گنبدی که گم شد – ایمنا
به گزارش اطلاعات نیوز، پنجشنبه گذشته، شبکه سعودیصهیونیستی اینترنشنال، بیآنکه بخواهد، اعترافی تاریخی کرد. گزارشی منتشر کرد که نشان میداد یکی از موشکهای ایران، دقیقاً به قلب سامانه ارتباطی پایگاه...
به گزارش اطلاعات نیوز، پنجشنبه گذشته، شبکه سعودیصهیونیستی اینترنشنال، بیآنکه بخواهد، اعترافی تاریخی کرد. گزارشی منتشر کرد که نشان میداد یکی از موشکهای ایران، دقیقاً به قلب سامانه ارتباطی پایگاه هوایی العدید قطر یکی از حساسترین شریانهای فرماندهی ارتش آمریکا در منطقه اصابت کرده است؛ آنهم با تأیید تصاویر ماهوارهای.
این اعتراف ناخواسته، همزمان با سخنان محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس، درباره ناگفتههای «دفاع ملی دوازدهروزه» بود؛ دفاعی که نهفقط بر دیوارهای شهرکهای صهیونیستی ترک انداخت، بلکه هیبت دروغین ارتش آمریکا را نیز فروریخت.
شبکه اینترنشنال مدعی شد بخشی از تجهیزات چندمیلیوندلاری این پایگاه که برای اتصال مستقیم با ستاد فرماندهی نیروهای آمریکایی طراحی شده بود، دچار آسیب جدی شده است. برخی منابع حتی از احتمال اصابت به رادار فوقپیشرفته FPS-132 Block 5 خبر دادهاند؛ راداری که بخشی از «چتر اطلاعاتی» آمریکا در منطقه به شمار میرفت.
این در حالی است که مقامات آمریکایی از جمله ترامپ، همواره با لفاظیهای تکراری، ادعا میکردند «همه موشکها رهگیری شدهاند» یا حمله ایران را «نمایشی و بیاثر» میدانستند. اما وقتی حتی رسانههای متحدشان به این میزان خسارت اعتراف میکنند، دیگر انکار، شبیه دستوپا زدن در باتلاق است.
در آخرین روز «دفاع دوازدهروزه»، ایران ۱۴ فروند موشک شلیک کرد و تمامشان به هدف اصابت کرد. پس چه جای تعجب که یکی از بزرگترین و بهظاهر نفوذناپذیرترین پایگاههای آمریکایی با وسعتی بالغ بر ۲۴ هکتار و دیوارههایی از تجهیزات آفندی و پدافندی هم در تیررس قدرت موشکی ایران باشد؟
اما دروغ، وقتی در دهان ترامپ جا میگیرد، شمایل تازهای پیدا میکند. او در ادعاهایی پرتناقض گفت حمله هماهنگ شده بود، بعد گفت هشدار داده شده بود، بعد مدعی شد موشکها در میانه راه منفجر شدند یا جای امنی را زدهاند. اینهمه تناقض، از اضطرابی میگوید که در عمق کاخ سفید لانه کرده است.
از سوی دیگر، اهداف اینترنشنال از افشای این ماجرا را میتوان در چند محور دید: یا تلاش برای تحقیر دستاوردهای ایران و تقلیل آن به یک حادثه صرف، یا ایجاد فشار رسانهای برای واکنش سختتر آمریکا، یا حتی بازسازی پرستیژ لهشده خودش نزد افکار عمومی که این روزها بیش از پیش به مأموریتهای اطلاعاتیاش پی بردهاند.
از گنبد آهنین تا گنبدِ سوخته!
پس از انتشار اولیه این خبر از سوی شبکه اینترنشنال، این بار نوبت رسانهای از درون خودِ غرب بود که مهر تأیید بزند بر یک واقعیت تلخ برای پنتاگون. خبرگزاری آمریکایی آسوشیتدپرس با تحلیل دقیق تصاویر ماهوارهای تأیید کرد که یکی از موشکهای ایرانی، بهطور مستقیم با «گنبد ژئودزیکی» پایگاه العدید برخورد کرده است؛ همان سازهی کروی که قلب تپندهی ارتباطات رمزگذاریشده ارتش آمریکا در منطقه محسوب میشد.
این گنبد نه یک پوشش معمولی، بلکه محافظ ترمینال ارتباطی پیشرفتهای به ارزش ۱۵ میلیون دلار بود که سال ۲۰۱۶ در دل پایگاه العدید مستقر شده بود تا مانند یک عصب ارتباطی، خطوط فرماندهی «سنتکام» را به سراسر منطقه متصل کند. با این حال، صبح روز ۲۳ ژوئن، در پاسخ به حمله مستقیم به تأسیسات صلحآمیز هستهای ایران، آسمان قطر شاهد اتفاقی بود که آمریکا نمیخواست جهان از آن باخبر شود: فروپاشی غرورِ تکنولوژیک.
تصاویر ماهوارهای شرکت Planet Labs، که در گزارش آسوشیتدپرس نیز به آن استناد شده، همه چیز را روشن کرده است: در روز حمله، گنبد دیده میشود؛ در روزهای بعد، نهتنها از آن نشانی نیست، بلکه ساختمانهای اطرافش آثار سوختگی و تخریب شدید را حمل میکنند.
کارشناسان نظامی اذعان دارند که اگرچه احتمالهایی مانند اصابت قطعهای از موشک یا انفجار ثانویه مطرح است، اما شدت آسیب و نوع سوختگی، احتمال برخورد مستقیم یک موشک نقطهزن یا پهپاد انتحاری ایرانی را بسیار قویتر میداند. حالا حتی آنها که سالها از پشت خاکریزِ رسانه، توان نظامی ایران را به سخره میگرفتند، مجبورند بپذیرند که «تهران، وقتی اراده کند، میبیند و میزند.»
و باز هم، مانند همیشه، دشمن از ابزار رسانهایاش برای کنترل روایت استفاده کرد؛ اما این بار حجم شواهد چنان بالاست که حتی خبرگزاری آمریکایی هم نمیتواند از حقیقت عبور کند. حقیقتی به قیمت سوختن گنبدی آهنین، و لرزش خطوط فرماندهی در عمق اتاق عملیات سنتکام.
جایی که رادارِ میلیاردی هم چشم نداشت!
با توجه به گزارشهای موجود و موقعیت فوقاستراتژیک پایگاه العدید، یک گمانهزنی جدی در محافل نظامی و تحلیلی شکل گرفته؛ آیا ایران عمداً سامانه راداری Block 132 – FPS5 را هدف گرفته است؟ راداری که نهفقط یک چشم تیزبین، بلکه تکهای از غرور دفاعی آمریکا در منطقه بود.
این سامانه که با دبدبه فراوان در سال ۲۰۱۶ توسط اشتون کارتر، وزیر دفاع وقت ایالات متحده، به خاک قطر آورده شد، قرار بود «سدی» باشد در برابر آنچه آمریکا تهدید موشکی ایران مینامید. قراردادی سنگین به ارزش یک میلیارد و صد میلیون دلار، با بُردی بالغ بر ۵۰۰۰ کیلومتر، و امیدی بلند برای رهگیری آنچه از ایران میآید.
اما اگر فرضیه اصابت دقیق موشک ایرانی به این رادار صحت داشته باشد، ماجرا از سطح یک حمله عبور کرده و به خاکسپاری رسمی یک پروژه چند میلیارد دلاری بدل میشود. این فقط سوختن یک سامانه نیست؛ این خاکستر شدنِ اطمینانی است که آمریکا به فناوریاش داشت. شکستی پرخرج، اما بیهیاهو، چون صدایش از داخل گنبد نیمسوختهای در العدید برخاست، نه از تریبونهای خبری.
حتی اگر این فرضیه تأیید هم نشود، همینکه یکی از موشکهای ایران توانسته باشد از دل شبکه دفاعی آمریکا عبور کرده و به تأسیسات حساس این پایگاه اصابت کند، برای افکار عمومی کافی است تا بفهمند: رؤیای سپر دفاعی، سوراخهایی دارد، و ایران بلد است از کجا عبور کند.
ترامپ و رسانههایش هرچه فریاد زدند که حمله ایران نمایشی بوده، حالا باید پاسخ دهند که چگونه یک «نمایش»، چنین خسارت واقعی به بار آورد؟ در ۲۰۱۶، کارتر گفته بود این سامانهها برای «ادغام شبکه پدافندی منطقهای و مقابله با موشکهای بالستیک ایران» است. حالا هشت سال بعد، همان سامانهها زیر آتش همان ایران درهم شکستهاند.