پشت پرده درگیری های آمریکا و ونزوئلا چیست؟
به گزارش اطلاعات نیوز، کارائیب، منطقهای که همیشه با آفتاب داغ و سواحل آرام شناخته میشد، این روزها شاهد سایهای سنگین و تهدیدآمیز است؛ سایهای که از واشنگتن میآید. ایالات متحده، با ادعای «جنگ با...
به گزارش اطلاعات نیوز، کارائیب، منطقهای که همیشه با آفتاب داغ و سواحل آرام شناخته میشد، این روزها شاهد سایهای سنگین و تهدیدآمیز است؛ سایهای که از واشنگتن میآید. ایالات متحده، با ادعای «جنگ با مواد مخدر»، ناوگان نظامی خود را در آبهای جنوبی کارائیب مستقر کرده و با هزاران تفنگدار و موشک، نزدیک دروازههای کاراکاس صف کشیده است. اما این بازی بزرگ، بیش از آنکه واقعی باشد، نمایشی از قدرت و فشار است.
برچسب بازیگر بد؛ روایت واشنگتن از کاراکاس
پنتاگون با استناد به فعالیتهای کارتل «لوس سولس»، مدعی شده است که هدف از حضور نظامی مقابله با قاچاق مواد مخدر است. اما دادههای رسمی نشان میدهد سهم ونزوئلا در مسیر قاچاق کوکائین به آمریکا کمتر از ۱۰ درصد است و مسیر اصلی، خاک کلمبیاست. کلمبیا، شریک نظامی واشنگتن و بزرگترین تولیدکننده کوکائین، هیچ گاه تحت فشار مشابهی قرار نگرفته است. این تناقض آشکار، ماهیت واقعی تحرکات آمریکا را برملا میکند: «مواد مخدر» تنها بهانهای برای مشروعیتبخشی به تهدید است.
مشروعیتسازی با چاشنی مواد مخدر
یکی از ابزارهای اصلی آمریکا برای مشروعیتبخشی به اقدامات خود، بهرهگیری از عنوان «مبارزه با مواد مخدر» است. پنتاگون مدعی است حضور نظامی در دریای کارائیب با هدف مقابله با باندهای قاچاق مستقر در ونزوئلا صورت میگیرد. اما آمارهای رسمی خلاف این را نشان میدهد.
بر اساس گزارش دفتر مواد مخدر و جرایم سازمان ملل (UNODC, 2025)، تنها بخش محدودی از مسیرهای قاچاق کوکائین از ونزوئلا میگذرد و سهم اصلی قاچاق همچنان بر عهده کشورهای منطقه آند، بهویژه کلمبیا است. همچنین تحلیل دفتر واشنگتن برای آمریکای لاتین (WOLA) تأکید میکند که کمتر از ۱۰ درصد کوکائین ورودی به آمریکا از مسیر ونزوئلا عبور میکند. این آمار نشان میدهد که «جنگ مواد مخدر» بیش از آنکه یک واقعیت امنیتی باشد، ابزاری برای فشار سیاسی است.
منطق قدرت در روابط بینالملل
طبق نظریههای روابط بینالملل، عرصه جهانی بیش از هر چیز میدان رقابت قدرتها برای منافع و بقاست. ابرقدرتها برای حفظ موقعیت خود ناگزیرند رقبای کوچکتر را در موضع ضعف نگه دارند. از این منظر، آمریکا برای تداوم سلطه خود در نیمکره غربی، نیازمند کنترل آمریکای لاتین است. هر کشوری که از این نظم تبعیت نکند، در معرض فشار، تحریم یا حتی تهدید نظامی قرار میگیرد. تجربه تاریخی نشان داده که این سیاست صرفاً محدود به ونزوئلا نیست. از کوبا و نیکاراگوئه گرفته تا ایران و حتی روسیه، همگی در مقاطع مختلف با اشکال گوناگون فشار واشنگتن روبهرو بودهاند.
تناقض کلمبیا؛ شریک نظامی، تولیدکننده اصلی
نکته قابلتوجه در استدلالهای آمریکا، نادیدهگرفتن نقش کلمبیا در قاچاق مواد مخدر است. کلمبیا بهعنوان بزرگترین تولیدکننده کوکائین جهان، یکی از اصلیترین همپیمانان واشنگتن در منطقه محسوب میشود. همکاریهای گسترده نظامی و سیاسی میان دو کشور سبب شده که ایالات متحده نگاه انتقادی چندانی به فعالیتهای کارتلهای مواد مخدر در این کشور نداشته باشد. این تناقض، بیشازپیش نشان میدهد که موضوع «مواد مخدر» برای آمریکا بیشتر یک بهانه است تا یک دغدغه واقعی.
ونزوئلا؛ قربانی پیام قدرت
تحولات اخیر بار دیگر ونزوئلا را به نمونهای از قربانیان سیاستی تبدیل کرده که آمریکا سالهاست دنبال میکند: ارسال پیام قدرت به مخالفان. واشنگتن با اقدامات نظامی خود در کارائیب میکوشد به کشورهای خواهان استقلال سیاسی یادآوری کند که هزینه مقاومت در برابر نظم آمریکایی بسیار سنگین خواهد بود. اما همانطور که تجربههای گذشته نشان داده، این سیاست نه تنها به تضعیف کامل مخالفان منجر نمیشود، بلکه گاه به افزایش مقاومت آنها نیز دامن میزند.
حجتالله سلطانی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: آمریکا به طور کل و دونالد ترامپ بهصورت خاص، در بستر بینالمللی به دنبال اعمال و تثبیت برتری خود در تحولات و مسائل جهانی است و در هر منطقهای به بهانهای تلاش میکند این قدرت را نشان دهد. اقدامات آنها بسیار ناعادلانه و ناقض تمامی قوانین بینالمللی است؛ بهعنوان مثال، تأسیسات هستهای ما نابود شد فقط برای اینکه نشان دهند ترامپ حرفش را عملی میکند.
وی افزود: در رابطه با ونزوئلا نیز شرایط مشابه است. ادعای ترامپ مبنی بر مبارزه با مواد مخدر، در حالی است که دولت ونزوئلا سالهاست این موضوع را پیگیری میکند. نکته واضح این است که کلمبیا بهعنوان اصلیترین تولیدکننده مواد مخدر، متحد استراتژیک آمریکا در مسائل سیاسی و نظامی است و آمریکا نیز مصرفکننده اصلی این مواد است، در حالی که ونزوئلا صرفاً در مسیر مقابله با مواد مخدر فعالیت میکند.
این کارشناس مسائل آمریکای لاتین تصریح کرد: طبق آمار موجود، در دهه گذشته، نیروهای مسلح ونزوئلا حدود ۴۰۰ فروند هواپیمای کوچک قاچاق مواد مخدر را کشف و ضبط کردهاند. این آمار در کمیسیون مبارزه با مواد مخدر سازمان ملل ثبت و منتشر شده و دولت ونزوئلا بهصورت چندجانبه و در همکاری با پلیس فرانسه، اسپانیا و کشورهای همسایه گروههای قاچاق مواد مخدر را سرکوب کرده است. بنابراین، دولت ونزوئلا وظیفه خود را در این زمینه بهدرستی انجام داده است.
سلطانی خاطرنشان کرد: مشکل اصلی این است که دولت ونزوئلا گفتمان جدیدی در آمریکای لاتین ایجاد کرده است؛ گفتمانی مبتنی بر هویت ملی و استقلال سیاسی که سیاستهای دیکتهشده کاخ سفید را رد میکند. این گفتمان، که توسط چاوز آغاز و توسط مادورو ادامه یافته، به مذاق آمریکا خوش نیامده و طی سالهای گذشته بارها تلاش کرده این دولتها را ساقط کند.
وی ادامه داد: چه در سال ۲۰۰۱ که کودتای نظامی طراحی شده توسط آمریکا علیه ونزوئلا صورت گرفت و چه در سالهای بعد که تحریمهای سیاسی و اقتصادی اعمال شد، و اکنون هم تهدید نظامی وجود دارد، همه این اقدامات در راستای برتریجویی آمریکا است. هدف آنها این است که با فشار بر دولت ونزوئلا، سایر دولتهای همفکر با ونزوئلا را از ادامه مسیر استقلال سیاسی و حق تعیین سرنوشت بازدارند.
کارشناس مسائل آمریکا افزود: بخشی از این رفتارها ناشی از شخصیت روانی و خودشیفته دونالد ترامپ است که میخواهد نشان دهد آمریکا با همه رؤسای جمهور دیگر فرق دارد و ونزوئلا را بهعنوان قربانی احتمالی انتخاب کرده است تا در سطح بینالمللی پیامی هشداردهنده ارسال کند.
سلطانی تصریح کرد: این موضوع بهصورت مستقیم خطری برای ایران ندارد، اما خطر بزرگی برای جامعه جهانی محسوب میشود. خطر اصلی نقض فاحش پیمانها و منشور سازمان ملل است و اگر این روند ادامه یابد، کشورهای دیگر نیز به پیامدهای آن واقف خواهند شد. در نتیجه، نظم و امنیت بینالمللی آسیب میبیند و این میتواند برای هر کشور دیگری در جامعه بینالمللی تهدیدآمیز باشد. اگر اکنون با این زیادهخواهیها و نقض قوانین بینالمللی مقابله نشود، چنین پیامدهایی اجتنابناپذیر خواهد بود.
فراتر از کارئیب
کارائیب که روزگاری نمادی از آرامش و زیبایی بود، اکنون در سایه تفنگها و موشکهای آمریکایی غرق در تنش است. آنچه آشکار شده، بیش از هر چیز، قدرتنمایی و تهدید است، نه مبارزه واقعی با قاچاق مواد مخدر. آمریکا با فشار روانی، نمایش قدرت و تحریم، سعی دارد معادلات منطقهای را به سود خود تغییر دهد، اما مقاومت ونزوئلا و همگرایی کشورهای همسایه، این سناریو را پیچیده و پرهزینه کرده است. در نهایت، این بازی قدرت و پیامدهای آن، نه تنها ونزوئلا، بلکه کل آمریکای لاتین و نظم جهانی را در معرض سوال و تهدید قرار داده است.