فرصت طلایی پزشکیان در زمین باکو
به گزارش اطلاعات نیوز، «بازیکن شماره ۱۴، مسعود پزشکیان، پا به توپ شد و یکی پس از دیگری مدافعان تیم مقابل را پشت سر گذاشت»؛ این روایتی کوتاه از حضور رئیسجمهور در رقابت فوتسال به مناسبت هفته کارگر...
به گزارش اطلاعات نیوز، «بازیکن شماره ۱۴، مسعود پزشکیان، پا به توپ شد و یکی پس از دیگری مدافعان تیم مقابل را پشت سر گذاشت»؛ این روایتی کوتاه از حضور رئیسجمهور در رقابت فوتسال به مناسبت هفته کارگر بود.
همزمان با پا به توپ شدن رئیس دولت چهاردهم، خبر سفر رسمی او به باکو نیز مخابره شد؛ همزمانی معناداری که نشان میداد پزشکیان نه فقط در زمین ورزش بلکه در میدان سیاست هم آماده دریبلزدن به موانعی است که دشمنان در مسیر ایران چیدهاند.
دربیل فتنهها
سفر پزشکیان به جمهوری آذربایجان، دقیقاً در روزی اعلام شد که او با کفشهای ورزشی در زمین بود؛ سفری که فراتر از گشایشهای اقتصادی و دیپلماتیک، حامل پیغامی روشن بود: بستن راه نفوذ آنان که سالهاست در کمیناند تا میان تهران و باکو بذر کینه بکارند.
در هفتههای گذشته، تحرکات مرموزی در باکو ثبت شده بود؛ تلآویو بیسروصدا به حیاط خانه همسایه نزدیک شده بود، با این خیال خام که دیوار بیاعتمادی را میان ایران و آذربایجان برپا کند، در همین راستا زمزمههایی از سفر قریبالوقوع نتانیاهو به باکو شنیده میشد؛ سفری که بوی فتنه میداد، اما تهران تصمیم گرفت توپ بازی را خودش به دست گیرد.
مسعود پزشکیان، وارث دولت شهید رئیسی و شهید امیرعبداللهیان است؛ آنانی که در واپسین روزهای عمرشان، برای تقویت پیوند تهران و باکو جنگیدند و دیوار دشمنیها را با زبان صلح و دیپلماسی فروریختند. امروز پزشکیان همان مسیر را ادامه میدهد؛ مسیری که باور دارد تهران و باکو را نمیتوان با بازیهای کودکانه صهیونیستها از هم جدا کرد.
رژیم صهیونیستی که زیر نقاب دیپلماسی، سالهاست نفاق میفروشد، اینک در قفقاز جنوبی نیز دست و پا میزند. اما چیزی را فراموش کردهاند: مردم ایران و آذربایجان تنها همسایه نیستند؛ آنها خویشاوندند. و این خویشاوندی، ریشهدارتر از آن است که با سفر یک مقام از رژیم کودککش، به لرزه بیفتد.
سفر پزشکیان به باکو، گامی آرام اما عمیق است؛ همانطور که در سالن فوتسال با یک دریبل نرم بازی را به نفع تیمش جلو برد، اینبار در زمین سخت دیپلماسی، میخواهد بیصدا اما هوشمندانه، نقشههای نفاق را یکییکی خنثی کند.
امروز توپ دیپلماسی در مالکیت تهران است و قفقاز جنوبی، اگر چشم دل بگشاید، خواهد دید که از میان این بازی بیصدا، خط ممتدی از رفاقت و خویشاوندی بین دولت کشیده شده است؛ خطی که نه نتانیاهو، نه هیچ دست فتنهگری، یارای بریدنش را ندارد.