محمد کاسبی:از کمر به پایین توان حرکت ندارم/رضا پهلوی نمیتواند در ایران حمام خون راه بیندازد
به گزارش مشرق و به نقل از اطلاعات نیوز، کاسبی درباره وضعیت سلامتی خود گفت: ۵ سال است که در بستر بیماری هستم. از کمر به پایین توان حرکت ندارم. قلب و ریهام هم مشکلاتی دارند و با دستگاه اکسیژن، زندگی...
به گزارش مشرق و به نقل از اطلاعات نیوز، کاسبی درباره وضعیت سلامتی خود گفت: ۵ سال است که در بستر بیماری هستم. از کمر به پایین توان حرکت ندارم. قلب و ریهام هم مشکلاتی دارند و با دستگاه اکسیژن، زندگی میکنم. بخشی از این مشکلات ثابت است اما میتوان جلوی بخش دیگری را گرفت که شرایطم بدتر از این نشود. مثلاً زمانی کمکم میکردند که چند قدم راه بروم اما الان خیلی به سختی میتوانم حرکت کنم چون عضلات پاهایم تحلیل رفته است.
آقای رضا پهلوی، آن طرف، کلی بودجه میگیرد و با کشورهای اروپایی و آمریکا و اسرائیل و شاید کشورهای خلیج فارس لابی میکند، کمک ابزاری و جاسوسی میگیرد و رهبری همه اینها و سرنخ همه دست آمریکاست که میخواهد این رژیم را ساقط کند، به هر حال به او گفته بودند بفرمایید بیایید ما در ایران حمام خون راه میاندازیم اما نشد. چون مردم ایران همان مردمی هستند که ۸ سال جنگ را سپری کردند و همان همدلی را دارند.
این هنرمند باسابقه که مانند دیگر بیمارانی که درگیر بیماریهای سخت هستند، درگیر مشکلات دارو و درمان است، در این باره توضیح میدهد: داروهای من را باید از بازار آزاد تهیه کرد چون شامل بیمه نمیشود. البته دفترچه بیمه تامین اجتماعی دارم و از طرف صندوق حمایت از هنرمندان هم بیمه هستم و از بیمه sos هم برخوردارم ولی داروهایم، خارجی و وارداتی است و فقط با این داروها میتوان قلب مرا زنده نگه داشت که هیچ کدام هم شامل بیمه نمیشود.
کاسبی اضافه میکند: با بالا رفتن قیمت دلار، این داروها هم گرانتر میشوند. اگر بخواهم همه داروهایم را تامین کنم، شاید ماهی هشتاد تا نود میلیون تومان هزینه داشته باشد و طبیعی است که توان چنین کاری را ندارم. نهایتاً صندوق هنرمندان مبلغی را به عنوان یارانه کمک درمان میپردازد که آن رقم اصلاً نمیتواند این هزینهها را پوشش بدهد. جایی مثل حوزه هنری که خودم جزو موسسانش بودهام، کمکی میکند ولی فقط من نیستم.
با بالا رفتن قیمت دلار، این داروها هم گرانتر میشوند. اگر بخواهم همه داروهایم را تامین کنم، شاید ماهی هشتاد تا نود میلیون تومان هزینه داشته باشد و طبیعی است که توان چنین کاری را ندارم. نهایتاً صندوق هنرمندان مبلغی را به عنوان یارانه کمک درمان میپردازد که آن رقم اصلاً نمیتواند این هزینهها را پوشش بدهد. جایی مثل حوزه هنری که خودم جزو موسسانش بودهام، کمکی میکند ولی فقط من نیستم.
با بالا رفتن قیمت دلار، این داروها هم گرانتر میشوند. اگر بخواهم همه داروهایم را تامین کنم، شاید ماهی هشتاد تا نود میلیون تومان هزینه داشته باشد و طبیعی است که توان چنین کاری را ندارم. نهایتاً صندوق هنرمندان مبلغی را به عنوان یارانه کمک درمان میپردازد که آن رقم اصلاً نمیتواند این هزینهها را پوشش بدهد. جایی مثل حوزه هنری که خودم جزو موسسانش بودهام، کمکی میکند ولی فقط من نیستم.
او اضافه میکند: آدمی مانند من یک عمر کار میکند و بعد وقتی به سن کهولت میرسد که باید استراحت کند بر اثر بیماری که ممکن است برای هر کسی رخ بدهد به این وضعیت دچار میشود و حس میکنم هیچگونه حمایتی ندارم، یعنی نه فقط من بلکه مردم هم همین وضعیت را دارند، چقدر کارمند کارگر و دوستان هنرمند هم داریم که وضعیتشان به همین صورت است.
از او میپرسیم در این روزها که به تازگی زادروز پیامبر مهربانی را پشتسر گذاشتهایم، برای خودش و مردم ایران چه آرزویی دارد که میگوید: آرزو دارم همه ایرانیان خود را به این مرحله برسانند که بتوانند با نفس خودشان مبارزه کنند که اگر پیشنهاد مسئولیتی به آنان شد و خود را مناسب آن جایگاه نمیدانستند، آن مسئولیت را بر عهده نگیرند. بزرگترین مشکلی که الان در بخشهای قانونگذاری، قوه قضاییه و امور اجرایی داریم، به این دلیل است که برخی افرادی مسئول در سطوح مختلف که کارها را بر عهده گرفتهاند که برای این کارها، اندوخته مدیریتی لازم را ندارند و رشته کارها از دستشان رفته است. به حق محمد آرزو میکنم کسانی که مسئولیت این مردم و خدمت بر آنان را به عهده میگیرند، چه در مجلس، چه در قوه اجراییه و قضاییه، قصد و نیتشان با تمام وجود، خدمت کردن به مردم باشد نه اینکه دنبال جایگاه سیاسی و پیشرفت شخصی خودشان باشند.
او با وجود شرایط دشواری که دارد به خوبی پیگیر اخبار ایران و جهان است. خودش در این باره میگوید: مردم مرا به عنوان بازیگر میشناسند اما چون سالها هم مدیریت کردهام و هم فیلمنامه و نمایشنامه نوشتهام و هم در مطبوعات قلم زدهام، همواره پیگیر مسائل کشور بودهام. در این ۵ سالی که در رختخواب خوابیدهام و قادر به حرکت نیستم، از طریق فضای مجازی خبرها را پیگیری میکنم. باور کنید چهار ستون بدنم میلرزد وقتی میبینم در مجلس نمایندهای پشت تریبون ایستاده و درباره مسئلهای فریاد میزند و دوربین که میچرخد، میبینیم شاید ۵۰ درصد نمایندگان به صحبتهای او بیتوجه هستند و معلوم نیست آن نماینده برای چه کسی حرف میزند.
کاسبی اضافه میکند: مسئله بعدی این است که جناحهای سیاسی یکدیگر را قبول ندارند و این شده وضعیت ما. میشود یکدیگر را قبول نداشته باشیم اما چگونه درباره این موضوع تفاهم دارند که مردم کشورمان گوشت را با قیمت یک میلیون تومان تهیه کنند! اوضاع و احوال مردم را چه کسی باید درست کند.
به هر حال همه تلاشم را میکنم که از مسائل جامعه بیخبر نمانم ولی متاسفانه مسئله نفس و نفسانیات وجود دارد؛ این نفس به من نهیب میزندکه مدعی شوم مدیر خوبی هستم و خود را کاندیدای ورود به مجلس میکنم. این نفس نهیب میزند که خود را شایسته فلان مسئولیت بدانم و معلوم نیست آیا این نفس تربیت شده یا نه، که اگر تربیت نشده باشد، کُد غلط میدهد و ما را به بیراهه میبرد و میبینیم کاری را که بابت آن مسئولیت داریم، بلد نیستیم و این گونه است که اوضاع و احوال روز به روز بدتر میشود. شب میخوابیم و صبح بیدار میشویم و میبینیم همه چیز گرانتر شده. این میزان تورم خارج از خرد است.
بخش بعدی صحبت ما درباره جنگ ۱۲ روزه و همدلی مردم در این مقطع است که او تاکید میکند: مسئله من همین جنگ ۱۲ روزه است. متوجه نمیشوم که منظور از همدلی که ایجاد شد، چه بود. چه اتفاقی افتاد که گفتند همدلی ایجاد شده. مگر در ۸ سالی که در این کشور جنگ شد و آن زمان واقعاً دست مملکت به لحاظ بودجه و از همه نظر خالی بود، یک خبر نشان بدهید که دو تا آدم به خیابان ریخته باشند و تظاهرات کرده باشند. حالا چرا انتظار داشتند آن مردم به خیابان بیایند.
آقای رضا پهلوی، آن طرف، کلی بودجه میگیرد و با کشورهای اروپایی و آمریکا و اسرائیل و شاید کشورهای خلیج فارس لابی میکند، کمک ابزاری و جاسوسی میگیرد و رهبری همه اینها و سرنخ همه دست آمریکاست که میخواهد این رژیم را ساقط کند، به هر حال به او گفته بودند بفرمایید بیایید ما در ایران حمام خون راه میاندازیم اما نشد. چون مردم ایران همان مردمی هستند که ۸ سال جنگ را سپری کردند و همان همدلی را دارند. همدلی جدیدی به وجود نیامده. ما باید به جای مانور دادن بر همدلی داخلی، بر تحقیر دشمن خارجی تاکید میکردیم.
او با اشاره به اینکه مردم ایران در طول جنگ ۱۲ روزه به زندگی عادی خود پرداختند، اضافه میکند: جنگ ۸ ساله نشان داد مردم ایران همیشه همدلی دارند. در همین جنگ اخیر هم کسانی که پناهگاه داشتند، به محض زد و خورد به ویلاهایشان رفتند. کسانی هم که در تهران ماندند، وقتی به تاسیسات «فردو» و دیگر اماکن، بمب میزدند، به زندگی عادیشان ادامه دادند. مردم در خیابانها در رفت و آمد بودند و روزی خود را در میآوردند. جریان زندگی در تهران وجود داشت اما اگر کسی همان لحظه به اسرائیل میرفت، میدید چقدر خلوت است چون مردم آنجا در پناهگاه زندگی میکردند.
کاسبی توضیح میدهد: تفاوت مردم ما با مردم اسرائیل در این است که اگر ایرانی در بمباران به زندگی عادیاش ادامه میدهد، میداند که اگر بمبی روی او بیفتد و کشته شود، به دست دشمن قسیالقلبی شهید شده اما برای اسرائیلی چنین چیزی معنی ندارد، او درکی از شهادت ندارد. در سرتاسر دنیا یک سری یهودی فقیر، جای فلسطینیها را گرفتهاند و آنان را به آلونک انداختهاند، به این امید که روزی ثروتمند شوند ولی همان فقیرها همین که بمبی بیفتد، فرار میکنند و از ترس جانشان به پناهگاه پناه میبرند. برای آنان شهادت معنی ندارد.
او خاطرنشان میکند: با شناختی که از مردم ایران دارم، اصلاً تصور نمیکردم که دشمنی مانند آمریکا بیاید و بتواند ایران را شخم بزند. کسانی که این گونه فکر میکردند، باید نگاه خود را تغییر بدهند، همانطور که سهراب سپهری میگوید «چشمها را باید شست/ جور دیگر باید دید». باید چشممان را بشوییم و مسائل را جور دیگری ببینیم و دوست و دشمن را بهتر تشخیص بدهیم. از خدا میخواهم به حق روزهای عزیزی که پشتسر گذاشتیم و به حق تولد دو موجود عزیز خلقت، دست مردم ایران را محکمتر از این بگیرد نه اینکه بگویم حالا نگرفته اما محکمتر از این بگیرد.
محمد کاسبی بازیگر شناختهشده و متولد سال ۱۳۳۰ تهران است. کاسبی از نوجوانی به تئاتر و بازیگری علاقمند بود و کار خود را با تئاتر آغاز کرد. او در ۱۳۵۳ به دانشکده هنرهای دراماتیک رفت و در رشته بازیگری و کارگردانی سینما مشغول تحصیل شد. در این دوره او به اجرای تئاترهای بسیاری پرداخت و پس از پیروزی انقلاب برای دو سال مسئول واحد نمایش رادیو بود و همزمان به گویندگی رادیو پرداخت.
مجموعههایی چون «خوش رکاب»، «خوش غیرت»، «سه دنگ سه دنگ»، «خوشنشینها»، «زنبابا» از آثار موفق کاسبی در تلویزیون است. اولین فیلمی که کاسبی در آن حضور پیدا کرد در سال ۱۳۶۱ و فیلم «مرگ دیگری» ساخته محمد رضا هنرمند بود.
محمد کاسبی برای فیلم «پدر» مجید مجیدی هم موفق به دریافت جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر جشنواره فیلم فجر شده است.