عرب مد؛ کریدوری که میخواهد ایران را به بنبست بکشاند
به گزارش اطلاعات نیوز، در نشست عمومی سازمان ملل متحد در سال ۲۰۲۴، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی، از پروژه راهبردی «کریدور هند-خاورمیانه-اروپا» (IMEC) بهعنوان یک شاهراه اقتصادی و...
به گزارش اطلاعات نیوز، در نشست عمومی سازمان ملل متحد در سال ۲۰۲۴، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی، از پروژه راهبردی «کریدور هند-خاورمیانه-اروپا» (IMEC) بهعنوان یک شاهراه اقتصادی و ژئوپلیتیکی یاد کرد که قرار است از هند آغاز شده و از مسیر کشورهای عربی همپیمان با اسرائیل از جمله امارات متحده عربی، عربستان سعودی، اردن، مصر و سودان عبور کرده و در نهایت به بنادر اسرائیل در دریای مدیترانه متصل شود. این کریدور شامل خطوط حملونقل، انتقال انرژی، و زیرساختهای ارتباطی همچون کابلهای فیبر نوری خواهد بود و هدف آن، پیوند سریع و مستقیم میان اقتصادهای آسیایی و اروپایی با عبور از خاک رژیم صهیونیستی است.
نتانیاهو در سخنرانی خود، بیپرده ایران و محور مقاومت را «مسیر لعنت» خواند و کریدور مقاومتی متشکل از ایران، عراق، سوریه، لبنان و یمن را مانع اصلی توسعه اقتصادی منطقه معرفی کرد. او تأکید کرد که با عملیاتیشدن IMEC، نقش ایران در معادلات ژئوپلیتیکی منطقهای و بینالمللی بهطور چشمگیری تضعیف خواهد شد و تهدید بستن تنگه هرمز، بهعنوان یکی از مهمترین اهرمهای راهبردی ایران، عملاً از کار خواهد افتاد.
نکته قابلتوجه آن است که این پروژه با حمایت آشکار ایالات متحده، آلمان، فرانسه، ایتالیا و دیگر قدرتهای غربی پیگیری میشود؛ حمایتهایی که نهتنها ابعاد اقتصادی، بلکه هدفگذاریهای ژرف سیاسی امنیتی در پس آن نهفته است. هدف اصلی، تبدیل رژیم صهیونیستی به هاب انرژی و فناوری در غرب آسیا و تضعیف جایگاه سنتی ایران در نقشآفرینی در ترانزیت جهانی است.
در همین راستا، رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز بهصراحت نسبت به اهداف خطرناک و فرامنطقهای این پروژه هشدار دادند و آن را یکی از انگیزههای پشتپرده جنایات رژیم صهیونیستی در منطقه عنوان کردند. ایشان تأکید کردند که این طرح غربی-عبری، در تلاش است تا رژیم صهیونیستی را به محور اقتصادی منطقه بدل کرده و موقعیت تاریخی ایران در جغرافیای اتصال شرق و غرب را به حاشیه براند.
در چنین شرایطی، ایران با دو مسیر مشخص مواجه است: یا باید منفعلانه شاهد تحقق این طرح و انزوای تدریجی خود در نقشه ترانزیت جهانی باشد، یا با اقداماتی پیشدستانه، هوشمندانه و جامع، به بازطراحی نقش منطقهای خود بپردازد. توسعه و ارتقاء کریدورهای جایگزین عبوری از خاک ایران از جمله کریدور شمال-جنوب، محور بندر چابهار، و خطوط متصلکننده ایران به آسیای میانه، قفقاز و روسیه ضرورتی فوری و غیرقابلچشمپوشی است.
علاوه بر این، بازسازی زیرساختهای حملونقل، تسهیل سیاستهای گمرکی، ثباتبخشی به فضای اقتصادی و جذب سرمایهگذاری خارجی از طریق تضمینهای حقوقی و امنیتی، لازمه ایفای نقش فعال و رقابتی در این عرصه است. همچنین، تقویت اتحادهای منطقهای با کشورهای همسو همچون عراق، سوریه و کشورهای حوزه اوراسیا، میتواند بخشی از راهبرد مقابله با IMEC و مهار بلندپروازیهای ژئوپلیتیکی رژیم صهیونیستی باشد.
در نهایت، شکست پروژه IMEC نه تنها به اقدامات نظامی و امنیتی، بلکه به بازسازی هوشمندانه موقعیت ایران در هندسه ترانزیتی جهانی نیاز دارد؛ هندسهای که اگر از دست برود، نهتنها به تضعیف اقتصادی کشور منجر میشود، بلکه توازن راهبردی در منطقه را به نفع دشمنان تاریخی ایران تغییر خواهد داد.
تحلیل استراتژیک کریدور عرب مد و رقابت ژئوپولیتیکی در خاورمیانه و غرب آسیا
محمد مهدی کریمی، کارشناس ترانزیت و حملونقل در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: در سالهای اخیر، آمریکا با اجرای استراتژیهای بلندمدت خود در منطقه خاورمیانه و غرب آسیا، تلاش دارد تا شرکای خود از جمله اسرائیل، هند، امارات متحده عربی، عربستان سعودی، اردن و دیگر کشورهای منطقه را بهصورت سیستماتیک و سیاستمحور به یکدیگر پیوند دهد و این تلاش در قالب دو پیمان کلیدی بهویژه پیمان ابراهیم و موافقه امنیتی I2U2 (که شامل اسرائیل، هند، امارات و آمریکا است) اجرا شده و هدف اصلی آن، ایجاد یک مجموعه استراتژیک در منطقه است که بتواند نقش چین و ایران را در مسیرهای تجاری و سیاسی منطقه کاهش دهد.
وی افزود: هدف آمریکا از این اقدام، ایجاد یک کریدور تجاری-سیاسی است که از طریق اسرائیل بهعنوان دروازهای بین شرق و غرب، بهویژه در حوزههای دریایی و زمینی، وارد منطقه شود و از طریق کشورهای حاشیه خلیج فارس و شرق مدیترانه، به اروپا متصل شود و این مسیر که با عنوان کریدور عرب مد شناخته میشود، از هند شروع شده و از طریق امارات، عربستان، اردن و سپس از بندر حیفا بهعنوان نقطه انتقال دریایی، به یونان و سپس به اروپا متصل میگردد و این کریدور، هدف ژئوپولیتیکی دارد و بیش از آنکه اقتصادی باشد، بر پایه سیاست و ائتلافهای استراتژیک شکل گرفته است.
کارشناس ترانزیت و حملونقل تصریح کرد: در این راستا، آمریکا تلاش میکند تا ایران و روسیه که همواره نقش کلیدی در مسیرهای تجاری و انرژی منطقه داشتهاند را از این مجموعه حاشیهنشین کند و این امر، نهتنها بهدلیل محدودیتهای سیاسی، بلکه بهدلیل آن است که آمریکا نتوانسته در سالهای گذشته، ایران را از مسیرهای تجاری منطقه حذف کند و این کریدور، در واقع تلاشی است برای دور زدن ایران و ایجاد یک جایگزین برای کنترل مسیرهای تجاری و انرژی منطقه.
کریمی تاکید کرد: در مقابل، چین نیز با اجرای ابتکار BRI (Belt and Road Initiative)، در حال تلاش است تا نفوذ خود را در غرب آسیا و خاورمیانه افزایش دهد و این ابتکار، با ایجاد مسیرهای زمینی و دریایی، تلاش دارد تا کشورهای آسیای مرکزی را بهصورت مستقیم به خلیج فارس و سواحل مدیترانه متصل کند و در این راستا، ایران بهعنوان یکی از گرههای اصلی این مسیر، نقش مهمی ایفا میکند؛ . خط ریلی استاندارد ۱۴۳۵ میلیمتری که در ایران و چین اجرا شده، امکان اتصال مستقیم ایران به کشورهای آسیای مرکزی را فراهم کرده است و این امر، ایران را بهعنوان یکی از کلیدهای اصلی این کریدور در آینده قرار میدهد.
تلاش ایران برای پیدا کردن مسیرهای تجاری جدید
وی بیان کرد: با این حال، ایران باید با اقدامات استراتژیک، تلاش کند تا از دور زدن خود جلوگیری کند و در عین حال، گزینههایی برای همکاری و ایجاد مسیرهای تجاری جدید، در کنار این کریدورها، ایجاد کند و از این دیدگاه، توسعه کریدورهای شمالی-جنوبی، از طریق ترکیه، آذربایجان، قفقاز، روسیه و حتی افغانستان، میتواند بهعنوان جایگزین یا رقیب این کریدورهای غربی مطرح شود و همچنین، کریدورهایی همچون ایران-قطر-ترکیه، که از سال ۲۰۱۷ مطرح شدند، اما بهدلیل تحریمها و بیتفاوتیهای سیاسی بهخوبی پیش نرفتند، میتوانند در صورت فعالسازی، نقش مهمی در ایجاد تعادل در مسیرهای تجاری منطقه ایفا کنند.
کارشناس ترانزیت و حملونقل افزود: در این راستا، ایران باید هم با اقدامات سیاسی و اقتصادی و هم با استفاده از ظرفیتهای خود در حوزههای حساس همچون تنگه هرمز، که یکی از نقاط کلیدی کنترل مسیرهای نفتی و تجاری منطقه است، اقدام کندو پیشنهاد عمان برای ایجاد مسیر جایگزین از بندر سلامی و ورود به امارات و اردن، نشاندهنده آن است که کشورهای منطقه نیز در حال جستوجو برای کاهش وابستگی به تنگه هرمز هستند و ایران باید با اقدامات صلبی و همزمان با اقدامات ایجابی، تلاش کند تا نقش خود را در مسیرهای تجاری منطقه تثبیت کند.
وی خاطرنشان کرد: برای ایران، مهمترین راهحل، ایجاد تعادل در میان قدرتهای منطقهای و جهانی است و ایران باید بتواند با همکاری با چین، روسیه، ترکیه و کشورهای آسیای مرکزی، مسیرهای تجاری جدیدی ایجاد کند که نهتنها به منافع خود، بلکه به توسعه کشورهای منطقه نیز کمک کند. این امر، تنها راه پایدار برای مقابله با تلاشهای آمریکا برای دور زدن ایران و ایجاد کریدورهای سیاسی در منطقه است.
به گزارش ایمنا، تحلیل استراتژیک کریدور عرب-مد نشان میدهد که آمریکا در منطقه خاورمیانه و غرب آسیا در حال اجرای استراتژیهای بلندمدت برای ایجاد یک مجموعه استراتژیک است که از طریق پیمانهایی همچون ابراهیم و I2U2، کشورهای اسرائیل، هند، امارات، عربستان و اردن را به یکدیگر پیوند میدهد و هدف اصلی این اقدام، کاهش نقش چین و ایران در مسیرهای تجاری و سیاسی منطقه است و این کریدور که از هند شروع شده و از طریق امارات، عربستان، اردن و بندر حیفا به اروپا متصل میشود، بیشتر بر پایه سیاست و ائتلافهای استراتژیک شکل گرفته است تا ملاحظات اقتصادی صرف.
در مقابل، چین نیز از طریق ابتکار BRI در تلاش است تا نفوذ خود را در منطقه افزایش دهد و ایران را بهعنوان یکی از گرههای اصلی این مسیر مطرح کند. خط ریلی استاندارد ۱۴۳۵ میلیمتری بین ایران و چین امکان اتصال مستقیم به کشورهای آسیای مرکزی را فراهم کرده است. با این حال، ایران باید با اقدامات استراتژیک خود از دور زدن خود جلوگیری کند و گزینههایی برای همکاری و ایجاد مسیرهای تجاری جدید در کنار این کریدورها ایجاد کند. کریدورهای شمالی-جنوبی و مسیرهایی مانند ایران-قطر-ترکیه میتوانند بهعنوان جایگزین یا رقیب این کریدورهای غربی مطرح شوند.
برای ایران، ایجاد تعادل در میان قدرتهای منطقهای و جهانی و تثبیت نقش خود در مسیرهای تجاری منطقه امری ضروری است. ایران باید با همکاری چین، روسیه، ترکیه و کشورهای آسیای مرکزی، مسیرهای تجاری جدیدی ایجاد کند که به توسعه کشورهای منطقه و خود کمک کند. استفاده از ظرفیتهای استراتژیک همچون تنگه هرمز و همکاری با کشورهای همسایه برای ایجاد مسیرهای جایگزین، راههای پایدار برای مقابله با تلاشهای آمریکا برای دور زدن ایران و تحقق کریدورهای سیاسی در منطقه است.