میراث فرهنگی یک ویترین تشریفاتی شد
اطلاعات نوشت: میراث فرهنگی، یکی از بزرگترین سرمایههای هویتی و اقتصادی ایران، طی سالهای اخیر گرفتار چالشهای فراوانی بوده است. از نگاه سنتی، حمایتی که آن را نهادی وابسته به بودجههای کمک و امدادگر...
اطلاعات نوشت: میراث فرهنگی، یکی از بزرگترین سرمایههای هویتی و اقتصادی ایران، طی سالهای اخیر گرفتار چالشهای فراوانی بوده است. از نگاه سنتی، حمایتی که آن را نهادی وابسته به بودجههای کمک و امدادگر میدید، تا کمبود منابع مالی و نیروی انسانی، مشکلاتی که مانع از بهرهبرداری و حفاظت مناسب از این میراث گرانبها شدهاند. با روی کار آمدن دولت جدید و تغییرات اساسی در مدیریت وزارت میراث فرهنگی، نگاهها به این وزارتخانه تغییر یافته است.
گزارشی که پیش رو دارید حاصل گفتوگو با دکتر علی دارابی، قائممقام وزیر میراث فرهنگی است که به تفصیل به چالشها، برنامهها و چشماندازهای این حوزه پرداخته است.
سالهاست که میراث فرهنگی در کشور ما بیشتر به عنوان نهادی حمایتی و وابسته به کمکهای مالی دولت شناخته میشود. این نگاه سنتی باعث شده تا فعالان این حوزه بیشتر در پی دریافت وامهای بلاعوض، کمکهای مالی و تخفیفهای مالیاتی باشند تا تمرکز بر درآمدزایی و بهرهوری. دارابی این روند را بهشدت نقد میکند.
در این باره، او میگوید:«بسیاری از فعالان حوزه میراث فرهنگی نگاه امدادی دارند و فقط در پی گرفتن کمک و یارانه هستند، ولی میراث فرهنگی باید به یک کسبوکار تبدیل شود، صنعتی پویا و درآمدزا که بتواند هزینههای خودش را تأمین کند.»ایشان تأکید میکند که ادامه این مسیر به نفع هیچکس نیست و میراث فرهنگی باید جایگاه واقعی خود را در اقتصاد ملی بیابد.
ظرفیتهای عظیم اقتصادی
میراث فرهنگی بهخاطر وجود آثار تاریخی بینظیر، صنایعدستی اصیل و ظرفیتهای گردشگری گسترده، قابلیت بالایی برای تبدیلشدن به یک صنعت درآمدزا دارد. اما این پتانسیل به علت نگاه سنتی و محدود، کمتر دیده شده است.
یکی از راهکارهای مهم که وزارت میراث به آن اعتقاد دارد، استفاده از بناهای تاریخی بهعنوان محل برگزاری رویدادهای فرهنگی، کنسرتها، نمایشگاهها و جشنوارهها است که علاوه بر معرفی بهتر آثار، درآمدزا نیز خواهند بود. به عنوان مثال، برنامههای متعددی از جمله کنسرت مشهور علیرضا قربانی و گروه پورناظری در مجموعه تاریخی تختجمشید در دستور کار قرار دارد که میتواند الگویی موفق برای بهرهبرداری اقتصادی از میراث باشد.
دارابی میگوید:«اگر بناهای تاریخی بتوانند از طریق خدمات فرهنگی و گردشگری درآمدزایی کنند، نیازی به بودجههای محدود دولتی نخواهیم داشت. ما امروز امکانات کافی برای حفاظت از آثار نداریم و این مدل اقتصادی میتواند مشکلات ما را کاهش دهد.»
اصلاح نقش وزارت میراث فرهنگی
یکی از مسائل مهم در حوزه میراث فرهنگی، ساختار دولتی و حکمرانی آن است. در شرایط کنونی، وزارتخانه به شکل تصدیگری مستقیم اداره میشود، اما علی دارابی معتقد است این روش ناکارآمد است و باید به سیاستگذاری و نظارت محدود شود.
او افزود: «ما به دنبال واگذاری مدیریت بناهای تاریخی به نهادهای مردمنهاد، هیاتامنایی کردن آنها و ایجاد سازوکارهای مشارکتی هستیم تا وزارتخانه به جای مدیر مستقیم، نقش تسهیلگر و ناظر را ایفا کند.»
دارابی به تجربه کشورهای دیگر مانند ایتالیا اشاره میکند که در آنجا بیش از ۵ هزار انجمن مردمنهاد با رعایت ضوابط، بناهای تاریخی را اداره میکنند و این مدل موفقیتی در حفظ و بهرهبرداری از میراث بوده است.
چالشهای حکمرانی و ساختار رانتی
یکی از ریشههای اصلی مشکلات در حوزه میراث فرهنگی به ساختار بزرگ و رانتی دولت برمیگردد. متأسفانه، بخش قابل توجهی از منابع و تصمیمات فرهنگی در ساختار رانتی متمرکز شده و این باعث شده جامعه مدنی در این حوزه ضعیف باقی بماند.
در این زمینه دارابی گفت: «وقتی دولت بزرگی با ساختار رانتی داریم و جامعه مدنی نحیف است، امکان بهرهبرداری بهینه و پایدار از میراث فرهنگی وجود ندارد. اصلاح این ساختار نیازمند تغییر نگاه حاکمیتی به فرهنگ و میراث فرهنگی است.» وی تأکید کرد: میراث فرهنگی باید جایگاهی مشابه وزارت نفت یا آموزشوپرورش در ساختار حکمرانی کشور پیدا کند تا به عنوان یک بخش مهم اقتصادی و فرهنگی کشور شناخته شود.
ویترین تشریفاتی
یکی از نقدهای جدی علی دارابی به نگاه رسمی به میراث فرهنگی، تبدیل آن به یک ویترین تشریفاتی است که بیشتر جنبه نمایشی دارد تا تأکید بر جوهره و هویت فرهنگی ایران و میگوید:«اگر میراث فرهنگی فقط به عنوان یک ویترین برای جذب توریست یا نمایش آثار تاریخی دیده شود، این کار اصالت ندارد و باعث میشود روایت ایران از تمدن و فرهنگ اصیلش ناقص باشد.» در حالی که میراث فرهنگی فراتر از موزهها و بناهای تاریخی است و جوهره هویت ملی را شکل میدهد. برای همین باید تلاش کرد تا میراث به زبان روز و مفهومی کاربردی و زنده تبدیل شود.
دیپلماسی فرهنگی
یکی از موضوعات مهم که وزارت میراث فرهنگی به آن توجه دارد، استفاده از دیپلماسی فرهنگی از طریق برگزاری نمایشگاههای بینالمللی است. نمایشگاههایی که فرهنگ و هنر ایران را به جهان معرفی میکنند و به نوعی ضد ایرانهراسی عمل میکنند.
علی دارابی در این باره گفت:«ما در سالهای اخیر نمایشگاههای بزرگی در کشورهای چین، آسیای مرکزی، خلیج فارس و اروپا برگزار کردهایم. برای مثال نمایشگاه «شکوه ایران باستان» در پکن، شانگهای و سین کیانگ چین با استقبال گسترده روبرو شده است.»وی ادامه داد:«این رویدادها به معرفی فرهنگ ایران کمک میکند و یک نوع راهبرد نرمافزاری برای بهبود روابط بینالمللی محسوب میشود. اگرچه باید اذعان داشت برگزاری چنین رویدادهایی تحت لوای مراودات سیاسی است.»
اصلاح ساختار سازمانی
یکی از چالشهای مهم وزارت میراث فرهنگی، کمبود نیروی انسانی متخصص و متعهد است که بتواند نیازهای پیچیده و متنوع این حوزه را پاسخ دهد که علی دارابی اعلام کرد: «با تلاش دولت، بیش از ۴۲۴۰ پست جدید به وزارتخانه اختصاص یافته تا بتوانیم نیروهای متخصص را جذب کنیم. این نیروها باید میراثبانان عاشق، پژوهشگران متعهد و مرمتگران خلاق باشند. انتظار نداریم کارکنان مثل دیوانسالاران معمولی از ساعت ۸ صبح تا ۴ بعداز ظهر سر کار بیایند، بلکه باید انعطافپذیری، خلاقیت و تخصص مد نظر باشد.»
وضعیت موزهها
سؤال مهمی که در این نشست مطرح شد، درباره تعطیلی یا محدودیت بازدید از برخی موزهها بود. پاسخ وزارتخانه این بود که بیشتر موزهها بازگشایی شدهاند و تنها تعدادی از موزههای اصلی مانند موزه ملی که نیاز به ساماندهی دارند، هنوز بهصورت کامل فعال نیستند.
علی دارابی گفت:«ما تلاش میکنیم همه موزهها در وضعیت بهتری قرار بگیرند و امکانات بازدید بهتر و خدمات مناسبتر ارائه شود. گردشگری داخلی و بینالمللی از این طریق رونق خواهد گرفت.»
در پایان این گفتوگو، قائممقام وزیر میراث فرهنگی ضمن تأکید بر اهمیت اصلاح نگرشها و ساختارهای حکمرانی در این حوزه، از حمایتهای دولت جدید قدردانی و تأکیدکرد: میراث فرهنگی ما نه تنها یک گنجینه هنری، بلکه هویت ملی و سرمایه اقتصادی کشور است.
با اصلاح ساختار، جذب نیروهای متخصص و استفاده از ظرفیتهای اقتصادی میتوانیم به این مهم دست یابیم و با توجه به تعداد بسیار زیاد آثار ثبتنشده تاریخی و تنوع صنایعدستی ایران، تحقق این اهداف نیازمند مشارکت همه بخشها، از دولت تا جامعه مدنی و رسانهها است.