مرگ بیصدای بلوط ایرانی؛زاگرس را نجات دهید
سمیه میرزایی – روزنامه اطلاعات| تیرماه امسال یک همایش بینالمللی تحت عنوان «مدیریت پایدار جنگلهای زاگرس» با هدف توجه به موقعیت این اکوسیستم ارزشمند در تهران برگزار خواهد شد و به همین منظور پنل...
سمیه میرزایی – روزنامه اطلاعات| تیرماه امسال یک همایش بینالمللی تحت عنوان «مدیریت پایدار جنگلهای زاگرس» با هدف توجه به موقعیت این اکوسیستم ارزشمند در تهران برگزار خواهد شد و به همین منظور پنل تخصصی «تغییر اقلیم و پدیدههای نوظهور» پیرامون زاگرس در دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران برگزار شد. این مطلب، گزارشی از آن نشست است.
«زاگرس، این رشته کوههای گسترده در غرب و جنوبغربی، همواره دژی محکم در دفاع از این سرزمین در برابر تهاجم بیگانگان بوده است»، این معمولا اولین گزارهای است که با شنیدن نام زاگرس بر ذهن هر ایرانی نقش می بندد اما زاگرس فقط یک رشتهکوه نیست بلکه اکوسیستمی حیاتی به شمار میآید که در ۱۰ استان غربی و جنوبی کشور، گسترده است و ۳۰ میلیون نفر در گستره این رشتهکوه زندگی میکنند، تأمینکننده ۴۰ درصد از آبهای سطحی و زیرزمینی موردنیاز کشور است و نقش حیاتی در تداوم زندگی در این سرزمین دارد. دریغا که از کل عرصه ۳۰ میلیون هکتاری جنگلهای زاگرس، فقط ۶.۲ میلیون هکتار آن هنوز از پوشش جنگلی برخوردار است و همین سطح هم به دلیل انواع آفات، تخریب پوشش گیاهی بهواسطه چرای بیرویه دامها و تبدیل اراضی جنگلی به کشاورزی، تغییر اقلیم، آتشسوزیهای گسترده، تجاوز به منابع طبیعی و مدیریت نامناسب رو به زوال میرود.
جنگلهای زاگرس، ضامن امنیت غذایی
دکتر مقداد جورغلامی، رئیس دانشکده منابع طبیعی دانشکدگان کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران پیرامون اهمیت زاگرس می گوید: کل مساحت ۱۰ استان کشور که تحتتأثیر زاگرس قرار دارند، تقریبا ۳۰ درصد مساحت کشور یعنی معادل ۵۰ میلیون هکتار را شامل میشود. عرصههای جنگلی زاگرس از مهمترین رویشگاههای طبیعی و منشاء پرآبترین رودخانههای کشور است که در سالیان اخیر به دلایلی همچون تغییر اقلیم و خشکسالیهای مداوم، بروز آفات و بیماریها، آتشسوزیهای پیدرپی، استفادههای بیرویه و نادرست و تخریبهای گسترده با شرایطی بحرانی مواجه شده و در صورت عدم اتخاذ تدابیر صحیح و اقدامات مناسب، موجب برهم خوردن تعادل زیستی و اکولوژیکی بومسازگان زاگرس خواهد شد.
او ادامه میدهد: جنگلهای زاگرس منبع حیات ۴۰ میلیون نفر هستند و رودخانههای پرآب مانند کارون، کرخه و زایندهرود و همچنین آب سفرههای زیرزمینی حیاتی از شمالغربی تا خوزستان را تأمین میکنند، میزبان ۵۳ گونه گیاهی بومی مانند بلوط ایرانی و جانوران در خطر انقراضی مانند پلنگ ایرانی، خرس قهوهای و سنجاب کوهی هستند.
این جنگلها سالانه میلیونها تُن کربن را جذب و از گرمایش بیشتر جلوگیری میکنند. تمدنهای کهن در سایه این جنگلها بالیدهاند اما امروز، این میراث چندمیلیونساله در معرض نابودیِ بیبازگشت قرار دارد.
اعداد و واقعیتهای تلخ تغییرات اقلیمی دیگر یک پیشبینی دور نیستند، آنها اکنون واقعیتی ملموس در زاگرس هستند. تغییرات آبوهوایی، جنگلها را در برابر عوامل استرسزای غیرزیستی و زیستی مانند آتشسوزیهای جنگلی و آفات، آسیبپذیرتر میکند.
جورغلامی با اشاره به این که این آفات، سالانه بخشی از جنگلها را درگیر میکنند ادامه میدهد: گونههای مهاجم به سرعت جایگزین گونههای بومی میشوند و خاک را فقیر میکنند. در نتیجه و به دنبال کاهش آبهای زیرزمینی، فرونشست در دشتهای مجاور را داریم. از راهکارهای برونرفت از این شرایط میتوان به ایجاد کانالهای جدید تأمین مالی با تأکید بر مشارکت فعال ظرفیت جامعه محلی و احیای مسئولیت اجتماعی شرکتهای تابعه وزارت نفت و صمت، توسعه و حمایت از تعاونیها، تشکلهای صنفی و سمنها در زمینه منابع طبیعی و بسترسازی جهت اعطای تسهیلات بانکی برای بهرهبرداران و مجریان طرحهای منابع طبیعی جهت ایجاد و توسعه کسب و کارهای طبیعتمحور اشاره کرد. همچنین با استفاده از رویکردهای تسهیلگری اجتماعی، میتوان مشارکت فعال جامعه محلی را در تمامی مراحل طرحهای منابع طبیعی، از تدوین و برنامهریزی تا اجرا، پایش، نظارت و ارزیابی، جلب کرد که این امر از طریق تدوین و اجرای پیوست مشارکت مردمی و توانافزایی جوامع محلی امکانپذیر است. توسعه اکوتوریسم و تولید زغال از پسماندهای کشاورزی بهجای قطع درختان هم به عنوان اقتصاد سبز موردتأکید است.
این استاد دانشگاه همچنین بر بهرهگیری از خلاقیت انسانی و پذیرش نوآوری از جمله در بخش جنگل، تأکید دارد و میگوید: اهمیت نوآوری در تمامی اشکال آن برای حفاظت، احیا و توسعه پایدار از جنگلها، درختان و اکوسیستمهای مرتبط، بهطور فزایندهای در سطح جهانی موردتوجه قرار گرفته است و نوآوری، شتابدهندهای حیاتی برای تحقق اهداف کلان مدیریت پایدار جنگلها محسوب میشود. در این راستا فائو (سازمان جهانی خواروبار و کشاورزی) پنج نوع نوآوری را شناسایی کرده که نوآوری های فناورانه، اجتماعی، سیاستی، نهادی و مالی را شامل میشود.
فراخوان ملی و فرامرزی برای نجات زاگرس
رئیس دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران با تأکید بر این که نجات زاگرس، نیازمند همبستگی ملی و فرامرزی است میگوید: تشکیل ائتلاف بینالمللی با کشورهایی مانند ترکیه و عراق برای مدیریت منابع آبی مشترک، استفاده از صندوق اقلیم سبز سازمان ملل برای جذب سرمایهگذاری در احیای جنگلها و تصویب قانون ممنوعیت مادامالعمر بهرهبرداری از جنگلهای آسیبدیده از دیگر اقدامات فوری در سطح ملی و فرامرزی است.
در سطح ملی، تدوین برنامه مدیریت تغییرات اقلیمی کشور و موضوع جنگلها و سازگاری با تغییر اقلیم باید در صدر برنامه تدوینی و تدوین سند مدیریت پایدار جنگل های زاگرس و تصویب آن باید در سطح هیأت وزیران باشد تا ضمانت اجرایی لازم فراهم شود.
رویکردهای نوآورانه از جمله روشهای مدیریت هوشمند اقلیممحور، نیازمند همکاری نزدیک سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور و سازمان حفاظت از محیط زیست و سایر نهادهاست. این راهبردها نشان میدهند که حفظ جنگلها در حال حاضر، نیازمند عبور از مدیریت واکنشی به سمت مدیریت پیشگیرانه مبتنی بر دادههای بههنگام و دانش اکوفیزیولوژیک است. در این نوع مدیریت، توجه به سه بعد سازگاری، کاهش اثرات مخرب و بعد اجتماعی به منظور افزایش تابآوری جنگلها و جامعه در مقابل تغییرات اقلیمی موردتوجه قرار دارد.
پنجه در پنجه تغییر اقلیم
پدرام عطارد، دبیر علمی پنل تخصصی تغییر اقلیم و پدیدههای نوظهور با طرح این سؤال که آیا واقعا در زاگرس، تغییر اقلیم اتفاق افتاده است میگوید: ایران حائز رتبه هفدهم کشورهای پرجمعیت جهان است.
میانگین جمعیت کشورهای همسایه ایران ۶۰ میلیون نفر است و ایران بیش از ۲۰ میلیون نفر بیشتر از آنها جمعیت دارد. کشور ما همچنین از نظر مساحت هم رتبه هجدهم دنیا را به خود اختصاص داده است. اما نکته اینجاست که ایران از نظر بارندگی در خوشبینانهترین وضعیت، بهطور میانگین سالانه حدود ۲۵۰ میلیمتر بارندگی دارد و از این نظر رتبه ۱۶۳ دنیا را به خود اختصاص داده، درحالیکه میانگین بارندگی کشورهای همسایه حدود ۴۰۰ میلیمتر است. کشورمان همچنین با حدود ۱۲ میلیون هکتار پوشش جنگلی، در زمره کشورهای با سطح پایین پوشش جنگلی قرار دارد.
در تعریف تغییر اقلیم باید بگویم که تغییر اقلیم به معنی تغییر رفتار یک منطقه نسبت به انتظاری است که از آن داریم. این امر ناشی از پدیده گرمایش جهانی بوده که در حال حاضر تشدید شده است.
چارچوب کنوانسیون تغییر اقلیم سازمان ملل، تغییرات اقلیمی را نتیجه فعالیتهای مستقیم و غیرمستقیم انسانی میداند که منجر به تغییر در ترکیب اتمسفر جهانی میشود. بر اساس آخرین گزارشها دمای کره زمین در ۳۰ سال اخیر، افزایش قابلتوجهی داشته و طی ۵۰ سال اخیر یعنی از سال ۱۹۷۰ تاکنون ما گرمترین نیمقرن را از دو هزار سال پیش تاکنون تجربه کردهایم.
دبیر علمی نشست با اشاره به بالا بودن سرعت گرمایش در سطح جهانی طی ۵۰ سال اخیر ادامه میدهد: در کشور حدود ۴۰۰ ایستگاه هواشناسی وجود دارد، اما تنها حدود ۱۱۰ تا ۱۱۵ ایستگاه دارای دادههای معتبر ۳۰ ساله هستند.
تحلیل این دادهها در بازه زمانی سالهای ۱۳۶۶ تا ۱۳۹۶ نشان میدهد که دمای کشور بهطور میانگین ۱٫۳ درجه سانتیگراد افزایش یافته که حدود دوبرابر متوسط جهانی است. در همین دوره، میانگین بارش سالانه کشور ۴۵ میلیمتر کاهش داشته و سرعت باد نیز بهطور متوسط ۱٫۲ متر بر ثانیه افزایش یافته است. همچنین بررسی دادههای ایستگاههای هواشناسی کشور نشان میدهد که تقریبا تمامی کشور به صورت یکنواخت در حال گرم شدن است. از میان حدود ۱۱۰ ایستگاه هواشناسی، در بیش از ۷۰ ایستگاه یعنی حدود ۶۰ درصد آنها روند افزایش دما معنادار بوده است.
او پس از اثبات دادهشناسی تغییر اقلیم در کشور با تأکید بر رخ دادن جدی این پدیده در زاگرس میگوید: مساحت استانهای زاگرسی کشور حدود ۵۰ میلیون هکتار است که یکسوم کل مساحت ایران را تشکیل میدهد. در سال ۱۴۰۱ نسبت به سال ۱۳۶۷، دمای هوا در استانهای زاگرسی بهطور متوسط ۲٫۲ درجه سانتیگراد افزایش یافته است. نتیجه آن که بررسی دادههای اقلیمی زاگرس در سالهای اخیر نشان میدهد که سهم مناطق با دمای پایین یعنی زیر ۱۳ درجه، کاهش چشمگیری داشته و منطقه بهطور پیوسته در حال گرم شدن است؛ موضوعی که باید جدی گرفته شود.