی که بخشی حاوی سلول از بدن وجود داشته باشد که ما بتوانیم کروموزومهایش را تشخیص دهیم، پروفایل ژنتیکی قابل استخراج است. اما اگر جسد به مرحلهای برسد که مثلا کاملا سوخته باشد، دیگر چیزی برای تشخیص باقی نمیماند.
*علل فوت افراد مجهولالهویه معمولا چیست؟
آمار دقیقی از تعداد افراد مجهولالهویه که به مرگ طبیعی فوت میکنند وجود ندارد، اما اغلب موارد ارجاعشده به سازمان پزشکی قانونی معمولا بر اثر بیماری، تصادف و مسمومیت فوت شدهاند، البته افراد ناشناس نیز در زمره این گروه قرار میگیرند.
افراد ناشناسی که به قتل رسیده باشند، از هر دو جنبه (ناشناس بودن و به قتل رسیدن) جزو موارد ۱۹گانه هستند و حتما به پزشکی قانونی ارجاع داده خواهند شد.
*همکاران شما حتما دچار فرسودگی شغلی میشوند. چه اقدامات حمایتی برای آنها در نظر گرفتهاید؟
این سازمان دارای چهار بخش است: معاینات، کمیسیون، تشریح و آزمایشگاه. با دستور مقام قضایی، مواردی در حوزه تشریح یا معاینات به کمیسیون ارجاع میشود.
بهعنوان مثال، اگر خانوادهها به علت فوت تعیینشده توسط پزشکی قانونی اعتراض داشته باشند و آن را ناشی از قصور پزشکی بدانند، موضوع به کمیسیون ارجاع شده یا در بخش معاینات و تعیین خسارت ناشی از صدمات، اگر اعتراضی وجود داشته باشد، در کمیسیون مطرح میشود.
کار در سازمان پزشکی قانونی، بهویژه بخش تشریح، بسیار دشوار است و متأسفانه به اندازه کافی موردتوجه قرار نمیگیرد. افرادی که در این حوزه فعالیت میکنند، هر روز با اجساد سروکار دارند و قطعا دچار فرسایش روحی و روانی میشوند. پزشکان این مجموعه صرفا به دلیل نگاه علمی و پزشکی توانستهاند با این شرایط سازگار شوند و اگر بخواهیم با مسائل بهصورت احساسی و عاطفی برخورد کنیم، حتی یک روز هم نمیتوانیم این شرایط را تحمل کنیم.
در این بخش، به مسائل جنایی و پزشکی میپردازیم. درباره مسائل جنایی که تکلیف مشخص است، فردی به دلیل وقوع یک جرم فوت میکند و قاضی نیاز دارد بداند علت مرگ چه بوده ، مسمومیت، سلاح گرم یا سرد، جسم سخت یا هر چیز دیگر.
از سوی دیگر، در بخش پزشکی، اجسادی از بیمارستانها به ما ارجاع داده میشوند که علت مرگ آنها مشخص نیست. ارتباط بین پزشکی قانونی و بیمارستانها به کاهش خطاهای پزشکی کمک میکند.
یکی از موارد مهم، دلایل مرگ مادران باردار است که باید در پزشکی قانونی مورد بررسی قرار گیرد تا علل آن شناسایی شده و بازخورد لازم به دانشگاههای علوم پزشکی ارائه شود، زیرا یکی از شاخصهای مهم بهداشتی جامعه، مرگ مادران باردار و کودکان زیر پنج سالاست.
در کشور ما نرخ مرگ مادران باردار ۲۲ در ۱۰۰ هزار است و این آمار باید کاهش یابد. دستورالعملهایی وجود دارد که بر اساس آنها اجساد مادران باردار باید به پزشکی قانونی منتقل شود تا این آمار به دست آید و بتوان آن را کاهش داد. این فرآیند نیز به کاهش خطاها و قصور پزشکی کمک میکند.
در حال حاضر، امکانات خاصی برای پیشگیری از فرسودگی روانی همکاران وجود ندارد، اما سازمان در نظر دارد این امکانات را فراهم کند. پیشنهاداتی مانند معاینات دورهای، امکانات رفاهی یا حتی چرخشی بودن دورههای فعالیت (مثلا تغییر محل یا شیوه خدمت هر دو سال یکبار) مطرح شده اما هنوز بهطور ملموس اجرایی نشدهاند. البته موضوع قرار گرفتن این حرفه در دسته مشاغل سخت و زیانآور نیز پیگیری شده اما تبدیل آن به قانون، زمانبر است.
*در شرایط خاص و برخی بازههای زمانی، تعداد اجساد مجهولالهویه افزایش مییابد. آیا در این وضعیت ممکن است مراحل را تسریع کنید یا از برخی موارد بگذرید؟
روند ما یکسان است. اقدامات عملی و اولیه مانند معاینه، کالبدگشایی و نمونهبرداری، طبق معمول انجام میشود اما اگر تعدادشان افزایش یابد، امکان نگهداری اجساد وجود ندارد.
در سردخانههای پزشکی قانونی مانند کهریزک، شاید بتوان ۸۰ تا ۹۰ جسد را نگهداری کرد، اما اگر تعداد از این حد فراتر برود، نیاز به تعامل بینبخشی با آرامستانها داریم.
*شرایطی که سبب بروز بحران در کارتان میشود، عمدتا به موارد اضطراری و غیرمنتظره مربوط است، مانند وقوع حوادث با تعداد بالای مصدومان و فوتیها که نیازمند رسیدگی فوری و حجم کار بسیار بالاست. برای اینکه از بحران عبور کنیم، آیا ممکن است مراحل شناسایی را کامل طی نکنید؟
در شرایطی که بحران دستهجمعی به وجود بیاید، حتما باید هویت افراد را شناسایی کنیم و دفن بدون هویت نداریم، مگر اینکه مستندسازیها انجام شده و زمان توافقی با دادگستری به پایان رسیده باشد. پس از آن، جسد برای دفن در اختیار آرامستان قرار میگیرد. از نظر اخلاقی نیز دفن جسد بدون هویت، مشکلدار است.
ما حتی پس از یک ماه، نمونههای ژنتیکی را نگه میداریم تا شاید در آینده بتوان از آنها استفاده کرد. البته چارهای نداریم، زیرا سردخانه، فساد جسد را متوقف نمیکند و فقط این روند را کندتر خواهد کرد. بنابراین، هرچقدر هم که بخواهید جسد را نگه دارید، باز دچار استحاله خواهد شد و از منظر کرامت انسانی، صحیح نیست که جسدی را تا زمان تغییر شکل یافتن نگهداری کنید تا شاید روزی بستگانش مراجعه کنند.
*از بین رفتن جسد در سردخانه چه زمانی رخ میدهد؟
این اتفاق بستگی به دمای سردخانه دارد. برای نگهداری کوتاهمدت (یک تا دو هفته)، دمای صفر تا پنج درجه سانتیگراد کافی است اما برای نگهداری طولانیتر، دما باید به زیر منفی ۱۰ تا ۱۵ درجه برسد تا جسد سالم بماند و برای شناسایی قابل استفاده باشد.
فرآیند فساد جسد در حالت عادی معمولا پس از ۳۶ ساعت در دمای معتدل (حدود ۲۵ درجه سانتیگراد) آغاز خواهد شد. این روند از روده آغاز میشود، زیرا منبع عفونت و میکروب به شمار میرود. این فرآیند با تغییر رنگ سبز در ناحیه شکم ظاهر میشود و سپس به کل بدن گسترش مییابد. پس از چند روز، جسد متورم شده و ترشحاتی از منافذ آن خارج میشود که به آن فساد مرطوب میگویند. در محیطهای خشک و گرم مانند کویر، جسد ممکن است حالتی شبیه مومیایی شدن پیدا کند، زیرا آب بدن بهیکباره از دست میرود و به آن فساد خشک میگویند. در این نوع فساد، ماندگاری بیشتری وجود دارد. اگر جسد بدون فساد اولیه وارد سردخانه شود، بیشتر باقی میماند ولی اگر وارد مرحله فساد مرطوب شده باشد و به سردخانه منتقل شود، امکان نگهداری طولانیمدت آن کاهش مییابد.
*برخی مردم معتقدند که پس از مرگ، موها و ناخنها همچنان بلند میشوند. این ادعا صحیح است؟
پس از مرگ، سلولها تنها ۳ تا ۶ ساعت میتوانند زنده بمانند و رشد مو یا ناخن متوقف میشود. گاهی در هوای سرد به دلیل انقباض پوست، ممکن است موها بهاصطلاح سیخ شوند که به اشتباه بهعنوان رشد مو تلقی میشود.
*آیا در حوزه کاری شما اتفاق خوبی هم رخ میدهد؟
مرگ، رویداد مثبتی نیست. ما معمولا با اتفاقات ناگوار سروکار داریم و در این حوزه همیشه بد و بدتر وجود دارد. وقتی با دید پزشکی به این موضوعات نگاه میکنیم، از آن درس میگیریم. در بخش پزشکی، نتایج یافتههایمان را به وزارت بهداشت اعلام میکنیم و در موارد جنایی، گاهی حقیقتی را کشف میکنیم که میتواند نوعی دستاورد تلقی شود. وقتی بتوانیم صدای افرادی را که فوت کردهاند و دیگر نمیتوانند از خود دفاع کنند به گوش مقام قضایی برسانیم تا عدالت برای آنهاو خانوادههایشان اجرا شود، احساس آرامش میکنیم.
اینگونه موفقیتها برای ما رضایتبخش خواهد بود، هرچند نمیتوان آن را «خوشایند» نامید، بلکه بیشتر حس انجام وظیفه و کمک به تحقق عدالت را به همراه دارد. همچنین، پیشرفت علمی در این حوزه برای ما ارزشمند است، زیرا هم در بخش پزشکی و هم در بخش قانونی، رسیدن به نتیجهای دقیق و معتبر، احساس رضایت ایجاد میکند.
*پزشکی قانونی ایران در مقایسه با استانداردهای جهانی، در چه سطحی قرار دارد؟
از نظر علمی و تجهیزات در سطح بالایی قرار داریم. فرآیندهای معاینه و کالبدشکافی ما تفاوت چندانی با استانداردهای کشورهای پیشرفته ندارد؛ حتی در مواردی که اجساد از خارج از کشور به ایران منتقل میشوند، بررسیهای ما با نتایج سایر کشورها همخوانی دارد. در نتیجهگیریها که بخش آزمایشگاهی مطرح است، تفاوتی با سایر کشورها نداریم. در بخش سمشناسی، ژنتیک و سرولوژی [بررسی سرم خون و سایر مایعات بدن] هم تفاوتی وجود ندارد. بهعنوان مثال، در حادثه سقوط هواپیمای اوکراینی، پیکر افراد به دلیل شدت حادثه، قطعهقطعه شده بود. ما با انجام آزمایشهای ژنتیکی، قطعات مختلف را شناسایی کردیم و با خویشاوندان متوفیان تطبیق دادیم. در برخی موارد، یک جسد پنج یا شش قطعه شده بود که در نقاط مختلف محل حادثه پراکنده بودند. برای جمعآوری همه قطعات کنار هم، باید کار علمی دقیق و سنگینی انجام میشد.
اتباع دیگر کشورها نیز در این پرواز حضور داشتند. ما همین اقدامات را برای آنها هم انجام دادیم و نتایج را به کشورهایشان ارسال کردیم. آنها به نظر ما اکتفا نکردند و دوباره آزمایشهای ژنتیکی را انجام دادند، اما نتایج ما هیچگونه تناقضی با بررسیهای آنها نداشت. این امر، نشاندهنده سطح بالای علمی و تجهیزاتی سازمان پزشکی قانونی ایران است.
سازمان پزشکی قانونی تلاش میکند با بهرهگیری از متخصصان برجسته، خود را در سطح استانداردهای جهانی نگه دارد. در این سازمان، بالاترین تعداد متخصصان پزشکی قانونی نسبت به سایر حوزهها فعالیت میکنند.
*حیطه تخصصی پزشکی قانونی به چه رشتههایی اختصاص دارد؟
در بخش تشریح، متخصصان پزشکی قانونی فعالیت میکنند. تخصص پزشکی قانونی، یک دوره سهساله پس از پزشکی عمومی است. در بخش تشریح، معاینات و کمیسیونهای پزشکی قانونی، از متخصصان این حوزه و همچنین پزشکان عمومی که دورههای تخصصی پزشکی قانونی را گذراندهاند استفاده میشود. در کمیسیونها نیز از متخصصان رشتههای دیگر مانند جراحی، مغز و اعصاب یا زنان بهره میگیریم.
*کمبود نیرو ندارید؟
کمبود نیروی انسانی بهشدت وجود دارد و تعداد نیروهایمان لب مرز است. در سالن کهریزک، روزانه حدود ۴۰ تا ۴۵ جسد تشریح میشوند و البته استان تهران، دو سالن دیگر هم در ورامین و شهریار دارد. این حجم از ورودی در هیچ استان دیگر و حتی در بسیاری از کشورها وجود ندارد.
سالنهای تشریح ما بزرگ و مجهزند و اتاقهای قرنطینه برای موارد خاص مانند اجساد عفونی و اتاقهای ایزوله داریم. در مرکز کهریزک، دو سالن بزرگ برای خانمها و آقایان وجود دارد که در هر سالن حدود ۱۵ تخت تعبیه شده است. این ۴۰ تا ۵۰ جسد در طول ۲۴ ساعت بهصورت تدریجی به مرکز ارجاع میشوند و فرآیندها به شکل منظم و فعال انجام میگیرد.