پیدا و پنهان حمله موشکی یمن به بنگوریون
به گزارش اطلاعات نیوز، پنجاه روز از آغاز عملیات نظامی آمریکا علیه یمن گذشت، اما گویا هیچچیز برای صهیونیستها تمام نشده؛ حتی خواب هم در سرزمین اشغالگران آرام نمینشیند. آمریکا، در هیاهوی رسانهایاش...
به گزارش اطلاعات نیوز، پنجاه روز از آغاز عملیات نظامی آمریکا علیه یمن گذشت، اما گویا هیچچیز برای صهیونیستها تمام نشده؛ حتی خواب هم در سرزمین اشغالگران آرام نمینشیند. آمریکا، در هیاهوی رسانهایاش مدعی بود که با موشکهای هوشمند و بمبهای نقطهزن، فرماندهی انصارالله، صنایع پهپادی، و خطوط ارتباطی یمن را به تلی از خاک بدل کرده است، اما صبح دیروز، زخم دیگری بر پیکر فرودگاه بنگوریون نشست؛ آنقدر عمیق که چهار لایه پدافندی نتوانستند جلویش را بگیرند و دهان خاک، گودالی ۲۵ متری بلعید.
راویان عبری، که همیشه دروغ را راست جلوه میدهند، این بار زبانشان بند آمد و انگشت اتهام را به سوی ایران نشانه رفتند، گویا هرگاه که درماندگی از دیوارهایشان بالا میرود، سایه ایران را به عنوان روح شکستهایشان احضار میکنند. اما ایران، بارها و بارها گفته است که حمایت میکند، الهام میبخشد، اما فرمان نمیدهد. انصارالله نه نیابت میپذیرد، نه عاریت؛ آنها خود تاریخسازند.
از همان روز که مقاومت در غزه جرقه زد، یمنیها فهمیدند که راه به دریای سرخ بسته نیست. تنگهها را بستند، کشتیرانی صهیونیستها را در کانال سوئز قفل کردند و دنیا را متوجه کردند که خط مقدم، در هر جایی میتواند باشد؛ حتی در صنعا.
و آمریکا، چه کسی را بهتر از یمن برای آزمونهایش میخواست؟ به امید آنکه با چند موشک بیشتر و بمبی سنگینتر، صدای انصارالله را در گلو خفه کند، به یمن حمله کرد؛ اما آنچه خفه شد، نه صدای یمنیها، بلکه اعتبار پدافندی صهیونیستها بود.
نتانیاهو که آرزوی آرامش در قلب تلاویو را داشت، حالا باید با کابوس موشکهای هایپرسونیک زندگی کند، موشک هایپرسونیک یمنیها درست در آستانه سفر ترامپ به ریاض، از صنعا بر قلب سرزمین اشغالگر فرود آمد؛ نه فقط خاک را شکافت، که نقشههای پشت پرده را نیز پاره کرد. سفر ترامپ، آنطور که گفتهاند، نه برای صلح است و نه برای عادیسازی؛ این بار او با چمدانی از قراردادهای تسلیحاتی میآید. اما بنگوریون، پیشاپیش برایش پیامی فرستاد؛ عربستان اگر خواب تعرض به یمن در سر دارد، بهتر است قبلش گودالهای عمیق را در ذهن خود حفر کند.
صهیونیستها حالا زمزمهی حمله زمینی به یمن را در سر دارند؛ شاید چون آسمان دیگر برایشان امن نیست. اما فراموش کردهاند که خاک یمن، مدفن امپراتوریهاییست که با تکبر آمدند و با خفت برگشتند. آنجا نه فقط خاک، که خاکستر شکست در کمین متجاوز است.
امروز سناریوی تکراری غربیها دوباره در حال پیاده سازی است؛ آمریکا میخواهد یمنیها را مهرههای ایران بنامد، تا هر زخم را به گردن تهران بیندازد. ترامپ تهدید میکند: «هر حملهای از یمن، پاسخاش را از ایران خواهید دید.» اما این خیال خام است. آنها از انقلاب ایران الهام گرفتهاند، نه از آن فرمان. شمشیرهایشان از نیام عقیده و دفاع از مظلوم بیرون آمده، نه از آستین سیاست.
ایران، اگرچه فرمان نمیدهد، اما در قامت مادر مقاومت، الهام بخش است. و این الهام، از لبنان تا یمن، حلقهای ساخته که نفس صهیونیستها را تنگ کرده. قدرت ایران نه در کنترل، که در پیوند است؛ نه در اجبار، که در ایمان مشترک و این همان چیزیست که واشنگتن و تلآویو را درمانده کرده: دشمنانی که نه اجیرند، نه فروختهشده، بلکه برخاستهاند. برخاسته از دل ظلم، از قلب محاصره، از جنازههای کودکانشان. اینها را نه تحریم میترساند، نه حمله هوایی؛ چراکه پشتشان نه یک کشور، که یک عقیده ایستاده است و عقیده، همان است که بنگوریون را لرزاند.