غسل تعمید با خون و دلار
به گزارش اطلاعات نیوز، دیدار عجیب «دونالد ترامپ» با «ابومحمد الجولانی» همان چهره خونچکان سالهای نهچندان دور که تیغزنانش در کوچهپسکوچههای شام و عراق سر میبریدند و بر نیزه میخندیدند روز...
به گزارش اطلاعات نیوز، دیدار عجیب «دونالد ترامپ» با «ابومحمد الجولانی» همان چهره خونچکان سالهای نهچندان دور که تیغزنانش در کوچهپسکوچههای شام و عراق سر میبریدند و بر نیزه میخندیدند روز چهارشنبه، ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، در ضیافتی نهچندان پنهان با میزبانی «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی، رنگ واقعیت گرفت. ترامپ، این ایستگاه را در تور حاشیهای خود به سه کشور جنوب خلیجفارس عربستان، قطر و امارات انتخاب کرد، آن هم درست در بزنگاهی که دموکراسی آمریکایی به تجدید وضو برای پروژههای کهنهاش نیاز دارد.
جولانی، چطور بار یافت؟
ابومحمد الجولانی، شاگرد قدیمی مکتب القاعده، پس از اشغال عراق توسط آمریکا، برای «مبارزه» آمد؛ اما معلوم نبود با که و برای که میجنگد. او بعدها در شام، یک روز با پرچم سیاه، روزی دیگر با عمامه خاکستری، میان جماعت داعش و جبههالنصره در نوسان بود. هماو که روزی نظامهای عربی را غلامان حلقهبهگوش واشنگتن میخواند و معتقد بود آنها به قیمت خراج دادن زندهاند، حالا در کنار همان غلامان، بر سر سفره ارباب آمریکایی نشسته و چای مینوشد.
چند سالیست پروژه «ریبرندینگ» جولانی کلید خورده است؛ از تغییر شکل ظاهری گرفته تا جراحیهای سنگین بر پیکر «روایت». اینک همان قصاب شام، در کت و شلوار اروپایی و لبخند دنداننما، با رئیسجمهوری که روزگاری نامش در لیست سیاه بود، عکس یادگاری میگیرد. این تنها در آمریکا ممکن است که از آتشزنندهی خرابهها، معمار صلح بسازند؛ البته اگر هزینهاش پرداخت شده باشد.
قیمت دوستی با آمریکا؟
دوستی با آمریکا اما ارزان نیست. آنطور که از کاخ سفید نقل شده، ترامپ در دیدار با جولانی شرطهایی نه برای صلح، که برای پاکسازی میدان بازی به نفع تلآویو مطرح کرده:
«به همه تروریستهای خارجی بگو شام را ترک کنند»،
«گروههای فلسطینی را از سوریه اخراج کن»،
«مراکز داعش را در شمال شرق سوریه اداره کن»،
و البته، «رژیمصهیونیستی را به رسمیت بشناس»
چه خوش معاملهایست این کاخ سفید؛ دیروز اگر در صف تروریستها بودی، کافیست امروز زبانت با عبری آشنا باشد و دستانت به پرچم ستارهداوود آلوده، آن وقت میشوی دوست. تاریخ این تناقض را فراموش نخواهد کرد؛ هرچند آمریکا بارها پاککنش را با نفت سعودی خیس کرده باشد
پشت پرده سفر ترامپ به خاورمیانه
محمدعلی حسننیا در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: احمد الشرع چند سالی را در زندانهای عراق گذراند. او بعدها نماینده مسعود الزرقاوی و القاعده سوریه شد و سپس با داعش بیعت کرد و به نمایندگی این گروه درآمد. پس از بروز اختلافاتی در درون داعش، او جبههالنصره و تحریرالشام را تأسیس کرد. در سال ۲۰۱۶، بسیاری از این گروهها شکست خوردند و به ادلب رفتند و حکومتی نیمبند را در آنجا شکل دادند.
وی افزود: چهرهای که برای احمد الشرع پس از سقوط احتمالی حکومت اسد ترسیم میکردند، چهرهای میانهرو و آماده برای حکمرانی بود. این الگو، الگویی بود که ترکیه پیشتر امتحان کرده بود. مشابه آنچه در زمان ریاستجمهوری محمد مرسی در مصر رخ داد؛ مرسی گرایشهایی اخوانی داشت و مواضع ضداسرائیلیاش باعث نشد که امارات و عربستان واکنشی نشان ندهند. در نتیجه، او در مدت کوتاهی از قدرت کنار گذاشته شد.
این کارشناس مسائل منطقه تصریح کرد: احمد الشرع اکنون تلاش میکند از تغییر رویکرد محمد بنسلمان و محمد بنزاید بهره بگیرد و به آنها این پیام را بدهد که مسیر اخوانیگری در سوریه ادامه دارد. به همین دلیل بنسلمان از سال ۲۰۱۸ مسیر جدیدی را در پیش گرفته و از ابزارهای خود استفاده میکند تا بتواند اقتدارش را به شام و سوریه بازگرداند. در همین راستا، الشرع را پذیرفت و زمینه دیدار او با ترامپ و رفع تحریمهایش را فراهم کرد.
حسننیا خاطرنشان کرد: در جلسه میان ترامپ و احمد الشرع، برخی پیششرطها مطرح شد؛ از جمله عادیسازی روابط سوریه با اسرائیل. البته الشرع پاسخ داده که ابتدا باید پایههای قدرت در سوریه تکمیل شود.
وی ادامه داد: ما وارد مرحله تازهای در منطقه شدهایم؛ یک گذار جدید که در آن عربستان به تمایلات منطقهایاش بازگشته، ترکیه میکوشد جای ایران را در منطقه بگیرد و سقوط سوریه را کلیدیترین عامل در این روند میداند.
این کارشناس مسائل منطقه بیان کرد: تصور اینکه دوستی با آمریکا میتواند مشکلات کشورها را حل کند، دیدگاهی سنتی و متعلق به گذشته است. اکنون دنیا بهگونهای تغییر کرده که آمریکا دیگر نمیتواند بهتنهایی مشکلات یک کشور را حل کند. امروز کشورها به همه قدرتهای جهانی نگاه میکنند؛ مثلاً عربستان با چین قراردادهای نفتی میبندد، با آمریکا قراردادهای تسلیحاتی دارد و با روسیه توافقات هستهای امضا میکند. امارات نیز بهطور همزمان با آمریکا، روسیه و چین همکاری دارد.
حسننیا تأکید کرد: دیگر نمیتوان تصور کرد که با حضور یا عدم حضور آمریکا مشکلی حل یا حلنشدنی میشود. برخی از کشورهای عربی بهطور سنتی به آمریکا متکیاند و امنیت خود را در گرو آن میدانند، اما در عین حال، سرمایهگذاریهای زیادی هم در ایالات متحده کردهاند. امارات در حال تبدیل شدن به یک هاب منطقهای است و عربستان تلاش دارد چهرهای تازه از خود به عنوان قطب گردشگری و سرمایهداری ارائه دهد. بنابراین، باید از نگاه سنتی عبور کنیم.
وی اظهار کرد: موضوع کلیدی، صلح ابراهیم است. اگر عربستان به آن بپیوندد، این فرایند همچون دومینو پیش خواهد رفت و سایر کشورها نیز به آن خواهند پیوست. اما مانعی بزرگ بر سر راه آن وجود دارد: جنگ غزه. نتانیاهو با ادامه این جنگ میکوشد جایگاه خود را تثبیت کند. آزادی یک اسیر آمریکایی-اسرائیلی و توافقات مستقیم با حماس یا حتی انصارالله، زنگ خطری برای او بوده است.
این کارشناس مسائل منطقه تأکید کرد: به نظر میرسد در دوره نتانیاهو و با توجه به اینکه او خواهان ادامه بحران است، این روند تحقق نخواهد یافت. باید منتظر پایان جنگ و کنار رفتن دولت فعلی اسرائیل باشیم تا این مسیر پی گرفته شود.
حسننیا در پایان گفت: خواستههای عربستان برای عادیسازی روابط با اسرائیل مشخص است: یک توافق امنیتی پایدار، توافقی ۱۰۰ میلیارد دلاری در زمینه انرژی هستهای صلحآمیز و تشکیل دولت فلسطینی. تا زمانی که این شروط تحقق نیابد، عربستان وارد عادیسازی نخواهد شد.