مهمترین چالشهای تربیتی دوقلوها کدامند؟
زهره گردان – ضمیمه جامعه روزنامه اطلاعات: زندگی من به عنوان یک دوقلو همیشه ترکیبی از لحظات خاص و چالشبرانگیز بوده است. از همان کودکی، خواهرم و من مورد توجه اطرافیان قرار میگرفتیم، اما گاهی...
زهره گردان – ضمیمه جامعه روزنامه اطلاعات: زندگی من به عنوان یک دوقلو همیشه ترکیبی از لحظات خاص و چالشبرانگیز بوده است. از همان کودکی، خواهرم و من مورد توجه اطرافیان قرار میگرفتیم، اما گاهی این توجه به شکل مقایسههایی طاقتفرسا بروز میکرد و باعث میشد احساس کنم باید خودم را ثابت کنم. اگر خواهرم در یک زمینه موفقتر بود، حس میکردم که در سایه موفقیتهای او قرار گرفتهام.
یکی از بزرگترین چالشهایم، احساس وابستگی شدید به خواهرم بود. رابطه ما به قدری نزدیک است که گاهی دیگران ما را به عنوان یک واحد میبینند، نه دو فرد مجزا. این موضوع باعث شد در دورههایی از زندگیام تلاش کنم تا استقلال خود را به دست بیاورم و به دیگران نشان دهم که میتوانم به تنهایی هم تصمیم بگیرم.
از طرف دیگر، تفاوتهای شخصیتی و علایقی که میان من و خواهرم وجود دارد، گاهی ما را در مسیر تنش قرار میدهد. برخلاف تصور عموم، ما در بسیاری از زمینهها شبیه هم نیستیم. علایق مختلف ما گاهی منجر به سوءتفاهمها و حتی اختلافنظرهایی میشود که نیازمند گفتگو و درک متقابل است. با این حال یاد گرفتهام که این اختلافها نه تنها باعث فاصله گرفتن نمیشوند، بلکه فرصتی برای یادگیری و رشد هستند.»
آنچه مهتاب روایت کرده، بخشهایی از تجربیات دوقلوها را آشکار میکند که نشاندهنده چالشهای منحصر به فرد پیش روی آنهاست.
از مقایسههای دائمی گرفته تا تلاش برای حفظ استقلال، مهتاب به جنبههایی از زندگی دوقلوها اشاره کرده که به وضوح پیچیدگی این رابطه را نشان میدهد. با این حال، اینها تنها بخشی از چالشهایی هستند که دوقلوها ممکن است با آن روبهرو شوند. زندگی دوقلوها به همان اندازه که پر از فرصتهای ویژه به نظر میرسد، با فشارهای اجتماعی، انتظارات خانوادگی و اجتماعی و تلاش برای شناخت هویت فردی نیز همراه است. این روایتها لزوم فهم عمیقتر از دنیای پر رمز و راز دوقلوها را به ما نشان میدهد.
مهتاب درباره احساس خود به عنوان یک دوقلو میگوید: از این که بخشی از یک پیوند خاص و منحصر بهفرد هستم، احساس خوشحالی میکنم اما برایم مهم است که در کنار حفظ این ارتباط نزدیک، هویت و استقلال شخصی خودم را حفظ کنم. این مسیری پر از چالش است اما یاد گرفتهام که پذیرش و احترام به تفاوتها، کلید موفقیت در روابط ماست. زندگی به عنوان یک دوقلو مرا به انسانی انعطافپذیرتر و آگاهتر تبدیل کرده است.
انتظارات اجتماعی
مردم اغلب با کنجکاوی و تحسین به دوقلوها نگاه میکنند اما پشت این جذابیت، لایهای از انتظارات اجتماعی نهفته است که میتواند فشارهای زیادی را به آنها تحمیل کند.
آرمان میگوید: به عنوان یک دوقلو، من همیشه با جنبههایی از زندگی مواجه بودهام که شاید برای دیگران غیرمنتظره باشد. یکی از موضوعاتی که همیشه ذهنم را درگیر کرده، این است که جامعه ما را نهتنها به عنوان یک واحد، بلکه بهعنوان افرادی با کارکرد ثابت و قابل پیشبینی میبیند. این انتظارات باعث میشود احساس کنم که باید در هر شرایطی، هماهنگ و بینقص باشم، حتی وقتی که چنین چیزی طبیعی نیست.
مثلا همیشه از ما انتظار میرود که دیدگاههایمان یکسان باشد، تصمیمهای مشابه بگیریم یا حتی احساساتمان کاملا همسان باشد اما حقیقت این است که ما، من و برادرم، دو فرد مستقل با رویاها، نگرانیها و احساسات متفاوت هستیم. یکی از چالشهایی که با آن روبهرو بودهام، این است که بتوانم این تفاوتها را برای دیگران توضیح بدهم. همیشه ساده نیست که به دیگران بفهمانم اگرچه ما دوقلو هستیم اما هر کدام مسیر و هویت خاص خود را داریم.
یکی دیگر از مسائلی که گاهی باعث فشار روانی میشود، این است که ما همیشه زیر ذرهبین هستیم. هر حرکت، هر انتخاب و هر حرف ما مورد قضاوت قرار میگیرد، گویی که ما نماینده تمامی دوقلوهای دنیا هستیم. این موضوع باعث شده که گاهی از ابراز نظر شخصی در جمع خودداری کنم، زیرا میترسم که تفاوت نظرم با برادرم یا با انتظارات جمع، بهانهای برای قضاوت شود.
وی میگوید: یکی از موقعیتهای جالب، زمانی بود که تصمیم گرفتم رشته تحصیلی متفاوتی از برادرم انتخاب کنم. اطرافیان به شدت تعجب کردند و حتی برخی گفتند که چطور ممکن است شما دو نفر علایق متفاوتی داشته باشید. با این حال، این انتظارات و فشارها باعث شده است که من یاد بگیرم چگونه با قاطعیت از هویت و انتخابهای خودم دفاع کنم. من و برادرم هنوز رابطهای نزدیک و صمیمی داریم، اما هر کدام به این درک رسیدهایم که ما دو فرد منحصر به فرد هستیم. احترام به تفاوتهای یکدیگر و یافتن تعادل میان نزدیکی و استقلال، یکی از بزرگترین دستاوردهای ما بوده است. شاید جامعه همیشه انتظارات خاص خود را داشته باشد، اما مهم این است که من بتوانم خودم را تعریف کنم.
وظیفه یا انتخاب؟
نرگس هم به عنوان یک دوقلو میگوید: بزرگ شدن در یک خانواده که به رابطه ما بهعنوان دوقلوها نگاه خاصی دارد، هم جذاب بوده و هم گاهی دشوار.
از همان کودکی، انتظارات خانوادهام از ما بسیار متفاوت از خواهر و برادرهای عادی بود. آنها همیشه از ما میخواستند که یکدیگر را حمایت کنیم و مثل دو نیمه از یک پازل کنار هم باشیم. این انتظار زیبا به نظر میرسد، اما گاهی حس میکردم که این نزدیکی و هماهنگی باید یک انتخاب باشد، نه یک وظیفه.
برای مثال، وقتی اختلاف نظرهایی بین ما پیش میآمد، خانواده اغلب از ما میخواستند که خیلی سریع آشتی کنیم یا اصلا اختلافهایمان را کنار بگذاریم، این رویکرد باعث شد که گاهی احساس کنم حق ندارم نیازهای خودم را اولویت قرار بدهم.
یکی دیگر از انتظارات خانواده این بود که همیشه در مسیرهای مشابه حرکت کنیم. مثلا اگر خواهرم به موسیقی علاقه داشت، انتظار میرفت که من هم همان علاقه را داشته باشم. حتی وقتی من به فعالیتهای دیگری مثل نقاشی علاقه نشان دادم، حس میکردم که خانوادهام کمی گیج شدهاند، انگار انتظار داشتند ما یک نسخه از یکدیگر باشیم. این موضوع باعث شد که گاهی برای انتخاب مسیرهای متفاوت با تردید مواجه شوم.
در عین حال، نمیتوانم انکار کنم که حمایت خانوادهام نقش مهمی در زندگی من داشته است. آنها همیشه میگفتند که ما به عنوان دوقلوها قدرت خاصی در کنار هم بودن داریم. این نگاه مثبت گاهی الهامبخش بود اما تلاش کردم تا بفهمم این قدرت تنها در هماهنگی مطلق نیست، بلکه در پذیرش تفاوتها و تقویت شخصیتهای جداگانهمان نیز نهفته است.
در نهایت، زندگی در چنین فضایی به من یاد داده است که انتظارات خانواده هرچند میتواند حمایتی باشد، اما نیازمند بازنگری هم هست. یاد گرفتم که گاهی باید صدای خودم را پیدا کنم و به شیوهای متفاوت، اما همراه با احترام به ارتباط خاصی که با خواهرم دارم زندگی کنم. این یک مسیر یادگیری بوده اما ارزشش را داشته است.
چالشهای تربیتی
دوقلوها به دلیل ویژگیهای خاص و منحصر به فرد خود، فرصتها و چالشهای تربیتی ویژهای برای والدین به همراه دارند. الهام محمدی، مشاور تربیتی باتجربه، در گفتگویی با ما به تحلیل این مسائل و ارائه راهکارهایی برای تربیت دوقلوها میپردازد.
او درباره یکی از چالشهای مهم در تربیت دوقلوها میگوید: والدین گاهی تفاوتهای شخصیتی و نیازهای جداگانه دوقلوها را نادیده میگیرند و این نگرش موجب کاهش فضای لازم برای رشد فردیت در هر یک از دوقلوها و گاهی کاهش اعتماد به نفس آنان میشود. همچنین بسیاری اوقات شاهدیم که والدین یا اطرافیان، ناخواسته بین دوقلوها مقایسههایی انجام میدهند که این اقدام متأسفانه فشار روانی زیادی به کودکان وارد میکند. اگر یکی از دوقلوها موفقتر از دیگری دیده شود، ممکن است احساس ناکامی و کمبود در دیگری شکل بگیرد.
محمدی با تأکید بر فرصتهای تربیتی خاصی که دوقلوها دارند میافزاید: رابطه نزدیک دوقلوها میتواند زمینهای برای تقویت مهارتهای اجتماعی و عاطفی آنها فراهم کند. این رابطهِ طبیعی، فرصتی عالی است که والدین با ایجاد محیطی محبتآمیز و حمایتی به کودکان کمک کنند تا از این پیوند برای رشد شخصیتی و اجتماعی خود بهره ببرند.
او میگوید: والدین باید تلاش کنند هر یک از دوقلوها را بهعنوان فردی مستقل ببینند و شرایطی فراهم کنند که هر یک بتوانند استعدادها و علایق خاص خود را کشف و دنبال کنند. همچنین بهتر است از مقایسههای بیجا خودداری و تفاوتهای طبیعی آنها بهعنوان یک ارزش دیده شود، نه یک عامل اختلاف.
یکی از موضوعاتی که در تربیت دوقلوها اهمیت دارد، وابستگی بیش از حد آنها به یکدیگر است. این وابستگی در تعاملات اجتماعی یا تصمیمگیریها مشکلاتی ایجاد میکند. لازم است والدین با برنامهریزی صحیح، فرصتهایی برای استقلال بیشتر کودکان ایجاد کنند، اقداماتی از جمله ثبتنام آنها در کلاسها یا گروههای متفاوت.
این کارشناس تربیتی در پایان به اهمیت ایجاد تعادل در تربیت دوقلوها اشاره میکند و میگوید: هدف اصلی والدین باید تقویت روابط صمیمانه میان دوقلوها و در عین حال رشد هویت فردی و استقلال هر یک باشد. این رویکرد، پایهای برای تربیت دوقلوهایی شاد و موفق خواهد بود.