شومن بحرانساز – ایمنا
به گزارش اطلاعات نیوز، در کارزاری که روزگاری با وعده پایان دادن به آتشهای دوردست جنگ اوکراین آغاز شد، حالا خودِ دونالد ترامپ به بازیگری بدل شده که نقشههای پیشینش را در هم میشکند. او که روزگاری با...
به گزارش اطلاعات نیوز، در کارزاری که روزگاری با وعده پایان دادن به آتشهای دوردست جنگ اوکراین آغاز شد، حالا خودِ دونالد ترامپ به بازیگری بدل شده که نقشههای پیشینش را در هم میشکند. او که روزگاری با زبان تیز، حمایتهای واشنگتن از کییف را به مثابه شعلهور کردن آتش جنگی بیپایان محکوم میکرد، امروز در جایگاهی ایستاده که همان سیاستهایی را اجرا میکند که زمانی نقدش را بیرحمانه میکرد. آن تماس جادویی که میگفت با یک حرف ساده میتواند معادلات جهانی را بر هم زند، حالا بیش از هر زمان دیگری در هالهای از تردید و ناامیدی فرو رفته است.
اما این تناقض آشکار نه فقط بازتابی از تغییر مواضع یک رهبر، که آینهای است از وعدههایی که در گردباد قدرت گم شدند؛ وعدههایی که برای هزاران هوادارش مانند سایهای شدند که هر روز کمرنگتر و دورتر میروند. و اکنون، در حالی که دلارهای سیاست خارجی همچنان روانه میدان جنگ میشوند، آن بیانیهی قریبالوقوع علیه روسیه، نشانهای دیگر است بر گسستی که هر روز عمیقتر میشود؛ گسستی که در پس پرده آن، شکستهایی نهفته است که شاید بزرگترینشان، همان وعدههای تحقق نیافته باشد.
روز دوشنبه، رئیسجمهور ایالات متحده، در بیانیهای که همه چشمها به آن دوخته شده بود، از پرده راز سیاستهای پیچیدهای پرده برداشت؛ سیاستهایی که همچنان بازی در میدانی پرتنش را رقم میزنند. در حالی که واشنگتن، مانند دستی نامرئی، آماده میشود تا تسلیحات بیشتری به سوی اوکراین روانه کند، ترامپ در گفتوگویی تلفنی با شبکه NBC بار دیگر لحن انتقادی خود را نسبت به ولادیمیر پوتین بر سر ادامه حملات نظامی حفظ کرد؛ اما این بار با نگرانیای آمیخته بود به هشدار.
او پیشبینی کرد که مجلس سنای آمریکا به زودی طرحی را به سرپرستی یکی از نزدیکترین متحدانش، لیندسی گراهام، تصویب خواهد کرد؛ طرحی که سایه تحریمهای سنگینتر را بر روسیه خواهد افکند. اما نکتهای که بیش از همه توجه را جلب کرد، توافق واشنگتن با ناتو برای پرداخت کامل هزینه تسلیحات ارسالی به اوکراین بود؛ توافقی که شاید حکایت از واگذاری باری سنگینتر به همپیمانان داشته باشد، اما در عین حال، آمریکا را از بار مالی رهایی میبخشد.
ترامپ، در لابهلای سخنانش، اظهار داشت که از تصمیمات پشت پرده وزیر دفاع بیاطلاع است؛ اظهاراتی که پرسشهایی در مورد انسجام و هماهنگی سیاستهای دولت فعلی به دنبال دارد. او بار دیگر بر تمایل خود برای پایان جنگ اوکراین تأکید کرد، اما ناامیدی عمیقش از ولادیمیر پوتین را نیز پنهان نکرد و هشدار داد که در صورت عدم توافق ظرف پنجاه روز آینده، تعرفههای ۱۰۰ درصدی گمرکی بر کالاهای روسیه اعمال خواهد شد؛ هشداری که در پس آن، سایه سنگین تحریمها و تشدید تنشها به وضوح حس میشود.
بیانیهای که شاید نه فقط بازتابی از سیاست خارجی آمریکا، بلکه پژواکی از نبردی درونی و بازیهای پیچیده قدرت باشد؛ جایی که وعدهها و واقعیتها در هم میآمیزند و هر روز پردهای تازه از این نمایش بزرگ برداشته میشود.
تلاش نافرجام برای معاملهای از جنس صلح
دونالد ترامپ، با آن روحیهی آتشین و ساختارشکن، در آغاز دوره دوم ریاستجمهوریاش پا در مسیری گذاشت که گویی به دنبال «معاملهای بزرگ» برای خاموش کردن شعلههای جنگ اوکراین بود. نمایندهاش استیو ویتکاف به مسکو رفت و نشستی در ریاض رقم خورد؛ نشستی که اوکراین حتی دعوتش هم نبود. اما این ابتکار، در میان مخالفتهای کییف و اختلافنظرهای تند میان مسکو و واشنگتن، مثل آیینهای شکست که وعدهها را در هم ریخت. وقتی زلنسکی به کاخ سفید آمد، نه بهعنوان مهمان بلکه در مسیری که تحقیر را برایش رقم زد، راه صلح بیش از پیش پیچیده شد و ترامپ از دستانش انداختن کلید صلح را سختتر دید.
ناکامیهای پیاپی در میانه جنگ و دیپلماسی
پس از آن، تکرار تلاشها، مذاکرات استانبول و تماسهای مکرر اما بیثمر با روسیه، همگی همچون نسیمی بودند که روی آتش شعلهور نمیافتادند. وقتی ارتش اوکراین وارد خاک روسیه شد و عملیات خرابکارانهای را رقم زد، دیوار مذاکرات فروریخت و آتش حملات هوایی بیرحمانه روسیه بال و پر گرفت. تماس تلفنی مستقیم ترامپ با پوتین، هرچند نویدبخش به نظر میرسید، در نهایت تنها به لحن سرد و انتقادی بدل شد؛ لحن تازهای که نه فقط اختلافها را بیشتر کرد بلکه سایه سنگین حملات روسیه را بر اوکراین افزود.
چرخشی شگفتانگیز؛ از امید به ناامیدی و برچسب دیوانگی
ترامپ که روزی از پوتین به عنوان مردی وفادار به وعدههایش یاد میکرد، حالا در گفتوگوهایش به صراحت از ناامیدی سخن گفت: «او شبها مردم را بمباران میکند». واژهها حالا تلختر شده بودند؛ او پوتین را «دیوانه» خواند و به شکلی آشکار، نقاب دموکراتها را به تن گرفت و همان زبان انتقادیای را به کار برد که پیشتر علیه روسیه به کار میبردند. این چرخش ۱۸۰ درجه، روایت تازهای از سیاست و قدرت است؛ داستانی که در آن، وعدهها به بازیچهای تبدیل شده و واقعیتها به نمایشگاهی از تناقضها بدل گشتهاند.
دیوار واقعیتهای تلخ سیاست خارجی ترامپ
تغییر ناگهانی لحن دونالد ترامپ در قبال روسیه و ولادیمیر پوتین، بیش از آنکه صرفاً برگشتی ساده باشد، حکایت از برخورد او با دیواری سخت از واقعیتهای سیاست خارجی دارد؛ دیواری که در نهایت او را به همان نقطه شروع وعدههای بلندپروازانهاش بازگرداند. در نگاه کلان، این چرخش، نمایانگر شکستهای پیاپی و زنجیرهای است که دولت پرحاشیه کاخ سفید طی سالهای اخیر تجربه کرده است؛ شکستهایی که تنها به اوکراین محدود نمیشود و در پروندههایی چون جنگ غزه، تلاش نافرجام برای الحاق سرزمینهای دیگر، جنگ تعرفهای و زیر سوال بردن نهادهای بینالمللی نیز نمود یافتهاند.
این عملکرد پر اشکال و مملو از تناقضها، نه تنها وجهه بینالمللی آمریکا را خدشهدار کرده، بلکه حتی متحدان دیرینه این قدرت بزرگ را نیز به دیده تردید و بیاعتمادی نسبت به سیاستهای واشنگتن کشانده است. آن سوی میز مذاکره، رقبای سرسخت آمریکا نیز با احتیاط و تردید بیشتری وارد تعامل با ترامپ شدهاند؛ شرایطی که رسانههای معتبر غربی چون «فارن پالسی» آن را به وضوح در گزارشهای خود منعکس کردهاند.
از تهدیدهای نظامی علیه ایران در اوج مذاکرات هستهای گرفته تا تحقیر تلخ رهبران متحد، تصویری که از سیاست خارجی دوره دوم ترامپ در اذهان باقی مانده، مجموعهای از شکستها، عقبنشینیها و بیثباتی است؛ روایت غمانگیزی که حتی در دل هوادارانش نیز به کاهش اعتماد و مقبولیت منجر شده است.
اکنون، در حالی که تنشها در اروپا بیش از پیش اوج گرفته و حمایتهای نظامی واشنگتن از کییف ادامه دارد، دیپلماسی در بنبستی سرد گرفتار شده است. ابتکارهای دیپلماتیک بیثمر، نشستهای بدون حضور اصلیترین طرف دعوا و فشار فزاینده روسیه، چشمانداز صلح را به مه سنگین بدل کردهاند. اروپا که روزگاری به بازگشت ترامپ به عنوان فرصتی برای کاستن از بار اقتصادی جنگ مینگریست، اکنون در میانه تداوم و تشدید بحران، عرصهای پرتنش برای رویارویی نیابتی قدرتها شده است.
کارشناسان اروپایی هشدار میدهند اگر این مسیر بنبست ادامه یابد، قاره سبز با بحرانهای عمیقتر اقتصادی، انرژی و امنیتی روبهرو خواهد شد؛ هشداری که اکنون با مواضع تازه ترامپ، تلخی و واقعیت آن بیش از پیش به چشم میآید.