ضربهای بر دلار، نجاتی برای طلا؟
به گزارش اطلاعات نیوز، در هفته منتهی به هشتم آبان ۱۴۰۴، بازار جهانی و داخلی طلا شاهد یکی از پرنوسانترین مقاطع خود در ماههای اخیر بود و پس از آنکه بهای هر اونس جهانی طلا در هفتههای گذشته قله...
به گزارش اطلاعات نیوز، در هفته منتهی به هشتم آبان ۱۴۰۴، بازار جهانی و داخلی طلا شاهد یکی از پرنوسانترین مقاطع خود در ماههای اخیر بود و پس از آنکه بهای هر اونس جهانی طلا در هفتههای گذشته قله تاریخی ۴۳۸۰ دلار را ثبت کرد، وارد یکی از تندترین اصلاحهای قیمتی خود شد و تا محدوده ۴۰۰۰ دلار عقبنشینی کرد؛ اصلاحی معادل حدود ۸.۵ درصد که توجه تحلیلگران بازارهای کالایی و ارزی را به خود جلب کرد، با این حال واکنش خریداران به ناحیه حمایتی ۴۰۰۰ دلار و همپوشانی آن با میانگین متحرک ۲۰ روزه، موجب شده این سطح به عنوان منطقه کلیدی تصمیم بازار مورد توجه قرار گیرد.
انتظار گسترده بازارها نسبت به کاهش دو مرحلهای نرخ بهره فدرال رزرو در سال جاری موجب شد دلار آمریکا برای دومین روز متوالی تحت فشار قرار گیرد و ارزش آن کاهش پیدا کند و این ضعف در دلار به طلا اجازه داد بخشی از افت خود را جبران کند. با این حال، تنشهای ژئوپلیتیکی و خطرات اقتصادی ناشی از تعطیلی احتمالی دولت آمریکا موجب شده معاملهگران در آستانه نشست دو روزه FOMC از اتخاذ موقعیتهای نزولی سنگین بر طلا خودداری کنند و در همین حال، پیشرفت مذاکرات تجاری میان آمریکا و چین نیز موجب افزایش روحیه مثبت در بازارهای سهام جهانی شده و بهطور موقت فشار فروش را بر طلا حفظ کرده است، در نتیجه در کوتاهمدت تمایل معاملهگران به خرید این فلز گرانبها کاهش پیدا کرده است.
در بازار داخلی ایران نیز همزمان با نوسانات جهانی، ارتباط میان دلار و اونس طلا در حالتی متعادل باقی ماند، نوسان نرخ دلار در بازه ۱۰۵ تا ۱۱۰ هزار تومان و تثبیت نسبی اونس در محدوده ۴۰۰۰ دلار موجب شد طلا در بازار تهران در حدود ۱۰ میلیون و ۴۲۰ هزار تومان معامله شود و این وضعیت به نوعی «استراحت بازار» تعبیر میشود؛ جایی که نقدینگیهای تازه در حال ورود به بازار هستند و معاملهگران حرفهای برای موج بعدی حرکت قیمتی در حال آمادهسازی موقعیتهای خودند.
در روزهای پایانی این بازه، در حالی که دلار با کاهش محدود روبهرو شد، بازار سکه و طلا رشد قابلتوجهی را تجربه کرد. تحلیلگران این واگرایی را ناشی از ترکیب عوامل داخلی (سیاستهای ارزی و کنترل انتظارات تورمی) و عوامل خارجی (افزایش بهای جهانی طلا) میدانند. رشد بهای جهانی طلا به کانال ۴۰۰۰ دلار و افزایش تقاضای سفتهبازانه در بازار داخلی، بهویژه از سوی خریداران خرد، باعث شد روند صعودی در بازار سکه و طلا تداوم پیدا کند بهطور کلی، بازار طلا در بازه ۳ تا ۸ آبان در حال جستوجوی تعادل جدیدی میان انتظارات پولی فدرال رزرو، نرخ دلار و جریان نقدینگی داخلی ایران بود؛ تعادلی که میتواند مسیر بعدی طلا را در هر دو بازار داخلی و جهانی تعیین کند.
در همین چارچوب، گفتوگویی با تحلیلگر مسائل اقتصادی و مدرس دانشگاه، مهرداد حاجیزاده فلاح انجام دادیم و بیان کرده که طلا پس از رسیدن به قله تاریخی ۴۳۸۰ دلار با اصلاح ۸.۵ درصدی روبهرو شد، اما حمایت ۴۰۰۰ دلاری مانع افت بیشتر شد، انتظار بازار از کاهش نرخ بهره فدرال رزرو موجب تضعیف دلار و حمایت موقت از طلا شده، هرچند خوشبینی نسبت به مذاکرات آمریکا و چین، تمایل کوتاهمدت به خرید طلا را کاهش داده است، در ایران نیز نوسانات محدود دلار و تثبیت اونس جهانی موجب آرامش نسبی بازار طلا شده است، واگرایی اخیر بین دلار و طلا ناشی از رشد بهای جهانی طلا و سیاستهای ارزی داخلی است، در سطح جهانی دلار پس از لغو پشتوانه طلا در سال ۱۹۷۱ به ارز فیات. تبدیل شد و اکنون ارزش خود را از توانایی دولت آمریکا در اخذ مالیات، مدیریت بدهی و قدرت اقتصادی و سیاسی خود میگیرد که موجب حفظ اعتماد و جایگاه آن به عنوان ارز ذخیره جهانی شده است
ایمنا: چه عواملی موجب شد طلا پس از ثبت قله تاریخی ۴۳۸۰ دلار، وارد یکی از تندترین اصلاحهای ماههای اخیر شود؟
حاجی زاده فلاح: اونس جهانی زیر سایهی اصلاح؛ حمایت کلیدی ۴۰۰۰ دلار در کانون توجه اونس طلا پس از ثبت قلهی تاریخی ۴۳۸۰ دلار در هفتههای گذشته، با افت ۸.۵ درصدی مواجه شد، یکی از تندترین اصلاحها در ماههای اخیر، اما نکتهی مثبت این است که ناحیهی ۴۰۰۰ دلار با واکنش قابلتوجه خریداران همراه بوده و همپوشانی آن با میانگین متحرک ۲۰ روزه، این سطح را به نقطهی کلیدی تصمیم بدل کرده است.
ایمنا: چگونه انتظار بازار از کاهش نرخ بهره توسط فدرال رزرو بر دلار و طلا تأثیر گذاشته است؟
حاجی زاده فلاح: کاهش ارزش دلار و تأثیر آن بر بازار طلا انتظار گسترده بازار نسبت به کاهش دو مرحلهای نرخ بهره توسط فدرال رزرو در سال جاری باعث شده دلار آمریکا برای دومین روز متوالی تحت فشار قرار گیرد و ارزش آن کاهش یابد. این ضعف در دلار به طلا اجازه داده بخشی از افت اخیر خود را جبران کند، اما در عین حال، تنشهای ژئوپلیتیکی و خطرات اقتصادی ناشی از تعطیلی طولانی دولت آمریکا، معاملهگران را از اتخاذ موقعیتهای نزولی شدید روی طلا قبل از آغاز جلسه دو روزه FOMC محتاط کرده است.
ایمنا: چرا در کوتاهمدت تمایل معاملهگران برای خرید طلا کاهش یافته و چه رویداد سیاسی-اقتصادی در این زمینه نقش اصلی داشته است؟
حاجی زاده فلاح: فروش طلا همچنان ادامه دارد و تحت تأثیر چشمانداز مثبت مذاکرات تجاری بین آمریکا و چین قرار دارد. مقامات دو کشور روز یکشنبه بر چارچوب یک توافق احتمالی توافق کردند که در دیدار رؤسای جمهور آمریکا و چین بررسی خواهد شد. این توافق موقت نگرانیها از بروز یک جنگ تجاری کامل را کاهش داده و باعث تقویت روحیه مثبت در بازارهای سهام شده است. در نتیجه، معاملهگران در کوتاهمدت تمایل کمتری به خرید طلا دارند و این فلز گرانبها تحت فشار باقی مانده است.
ایمنا: در بازار داخلی ایران، چه ارتباطی میان نوسانات دلار و اونس جهانی برقرار است و چگونه این ارتباط بر رفتار معاملهگران طلا اثر گذاشته است؟
حاجی زاده فلاح: اونس جهانی و دلار داخلی در سطح جهانی، اونس طلا همچنان در تلاش است تا کف جدیدی در کانال ۴۰۰۰ دلار پیدا کند، این تثبیت نسبی همراه با نوسان فشرده دلار داخلی بین ۱۰۵ تا ۱۱۰ هزار تومان، شرایطی فراهم کرده که طلا در بازار ایران بتواند حرکت آرامتر و متعادلتری داشته باشد، در واقع قیمت داخلی طلا اکنون تا حد زیادی در انتظار ترکیب اثرات دلار و اونس برای شکلدهی روند بعدی است، این وضعیت موجب شده که طلا در محدوده ۱۰ میلیون و ۴۲۰ هزار تومان معامله شود و حرکتهای قیمتی آن به نوعی در حالت استراحت و جذب نقدینگیهای تازه باشد. معاملهگران حرفهای از این فرصت برای جمعآوری موقعیتها و آمادهسازی برای موج بعدی استفاده میکنند، در حالی که بازار هنوز جهت قطعی روند را تعیین نکرده است.

ایمنا: علت اصلی واگرایی اخیر میان بازار دلار و بازار سکه و طلا چیست و چه عواملی از نظر تحلیلگران در این روند نقش داشتهاند؟
حاجی زاده فلاح: در روز گذشته، قیمت دلار با کاهش محدود روبهرو شد، در حالی که بازار سکه و طلا شاهد رشد قابل توجهی بود. این واگرایی در قیمتها ناشی از عوامل جهانی و داخلی همچون افزایش بهای جهانی طلا و سیاستهای ارزی داخلی است. کارشناسان پیشبینی میکنند که دلار در نوسانات محدود باقی خواهد ماند، در حالی که تقاضای داخلی و روند صعودی طلای جهانی ممکن است قیمت سکه و طلا را در کوتاهمدت افزایش دهد، روز گذشته بازارهای ارز و طلا شاهد تصویری متفاوت از هم بودند؛ در حالی که قیمت دلار بهویژه در بازار آزاد با کاهش محدود همراه شد، بازار سکه و طلا رشد قابل توجهی را تجربه کردند، این واگرایی در روند قیمتها به دلایل مختلفی برمیگردد که تحلیلگران آن را به عوامل داخلی و خارجی مرتبط میدانند.
ایمنا: چگونه و چرا دلار آمریکا از پولی با پشتوانه طلا به ارز فیات (بدون پشتوانه) تبدیل شد؟
حاجی زاده فلاح: در واقع، دولت با اجرای سیاستهای جدید ارزی و افزایش واردات طلا به دنبال کنترل عرضه و مهار انتظارات تورمی است، اما در عین حال، رشد بهای جهانی طلا و نااطمینانیهای جهانی، همچنان جذابیت بازار طلا را برای سرمایهگذاران حفظ کرده است، افزایش بهای جهانی طلا و تقاضای داخلی تحلیلگران بازار دو عامل اصلی را در این واگرایی جستوجو میکنند، نخست رشد بهای جهانی طلاست که پس از مدتی به کانال ۴۰۰۰ دلار بازگشته و دوم، تحولات اقتصادی و ارزی داخلی است که موجب افزایش تقاضای سفتهبازانه در بازار طلا و سکه شده است.
در حالی که قیمت دلار تحت تأثیر کاهش انتظارات تورمی و افزایش عرضه ارز اندکی تضعیف شده، رشد قیمت طلای جهانی و افزایش تقاضا در بازار داخلی، به ویژه از سوی خریداران سفتهباز، موجب جهش قیمتها در بازار سکه و طلا شد،
پیش از سال ۱۹۷۱، دلار آمریکا توسط طلا پشتیبانی میشد، امروزه دلار توسط دو چیز پشتیبانی میشود، توانایی دولت در ایجاد درآمد (از طریق بدهی یا مالیات) و اختیار آن در مجبور کردن فعالان اقتصادی به انجام معاملات با دلار، اما اگر دلار آمریکا درواقع پشتوانهای ندارد، چرا مردم حاضرند از آن به عنوان وسیلهای برای ذخیره ارزش و واسطه مبادله استفاده کنند؟ در بیشتر تاریخ ایالات متحده، دلار توسط طلا، نقره یا ترکیبی از هر دو پشتیبانی میشد.
در واقع، تا سال ۱۹۳۳، کلمه «دلار» به معنای واقعی کلمه به عنوان ۱/۲۰ اونس طلا تعریف میشد (درست همچون «پوند استرلینگ» انگلستان که به معنای واقعی کلمه به معنای «یک پوند نقره استرلینگ» بود)، ۲۰۰ سال طول کشید تا دولت ایالات متحده ارتباط بین دلار و طلا را از بین ببرد، در سال ۱۹۷۱، رئیس جمهور نیکسون به طور رسمی به استاندارد طلا پایان داد و دلار ایالات متحده را به یک ارز بدون پشتوانه تبدیل کرد، فیات در لاتین به معنای «بگذار انجام شود» است، بنابراین یک «ارز بدون پشتوانه» ارزش خود را از فرمان دولت میگیرد.

ایمنا: چرا دلار آمریکا توانسته است نقش «ارز ذخیره جهانی» را حفظ کند و چه عواملی باعث اعتماد بینالمللی به این ارز شدهاند؟
حاجی زاده فلاح: فقط کشورهای تحت حاکمیت ایالات متحده از دلار استفاده نمیکنند، دلار ارز ذخیره جهانی است، به این معنی که افراد، مؤسسات و بانکهای مرکزی در سراسر جهان از آن به عنوان واسطه مبادله و ذخیره ارزش استفاده میکنند. همه ارزها باید توسط چیزی ارزشمند پشتیبانی شوند یا ارز ارزشمند است (همچون سکههای طلا و نقره)، یا نمایانگر چیزی ارزشمند است.
در گذشته، وقتی استاندارد طلا وجود داشت، ارزش پول (همچون دلار) بهطورمستقیم به مقدار طلایی که در خزانه کشور نگهداری میشد، وابسته بود، یعنی هر دلار پشتوانهای از طلا داشت و مردم میتوانستند در صورت تمایل، دلارهایشان را با طلا معاوضه کنند، به همین دلیل نیازی نبود به دولت یا بانک مرکزی اعتماد کامل داشته باشند، چون ارزش پول به طلای واقعی گره خورده بود، اما در نظام امروزی که پولها بدون پشتوانه طلا (فیات) هستند، اسکناسها خودشان هیچ ارزش ذاتی ندارند و ارزششان فقط به اعتماد مردم به دولت و اقتصاد بستگی دارد، دولتها برای حفظ ارزش پول باید نشان دهند که پشتوانهای واقعی برای آن دارند، همچون از طریق تولید، مالیات یا منابع اقتصادی پایدار. به زبان ساده، در استاندارد طلا، ارزش پول از طلا میآمد؛ اما در نظام فیات، از اعتماد و قدرت اقتصادی دولت میآید.
ایمنا: پشتوانه واقعی دلار در نظام پولی امروز چیست و دولت آمریکا چگونه ارزش و اعتماد به این ارز را حفظ میکند؟
حاجی زاده فلاح: دلار توسط توانایی دولت ایالات متحده در ایجاد درآمد پشتیبانی میشود. دولت برای کسب درآمد دو راه دارد، مالیات، مشارکتکنندگان در بازار (کارگران، کارآفرینان، سرمایهگذاران) با تولید و مبادله کالاها و خدمات، ثروت ایجاد میکنند. دولت بخشی از این ثروت را از طریق مالیات استخراج میکند. مالیات بر سود سرمایه، درآمد، شرکتها، حقوق و دستمزد، فروش، املاک، مالیات غیرمستقیم و مالیات بر املاک، همگی راههای استخراج ثروت در مراحل مختلف فرآیند بازار هستند.
بدهی، دولت با فروش اوراق قرضه دولتی (اوراق بهادار خزانهداری) ثروت را از آینده استخراج میکند و آن را به زمان حال میآورد. البته، تمام بدهیها باید به همراه بهره بازپرداخت شوند، در غیر این صورت هیچکس از همان ابتدا پول را قرض نخواهد داد. بنابراین، به جای اینکه به کاربران اجازه دهد دلارهای خود را با دارایی ارزشمندی مانند طلا مبادله کنند، دولت ارزش پول فیات خود را به توانایی خود در ایجاد درآمد از طریق مالیات و بدهی گره میزند. هر دو راهی برای گفتن این هستند که «ما به چیزی ارزشمند دسترسی داریم، بنابراین میتوانید مطمئن باشید که دلارهای موجود در جیب شما همیشه ارزش خاصی خواهند داشت».
هرچه اقتصاد قویتر و پایدارتر باشد، بهتر است. تا زمانی که روند بازار ادامه داشته باشد، دولت به مخزن عظیمی از ارزش اقتصادی دسترسی دارد. خود دولت ثروت کمی تولید میکند یا ثروتی تولید نمیکند، اگرچه ساختارهای قانونی را برای کارآمدتر کردن تولید، مبادله و خلق ثروت حفظ میکند؛ ایالات متحده بزرگترین و متنوعترین اقتصاد جهان را دارد، بازارهای سرمایه آن عمیق، شفاف و پایدار هستند که این امر اعتماد را افزایش میدهد و فعالان بازار داخلی و بینالمللی را به استفاده از دلار برای معاملات تشویق میکند.
کنگره فدرال رزرو را ملزم میکند که سبدی از اوراق قرضه دولتی (بیشتر اوراق بهادار خزانهداری) را در اختیار داشته باشد که ارزش کل اسکناسهای دلار فیزیکی در گردش را پوشش دهد، بنابراین دلارهای در گردش توسط بدهی دولت پشتیبانی میشوند، با این حال مهم است که بدانیم ارز فیزیکی تنها بخش کوچکی از کل عرضه پول است، دلیل این امر این است که بیشتر پول توسط بانکهای تجاری ایجاد میشود، نه فدرال رزرو!
