قانون بقای وقاحت؛ از پیمان اسلو تا صلح نمایشی ترامپ
به گزارش اطلاعات نیوز، رئیسجمهور آمریکا، دونالد ترامپ، در جریان سفرش به مصر و سپس سرزمینهای اشغالی، توافق آتشبس در غزه را «صلحی تاریخی» خواند و ادعا کرد پس از سه هزار سال درگیری، اکنون خاورمیانه...
به گزارش اطلاعات نیوز، رئیسجمهور آمریکا، دونالد ترامپ، در جریان سفرش به مصر و سپس سرزمینهای اشغالی، توافق آتشبس در غزه را «صلحی تاریخی» خواند و ادعا کرد پس از سه هزار سال درگیری، اکنون خاورمیانه به نقطهای از آرامش رسیده است. ترامپ در کنست اسرائیل نیز این ادعا را تکرار کرد و وعده داد که «صلحی پایدار و ابدی» برقرار خواهد بود. این اظهارات در حالی مطرح میشود که واقعیتهای تاریخی و میدانی کاملاً خلاف آن را نشان میدهد.
تجربه تاریخی پیمان اسلو که حدود سه دهه پیش با میانجیگری آمریکا میان سازمان آزادیبخش فلسطین و رژیم اسرائیل امضا شد، نمونه بارزی از شکست پروژههای صلح نمایشی است. این توافق در سال ۱۹۹۳ بهعنوان راهکاری برای پایان دادن به مناقشه فلسطین و اسرائیل معرفی شد و حتی به سه رهبر آن جایزه نوبل صلح اعطا شد؛ اما نتایج آن جز افزایش خشونت و سرکوب مردم فلسطین نبود. کمتر از یک ماه پس از امضای پیمان، اسحاق رابین، نخستوزیر وقت اسرائیل که نقش کلیدی در این توافق داشت، ترور شد و جانشین او، بنیامین نتانیاهو، به سرعت تمام تعهدات توافق را کنار گذاشت. او با گسترش شهرکسازیها و تشدید فشارها، عملاً روند صلح را متوقف کرد و انتفاضه دوم را بهراه انداخت.
پیمان اسلو ۲ که در سال ۱۹۹۵ به امضا رسید، تقسیمات تازهای در کرانه باختری و نوار غزه ایجاد کرد، اما با همان سرنوشت پیمان اول مواجه شد. تشکیلات خودگردان فلسطین که قرار بود نهادی برای اداره مناطق فلسطینی باشد، بهتدریج اعتبار و نفوذ خود را از دست داد و به تلهای برای آرمان فلسطین تبدیل شد. این رویکرد سادهلوحانه و وابسته به اسرائیل، مردم فلسطین را به سوی شکلگیری گروههای مقاومت جدیتری مانند حماس و جهاد اسلامی سوق داد.
از پیمان اسلو تا آتشبس غزه؛ تبلیغات صلحی که به خون فلسطینیها ختم شده است.
توافق آتشبس اخیر در غزه نیز مانند اسلو، فاقد جزئیات روشن و ضمانتهای اجرایی است و تنها کلیاتی مبهم درباره آتشبس را در بر دارد. در حالی که ترامپ و نتانیاهو با اظهارات نمایشی از صلح سخن میگویند، حملات نظامی اسرائیل به غزه ادامه دارد و حمایت بیقید و شرط آمریکا از اسرائیل، اعتماد فلسطینیها را نسبت به بیطرفی واشنگتن به شدت کاهش داده است.
علاوه بر این، سیاستهای اسرائیل در سالهای اخیر نشان داده است که این رژیم برای فرار از فشارهای داخلی و بینالمللی، از ایجاد بحرانهای منطقهای بهره میبرد و همین امر مانعی بزرگ در مسیر تحقق یک آتشبس پایدار و صلح واقعی است. اهدای مجسمه «کبوتر صلح» به ترامپ، نمادی است نمایشی از صلحی که در واقعیت هرگز تحقق نیافته است.
نگاهی به تاریخچه توافق اسلو و وضعیت کنونی غزه نشان میدهد که آمریکا همچنان به عنوان میانجی، نقش یکجانبه و حمایتگر اسرائیل را حفظ کرده و نتوانسته است بستر لازم برای پایان مناقشه و رسیدن به صلح واقعی را فراهم کند. در نهایت، مقاومت فلسطین به رغم فشارهای فراوان، همچنان به مبارزه خود ادامه میدهد و نشان میدهد که صلحی که بر پایه نابرابری و تبعیض شکل گیرد، محکوم به شکست است.
