فکر میکنند تلگرام تریاک است و اینستاگرام، شیشه/ فیلترینگ نشانه ناتوانی است!
مصطفی داننده – اطلاعاتآنلاین| در نگاه بسیاری از مسئولان، تلگرام حکم تریاک را دارد و اینستاگرام، شیشه. تصویری که از ابتدا بر ذهن تصمیمگیران نشسته این است که شبکههای اجتماعی، عامل فساد و...
مصطفی داننده – اطلاعاتآنلاین| در نگاه بسیاری از مسئولان، تلگرام حکم تریاک را دارد و اینستاگرام، شیشه. تصویری که از ابتدا بر ذهن تصمیمگیران نشسته این است که شبکههای اجتماعی، عامل فساد و انحطاطاند و باید مهار شوند. نتیجهی این ذهنیت، فیلتر شدن اغلب پلتفرمهای محبوب مردم است؛ از تلگرام و اینستاگرام گرفته تا یوتیوب و ایکس.
اما فیلترینگ در ایران به شوخی شبیه شده است. مردم، نهتنها از شبکهها دست نکشیدهاند، بلکه با خرید فیلترشکن از همان دروازهای عبور کردهاند که حکومت میخواست ببندد. فروشندگان VPN، حالا میلیونرهای خاموشاند؛ درگاههای بانکی هم بیهیچ نگرانی تراکنشهایشان را ثبت میکنند. پرسش ساده این است: چطور چیزی که غیرقانونی است، چنین آشکار فروخته میشود؟
از فیلترشکنها فقط برای تلگرام و اینستاگرام استفاده نمیشود. نوجوانی شانزدهساله میتواند با چند کلیک به سایتهایی دسترسی پیدا کند که حتی در کشورهای غربی فیلتر یا محدودند. اینجا دیگر مسئلهی اخلاق یا سیاست نیست؛ مسئله، نبود کنترل هوشمند است.
کشورهایی مثل چین مسیر دیگری رفتهاند. با ساخت پلتفرمهای بومی قوی، مردم را از نسخههای خارجی بینیاز کردهاند. اما ایران نه زیرساخت فنی چین را دارد، نه ظرفیت مدیریتیاش را. نتیجه، نیمهفیلترینگی است که نه نظم میآورد، نه آزادی؛ فقط هزینه و ریا میسازد.
طبق آمار، بیش از ۶۰ میلیون ایرانی در تلگرام و حدود ۴۶ میلیون در اینستاگرام فعالاند. این یعنی اکثریت مردم، به هر قیمتی راه خود را پیدا کردهاند. وقتی واقعیت اجتماعی با تصمیم رسمی در تضاد قرار گیرد، قانون به شوخی بدل میشود و اقتدار سیاسی بیاعتبار.
مسئولان مدام از مضرات فضای مجازی میگویند، اما هیچگاه آموزش درست استفاده از آن را جدی نگرفتهاند. همان بودجهای که صرف فیلترینگ میشود، اگر خرج آموزش در مدارس و رسانهها میشد، امروز نوجوان ایرانی با آگاهی، نه با کنجکاوی پنهانی، وارد این فضا میگردید.
فیلترینگ فقط دسترسی را نمیبندد؛ اعتماد را هم از بین میبرد. حکومتی که از حضور مردم در فضای آزاد واهمه دارد، در واقع از دیدن خودش میترسد. شبکههای اجتماعی ایران را به اتاقی شیشهای تبدیل کردهاند؛ هر رفتار نادرست مسئولان در برابر میلیونها چشم قرار دارد، و این همان چیزی است که فیلترکنندگان نمیخواهند.
اقتصاد کشور زیر فشار است و مردم دلخوشی چندانی ندارند. در چنین شرایطی، بستن پنجرهی مجازی که برای بسیاری منبع کار، ارتباط یا حتی تسکین روزمره است، نوعی بیرحمی اداری است. رفع فیلتر، فقط دسترسی آزاد نیست؛ بازگشت به واقعیت است.
فیلترینگ در ایران دیگر ابزار کنترل نیست، نشانهی ناتوانی است. تا زمانی که تصمیمگیران از مردم عقبتر حرکت میکنند، هر فیلتر تازهای فقط به تمسخر بیشتر سیاست میانجامد. اگر قرار است از جامعه مراقبت شود، این کار با گفتوگو و آموزش ممکن است، نه با دیوار و ترس.
