یمنِ بازدارنده؛ صنعا در برابر آمریکا و اسرائیل، صلح از دل قدرت
به گزارش اطلاعات نیوز، صنعا امروز در نقطهای حساس از تاریخ یمن ایستاده است؛ کشوری که سالها قربانی تجاوز، محاصره و فشارهای خارجی بوده، اما هنوز با صلابت مسیر خود را در دفاع از استقلال و حاکمیت ملی...
به گزارش اطلاعات نیوز، صنعا امروز در نقطهای حساس از تاریخ یمن ایستاده است؛ کشوری که سالها قربانی تجاوز، محاصره و فشارهای خارجی بوده، اما هنوز با صلابت مسیر خود را در دفاع از استقلال و حاکمیت ملی ادامه میدهد.
پس از تحولات گسترده در فلسطین و آغاز جنگ «طوفان الاقصی»، نگاهها دوباره به صنعا دوخته شد؛ جایی که معادلات قدرت در خاورمیانه بار دیگر در حال بازتعریف است. در حالی که واشنگتن و تلآویو با حمایت از ائتلاف سعودی-اماراتی میکوشند یمن را به صحنهای فرعی در نبرد بزرگ منطقهای تبدیل کنند، صنعا مسیر متفاوتی را دنبال میکند.
سیاست بازدارندگی فعال یمن، معادلهای نو در جنگ و صلح ایجاد کرده است: کشوری که نه بهعنوان قربانی بلکه بهعنوان بازیگری مستقل قواعد خود را تعیین میکند و نشان میدهد هیچ صلحی بدون حفظ عزت و استقلال دوام نخواهد داشت. این راهبرد، کابوس آمریکا و اسرائیل شده و به صراحت ثابت میکند که تلاش برای تحمیل اراده خارجی بر صنعا، به شکست و عقبنشینی منجر خواهد شد.
صنعا با بازدارندگی فعال خود، الگویی برای کشورهای منطقه ارائه میدهد؛ الگویی که نشان میدهد حتی در مواجهه با قدرتهای فرامنطقهای، حفظ استقلال، حاکمیت ملی و عزت، مبانی اصلی امنیت و صلح پایدار هستند.
بازگشت یمن به صحنه منطقهای؛ از انتظار تا بازدارندگی فعال
از اواسط اکتبر، تحرکات سیاسی و نظامی در استانهای مختلف یمن شدت گرفته است. صنعا با پیام آشکار به ریاض هشدار داد که وضعیت «نه جنگ و نه صلح» دیگر قابل دوام نیست و هرگونه تشدید تنش یا نقض توافقها، پاسخی مستقیم و قاطع در پی خواهد داشت.
دوران انتظار به پایان رسیده و یمن اکنون به مرحلهای از بازدارندگی متقابل رسیده است؛ مرحلهای که دشمنانش ناگزیر به درک هزینههای تجاوز شدهاند و هیچ اقدام نظامی بیپاسخ نخواهد ماند.
در این میان، عربستان در تنگنای شدیدی قرار دارد. از یک سو تلاش میکند از طریق میانجیگری عمان، چرخ مذاکرات را دوباره به حرکت درآورد تا چهرهای صلحطلب از خود نشان دهد و از سوی دیگر، به اقدامات نظامی در مرزهای صعده و مأرب ادامه میدهد. این دوگانگی رفتاری، نمایانگر ناتوانی استراتژیک ریاض و وابستگی آن به تصمیمات واشنگتن است.
صنعا با این سیاست، بار دیگر جایگاه خود را بهعنوان بازیگر فعال و مستقل منطقهای تثبیت کرده و نشان میدهد هیچ توافق یا صلحی بدون حفظ عزت، حاکمیت و استقلال کشورش دوام نخواهد داشت.
مذاکرات زیر آتش؛ بازدارندگی یمن و فشار هیبریدی واشنگتن و تلآویو
سلطنت عمان بار دیگر نقش میانجی را میان صنعا و ریاض برعهده گرفته است. هدف مسقط، جلوگیری از بازگشت جنگ فراگیر و احیای مسیر سیاسی بر پایه «نقشه راه سازمان ملل» ۲۰۲۴ است. این نقشه شامل دو مرحله اصلی است:
مرحله بشردوستانه: رفع محاصره، پرداخت حقوق کارکنان دولت و ازسرگیری صادرات نفت یمن؛
مرحله سیاسی: تشکیل دولت وحدت یا ائتلاف ملی برای اداره کشور پس از خروج نیروهای خارجی.
با این حال، عربستان تاکنون از اجرای بخش اول طفره رفته و با نقض مکرر آتشبس، اعتماد صنعا را سلب کرده است. تنها در استان صعده نزدیک به ۹۵۰ مورد تخلف ثبت شده که منجر به شهادت دهها غیرنظامی شده است.
در واکنش، نیروهای مسلح یمن با نمایشهای نظامی و رژههای بزرگ در محور نجران پیام روشنی به متجاوزان دادند: معادله مقابله به مثل پابرجاست و هر تجاوزی پاسخ داده خواهد شد.
یمن امروز دیگر آن کشور محاصرهشده سالهای نخست جنگ نیست. تجربه، مقاومت و توسعه توان موشکی و دریایی، صنعا را به قدرتی بازدارنده در منطقه تبدیل کرده است. نمایش قدرت یمن در دریای سرخ و بابالمندب، معادلات امنیت دریایی را به هم زده و حتی بنادر اسرائیلی مانند ایلات با بحران اقتصادی مواجه شدهاند. مدیر بندر ایلات تصریح کرده است که واردات بهشدت کاهش یافته و رژیم صهیونیستی به «تصویر پیروزی» نیاز دارد؛ تصویری که فعلاً در میدان یمن یافت نمیشود.
واشنگتن و تلآویو پس از آغاز جنگ غزه دریافتند که درگیری مستقیم با یمن پرهزینه است. بنابراین، استراتژی جدیدی اتخاذ کردند: جنگ ترکیبی یا هیبریدی، با هدف فشار بر صنعا از طریق ابزارهای غیرمستقیم نظامی، سیاسی و اقتصادی، اما بدون ورود مستقیم و تمامعیار به میدان.

فرسودگی از درون و حضور خارجی؛ یمن زیر فشار جنگ هیبریدی
در چارچوب استراتژی جنگ هیبریدی، واشنگتن و متحدان منطقهایاش از نیروهای نیابتی محلی – همان گروههایی که از سال ۲۰۱۵ توسط عربستان و امارات سازماندهی شدند – استفاده میکنند تا صنعا را از درون فرسوده کنند. عملیات روانی، تبلیغات رسانهای، تحریم اقتصادی و تحریک اختلافات داخلی، از مؤلفههای اصلی این نقشه پیچیده است.
اما صنعا این طرح را بهخوبی شناسایی کرده است. رهبران انصارالله بارها اعلام کردهاند که هرگونه تحرک گروههای مزدور در مأرب، تعز یا ساحل غربی، با پاسخی فراتر از انتظار دشمنان مواجه خواهد شد.
«مهدی المشاط»، رئیس شورای عالی سیاسی یمن، هشدار داده است که آمریکا از تمامی بحرانهای منطقهای برای خدمت به منافع اسرائیل بهره میبرد و در صورت ادامه تجاوز، یمن پاسخ خود را نهتنها در مرزها بلکه در عمق دشمن ارائه خواهد کرد.
حضور نظامی آمریکا در جنوب یمن
در ماههای اخیر، تحرکات نظامی آمریکا و امارات در جنوب یمن شدت یافته است. نیروهای آمریکایی همراه با افسران اماراتی، اسپانیایی و حتی اسرائیلی، در استانهای لحج، شبوه، حضرموت، المهره و ساحل غربی مستقر شدهاند. هدف اعلامی آنها «مبارزه با قاچاق و تأمین امنیت کشتیرانی» است، اما واقعیت چیزی فراتر از این است: تثبیت نفوذ و مهار صنعا.
لحج: افسران آمریکایی وارد اردوگاههای شورای انتقالی جنوب تحت حمایت امارات شدهاند تا ساختار نظامی مزدوران اماراتی را بازسازی کنند.
شبوه و حضرموت: گروههای ارزیابی نظامی آمریکایی با پشتیبانی شرکتهای امنیتی خصوصی، سلاحها و نفرات را شمارهگذاری کردهاند.
المهره: حضور مستقیم نیروهای انگلیسی و اسرائیلی گزارش شده و فرودگاه الغیضه عملاً به یک پایگاه نظامی خارجی تبدیل شده است.

صنعا در برابر این فشارهای خارجی و داخلی با بازدارندگی فعال و پاسخ محکم، بار دیگر جایگاه خود را بهعنوان یک بازیگر مستقل و قدرتمند منطقهای تثبیت کرده و به دشمنان خود نشان داده است که هیچ تجاوزی بیپاسخ نخواهد ماند.
جنوب یمن در محاصره؛ سه سناریوی آمریکا و پیوند با غزه
تحرکات اخیر آمریکا و متحدان منطقهایاش آشکارا نشان میدهد که جنوب یمن به اشغال خزنده نیروهای بیگانه درآمده است؛ اشغالی که با شعارهای مبارزه با تروریسم پنهان میشود، اما در عمل هدف نهایی، تسلط بر تنگه راهبردی بابالمندب و کنترل مسیرهای دریایی حیاتی است.
بر پایه گزارشهای میدانی، واشنگتن در یمن سه سناریوی مرتبط را دنبال میکند:
انتقال فشار از غزه به یمن: با ایجاد جبههای فرعی علیه انصارالله، تلاش میشود فشار سیاسی بر اسرائیل کاهش یابد.
آمادهسازی نظامی برای حمله احتمالی: در صورت شکست مذاکرات با صنعا، نیروهای آمریکایی و متحدان منطقهای میتوانند اقدام مستقیم را آغاز کنند.
باز تنظیم گروههای مزدور: ایجاد یک فرماندهی مرکزی هدایتشده از واشنگتن که بتواند در زمان مناسب با رنگ فرقهای، جنگ داخلی را شعلهور کند.
در تمامی این سناریوها، هدف اصلی تضعیف صنعا و جلوگیری از تثبیت حاکمیت ملی یمن است.

پیوند پرونده یمن با غزه
انتصاب «استیون فاگن» به عنوان مسئول مرکز هماهنگی مدنی–نظامی مرتبط با آتشبس غزه، نشاندهنده پیوند آشکار دو پرونده است. واشنگتن در تلاش است صحنههای یمن و فلسطین را در یک چارچوب امنیتی مشترک ادغام کند تا حضور خود را از دریای مدیترانه تا اقیانوس هند تثبیت نماید.
در واقع، جنگ علیه انصارالله بخشی از یک نبرد گستردهتر برای حفاظت از رژیم صهیونیستی است. هواپیماهای آمریکایی در مسیر تلآویو تا ابوظبی در رفتوآمدند و مزدوران یمنی نیز برای انتقال به غزه آموزش میبینند. این اقدامات نشاندهنده پیوند مستقیم میدانهای یمن و فلسطین و تلاش واشنگتن برای مهار محور مقاومت در منطقه است.
بازدارندگی فرابُعدی؛ نه فقط نظامی
انصارالله صراحتاً اعلام کرده که صلح واقعی مستلزم پایان تجاوز و رفع محاصره است. از نگاه صنعا، هر گفتوگویی که بدون لغو محاصره و احترام متقابل باشد، فاقد مشروعیت است. بنابراین بازدارندگی یمن امروز صرفاً وابسته به قدرت نظامی نیست؛ این بازدارندگی سیاسی، رسانهای و مردمی نیز هست ابزارهایی که واشنگتن و ریاض را در مواجهه با هزینههای تداوم فشار، معطل نگه میدارد.
ثبات داخلی و کاهش آسیبپذیری
علیرغم سختیهای اقتصادی و تحریمها، حکومت صنعا توانسته خدمات اساسی را حفظ کند و با پروژههای بومی در بخشهای انرژی و کشاورزی وابستگی به واردات را کاهش دهد. این موفقیتها نهتنها تابآوری داخلی را افزایش داده، بلکه به پذیرش نسبی توانمندی حکومت از سوی برخی مخالفان داخلی نیز انجامیده است واقعیتی که هر سناریوی فرسودگی داخلی را دشوارتر میسازد.
نقش عمان؛ میانجی بیطرف یا خرید زمان؟
سلطنت عمان به عنوان میانجی فعال مانده و تلاش میکند مسیر مذاکرات براساس «نقشه راه سازمان ملل» را باز نگه دارد. با این حال صنعا تاکید دارد که این مذاکرات تنها در صورت تحقق نتایج عملی — از جمله رفع محاصره و تضمین خروج نیروهای خارجی معنا خواهند یافت. از دید یمنیها، گفتوگو بدون گامهای عملی از سوی ریاض و واشنگتن، صرفاً ابزار خرید زمان است.

شرطهای صلح و سناریوهای پیشرو
آینده یمن بسته به سه عامل کلیدی است: پایان مداخله خارجی، پایبندی عربستان به تعهدات بشردوستانه و پایداری محور مقاومت در برابر فشارهای آمریکا و اسرائیل. اگر این سه شرط فراهم شود، امکان ورود به فصل بازسازی و آشتی ملی وجود خواهد داشت؛ در غیر این صورت، احتمال شعلهور شدن جنگی نوین که جغرافیای آن فراسوی یمن گسترش یابد، بسیار واقعی است.
میان صلح و جنگ؛ راه سوم صنعا
صنعا با اعلام «صلح مقاومتی» نشان داده است که هرگونه فشار اقتصادی، سیاسی یا نظامی با استفاده از گروههای نیابتی، تنها اراده این کشور را برای مقاومت تقویت خواهد کرد. یمن دیگر قربانی تجاوزات خارجی نیست؛ بلکه بازیگری است که قواعد جنگ و صلح را خود تعیین میکند.
رهبران صنعا تأکید میکنند: «ما صلح میخواهیم، اما صلحی که از دل عزت بیرون آید، نه از زیر آوار بمباران. اگر متجاوزان زبان احترام را نفهمند، زبان موشکها و دریای سرخ با آنان سخن خواهد گفت.» این موضع، نشانهای روشن از ترکیب قدرت بازدارنده نظامی، توان اقتصادی و قدرت سیاسی برای دفاع از استقلال کشور است.
در حالی که آمریکا و اسرائیل درگیر بحران مشروعیت و شکستهای پیدرپی در غزه هستند، یمن با ثبات داخلی و بازدارندگی فعال خود، به نماد جدیدی از مقاومت در برابر فشارهای خارجی و استعمار نوین تبدیل شده است.
صنعا مسیر سوم را انتخاب کرده است: صلحی که نه با امتیاز دادن، بلکه با بازدارندگی، استقلال و ایستادگی ساخته میشود. این سیاست، پیامی روشن به بازیگران منطقهای و فرامنطقهای دارد که یمن هرگز زیر فشار تسلیم نخواهد شد و هر گونه تجاوز با پاسخ سخت مواجه خواهد شد.

