چند نکته درباره بابک زنجانیِ پرسپولیس؛ از دوربین ویژه تا پولپاشی عشقی!
به گزارش اطلاعات آنلاین، آنهایی که سن و سالی دارند و اتفاقات فوتبال ایران در دهه های ۶۰ و ۷۰ به ویژه اتفاقات حول محور باشگاه پرسپولیس و علی پروین سرمربی آن روزگار قرمزها و تیم ملی را با دقت و وسواس...
به گزارش اطلاعات آنلاین، آنهایی که سن و سالی دارند و اتفاقات فوتبال ایران در دهه های ۶۰ و ۷۰ به ویژه اتفاقات حول محور باشگاه پرسپولیس و علی پروین سرمربی آن روزگار قرمزها و تیم ملی را با دقت و وسواس رصد می کردند و البته کمی هم به تیم قرمزپوش نزدیک بودند، برایشان شاید نام «محمد یوسفی» آشنا باشد. او در تمام آن سالها به دلیل نزدیکی با علی پروین و برخی بازیکنان مطرح پرسپولیس خودش را به تیم نزدیک می کرد. در برخی سفرهای ملی نیز او بود که به یاری پروین و بازیکنانش می آمد و پول خرج می کرد. ثروت وی برای پروین و رفقایش جذابیت داشت و همین مسئله سبب شده بود تا فرد مورد نظر از همان سالها در سایه دنباله روی پرسپولیس و پرسپولیسی ها باشد.
نکته مهم اینکه او در سه دهه ۶۰، ۷۰ و ۸۰ کاملا در سایه قرار داشت و در کانادا و امارات به ساخت و ساز مشغول بود و تمایلی هم به دیده شدن نداشت اما در دهه ۹۰ سر و کله او به شکلی دیگر پیدا شد. وسوسه نفوذ بیشتر در موضوعات باشگاه پرسپولیس علتی شده بود تا او از سایه بیرون آید و نقشی کیلدی را در تصمیمات باشگاه داشته باشد. در زمان مدیرعاملی علی اکبر طاهری در پرسپولیس او برای نفوذ بیشتر خیزی بلند برداشت اما با دستور این مدیر کمک های وی نه از طریق بازیکن خاصی و یا مستقیما که باید به خزانه باشگاه می رفت و از آنجا بین نفرات تقسیم می شد.
در دوره مدیران بعدی اما او به هدف خود رسید و ابتدا با ارتباط گرفتن با بازیکنان مورد علاقه خود مثل همین سروش رفیعی که دیشب در برنامه فوتبال برتر فقط و فقط با نیت تبرئه کردن یوسفی حاضر شده بود و سپس سیطره به مدیرعامل باشگاه یعنی رضا درویش تمام مسایل را تحت نظر گرفت.
تلاش سروش رفیعی در برنامه شب گذشته در حالی بود که سوالات بی پاسخ فراوانی را به دنبال خود داشت. مهمترین سوال اینکه آیا به صرف پولدار بودن یک هوادار می توان تا این اندازه دایره اختیارات وی را وسعت داد؟ در این باشگاه که فرد مورد نظر عشقش می کشد که به بازیکنان پاداش بدهد و آن مبلغ را هم نه به مدیران که مستقیما به یک بازیکن می سپارد اساسا رضا درویش و دوستانش در هیات مدیره چکاره هستند؟ آیا غیر از این است که آنها تنها به صورت نمادین مدیر هستند و نقشه های اصلی در جایی آنسوی آبها گرفته می شود؛ همانجایی که برخی از اعضای تیم نیز گاها سفر می کنند و میهمان هوادار ثروتمند هستند.
اینها تنها بخشی از نفوذ فرد مورد نظر است و جالب آنکه وی با استفاده از دوربین هایی که گاها اطرافیان تیم در اختیارش می گذارند تمرینات را از بیرون کشور رصد می کند. یکی از اعضای تیم خاطره ای جالب و البته عجیب را مطرح می کرد. وی می گفت تیم بازی دوستانi داشت و ما در ترافیک گیر افتاده بودیم. آقای یوسفی تماس گرفت و گفت با گلزنی فلانی یک بر صفر جلو هستیم و وقتی پرسیدیم از کجا می داند گفت که با استفاده از دوربینی که یکی از اطرافیان تیم کنار زمین قرار داده مشغول تماشای مسابقه است.
پول پاشی های فردی به نام یوسفی شاید از نگاه برخی مدیران و بازیکنان از روی عشق و علاقه باشد اما نوع برخورد از بالا به پایین وی با باشگاه و دخالت های وسیعی که در تصمیمات دارد آن بذل و بخش ها را به اتفاقی سمی تبدیلی کرده و تفرقه را در مجموعه به اوج رسانده است؛ به ویژه در بین بازیکنان. این اتفاقات شان و شخصیت باشگاهی ریشه دار و مردمی را نشانه گرفته است.
از سوی دیگر سوال می شود که این مدل پول دادن ها آیا اسنادی هم در پی دارد؟ آیا ورودی های مالی از این طریق جایی در باشگاه ثبت می شود و نهادهای نظارتی بر این جریان عجیب نظارتی دارند؟ ضمنا این موضوع هم مطرح است که وقتی باشگاه به بخش خصوصی و به کنسرسیوم بانکی با آن حجم از دارایی واگذار شده و از پول بی نیاز است، چنین حاتم بخشی هایی چه معنایی دارد و چه کسانی به این پول پاشی های مشکوک و زیرمیزی دادن ها مخرب اصرار دارند و چه نفعی از آن می برند؟