مانع پیوند نشویم!
ارمغان زمان فشمی – ضمیمه جامعه روزنامه اطلاعات: آمبولانس، آژیرکشان در ترافیک مانده است. رانندههای جلویی سعی دارند برایش راه باز کنند اما نمیتوانند، چون کیپ تا کیپ، ماشین ایستاده و هیچ راه...
ارمغان زمان فشمی – ضمیمه جامعه روزنامه اطلاعات: آمبولانس، آژیرکشان در ترافیک مانده است. رانندههای جلویی سعی دارند برایش راه باز کنند اما نمیتوانند، چون کیپ تا کیپ، ماشین ایستاده و هیچ راه خروجی پیش رویشان نیست. برای ماشینهای عقبی، اوضاع فرق میکند، بعضیها میخواهند زرنگبازی دربیاورند و خودشان را به پشت آمبولانس برسانند تا با استفاده از راهی که باز میکند، ترافیک را دور بزنند.
صدای آژیر یک لحظه هم قطع نمیشود. بعضی رانندهها کلافه شدهاند و دستشان را روی بوق گذاشتهاند. یکی از مسافرهای تاکسی غر میزند که: «بیخود آژیر میکشد، نگاه کنید، هیچ کس پشتش نیست، اصلا مریض ندارد!»
بقیه مسافرها به شیشههای اتاقک پشت آمبولانس خیره میشوند و سری به علامت تأیید یا تأسف تکان میدهند. یکیشان میگوید:«بله آقا، اینها هم یاد گرفتهاند از رانتشان استفاده کنند!»
ناگهان بغض دختر جوانی که جلو نشسته، میشکند و هقهق گریهاش تاکسی را پر میکند. همه با تعجب نگاهش میکنند. همانطور که هقهق میکند، بریدهبریده میگوید: «پدر من… اگر اینطوری… مردم فکر نمیکردند… شاید الان زنده بود…»
بیشتر که توضیح میدهد معلوم میشود که پدرش قرار بوده پیوند قلب دریافت کند. قلب را در ظرف مخصوص گذاشته و از بیمارستان دیگری فرستاده بودند اما آمبولانس در مسیر تصادف میکند و زمان از دست میرود.
گاهی وقتها آمبولانسی که آژیر میکشد و خالی به نظر میرسد، در حال حمل عضو اهدایی یک بیمار مرگمغزیشده برای پیوند به یک بیمار دیگر است. زود قضاوت نکنیم و مانع پیوند نشویم!