مجله اطلاعات نیوز مجله اطلاعات نیوز
مجله اطلاعات نیوز مجله اطلاعات نیوز
  • اینستاگرام
  • ارتباط با ما
  • درباره ما
  • 404
  • به زودی​
  • اقتصاد
  • تیتر یک
  • جامعه
  • جهان
  • سیاست
  • فرهنگ و هنر
  • گزارش و تحلیل
  • ورزش
  • چند رسانه ای
    • عکس
    • فیلم
  • یادداشت
مجله اطلاعات نیوز مجله اطلاعات نیوز
مجله اطلاعات نیوز مجله اطلاعات نیوز
  • اینستاگرام
  • ارتباط با ما
  • درباره ما
  • 404
  • به زودی​
  • اقتصاد
  • تیتر یک
  • جامعه
  • جهان
  • سیاست
  • فرهنگ و هنر
  • گزارش و تحلیل
  • ورزش
  • چند رسانه ای
    • عکس
    • فیلم
  • یادداشت
گفت و گویی که زیر آوار هیاهوها گم شد

گفت و گویی که زیر آوار هیاهوها گم شد

زهره گردان – ضمیمه جامعه روزنامه اطلاعات| در دنیایی که صدای هیاهوها بر گفتگوهای واقعی سایه انداخته، هنر گفتگو بیش از پیش به یک ضرورت فراموش‌شده تبدیل شده است. در جهانی که افراد بیش از آن که...

کد خبر :15873 1404-03-18
چاپ
2 بازدیدها
0 نظر

زهره گردان – ضمیمه جامعه روزنامه اطلاعات| در دنیایی که صدای هیاهوها بر گفتگوهای واقعی سایه انداخته، هنر گفتگو بیش از پیش به یک ضرورت فراموش‌شده تبدیل شده است. در جهانی که افراد بیش از آن که بشنوند، پاسخ می‌دهند، حقیقت ارتباط گم می‌شود. گفتگوی اصیل، نه‌تنها انتقال واژه‌ها بلکه پلی است میان ذهن‌ها، دل‌ها و اندیشه‌ها.  

گفتگو زمانی معنا پیدا می‌کند که شنیدن نه صرفا یک فعل، بلکه تلاشی برای درک باشد؛ جایی که کلمات، نه ابزار رقابت بلکه وسیله‌ای برای تعامل شوند. میان واژه‌های ردوبدل‌شده، حقیقتی نهفته است که تنها در فضایی آگاهانه و محترمانه آشکار می‌شود. در عصر تسریع ارتباطات، انسان بیش از همیشه نیاز دارد که یاد بگیرد چگونه بشنود، چگونه بگوید و چگونه تعامل کند.  

چه مؤلفه‌هایی در شکل‌گیری یک گفتگوی سالم و مؤثر ضروری هستند و چگونه می‌توان فضای گفتگوی سازنده را بهبود بخشید؟

گفتگوی مؤثر، نیازمند سه عنصر اساسی است که باید مدنظر قرار گیرد. اول، گوش دادن فعال به معنای تمرکز کامل بر سخنان طرف مقابل بدون قضاوت یا آماده‌سازی پاسخ در ذهن است. این مهارت به فرد امکان می‌دهد پیام را با دقت دریافت کند و عمق بیشتری در تعاملات ایجاد شود.  

دوم، پرسش‌های باز که به مکالمه جهت می‌دهد و زمینه را برای بررسی جزئیات بیشتر فراهم می‌کند. این نوع پرسش‌ها باعث می‌شود افراد دیدگاه‌های خود را روشن‌تر بیان کنند و گفتگو از سطح سطحی به تعامل عمیق‌تری تبدیل شود.  

سوم، بیان صادقانه احساسات است که فضایی امن و انسانی ایجاد می‌کند. هنگامی که افراد، احساسات و نیازهای خود را شفاف و بدون فیلتر مطرح می‌کنند، ارتباطات از سطح تبادل اطلاعات فراتر رفته و به سطح درک و همدلی می‌رسد.  

نظریه‌های ارتباطی نیز این اصول را تأیید کرده‌اند. براساس دیدگاه‌های جدید در حوزه ارتباطات، موفق‌ترین مکالمات، آن‌هایی هستند که بر احترام متقابل، پذیرش تفاوت‌ها و تلاش برای درک صادقانه یکدیگر استوار باشند.  

در نهایت، گفتگو زمانی سازنده است که افراد برای شنیدن و فهمیدن یکدیگر و نه صرفا پاسخ دادن، تلاش کنند. این فرآیند باعث ایجاد ارتباطات عمیق‌تر و پایدارتر خواهد شد.

چگونه می‌توان میان بیان صریح نظرات و حفظ احترام متقابل در مکالمات حساس، تعادل برقرار کرد؟ 

باید به این نکته ظریف توجه داشته باشیم که هدف از صراحت در گفتگو، تحمیل نظر خود یا انتقاد از فرد مقابل نیست، هدف، بیان شفاف نیازها و دیدگاه‌هاست. 

افراد موفق در ارتباطات می‌دانند که گفتگوی مؤثر، یک بازی قدرت نیست، بلکه فرصتی برای تبادل دیدگاه‌ها در فضایی توأم با احترام و درک متقابل است. وقتی افراد با این اصول، مکالمه می‌کنند، نه‌تنها از سوءتفاهم‌ها جلوگیری می‌شود، بلکه روابط نیز مستحکم‌تر خواهد شد و حفظ این تعادل، نیازمند کسب چند مهارت کلیدی است.

اولین مهارت، حفظ لحن آرام است. گاهی اوقات نحوه بیان از خود کلمات مهم‌تر است. بیان یک جمله با لحن آرام می‌تواند باعث گفتگوی سازنده شود ولی همان جمله با لحن تند ممکن است به تنش دامن بزند. مهارت بعدی، استفاده از زبان «من» به جای سرزنش است. به جای متهم کردن طرف مقابل بهتر است روی بیان احساس و نظر خود متمرکز شویم. مثلا به جای جمله «تو همیشه بی‌دقتی»، بگوییم «من احساس می‌کنم این مسأله نیاز به توجه بیشتری دارد».

در گفتگوی سازنده باید به به احساسات طرف مقابل توجه کرد. گوش دادن به نگرانی‌های دیگران و نشان دادن همدلی، فضایی ایجاد می‌کند که اختلافات به درک متقابل منجر شوند. همچنین در هر گفتگویی لازم است که خودتنظیمی هیجانی داشته باشیم، یعنی پیش از بیان یک نظر صریح، لحظه‌ای درنگ کنیم و از خود بپرسیم که آیا گفتار ما از روی احساسات لحظه‌ای است یا واقعا به حل مسأله کمک می‌کند.  

نقش زبان بدن و ارتباط غیرکلامی در تقویت یا تخریب کیفیت گفتگو چیست و چگونه می‌توان از این عناصر برای بهبود تعاملات میان‌فردی بهره برد؟

زبان بدن و ارتباط غیرکلامی در کیفیت مکالمات، نقش بسیار مهمی دارند. تحقیقات نشان می‌دهند که بیش از نیمی از پیام‌های ارتباطی از طریق نشانه‌های غیرکلامی منتقل می‌شوند. تماس چشمی، حالت صورت، وضعیت بدن و لحن صدا از جمله عواملی هستند که می‌توانند همدلی را افزایش دهند یا برعکس، تنش و سوء‌تفاهم ایجاد کنند.

برای برقراری یک ارتباط مؤثر ضروری است که علاوه بر گوش دادن به کلمات، به علائم غیرکلامی نیز توجه کنیم. اگر فردی لبخند می‌زند اما لحن صدایش سرد یا ناراحت‌کننده است، نوعی تضاد در انتقال پیام را منتقل می‌کند که این ناهماهنگی باعث کاهش اعتماد در مکالمه می‌شود. 

اگر نشانه‌های غیرکلامی به ‌درستی منتقل نشوند ممکن است موجب سوء‌تفاهم و کاهش کیفیت مکالمه شوند، به همین دلیل، مهم است که در مکالمات، زبان بدن با گفتار هماهنگ باشد تا پیام به‌درستی منتقل شود.

بزرگ‌ترین چالش‌هایی که باعث می‌شوند یک مکالمه از مسیر سازنده خارج شود چیست؟ آیا تفاوت‌های فرهنگی یا شخصیتی نیز می‌توانند به عنوان مانع در گفتگو عمل کنند؟ 

پیشداوری از بزرگ‌ترین موانعی است که می‌تواند گفتگوی سازنده را از مسیر خود منحرف کند. زمانی که افراد بدون شناخت کافی از طرف مقابل، صرفا براساس فرضیات ذهنی خود تصمیم‌گیری می‌کنند، مسیر گفتگو به جای تعامل سالم به سوء‌تفاهم و تنش ختم می‌شود. این مسأله در مکالمات روزمره، روابط کاری و حتی مناظرات علمی، مانع جدی است.

ذهنیت دفاعی نیز یکی دیگر از چالش‌های ارتباطی است؛ افراد زمانی که در برابر انتقاد یا نظرات مخالف، واکنش دفاعی نشان می‌دهند، عملا فرصت یادگیری و تعامل مفید را از خود و دیگران سلب می‌کنند.

چالش بعدی، ناتوانی در گوش دادن فعال است. وقتی فرد بیش از آن که به فهم صحبت‌های طرف مقابل توجه کند، در حال آماده‌سازی پاسخ خود باشد، امکان ایجاد ارتباط سازنده کاهش می‌یابد. 

قطعا تفاوت‌های فرهنگی و شخصیتی هم می‌توانند بر کیفیت مکالمات تأثیر بگذارند. فرهنگ‌ها سبک‌های گفتگوی متفاوتی دارند؛ در برخی جوامع، بیان مستقیم احساسات رایج است، در حالی که در برخی دیگر، گفتگوها به‌ صورت غیرمستقیم انجام می‌شود. حتی تفاوت‌هایی مانند میزان استفاده از شوخی، فاصله فیزیکی مناسب بین افراد و نحوه ابراز احترام، می‌توانند منجر به سوء‌برداشت شوند.

شخصیت افراد هم بر نحوه تعامل آن‌ها اثرگذار است. مثلا فرد درون‌گرا تمایل دارد بیشتر شنونده باشد، در حالی که یک فرد برون‌گرا ممکن است گفتگوهای پرجنب‌وجوش‌تری انجام دهد. همچنین برخی افراد نیاز بیشتری به تأیید دارند، در حالی که برخی دیگر ترجیح می‌دهند کنترل مکالمه را در دست داشته باشند. اگر این تفاوت‌ها شناخته نشوند، زبان مشترک ارتباطی بین دو نفر به وجود نخواهد آمد.

لازم است بدانیم که راهکار کلیدی برای مدیریت این چالش‌ها، افزایش آگاهی و پذیرش تفاوت‌هاست. زمانی که افراد به تفاوت‌های فرهنگی و شخصیتی یکدیگر احترام بگذارند و به جای مقابله، تلاش کنند درک متقابل را افزایش دهند، مکالمات نه‌تنها سازنده‌تر خواهد شد، بلکه به تعمیق روابط نیز کمک می‌کند. براساس دیدگاه‌های ارتباطی، هر گفتگوی دشوار دارای سه سطح است: آنچه اتفاق افتاده، احساسات نهفته و هویت افراد درگیر در مکالمه. شناخت این سه سطح به افراد کمک می‌کند تا به جای واکنش‌های هیجانی، رویکردی آگاهانه و منطقی داشته باشند. 

چگونه می‌توان سوءتفاهم‌ها را به شکل مؤثر مدیریت کرد تا از بدل شدن آن‌ها به تنش و اختلاف جلوگیری شود؟ آیا روش‌های مشخصی برای حل اختلافات از طریق گفتگو وجود دارد که در سطح خانوادگی، اجتماعی و حرفه‌ای قابل اجرا باشد؟

سوءتفاهم‌ها معمولا از برداشت‌های نادرست، فرضیات اشتباه و قضاوت‌های عجولانه ناشی می‌شوند. بسیاری از افراد بدون بررسی دقیق به سخنان یا رفتار طرف مقابل واکنش نشان می‌دهند که همین مسأله می‌تواند گفتگو را از مسیر سازنده خارج کند و به تنش منجر شود. برای جلوگیری از این وضعیت، چند راهکار کاربردی وجود دارد. 

اولین راهکار، شفاف‌سازی و انعکاس صحبت‌هاست، یعنی قبل از واکنش دادن، صحبت‌های طرف مقابل را بازتاب دهیم. به عنوان مثال، می‌توانیم بگوییم «اگر درست متوجه شده باشم، منظورت این بود که…». این کار نه‌تنها از بروز سوءبرداشت جلوگیری می‌کند، بلکه فضای گفتگو را به سمت درک متقابل می‌برد. 

دوم، استفاده از میانجی‌گری در حل اختلافات است. وقتی سوءتفاهم در سطح خانوادگی یا حرفه‌ای شدت می‌یابد، حضور یک فرد بی‌طرف می‌تواند کمک‌کننده باشد. 

سوم، بازسازی روایت مشترک است. گاهی سوءتفاهم‌ها ناشی از برداشت‌های متفاوت از یک مسأله هستند. برای مثال، دو نفر ممکن است بر سر یک اتفاق، اختلاف داشته باشند، زیرا آن را از زاویه‌های مختلف دیده‌اند. در این شرایط، بررسی مجدد موضوع و بازسازی یک روایت مشترک می‌تواند به طرفین کمک کند تا نقطه‌نظر یکدیگر را درک کنند. اگر سوءتفاهم‌ها به‌موقع مدیریت نشوند، ممکن است تبدیل به مجموعه‌ای از دلخوری‌های انباشته‌شده شوند که به یک اختلاف بزرگ بدل شود. بهترین راه برای جلوگیری از این مشکل، گفتگوی صادقانه و حل مسائل در همان مراحل اولیه است.

نقش اعتماد در گفتگوی موفق چیست و چگونه می‌توان آن را در روابط بین‌فردی و حتی مذاکرات حرفه‌ای تقویت کرد؟ آیا فقدان اعتماد می‌تواند مانع از شکل‌گیری گفتگوی واقعی و تأثیرگذار شود؟  

اعتماد، یکی از اساسی‌ترین عناصر در یک گفتگوی مؤثر است. بدون وجود اعتماد، افراد در مکالمات خود محدود می‌شوند، محتاطانه صحبت می‌کنند و حتی ممکن است از بیان کامل نظرات و احساسات خود اجتناب کنند. در محیط‌های اجتماعی، خانوادگی و حرفه‌ای، نبود اعتماد باعث می‌شود که افراد به‌جای تعامل سازنده، رفتار تدافعی در پیش بگیرند و گفتگو به جای حل مسائل به نوعی رقابت یا بی‌توجهی بدل شود.

یکی از مهم‌ترین راه‌های تقویت اعتماد، پایداری در رفتار و گفتار است. وقتی فردی در طول زمان، رفتار یکسان و قابل پیش‌بینی داشته باشد، دیگران به او اعتماد بیشتری خواهند داشت. صداقت و شفافیت نیز نقش کلیدی دارد؛ افرادی که در ارتباطات خود صریح هستند و از پنهان‌کاری اجتناب می‌کنند، بیشتر مورد اعتماد قرار می‌گیرند.

همچنین رازداری و حفظ حریم شخصی از ارکان مهم اعتماد است. اگر فردی احساس کند که اطلاعات شخصی یا حرفه‌ای‌اش بدون اجازه او در اختیار دیگران قرار می‌گیرد، اعتمادش از بین می‌رود. 

در گفتگوهای حرفه‌ای، این اصل اهمیت بیشتری پیدا می‌کند، زیرا محرمانه بودن اطلاعات و رعایت اصول اخلاقی از عوامل تعیین‌کننده کیفیت روابط کاری است.

نکته دیگر، احترام به مرزهای شخصی و دیدگاه‌های متفاوت است. هیچ گفتگویی نمی‌تواند موفق باشد، مگر آن که طرفین، نظرات و احساسات یکدیگر را بدون تحقیر یا بی‌احترامی بپذیرند. وقتی افراد احساس کنند که شنیده می‌شوند و مورد احترام قرار می‌گیرند، اعتماد شکل می‌گیرد و فضای گفتگو صمیمانه‌تر می‌شود.

در کتاب «سرعت اعتماد»، استیفن کاوی بیان می‌کند که اعتماد مانند یک شتاب‌دهنده عمل می‌کند و گفتگو را شفاف‌تر، سریع‌تر و کم‌هزینه‌تر می‌سازد. زمانی که افراد به یکدیگر اعتماد دارند، زمان کمتری صرف تردید، بررسی صحت اطلاعات و مراقبت از سوء‌برداشت‌ها می‌شود و این موضوع باعث افزایش کیفیت ارتباطات می‌شود.

در بسیاری از جوامع از جمله ایران، نوعی نگرش بالا به پایین در ارتباطات مشاهده می‌شود، به ‌طوری که در روابط مختلف - از خانواده‌های مردسالار گرفته تا ساختارهای آموزشی و حرفه‌ای- والدین با فرزندان، معلمان با دانش‌آموزان، مدیران با کارمندان و مسئولان با مردم غالبا به جای گفتگوی مشارکتی، ارتباطی دستوری و یک‌طرفه را ترجیح می‌دهند. ریشه‌های این نوع ارتباطات چیست؟ آیا این سبک گفتگو بازتابی از ساختارهای قدرت در جامعه است یا بیشتر ناشی از کمبود آموزش مهارت‌های ارتباطی؟  

این سبک ارتباطی را می‌توان به عوامل مختلفی نسبت داد. قطعا ساختارهای قدرت در جوامع سلسله‌مراتبی که در طول تاریخ شکل گرفته‌اند، باعث شده‌اند گفتگوی افقی و مشارکتی، کمتر موردتوجه قرار گیرد. در بسیاری از نظام‌های اجتماعی، قدرت به‌ طور متمرکز در اختیار گروه‌های خاصی قرار دارد و ارتباطات به جای تعامل دوطرفه به شکل فرمانبرداری و اطاعت، طراحی شده‌اند.

 این الگو در خانواده‌ها، نهادهای آموزشی و حتی روابط کاری بازتولید می‌شود اما نبود آموزش مهارت‌های ارتباطی هم نقش مهمی در تداوم این چرخه دارد. 

بسیاری از نظام‌های آموزشی به جای تشویق به گفتگو و تفکر انتقادی بر اطاعت و حفظ سلسله‌مراتب تأکید دارند. این مسأله موجب می‌شود افراد از کودکی بیاموزند که باید به دستورات عمل کنند، نه این که دیدگاه‌هایشان را آزادانه بیان کنند.

بسیاری از افراد یاد نگرفته‌اند چگونه گفتگوی سازنده و مشارکتی داشته باشند. مهارت‌هایی مانند گوش دادن فعال و رعایت احترام در مکالمات به‌طور گسترده آموزش داده نمی‌شود، در نتیجه افراد به ‌جای همکاری و تعامل، سبک ارتباطی دستوری را پیش می‌گیرند. همچنین زمانی که رسانه‌ها تنها صدای یک‌طرفه‌ای را منتقل می‌کنند، جامعه به‌تدریج به پذیرش ارتباطات غیرمشارکتی عادت می‌کند. 

برای اصلاح این الگوی ارتباطی باید آموزش مهارت‌های گفتگو از کودکی آغاز شود. نظام آموزشی، افراد را به تفکر انتقادی و مشارکتی تشویق کند. خانواده‌ها فضایی را ایجاد کنند که در آن فرزندان بتوانند نظرات خود را بدون ترس بیان کنند. سازمان‌ها نیز باید از سبک مدیریت مشارکتی بهره ببرند تا روابط کاری بر اساس همکاری و تعامل شکل بگیرد.

پائولو فریره، نظریه‌پرداز تعلیم و تربیت، در کتاب «آموزش ستمدیدگان» بیان می‌کند که در جوامع اقتدارگرا، نظام آموزشی به جای آن که به افراد آگاهی و آزادی ببخشد، اغلب به ابزاری برای تقویت سلطه تبدیل می‌شود. این دیدگاه نشان می‌دهد که تغییر سبک ارتباطات، نه‌تنها نیازمند تحول در شیوه گفتگو، بلکه نیازمند تغییر در ساختارهای بنیادی جامعه نیز هست.

همان‌طور که فقدان گفتگوی سالم در سطح فردی می‌تواند باعث تنش و اختلاف شود، در سطح ملی و بین‌المللی نیز عدم ارتباط مؤثر میان سیاستمداران و دولت‌ها ممکن است منجر به بحران‌های اقتصادی و حتی جنگ ‌شود. گفتگوی ترمیمی میان طرفین درگیر چگونه می‌تواند اختلافات را به شیوه‌ای مسالمت‌آمیز حل کند؟

گفتگوی ترمیمی یکی از روش‌های مؤثر برای حل اختلافات چه در سطح فردی و چه در سطح ملی و بین‌المللی است. این رویکرد بر پذیرش مسئولیت، شنیدن متقابل و بازسازی اعتماد استوار است. به جای آن که طرفین درگیر در موقعیت تقابل و سرزنش قرار بگیرند، تلاش می‌شود که همدلی میان آن‌ها به وجود بیاید، خسارت‌ها جبران شوند و به راه‌حل‌های مشترک دست یابند.

یکی از مهم‌ترین اصول این نوع گفتگو، تمرکز بر نیازهای واقعی طرفین است. جان برتون، نظریه‌پرداز حل تعارض تأکید دارد که صلح پایدار، زمانی امکان‌پذیر است که نیازهای بنیادین مانند کرامت، احترام و عدالت، موردتوجه قرار گیرند و پاسخی مناسب به آن‌ها داده شود. 

در بسیاری از بحران‌های بین‌المللی، مشکل اصلی نه صرفا اختلاف بر سر منافع، بلکه احساس بی‌عدالتی یا نادیده گرفته شدن است. هنگامی که طرفین این احساس را داشته باشند که صدایشان شنیده می‌شود و نگرانی‌هایشان جدی گرفته می‌شود، احتمال دستیابی به توافق بیشتر خواهد شد.

یکی از نمونه‌های موفق گفتگوی ترمیمی، کمیسیون حقیقت و آشتی آفریقای جنوبی است. این کمیسیون پس از پایان نظام آپارتاید تشکیل شد تا زمینه‌ای برای شنیدن روایت‌های قربانیان و جبران خسارت‌های تاریخی فراهم شود.

برخلاف بسیاری از کشورهایی که پس از درگیری‌های داخلی به رویکرد انتقام‌جویانه روی می‌آورند، در آفریقای جنوبی تلاش شد تا به جای تشدید اختلافات، گفتگوی سازنده‌ای شکل بگیرد و فرصت آشتی میان طرفین ایجاد شود.

در نهایت، صلح زمانی پایدار خواهد شد که طرفین بتوانند گذشته را درک کنند، مسئولیت بپذیرند و به آینده‌ای مشترک بیندیشند. تجربه‌های تاریخی نشان داده‌اند که گفتگو نه‌تنها از وقوع تنش و جنگ جلوگیری می‌کند، بلکه مسیر را برای همکاری و توسعه نیز هموار می‌سازد. بدون ارتباط سالم، هیچ‌کدام از طرفین نمی‌توانند به راه‌حلی قابل‌قبول دست یابند و در نهایت این بی‌اعتمادی، هر گفتگویی را بی‌نتیجه خواهد کرد.

در صورتی که گفتگویی ناسالم میان سیاستمداران و ملت‌ها شکل بگیرد، چه پیامدهای احتمالی – از تنش‌های داخلی تا درگیری‌های منطقه‌ای- ممکن است گریبانگیر مردم جوامع شود؟

فقدان گفتگوی سالم میان سیاستمداران و مردم می‌تواند پیامدهای گسترده‌ای در سطح ملی و منطقه‌ای داشته باشد. در سطح داخلی، بی‌اعتمادی عمومی اولین نتیجه این نوع ارتباط است. وقتی شهروندان احساس کنند صدایشان شنیده نمی‌شود یا سیاستمداران بدون در نظر گرفتن مطالبات آن‌ها تصمیم‌گیری می‌کنند، شکاف میان حکومت و ملت بیشتر و زمینه برای اعتراض‌های مدنی و اجتماعی فراهم می‌شود.

قطبی‌شدن جامعه یکی دیگر از پیامدهای این نوع ارتباطات است. در فضایی که تبادل نظر آزادانه وجود ندارد، گروه‌های مختلف به سمت مواضع افراطی سوق پیدا می‌کنند و فاصله میان دیدگاه‌ها افزایش می‌یابد. این وضعیت نه‌تنها باعث کاهش انسجام اجتماعی می‌شود، بلکه اختلافات داخلی را نیز تشدید می‌کند.

یکی دیگر از پیامدهای مهم، مهاجرت نخبگان است. افرادی که احساس می‌کنند امکان اثرگذاری بر سیاست‌های کشورشان را ندارند، اغلب به دنبال فرصت‌هایی در محیط‌های بازتر و مشارکتی‌تر خواهند بود. این مسأله می‌تواند آسیب جدی به رشد علمی، اقتصادی و فرهنگی جامعه وارد کند.

در صورت تداوم ارتباط ناسالم میان سیاستمداران و مردم، ممکن است شورش‌های اجتماعی رخ دهند و این موضوع به‌ویژه زمانی که فشار اقتصادی، اجتماعی یا سیاسی بر مردم افزایش یابد، پررنگ‌تر هم خواهد شد. در این شرایط، اعتراض‌ها از شکل مدنی خارج شده و به ناآرامی‌های جدی تبدیل می‌شوند.

در سطح منطقه‌ای نیز این بی‌اعتمادی می‌تواند بحران‌های دیپلماتیک را تشدید کند. سیاست‌های نامشخص یا غیرشفاف در سطح بین‌المللی، کشورهای دیگر را دچار نگرانی می‌کند و موجب اعمال تحریم‌ها یا محدودیت‌های اقتصادی و سیاسی می‌شود. در برخی موارد، نبود ارتباط مؤثر میان دولت‌ها و ملت‌ها می‌تواند به جنگ‌های نیابتی یا تنش‌های نظامی نیز منجر شود.

برای جلوگیری از این پیامدها، ایجاد گفتگویی سالم و مشارکتی میان سیاستمداران و مردم ضروری است. شفافیت در تصمیم‌گیری‌ها، گوش دادن به مطالبات شهروندان، ایجاد فضای آزاد برای بحث و مشارکت عمومی و توجه به دغدغه‌های اجتماعی از جمله اقداماتی هستند که می‌توانند اعتماد عمومی را تقویت کرده و از بروز بحران‌های داخلی و بین‌المللی جلوگیری کنند.

فرانسیس فوکویاما در کتاب «اعتماد» اشاره می‌کند که هرچه میزان اعتماد اجتماعی در یک کشور پایین‌تر باشد، هزینه‌های سیاست‌گذاری و حکمرانی افزایش می‌یابد.

 این مسأله نشان می‌دهد که اعتماد عمومی نه‌تنها یک عامل اخلاقی، بلکه یک ضرورت عملی برای اداره کشور است. در مقابل، سیاست‌هایی که بر پایه گفتگوی واقعی بنا شده‌اند، باعث افزایش مشارکت مردمی، رشد اقتصادی و ایجاد ثبات پایدار خواهند شد. در نهایت، کشورها زمانی موفق خواهند بود که سیاستمداران به جای مدیریت از طریق ترس و سکوت، با مردم وارد تعامل شوند و اعتماد را در سطح جامعه تقویت کنند. بدون ارتباط سالم، هیچ سیاستی نمی‌تواند به ‌طور پایدار اجرا شود و بدون همراهی مردم هیچ حکومتی نمی‌تواند به توسعه و پیشرفت دست یابد.

اخبار مرتبط

با کودک خود بازی کنید تا نتیجه شگفت‌انگیز...
ماجرای پرداخت مابه‌التفاوت دیه برای قصاص قاتل الهه...
خود را از این قدرت محروم نکنید
فرود اضطراری یک هواپیما در بوشهر؛ ماجرا چه...
گفت و گویی که زیر آوار هیاهوها گم...
مردم ما هم بی‌عاطفه شده‌اند؟
ای‌کاش داروهایم را آزاد می‌خریدم
از مردم عادی چه توقعی می‌توان داشت؟
خبرهای خوب آسمان برای تهرانی‌ها؛ آماده باران شدید...
جزئیات مهم از درباره شب قتل الهه حسین‌نژاد؛...

بدون نظر! اولین نفر باشید

    دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    آخرین اخبار ایران

    پرتغال بر بام اروپا ایستاد/ دوران رونالدو پایان...
    با کودک خود بازی کنید تا نتیجه شگفت‌انگیز...
    ماجرای پرداخت مابه‌التفاوت دیه برای قصاص قاتل الهه...
    خود را از این قدرت محروم نکنید
    فرود اضطراری یک هواپیما در بوشهر؛ ماجرا چه...
    گفت و گویی که زیر آوار هیاهوها گم...
    مردم ما هم بی‌عاطفه شده‌اند؟
    ای‌کاش داروهایم را آزاد می‌خریدم
    از مردم عادی چه توقعی می‌توان داشت؟
    آخرین قیمت طلا، سکه و دلار تا پیش...

    ورزشی

    با کودک خود بازی کنید تا نتیجه شگفت‌انگیز آن را ببینید

    با کودک خود بازی کنید تا نتیجه شگفت‌انگیز آن را ببینید

    با کودک خود بازی کنید تا نتیجه شگفت‌انگیز...
    ماجرای پرداخت مابه‌التفاوت دیه برای قصاص قاتل الهه...
    خود را از این قدرت محروم نکنید
    فرود اضطراری یک هواپیما در بوشهر؛ ماجرا چه...
    گفت و گویی که زیر آوار هیاهوها گم...
    مردم ما هم بی‌عاطفه شده‌اند؟
    ای‌کاش داروهایم را آزاد می‌خریدم
    مجله اطلاعات نیوز

    رسانه مردمی اطلاعات نیوز تمام سعی خود را میکند تا بتواند اخبار ایران و جهان را بصورت لحظه‌ای در اختیار کاربران قرار دهد.

    دسترسی سریع

    • اینستاگرام
    • ارتباط با ما
    • درباره ما
    • 404
    • به زودی​

    مجوز ها

    تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به رسانه اطلاعات نیوز است. بازنشر مطالب صرفا با اجازه کتبی مجاز است.
    طراحی و توسعه: سلی گروپ