صلحی به بهای خون – ایمنا
به گزارش اطلاعات نیوز، دوشنبهشب، کاخ سفید شاهد پردهبرداری از نمایشی تازه بود. دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده که همواره سودای دریافت جایزه صلح نوبل را در سر دارد، در دیداری پر سروصدا با...
به گزارش اطلاعات نیوز، دوشنبهشب، کاخ سفید شاهد پردهبرداری از نمایشی تازه بود. دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده که همواره سودای دریافت جایزه صلح نوبل را در سر دارد، در دیداری پر سروصدا با بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، طرحی ۲۱ مادهای برای آتشبس در غزه رونمایی کرد؛ طرحی که او آن را «صلح ابدی خاورمیانه» نامید.
اما با کمی تأمل در بندهای این بسته، حقیقت روشن میشود، نه نشانی از صلح پایدار در آن هست و نه صداقتی برای پایاندادن به ریشههای درگیری. همانند «معامله قرن» سال ۲۰۲۰، این طرح هم چیزی جز تکرار مکررات و ترجیح سیستماتیک منافع اسرائیل بر حقوق بنیادین فلسطینیها نیست، کارشناسان معتقدند این طرح نه تنها صلح نمیآورد بلکه به تنشهای منطقهای دامن میزند؛ چراکه منافع واشنگتن و تلآویو را تضمین میکند و بهای آن را ملتهای منطقه باید بپردازند.
واژهها در سیاست اغلب نقاب هستند. هیچ واژهای به اندازه «صلح» مستعد سوءاستفاده نیست. در حالی که غزه هنوز در آتش بمبهای آمریکایی میسوزد، طرحی روی میز گذاشته میشود که آن را «صلح» مینامند. مهرداد نجفی کارشناس مسائل بینالملل، در گفتوگو با خبرنگار ایمنا به درستی این تناقض را طنز تلخ میخواند:
«استفاده از واژههایی چون صلح و عملکرد و طرح پیشنهادی ترامپ در شرایطی که نسلکشی با سلاحهای آمریکایی در جریان بوده، خود طنز تلخی است. آمریکا نهتنها از اسرائیل حمایت کرده، بلکه مانع شکلگیری هرگونه محکومیت جدی علیه آن شده است.»
تحلیل ماجرا روشن است، همان هواپیماهایی که کودک غزه را زیر آوار میبرند، در ادبیات واشنگتن «ابزار دفاع مشروع» نامیده میشوند و همان طرحی که قرار است مقاومت را خلعسلاح کند، «صلح» معرفی میشود. این تناقض، نشان میدهد که بازی آمریکا بیش از آنکه با حقیقت باشد، با روایت است.
توقف جنگ یا فرصت برای بازآرایی؟
اما در سطح میدانی چه میگذرد؟ مسعود براتی کارشناس خاورمیانه در گفت و گو با خبرنگار ایمنا، میگوید این طرح چند هدف محسوس دارد:
«در درجه اول، هدف از این طرح پایان دادن به جنگ است؛ به نحوی که جنگ دیگر ادامه پیدا نکند، اسرائیلیها گرفتار جنگ نشوند و از طرف دیگر، کشتار متوقف شود، اسرای اسرائیلی آزاد شوند و حماس نیز خلع سلاح شود و تهدیدش برای اسرائیل پایان یابد.»
ظاهر حرف منطقی است؛ چه کسی از توقف کشتار بدش میآید؟ اما باید دید این پایان چگونه تعریف میشود. واقعیت آن است که اسرائیل در دو سال اخیر نتوانسته حماس را در میدان نابود کند. جنگهای پیاپی نتوانستند مقاومت را از بین ببرند. پس «طرح صلح» در حقیقت ادامه همان جنگ است؛ با ابزار سیاسی. اسرائیل چیزی را که در جبهه به دست نیاورد، میخواهد پشت میز مذاکره بگیرد.
این یعنی پایان جنگ برای اسرائیل، اما آغاز یک اسارت سیاسی برای فلسطین.
معامله خون با شناسایی سیاسی
براتی در ادامه میگوید:
«اگر این طرح عملیاتی شود… اسرائیل در جریان مذاکرات، امتیازاتی از کشورهای اسلامی میگیرد؛ در ازای پایان جنگ و دادن امتیازاتی به فلسطینیها، مسئله شناسایی خود را مطالبه میکند.»
اینجاست که «صلح» ماهیت واقعیاش را نشان میدهد. آمریکا میخواهد خون غزه را به کالایی برای معامله بدل کند؛ کالایی که بهایش، عکس یادگاری با رهبران عرب است. به این معنا، هر بمب بر سر کودکان غزه، برگه فشاری است برای گرفتن امتیاز در پایتختهای عربی.
شکاف درون اسرائیل؛ بازی دوگانه یا اختلاف واقعی؟
براتی به شکاف جناحهای اسرائیلی اشاره میکند:
«فعلاً آنها مخالفت منفعلانهای نشان میدهند… اما تأکید دارند اجرای این طرح در آینده میتواند به ضررشان تمام شود.»
این شکاف اما بیش از آنکه واقعی باشد، تاکتیکی است. جناحهای مختلف اسرائیل بر سر «روش» اختلاف دارند، نه بر سر «هدف». همه آنها میخواهند مقاومت حذف شود؛ فقط یکی با ادامه جنگ مستقیم، دیگری با مسیر سیاسی. به تعبیر دیگر، این یک بازی دوگانه است: چهره تند و چهره نرم یک رژیم.
ابزاری به نام واژه
نجفی در ادامه میگوید:
«برای توجیه اقدامات غیراخلاقی، از زیباترین واژهها استفاده میشود.»
این جمله در واقع کلید فهم طرح است. آمریکا میداند که افکار عمومی جهان با جنگ مستقیم علیه کودکان کنار نمیآید. پس جنگ را در پوشش «صلح» عرضه میکند. مثل قاتلی که بالای جسد قربانی اشک تمساح بریزد.
ایران و محور مقاومت؛ هدف نهایی
نباید فراموش کرد که طرح صلح فقط درباره غزه نیست. همانطور که نجفی گفته، هدف نهایی مهار کل محور مقاومت است. امروز حماس، فردا حزبالله، پسفردا ایران. این طرح تلاشی است برای بریدن شاخههای درخت مقاومت، تا ریشهاش ایران در انزوا قرار گیرد.
از همین رو، ایران نمیتواند این طرح را بیاهمیت بداند. پذیرش آن از سوی برخی دولتهای عربی، میتواند معادلات منطقهای را علیه ایران تغییر دهد و توازن قوا را به نفع اسرائیل بچرخاند.
صلحی که آتش میافروزد
اگر بخواهیم لبّ کلام را بگوییم، طرح ترامپ نه صلح میآورد، نه جنگ را متوقف میکند. تنها چیزی که میآورد، جابهجایی شکل جنگ است؛ از جنگ نظامی به جنگ سیاسی. فلسطینیها قرار است از بمباران رها شوند، اما به بند سازش کشیده شوند. اسرائیل قرار است نفس تازه کند و خود را تثبیت کند. آمریکا هم قرار است یکبار دیگر نظم تحمیلیاش را امتحان کند.
اما تاریخ خاورمیانه نشان داده هرگاه نظمی از بیرون تحمیل شده، شکسته است. از سایکس پیکو تا خاورمیانه بزرگ، همه شکست خوردهاند. طرح صلح ترامپ هم بعید است سرنوشتی جز این داشته باشد.