همه چیز درباره حادثه تروریستی سیدنی | تیراندازی در استرالیا کار اسرائیل است؟
به گزارش اطلاعات نیوز، در یک حمله مسلحانه مرگبار به جشن یهودیان در استرالیا، ۱۶ نفر کشته و بیش از ۴۰ نفر زخمی شدند. این تیراندازی در مراسم «حنوکا» در ساحل بوندای سیدنی رخ داد و پلیس استرالیا آن را...
به گزارش اطلاعات نیوز، در یک حمله مسلحانه مرگبار به جشن یهودیان در استرالیا، ۱۶ نفر کشته و بیش از ۴۰ نفر زخمی شدند. این تیراندازی در مراسم «حنوکا» در ساحل بوندای سیدنی رخ داد و پلیس استرالیا آن را حادثهای تروریستی توصیف کرده است. کارشناسان این حمله را خونینترین تیراندازی چندسال اخیر در استرالیا میدانند.
بر اساس اعلام پلیس، دو مهاجم پدر و پسر بودند. پدر ۵۰ ساله در جریان درگیری کشته شد و پسر ۲۴ ساله که در استرالیا به دنیا آمده، در بیمارستان و در شرایط بحرانی بستری است. بررسیها نشان میدهد که پدر کشتهشده به طور قانونی صاحب ۶ اسلحه بوده است. مقامهای استرالیایی اعلام کردهاند که پدر مهاجم در سال ۱۹۸۸ با ویزای تحصیلی وارد استرالیا شده بود.
قهرمان مسلمان، ناجی یهودیان شد
یکی از نکات برجسته حادثه، اقدام شجاعانه یک شهروند مسلمان به نام احمد الاحمد بود که با دست خالی توانست یکی از مهاجمان را خلع سلاح کند. الاحمد در این درگیری زخمی شد و هماکنون تحت درمان است. اقدام وی نمونهای از کنش انسانی و مقابله با خشونت کور در شرایط بحرانی بود.
محکومیت خشونت؛ خط قرمز غیرقابل تردید
هدف قرار دادن غیرنظامیان، فارغ از هویت دینی، ملی یا سیاسی آنان، نقض صریح اصول انسانی و حقوق بینالملل است. حمله سیدنی اعتراض و پیام سیاسی مشروع نبود، بلکه خشونتی کور و ویرانگر محسوب میشود. تأکید بر این اصل، مبنای اخلاقی هر تحلیل سیاسی است و مانع از آن میشود که نقد سیاستها بهاشتباه به توجیه جنایت تعبیر شود.
ابهام در انگیزهها و شتاب در قضاوت
در حالی که پلیس استرالیا اعلام کرده هنوز انگیزه مهاجمان بهطور قطعی مشخص نشده و تحقیقات ادامه دارد، برخی بازیگران سیاسی بدون انتظار برای نتایج رسمی، روایتهای قطعی خود را ارائه کردند. پلیس استرالیا تأیید کرده است که یکی از مهاجمان تحت نظر بوده، اما خطری فوری از سوی او پیشبینی نمیشد. همچنین کشف مواد منفجره دستساز از خودرو و محل سکونت مهاجمان، نشاندهنده ابعاد بالقوه خطرناکتر این پرونده است.

اتهامزنی فوری اسرائیل؛ الگویی آشنا
در شرایطی که هنوز گزارش رسمی از سوی نهادهای استرالیایی منتشر نشده بود، یک مقام ارشد امنیتی رژیم صهیونیستی در گفتوگو با رسانههای این رژیم، ایران را مسئول «جهتدهی و زیرساخت» این حمله معرفی کرد. این اتهامزنی شتابزده، بدون ارائه سند، بار دیگر نشان داد که تلآویو در مواجهه با حوادث تروریستی، بیش از آنکه در پی کشف حقیقت باشد، به دنبال تثبیت روایت سیاسی مطلوب خود است.
کارشناسان: تیراندازی در ساحل سیدنی کار موساد است
کیهان در تحلیلی از حادثه سیدنی نوشت: « براساس گزارش شبکه «ایبیسی» استرالیا، «نوید اکرم»، از افراد «شناختهشده» برای سازمان اطلاعات امنیتی استرالیا (ASIO) بوده و این سازمان از ۶ سال پیش، بهدلیل ارتباطاتش با یک هسته داعش در استرالیا، او را تحتنظر داشته است. براساس این گزارش، تیم ویژه تحقیقاتی که توسط ASIO و پلیس استرالیا تشکیل شده، به این نتیجه رسیده است که این پدر و پسر پیش از انجام حمله با داعش بیعت کرده بودند و در بازرسی از خودروی آنها نیز پرچم داعش پیدا شده است.
در ادامه گزارش آمده است که در سال ۲۰۱۹، ASIO نظارت بر نوید اکرم را بهدلیل ارتباطش با «ایزیک المَتری» آغاز کرد؛ فردی که خود را «فرمانده داعش در استرالیا» معرفی کرده بود. «المتری» همان سال بازداشت شد و در حال حاضر در حال گذراندن محکومیت ۷ سال زندان است. رئیس ASIO نیز در جلسه توجیهی با خبرنگاران تأیید کرده که «نوید اکرم» برای این سازمان اطلاعاتی فردی شناختهشده بوده است.
نزدیکی رژیم صهیونیستی به داعش
در اینکه داعش و گروههای تروریستی و تکفیری ساخته و پرداخته سازمانهای اطلاعاتی آمریکا و رژیم صهیونیستی برای نگهداشتن «اسرائیل» در حاشیه امن است، دیگر هیچ تردیدی وجود ندارد. به قدرت رساندن فردی در قد و قواره جولانی در سوریه که عضو گروههای تروریستی و تکفیری است، آن هم از سوی آمریکا، ترکیه، رژیم صهیونیستی و انگلیس، یک دلیل مهم دیگر برای این ادعاست. تصاویر انتقال مجروحین داعش به بیمارستانهای رژیم صهیونیستی در دوران یکهتازی این گروه تروریستی و عیادت نتانیاهو از آنها هم قابل دسترسی است. به عبارتی اگر این پدر و پسر ۵۰ و ۲۴ از اعضای داعش باشند، اینبار نیز به شکلی دیگر به کمک رژیم صهیونیستی آمدهاند. چگونه؟ بخوانید:
رژیم صهیونیستی در جنگ غزه، افکار عمومی را باخت. امروز نهفقط در شرق عالم و کشورهای اسلامی بلکه، در قلبت اروپا و آمریکا، این رژیم به خاطر نسلکشی در غزه و کشتار بیش از ۷۰ هزار نفر از جمله ۲۵ هزار کودک و نوزاد، منفور است. از طرفی رژیم صهیونیستی به صورت تاریخی راهحلی که برای فرار از این «نفرت جهانی» انتخاب کرده، «مظلومنمایی» بوده است و راز جعل افسانه «هولوکاست» دقیقاً همین است. این رژیم در ماجرای عملیات طوفانالاقصی در ۷ اکتبر، تلاش زیادی کرد از خود چهرهای مظلوم بسازد که تا حدودی هم موفق شد، اما وقتی ماشین کشتار خود را در غزه به راه انداخت، دوباره در افکار عمومی جهان تبدیل به رژیمی یاغی و هیولا شد.
حمله به یهودیان ساحل سیدنی در کنار مواضعی که این رژیم پس از این حادثه گرفته، میتواند تلاشی برای مظلومنمایی و تلطیف افکار عمومی نسبت به این رژیم بهویژه در اروپا و آمریکا باشد. نباید فراموش کرد که چندیپیش اعلام شد، رژیم صهیونیستی به «ترمیم چهره» خود که در جنگ غزه لطمه خورد، بهشدت نیاز دارد و برای این امر میلیونها دلار بودجه اختصاص داده است!
پروژه پرچم دروغین
«جیمی دور»، تحلیلگر و مجری سرشناس آمریکایی، یکی از آن کارشناسانی است که معتقد است رژیم صهیونیستی پشت این تیراندازی قرار دارد. او با اشاره به حمله سیدنی میگوید: «اسرائیل در حال برنامهریزی یک عملیات پرچم دروغین در اروپا و نسبتدادن آن به حماس است زیرا اسرائیل روایت مسلط را باخته است؛ نبرد بر سر افکار عمومی در اروپا را از دست داده و مردم اروپا علیه آن موضع گرفتهاند. آنها استدلال را باختهاند.»
واکنشهای جهانی و استاندارد دوگانه
ایالات متحده، اتحادیه اروپا و سازمان ملل، حمله سیدنی را محکوم کردند و رسانههای غربی با تمرکز گسترده بر قربانیان، فضای احساسی شدیدی ایجاد کردند، اما همین حساسیت، در قبال کشتار روزانه غیرنظامیان در غزه مشاهده نمیشود. در فلسطین، قربانیان اغلب به آمارهای بیروح تقلیل مییابند و خشونت ساختاری، با عناوینی چون «دفاع مشروع» توجیه میشود. این تفاوت، نشانهای روشن از استاندارد دوگانه در گفتمان ضدتروریسم غرب است.

واکنش جمهوری اسلامی ایران و نقد اتهامزنی اسرائیل
جمهوری اسلامی ایران این اقدام خشونتآمیز را محکوم کرد. رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی با ابراز همدردی با مردم استرالیا، تأکید کرد که هر فرد یا گروهی که مرتکب این جنایت شود، باید بهشدت مورد برخورد قرار گیرد و محکومیت این اقدامات، خط مشی اصولی جمهوری اسلامی در قبال تروریسم است.
وی همچنین این حمله را نمونهای از رویکردهای قرونوسطایی و نشاندهنده عجز عاملان آن دانست و افزود: اظهارات شتابزده رسانهها و مقامات رژیم صهیونیستی درباره عوامل این حادثه، بهطور آشکار سوالاتی درباره نقش احتمالی خود این رژیم در ماجرا ایجاد میکند.
این موضع رسمی ایران، همزمان با محکومیت جهانی حادثه، نشاندهنده رویکردی اصلگرایانه و مبتنی بر قانون و اخلاق بینالمللی است و در عین حال، انتقاد صریح از سیستم اتهامزنی فوری اسرائیل را برجسته میکند؛ رویکردی که در چند دهه اخیر، در مواجهه با حوادث امنیتی و تروریستی مشابه بارها تکرار شده است.
بهرهبرداری چندسطحی تلآویو
تحلیل مواضع اسرائیل نشان میدهد که این رژیم میتواند از حادثه سیدنی در چند سطح بهرهبرداری کند، احیای روایت تضعیفشده «یهودستیزی»، فشار بر منتقدان جنگ غزه در غرب، بازسازی همبستگی بخشی از یهودیان جهان با اسرائیل و تشدید فضای امنیتی علیه ایران. این بهرهبرداریها، مسبوق به سابقه است و در موارد مشابه نیز مشاهده شده است.
مهاجرت معکوس و ناامنسازی روانی
در ماههای اخیر، همزمان با تشدید بحرانهای داخلی و جنگ غزه، روند خروج شهروندان اسرائیلی از سرزمینهای اشغالی افزایش یافته است. برخی تحلیلگران معتقدند ناامنسازی روانی مقاصد مهاجرت این جمعیت، میتواند در خدمت بازگرداندن آنان قرار گیرد. تاریخ سیاسی اسرائیل نشان میدهد که ایجاد احساس تهدید بیرونی، همواره یکی از ابزارهای انسجام داخلی و بازتولید مشروعیت بوده است.
ردپای رژیم صهیونیستی در حوادث تروریستی جهان
حادثه تروریستی سیدنی، جنایتی علیه غیرنظامیان بود و محکومیت آن تردیدی ندارد، اما آنچه این حادثه را از یک پرونده تنها امنیتی فراتر میبرد، الگوی تکرارشوندهای است که پس از آن فعال میشود، اتهامزنی فوری پیش از پایان تحقیقات، روایتسازی رسانهای گزینشی، بهرهبرداری سیاسی و تلاش برای تغییر اولویتهای افکار عمومی جهانی.
سخن گفتن از «ردپای رژیم صهیونیستی» در حوادث تروریستی جهان، به معنای صدور حکم قضائی نیست، بلکه اشاره به شباهت الگوهای رفتاری، سابقه بهرهبرداری سیستماتیک و نقش فعال این رژیم در مدیریت و هدایت روایتها پس از چنین حوادثی است. تجربههای پیشین نشان داده است که هرگاه افکار عمومی جهان بهسوی جنایات اسرائیل در فلسطین متمرکز میشود، ناگهان حوادثی امنیتی در نقاط دیگر جهان به صدر اخبار میآید و بلافاصله، با اتهامزنیهای جهتدار، زمین بازی تغییر میکند.
تا زمانی که تروریسم نه بهعنوان یک جنایت مطلق، بلکه بهعنوان ابزاری سیاسی تعریف و مصرف شود، مبارزه با آن صوری و گزینشی باقی خواهد ماند. مقابله واقعی با تروریسم، تنها زمانی ممکن است که معیار محکومیت، ثابت و جهانشمول باشد؛ از ساحل بوندای سیدنی تا اردوگاههای آوارگان در غزه. هر رویکردی جز این، به بازتولید خشونت و تقویت همان سازوکارهایی منجر میشود که خود، در پس پرده بسیاری از بحرانهای امنیتی جهان قابل ردگیری است.
