مرزهای نانوشته همکاری – ایمنا
به گزارش اطلاعات نیوز، در پی تجاوز مستقیم رژیم صهیونیستی به خاک ایران، بسیاری نگاهها به سمت شرق چرخید؛ جایی که گفته میشد قرار است سپری آهنین، یا دستکم صدایی بلند، در دفاع از اعضایش برخیزد. اما...
به گزارش اطلاعات نیوز، در پی تجاوز مستقیم رژیم صهیونیستی به خاک ایران، بسیاری نگاهها به سمت شرق چرخید؛ جایی که گفته میشد قرار است سپری آهنین، یا دستکم صدایی بلند، در دفاع از اعضایش برخیزد. اما سکوتِ محاسبهشده سازمان همکاری شانگهای، بیش از آنکه علامتی از خیانت باشد، شاید سندی بر سوءتفاهمی قدیمی بود؛ سوءتفاهمی که سالهاست در ادبیات سیاسی ما با القابی فریبنده چون «ناتوی شرق»، «بلوک ضد هژمونی» یا حتی «ورشوی قرن بیستویکم» تزئین میشود. گویی برخی بیش از آنکه با منشور این سازمان آشنا باشند، با رؤیای آن خو کردهاند.
اما حقیقت، چندان اهل تعارف نیست. شانگهای، نه ناتوست، نه ورشو؛ و از ماده ۵ ناتو و ماده ۴ ورشو، در منشور ۲۶ مادهایاش خبری نیست. در این سند نه تعهدی به دفاع دستهجمعی آمده، نه قولی برای حضور در روزهای سخت. آنچه هست، مفاهیمی لطیف است همچون «اعتمادسازی»، «تقویت همکاریهای منطقهای» و «مبارزه با افراطگرایی»؛ که بیشتر به واژگان یک بیانیه فرهنگی شباهت دارد تا مواضع یک اتحاد امنیتی.
شاید وقت آن رسیده باشد که تهران، با چشمانی بازتر به شرق بنگرد؛ نه از دریچه اسطورهسازی، بلکه با عینک واقعگرایی. چه بسا از سعدآباد و سنتو تا شانگهای، تاریخ به ما آموخته باشد که امنیت، اگر قرار است تضمین شود، باید یا از داخل بجوشد یا با ضمانتنامههای روشن بینالمللی همراه باشد؛ نه با شعارهای قارهای.
انتظار واکنشی فراتر از یک بیانیه، از سازمانی که اساساً برای «واکنش» ساخته نشده، همانقدر خیالپردازانه است که تصور آتشنشانی که تنها با کتابچهای درباره ایمنی در محل حادثه حاضر شود. این سازمان، قرار نیست وارد میدان شود؛ حتی اگر میدان آتش گرفته باشد. و شاید این حقیقت تلخ، برای برخی سختتر از خود حمله نظامی باشد.
ضرورت استفاده ایران از ظرفیت ایران و روسیه
روحالله مدبر در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: در جنگ دوازدهروزه، مهمترین کشوری که از ایران حمایت کرد، فدراسیون روسیه بود و این موضوع باید مورد توجه ویژه قرار گیرد. برخی خبرها در روزهای اخیر مبنی بر ارسال پیام گلایهآمیز از سوی تهران به مسکو کاملاً کذب و بیاساس هستند. این شایعات در چارچوب یک کمپین سازمانیافته برای اخلال، شایعهسازی و دروغپراکنی علیه روابط ایران و روسیه منتشر میشوند. فرماندهی این کمپین نیز در اختیار دستگاههای اطلاعاتی انگلیس است. دلیل نگرانی شدید آمریکا و اسرائیل، همین حمایت صریح و فراتر از تعهدات روسیه از ایران بود. با اینکه قرارداد دوجانبه ایران و روسیه شامل بند دفاع متقابل نیست، اما روسیه فراتر از تعهداتش از ما پشتیبانی کرد.
وی افزود: روسیه تمام ظرفیتهای دیپلماتیک و سیاسی خود در سطح بینالملل را در حمایت از ایران بهکار گرفت و بارها تأکید کرد که اگر ایران درخواست کمک کند، آماده ارائه هر نوع همکاری خواهد بود. حتی رئیسجمهور روسیه، ولادیمیر پوتین، در نشست سنپترزبورگ اعلام کرد که روسیه آمادگی دارد سامانه پدافندی در اختیار ایران قرار دهد. همین موضعگیریهای قاطع، باعث شد که کمپینهای ضدروسی شدت یابند و تلاش برای شایعهسازی علیه این کشور افزایش پیدا کند.
این کارشناس مسائل بینالملل تصریح کرد: ظرفیت روسیه نسبت به سایر کشورها بالاتر است. در دیدار اخیر آقای عراقچی با سرگئی لاوروف نیز، وزیر خارجه روسیه بهصراحت اعلام کرد که سیاست روسیه حمایت کامل از ایران است. روسیه معتقد است که فناوری هستهای یکی از حقوق مسلم ایران است و ایران باید این مسیر را ادامه دهد. همچنین روسیه آماده است تجربیات خود را در این زمینه در اختیار ایران قرار دهد و در بازسازی زیرساختهای نیروگاهی دچار اختلال، به ایران کمک کند. البته ایران هنوز در این زمینه درخواست رسمی نکرده است.
مدبر خاطرنشان کرد: سایر اعضای سازمان شانگهای، از جمله چین، در کنار ایران بودند و از آن حمایت کردند. با این حال، از آنجا که روسیه و چین دو عضو اصلی و تصمیمساز در حوزه امنیتی این سازمان هستند، ظرفیت آنها مؤثرتر از کشورهای کوچکتر است. برای مثال، حضور ایران در نشست اکو آنهم در سطح رئیسجمهور اشتباه بود. در این نشست، حتی یک بند در محکومیت حملات اسرائیل به ایران مطرح نشد و این نشان میدهد که ایران باید سیاست خارجی خود را به گونهای تنظیم کند که تأمینکننده منافع ملیاش باشد.
وی گفت: نشست بریکس در برزیل بسیار موفق بود و بیانیهای قاطع صادر شد. در سازمان شانگهای نیز، دو قدرت اصلی یعنی روسیه و چین از ایران حمایت کردند. بنابراین اتلاف وقت دولت برای حضور در برخی مجامع مثل اجلاس آذربایجان که حاضر نیستند تجاوزات اسرائیل را محکوم کنند، اشتباهی راهبردی است و نباید تکرار شود.
این کارشناس مسائل سیاسی همچنین افزود: تروئیکای اروپایی بهطور رسمی اعلام کردهاند که بهدنبال فعالسازی مکانیزم ماشه هستند. این مکانیزم، میراث تفکر غربگرایانه است که همانند بمبی در دل برجام قرار داده شد. حالا که آنها با صراحت تهدید به فعالسازی آن میکنند، تهران نباید وقت را تلف کند و باید با دو متحد قدرتمند و مستقل خود، یعنی روسیه و چین که هر دو قدرت هستهای هستند، همکاری خود را جدیتر پی بگیرد.
مدبر ادامه داد: وقتی سازمانی مثل اکو، در نظام بینالملل اعتباری در حد یک دوچرخه هم ندارد، نباید وقت کشور صرف آن شود. در مقابل، سازمانهای قدرتمندی مانند شانگهای و بریکس، همچون مرسدسبنز در حوزه روابط بینالملل هستند و توجه ایران باید بر آنها متمرکز باشد.
وی در پایان تأکید کرد: سازمان شانگهای با دو موتور اصلی خود یعنی روسیه و چین، اگر با برنامهریزی صحیح از سوی تهران همراه شود، فرصت بسیار مناسبی است. آمریکا نیز بهشدت از حمایت روسیه از ایران نگران است. هیچ کشوری در این سطح از ایران حمایت نکرده که تمام مقاماتش در سطح بینالمللی بهصورت فعال از ایران دفاع کنند. بهعنوان مثال، آقای واسیلینی نبنزیا، نماینده روسیه در شورای امنیت، صریحتر از حتی برخی مسئولان داخلی ایران، اقدامات اسرائیل را محکوم کرد. این یک فرصت فوقالعاده در راستای منافع ملی ماست و باید بهدرستی از آن استفاده شود.
سایهی سنگین واقعگرایی بر بلوکهای شرقی
به گزارش ایمنا، در نهایت، آنچه بیش از هر چیز اهمیت دارد، بازتعریف انتظارات ایران از سازوکارهای بینالمللی بر پایه واقعیتهای نهادی و نه تصورات ایدئولوژیک است. سازمانهایی مانند شانگهای، اگرچه میتوانند بسترهایی برای تعامل، هماهنگی و حتی همافزایی منطقهای باشند، اما در بزنگاههای امنیتی، تنها آنچه در متن آمده، اجرا میشود؛ نه آنچه در ذهن تصور شده است.
سیاست خارجی زمانی موفق خواهد بود که میان آرزوها و ظرفیتها، تمایزی دقیق قائل شود و بهجای تکیه بر «همدلی مفروض»، بر «تضمینهای ملموس» حساب باز کند. در جهانی که همهچیز با حسابگری پیش میرود، تکیه بر مرزهای نانوشته، هرگز جایگزین دیپلماسی هوشمند نخواهد شد