ناگفتههایی درباره مکانیسم ماشه
فتح الله جوادی – روزنامه اطلاعات: این روزها یکی از مهمترین بحثها در حوزه سیاست خارجی و حتی در میان فعالان اقتصادی و فضای کسب و کار، بحث مذاکرات مربوط به برنامه غنیسازی ایران و ماجرای اسنپبک...
فتح الله جوادی – روزنامه اطلاعات: این روزها یکی از مهمترین بحثها در حوزه سیاست خارجی و حتی در میان فعالان اقتصادی و فضای کسب و کار، بحث مذاکرات مربوط به برنامه غنیسازی ایران و ماجرای اسنپبک یا بازگشت تحریمهای سازمان ملل است.
علیرغم تلاشهای دیپلماتیک وزارت امور خارجه و حتی مذاکرات وزیر خارجه در مصر با رئیس سازمان انرژی اتمی و توافق حاصل شده، شاهدیم که تعلیق بازگشت تحریمها در شورای امنیت تحت کنترل آمریکا رأی نمیآورد و سه کشور اروپایی برجامی، مکانیسم ماشه را فعال کردهاند. هنوز اما دستگاه دیپلماسی امیدوار است از فرصت یک هفتهای موجود تا رسیدن به ۵ مهر بتواند بهرهبرداری کرده و جلوی فعال شدن این ماشه را بگیرد، که امیدواریم چنین شود و بتواند.
در این میان اما هنوز در برخی رسانههای داخلی بحث خیانت این یا آن، داغ است. گویی در یکسو انقلابیون مجاهدی قرار دارند که درد منافع ملی و انقلاب را داشته و حرف از خروج از ان.پی.تی، مقابله با غرب، جهاد و دفاع از حیثیت کشور را در سر داشته و در سوی دیگر عدهای خائن، طرفدار غرب و سازشکار در تلاشند تا تمام غرور ملی و منافع کشور را به تاراج دهند.
صحنه، صحنه غریبی است. این میزان از تضاد و تعارض بین دیپلماسی و میدان گرچه در گذشته هم نمونههایی داشت اما در حال حاضر گویا عریانتر شده است. بیآنکه دریابیم مردان دیپلماسی و آنها که خواهان نوعی توافق ممکن برای جلوگیری از تنازع بیشتر هستند هم درد منافع ملی دارند و با توجه به مجموعه اقتضائات و امکانات کشور و نیز ضرورت اداره مملکت و کاهش فشار به اقشار مختلف جامعه، در سنگر دیگری در حال خدمتند. مرتب طعنه زدن و متهم کردن آنها به خیانت ظلم مضاعف به آنهاست.
اما مهمتر از اینها و فارغ از این منازعه بیمورد که جز تضعیف دیپلماسی یا شورای امنیت ملی نتیجه دیگری به همراه ندارد، درک دقیق ضرورت اتخاذ بهترین و مقدورترین تصمیم برای ملک و ملّت است. به راحتی میتوان شعارهای قشنگ و زیبا و به اصطلاح انقلابی سر داد و این و آن را به سازشکاری و وادادگی و تسلیم و حتی خیانت متهم کرد امّا آیا با این رفتار و عملکرد، نتیجه مطلوب حاصل خواهد شد؟ آیا هنوز ادراک این نکته مهم و اصل اساسی اینقدر سخت و دشوار است که در شرایط سخت و بحرانی بیش از هر چیز به اجماع و همدلی و استفاده از تمامی ظرفیتهای موجود نیازمندیم و دیگر جایی برای تسویه حسابهای سیاسی و حزبی و سهم خواهی نمیماند و اصولاً وقت آن هم نیست؟
در چنین شرایطی همه فعالان سیاسی و فکری و اقتصادی و فرهنگی و رسانهای وظیفه دارند که به جای جنگ و جدلهای بیهوده به نقشه راهی اندیشه کنند که میتواند جامعه و فضای کسب و کار را از این حالت انتظار و سکوت و دغدغه رهایی بخشد.
از جمله این که اگر به فرض اسنپ بک فعال شود و تحریمهای سازمان ملل برگردند چه آثار و تبعاتی به دنبال خواهد داشت و چگونه باید با آن مقابله کرد؟ حاکمیت و دولت برای کاهش آثار روانی و واقعی آن چه برنامههایی را در دستور کار دارند؟ آنچه مسلم است هرگز نباید آثار آن را بر درآمد کشور و اقتصاد و فضای کسب و کار بیش از حد بزرگ کرد و هراس آفرید. همان طور که کاملاً بیاثر دانستن آن و بیتفاوتی نسبت به آن هم اشتباه است.
همه میدانیم و به تجربه دریافتهایم که در اکثر مواردِ تحریمهای داخلی، اشتباهات نظام تصمیمگیری و سوء عملکردها و ترک فعلهای داخلی اگر اثرات زیانبارتری از تحریمهای خارجی نداشته باشند که دارند، قطعاً اثر کمتری ندارند و حواله دادن همه مشکلات به تحریمهای خارجی، بسیار حرف بیربطی است.
به شرط آنکه درصدد اصلاح رویکردهای غلط و حرکت در مسیر درست و اصولی و انجام اصلاحات ساختاری در اقتصاد برآئیم و در عرصه اجتماعی هم تمام وجهه همّت خویش را به تقویت انسجام داخلی و حفظ سرمایه اجتماعی معطوف کنیم. و دریابیم که با پشتوانه مردمی و با اعتماد به مردم هر بحرانی را میتوان پشت سر گذارد. راهی جز رجوع به مردم و امیدوار کردن مردم و تکیه به ظرفیت تمام ناشدنی مادی و معنوی و فکری آنان به فلاح و رستگاری نمیانجامد.