چرا با نفوذ تشکیلاتی برخوردی نشد
محمد علی مهتدی – روزنامه اطلاعات: در همه جنگ ها، چه برای طرفی که جنگ را برنامه ریزی و آغاز کرده و چه طرف مقابل که به ناچار وارد جنگ شده، چیزی مطرح است به نام ” روزبعد(The Day After) یعنی...
محمد علی مهتدی – روزنامه اطلاعات: در همه جنگ ها، چه برای طرفی که جنگ را برنامه ریزی و آغاز کرده و چه طرف مقابل که به ناچار وارد جنگ شده، چیزی مطرح است به نام ” روزبعد(The Day After) یعنی کاری که روز بعد از آتش بس یا پایان جنگ باید انجام گیرد.طرفی که جنگ را طراحی کرده قاعدتا باید در طراحی از پیش مشخص کرده باشد که پس از پایان جنگ در پرتو نتایج احتمالی و میزان تحقق اهدافش چه سناریوئی را باید پیش ببرد.
برای طرف مقابل نیز دو حالت وجود دارد: یا از پیش خود را برای سناریوهای مختلف آماده کرده یا احتمالا غافلگیر شده لذا، در هر حالت، باید با توجه به نتایج پدید آمده اولویت های خود را تعیین نموده برای گام های بعدی تصمیم بگیرد.درجنگ ۱۲ روزه اخیر بازیگران متعددی درگیر بودند که از میان آنها سه بازیگر مهم یعنی رژیم صهیونیستی، دولت دونالد ترامپ درآمریکا و جمهوری اسلامی ایران ، برای بررسی روز بعد، قابل ذکر هستند.
۱-رژیم صهیونیستی درگیر مشکلات فراوانی است. ۱۲ روز زندگی با صدای ترسناک آژیر قرمز و پناهگاه و سقوط موشک و ترس جان همه را روانی کرده است. البته روز اول خیلی ها برای نتانیاهو کف زدند اما زمانی که جنگ فرسایشی شد ورق برگشت. مردم می خواستند به خارج فرار کنند اما دولت نتانیاهو همه راه های خروجی را مسدود و سفر را ممنوع کرد. بسیاری مجبور شدند با دادن رشوه به مرزبانان با قایق از بنادر حیفا یا اشدود به قبرس فرار کنند.
اگر نتانیاهو راه فرار را باز می گذاشت هیچ صهیونیستی در فلسطین اشغالی نمی ماند و از اسرائیل فقط پوسته ای بر جا می ماند. فشار اقتصادی و ناتوانی سیستم های ضد موشک وروایت های دروغین باند حاکم فضای نارضائی گسترده ای را به وجود آورده بود. لذا نتانیاهو مجبور شد برای آتش بس دست به دامان دونالد ترامپ شود.اینک زمان انتقام از باند نتانیاهو فرا رسیده است. دستگاه قضائی بلافاصله تاریخ محاکمه نتانیاهو را تعیین کرده زیرا مشخص شده است که نتانیاهو برای فرار از محاکمه مرتبا جنگ افروزی می کند لذا این بار دستگاه قضائی قبل از آنکه نتانیاهو بتواند جنگ جدیدی به راه اندازد تصمیم گرفته او را محاکمه و زندانی کند.
۲-در آمریکا نیز، دونالد ترامپ در موقعیت خوبی نیست و زیر فشار انتقادهای زیادی قرار گرفته است. علاوه بر تظاهرات گسترده ضد جنگ در همه ایالت ها حتی از سوی یهودیان در نیویورک، مهمترین انتقاد این است که او در کارزار انتخاباتی اش قول داده بود که نیروهای آمریکائی را از خاور میانه فرا خواهد خواند ودرگیر هیچ جنگی در این منطقه نخواهد شد.
حال چه شده که برای نجات نتانیاهو به ایران حمله نظامی کرده و باعث شده که ایران به پایگاه العدید آمریکا در قطرحمله کند.انتقاد دیگر این است که چرا ترامپ بدون اطلاع کنگره ، آمریکا را وارد جنگی کرده که هیچ ربطی به منافع آمریکا ندارد. دراین مورد نه فقط سناتورهای دموکرات بلکه عده ای از سناتورهای جمهوریخواه هم از او انتقاد می کنند. لذا این بحث در محافل مختلف در گرفته که با توجه به شعار” اول آمریکا” ی ترامپ و اینکه او می خواهد “عظمت آمریکا” را احیا کند، آیا اسرائیل باید در خدمت منافع و عظمت آمریکا باشد یا آمریکا با همه عظمتش در خدمت اسرائیل!
بحث دیگری که در محافل مختلف آمریکا مطرح شده و فشار عصبی زیادی بر ترامپ وارد آورده این است که او ادعا می کند با حمله به تاسیسات هسته ای ایران در اصفهان، نطنز و فوردو، برنامه هسته ای ایران را برای همیشه از بین برده در حالیکه رسانه ها اعلام می کنند که این حملات تاثیر مهمی بر برنامه هسته ای ایران نداشته و بویژه در مورد سایت فوردو،گفته می شود ایران ۴۰۶ کیلوگرم اورانیوم غنی شده ۶۰ در صدی را از فوردو خارج و به جای دیگری منتقل کرده و حالا رافائل گروسی ، دبیرکل آژانس انرژی هسته ای، می خواهد جای جدید این مقدار اورانیوم را پیدا کند!
۳- و اما روز بعد در ایران را باید در پرتو تحولاتی که در نخستین روز آغاز حمله به جمهوری اسلامی رخ داد مطالعه کنیم. در آن روز مشخص شد که هدف از حمله صرفا وارد آوردن یک ضربه نبوده بلکه اجرای طرح جامعی برای سرنگونی نظام اسلامی و سپس تسلیم و تجزیه ایران بوده است.
طبق محاسبات دشمن، در آن روز پس از ترور فرماندهان نظامی و حضور فعال تعداد بسیار زیادی از نفوذی ها در سراسر کشور، نظام حاکم می بایست دچار گیجی و سردرگمی می شد و در این حال، بخشی از مردم که با حکومت زاویه پیدا کرده بودند وارد عمل می شدند و با برخورداری از حمایت خارج، نظام را سرنگون می کردند. اما آنچه به وقوع پیوست خلاف محاسبات دشمن بود.
با ابتکار عمل هوشمندانه و سریع رهبر معظم انقلاب، بلافاصله جاهای خالی در سلسله مراتب نیروهای مسلح پُر شد. دولت کنترل اوضاع را در دست گرفت و چند ساعت بعد با آغاز حمله تلافی جویانه، نخستین موشک ها به سمت رژیم اشغالگر شلیک شد. مردم نیز که فهمیده بودند تمامیت کشور در خطر است یکپارچه پشت نظام و نیروهای مسلح قرار گرفتند و یک وحدت ملی کم نظیری را به وجود آوردند .بر این اساس، روز بعد در جمهوری اسلامی را می توان در میان مجموعه ای از اولویت ها در دو اولویت مهم تصور کرد.
اولویت اول، اقدام در جهت حفظ و بالندگی وحدت ملی که باز در مراسم تشییع پیکر پاک شهدا در تهران با شرکت میلیونی مردم از تهران و شهرهای دیگر خود را نشان داد؛ و بازنگری در سیاست های داخلی و ممانعت از هر کنش تفرقه آمیزکه به وحدت ملی خدشه وارد کند.و اما اولویت دوم برنامه ریزی دقیق و آغاز اقدامات سریع برای برچیدن بساط نفوذ دشمن در داخل کشور است.
باید اعتراف کنیم که پس از سرقت اسناد هسته ای و ترورشهید دکتر فخری زاده ومشخص شدن این واقعیت که نفوذ، تشکیلاتی و سازمان یافته است اقدامات لازم و کافی در جهت مبارزه با این تشکیلات انجام نشده و گرنه ترور شهید اسماعیل هنیه آن هم با استفاده از ریزپرنده صورت نمی گرفت و به این حجم از نفوذ که در دو هفته اخیر شاهد بودیم نمی رسید. در این چارچوب بررسی لایه های نفوذ و کشف انگیزه صدها خائن فریب خورده واز بین بردن این انگیزه ها از اهمیت بالائی برخوردار است. سرانجام جنگ نظامی تمام شد ولی جنگ در شکل دیگری یعنی جنگ نرم در فضای سایبری همچنان ادامه دارد و این نیز از اولویت هائی است که در گذشته بدان کم توجهی شده و اینک باید با شدت پیگیری شود .