این مشکل را چگونه حل میکنید؟
فتح الله جوادی – روزنامه اطلاعات: در میان تمامی اخبار مهمی که تیترهای درشت روزنامهها و خبرگزاریها به آن اختصاص یافته، البته کمتر کسی به کادرهای کوچکی که در آنها وجود دارد توجه میکند اما شاید...
فتح الله جوادی – روزنامه اطلاعات: در میان تمامی اخبار مهمی که تیترهای درشت روزنامهها و خبرگزاریها به آن اختصاص یافته، البته کمتر کسی به کادرهای کوچکی که در آنها وجود دارد توجه میکند اما شاید برای مردم و جامعه از درجه اهمیت بالایی برخوردار باشند. یکی از آن خبرهای ریز برمیگردد به صحبتهای معاون آموزشی وزیر بهداشت که گلایه درستی درباره توجه به مشکلات افزایش پذیرش دانشجو در رشته پزشکی مطرح میکند.
همه میدانیم که در بسیاری از مناطق کشور با کمبود پزشک و به ویژه پزشکان متخصص روبرو هستیم و مقامات بالادستی نظام هم افزایش ظرفیت دانشگاههای پزشکی را چاره کار دانستهاند اما این معاون وزیر هم حرف نادرستی نمیزند و میگوید عدم ایجاد زیرساختهای لازم نرمافزاری و سختافزاری، به شدت در کیفیت آموزش آنها که قرار است فردا متصدی درمان درد مردم شوند تاثیر منفی میگذارد. اینکه طی چهار سال این ظرفیت پذیرش را از ۸ هزار به ۱۶ هزار نفر رساندهایم و باز هم قصد افزایش این رقم را داریم مشکلات فراوانی به بار میآورد.
دو برابر شدن ظرفیت پذیرش دانشجو، مستلزم تأمین خوابگاه، کلاس درس، مراکز آزمون، تجهیزات آموزشی و آزمایشگاهی، یونیتهای دندانپزشکی، مواد مصرفی آموزشی، تجهیزات بالینی و حتی جسد برای آموزش است. علاوه بر این، استخدام اعضای هیات علمی لازم بر این حجم از دانشجویان افزایش یافته هم نیازمند بودجه بیشتر است. طبق برآورد سال گذشته باید ۳۷ همت اعتبار اختصاص مییافت اما چنین نشد. از جمله سال قبل برای تامین زیرساختهای لازم در ۷۰ دانشکده علوم پزشکی، ۵/۱ همت و امسال ۵/۲ همت پرداخت شده که کمتر از هفت درصد نیاز واقعی است…
تا به حال بسیاری بر این گمان بودهاند که وزارت بهداشت و جامعه صنفی پزشکی چون نمیخواهد انحصار موجود بشکند و به قول معروف «دست زیاد شود» در برابر افزایش ظرفیت پزشکی مخالفت میکند اما اگر عمیقتر بنگریم درمییابیم که آنها هم دغدغههای آینده نگرانه بیهودهای ندارند.
اینکه در بسیاری از مناطق کشور با کمبود پزشک و پرستار روبرو هستیم و اینکه بسیاری از مردم به ویژه در مناطق محروم دسترسی به پزشک به ویژه متخصص مقیم ندارند و اینکه عملاعدالت درمانی به محاق رفته است و اینکه متاسفانه بسیاری از مردم مجبورند ترک دیار کرده و به تهران با برخی شهرهای بزرگ کوچ کنند و گاه در کنار بیمارستانهای تخصصی چادر بزنند هم درد بیدرمان بسیاری از مردمان است، اما چاره کار بیتردید، افزایش بیسامان و ناپخته و کارشناسی نشده ظرفیت پذیرش بدون توجه به پیش نیازها و ایجاد ساختارهای مناسب برای تربیت اصولی و کیفی پزشکان فردای مملکت نیست. اما چاره کار چیست؟ از جمله راهکارها میتواند این باشد که از امکانات موجود حفاظت کنیم. مثلاتلاش برای حفظ آنها که هستند و ایجاد انگیزه برای آنان که نروند.
دیگر بهینه کردن توزیع سرمایه فراوانی که سهم قابل توجهی را از بودجه کشور به خود اختصاص میدهد. هم در بخش درمان و هم در بخش بیمه درمانی که توزیع و تقسیم این بودجه و سرمایه تا حد زیادی سامان عاقلانه و عادلانهای ندارد.
دیگر کم کردن فاصله بسیار زیادی که تعرفههای درمانی و بیمارستانی در مراکز دولتی و تامین اجتماعی و مراکز خصوصی دارند که به همین دلیل دسترسی به مراکز درمانی دولتی را بسیار سخت کرده است و همین طور درآمد پزشکان و جراحان که در این مراکز خدمت میکنند.
نکته دیگر، تخصیص سهم کافی از بودجه نسبتاً قابل توجه بخش درمانی به بخش آموزش است تا فاصله نیاز تا تحقق بیش از ۹۰ درصد نباشد که با آن نتوان کاری کرد و شاید هم یکی از مشکلات انحصار تمامی مقدرات این حوزه در دست دولت و وزارت بهداشت باشد. درست است که در اکثر کشورها بهداشت و درمان و ارائه خدمات آن وظیفه حاکمیت است و در قانون اساسی ما هم چنین است اما دلیلی ندارد که همه آن دولتی باشد و با مدیریت دولتی و با عقل و تدبیر دولت که همه میدانیم (به قول مدیر اسبق خصوصی سازی، اگر کویر لوت را هم به آنها بدهیم شن کم میآورند! که البته حداکثر اغراق را در مثل آورده که بگوید دولت مدیر و تاجر خوبی نیست.
کاش معاون محترم وزیر ضمن حرفهای حسابی که زد به این سئوال هم پاسخ میداد که خود وزارتخانه آیا امکان این را نداشت که از بودجه دستگاه رقم بیشتری را برای بخش آموزش کنار بگذارد؟ و از همه مهمتر ایشان چه راه حل عملی و بهتری برای حل مشکل کمبود پزشک در کشور دارند؟