سوپرمن ۲۰۲۵؛ همدلی با مظلوم یا سرگرمی با طعم رنج؟
به گزارش اطلاعات نیوز، هالیوود، این کارخانه عظیم تولید رؤیا و روایت، سالهاست متهم است به همدستی با قدرت و تحریف واقعیت، اما حالا با فیلم «سوپرمن ۲۰۲۵» همهچیز بهظاهر متفاوت به نظر میرسد. قهرمانی...
به گزارش اطلاعات نیوز، هالیوود، این کارخانه عظیم تولید رؤیا و روایت، سالهاست متهم است به همدستی با قدرت و تحریف واقعیت، اما حالا با فیلم «سوپرمن ۲۰۲۵» همهچیز بهظاهر متفاوت به نظر میرسد. قهرمانی که اینبار در برابر اشغالگری میایستد، از بمباران یک کشور بیدفاع جلوگیری میکند و با رسانههای تحریفگر درگیر میشود، بهجای آنکه مثل همیشه در خدمت منافع قدرت باشد.
اما پشت این روایت جسورانه، پرسشی جدی نهفته است: «آیا این فیلم، پاسخی واقعی به رنج مردم غزه است یا تنها نمایشی دقیق و پرهزینه برای تسخیر احساسات مخاطب و بازاریابی در عصر همدلی جهانی با فلسطین است؟ آیا سوپرمنِ ۲۰۲۵، واقعاً قهرمان مظلومان است یا محصولی دیگر از نظامی است که درد را هم به کالایی برای مصرف تبدیل میکند؟»
در این گزارش، به بررسی لایههای آشکار و پنهان این فیلم، شباهتهای آن با واقعیت و واکنش منتقدان به «همدلیِ سینمایی» هالیوود با فلسطین خواهیم پرداخت.
استعارهای از فلسطین و اشغالگران در هالیوود
داستان فیلم در دو کشور خیالی «بوراویا» و «جرهانپور» رخ میدهد. بوراویا، که به وضوح نمادی از رژیم صهیونیستی است، با پشتیبانی یک میلیاردر قدرتطلب به نام «لکس لوتر» (نیکلاس هولت) و ژنرال ارتشی متحد آمریکا، به جرهانپور حملهور میشود. داستان حول سوپرمن (با بازی دیوید کورنسوت) میچرخد که میکوشد جلوی تهاجم بوراویا به جرهانپور را بگیرد؛ کشوری کوچک، غیرمسلح و با ساکنانی غیرسفیدپوست. اما این قهرمان، نهتنها تشویق نمیشود، بلکه تحت شدیدترین حملات تبلیغاتی قرار میگیرد؛ هجمهای آشنا برای همه کسانی که در جهان امروز از فلسطین دفاع میکنند.
در فیلم، لکس لوتر کمپینی رسانهای علیه سوپرمن به راه میاندازد. او از یک ارتش ترولهای مجازی برای انتشار دروغ استفاده میکند تا چهرهای خشن و غیرقابل اعتماد از این قهرمان بسازد؛ روشی که بهروشنی به «هسبارا» یا ماشین تبلیغات رژیم صهیونیستی شباهت دارد؛ سیستمی که مقاومت فلسطینیان را «تروریسم» معرفی میکند و هر صدایی در حمایت از غزه را «افراطی» جلوه میدهد تا نسلکشی را توجیه کند. دفاع سوپرمن از جرهانپور، بهدلیل اینکه منافع آمریکا را تهدید میکند، بهعنوان «تجاوز» نمایش داده میشود؛ درست مانند آنچه در جهان واقعی برای صدای حامی فلسطین رخ میدهد: اتهام یهودستیزی.
در سکانسی دیگر، لوئیس لین (ریچل برازناهان) در مصاحبهای با سوپرمن، او را با لحن رسانههای جریان غالب غربی به چالش میکشد و دفاع او از مردم غیرنظامی جرهانپور را یک عمل خشونتآمیز جلوه میدهد. این تصویر دقیقی از رسانههای غربی است؛ جایی که گفتن «فلسطینیها حق حیات دارند» میتواند موجب متهم شدن به یهودستیزی شود و مخالفت با نسلکشی به عنوان حمایت از تروریسم تعبیر شود.
نقد کلیشههای شرقشناسانه
فیلم همچنین به کلیشههای شرقشناسی میپردازد. رئیسجمهور بوراویا، واسیل غورکوس (با بازی زلاتکو بوریچ)، سوپرمن را متهم به داشتن «حرمسرایی از زنان بوراویا» میکند؛ اتهامی بیاساس که بر پایه کلیشههایی شرقشناسانه بنا شده است. استفاده از واژه «حرم» در اینجا تصادفی نیست و یادآور نگاه خوارکننده غرب به جوامع شرقی است؛ جوامعی که همیشه با صفتهایی چون عقبمانده، شهوتزده و زنستیز به تصویر کشیده شدهاند.
این صحنه بهشدت یادآور روایتهای دروغین پس از عملیات ۷ اکتبر ۲۰۲۳ است، زمانی که رژیم اسرائیل مدعی شد حماس مرتکب تجاوز و آدمربایی شده است؛ ادعاهایی که بسیاری از تحلیلگران آن را تلاشی برای توجیه کشتار جمعی فلسطینیان با شعار دفاع از حقوق زنان میدانند.
آیا لکس لوتر نماد دونالد ترامپ است؟
لکس لوتر با اظهارات نژادپرستانهاش، سوپرمن را «بیگانهای با نیتهای شیطانی» میخواند؛ بازتابی از روایتهای ضدمهاجرتی و جنگطلبانهای که برای توجیه اشغالگری استفاده میشود؛ از سیاستهای مرزی آمریکا تا سیاستهای رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیان.
لکس لوتر با شخصیت متکبر، خودشیفته و پرمدعایش، نمادی از دونالد ترامپ است. او از اینکه نمیتواند در تاریخ مانند گالیله جاودانه شود، رنج میبرد؛ این وسواس، یادآور حسادتهای آشکار ترامپ نسبت به باراک اوباما و جایزه صلح نوبل اوست.
ترامپ بارها با لحنی تحقیرآمیز گفته بود که اوباما هیچ کاری نکرده و فقط چون «اسمش باراک حسین اوباماست» جایزه را گرفته. او گفته بود: «من در کره شمالی و استان ادلب و همهجا صلح برقرار کردم، اما هرگز نوبل را به من نمیدهند چون نمیخواهند.»
آمریکا، شریک نسلکشی
فیلم در پرده پایانی، بیپرده همدستی آمریکا با بوراویا را افشا میکند. آمریکا به بوراویا سلاح میدهد، پول میفرستد و توسعهطلبیاش را تشویق میکند. ارتش بوراویا بر پایه کمکهای تسلیحاتی آمریکا ساخته شده است؛ اشارهای بیواسطه به میلیاردها دلاری که واشنگتن در اختیار رژیم صهیونیستی قرار میدهد تا لبنان، فلسطین، یمن، سوریه و ایران را هدف قرار دهد.
بحرانسازی برای منحرف کردن توجه جهانیان
فیلم حتی به راهبرد رسانهای رژیم صهیونیستی در ایجاد بحرانهای نمایشی نیز میپردازد. در یکی از صحنهها، لکس لوتر با ساخت تهدیدی ساختگی (ایجاد سیاهچاله)، توجه سوپرمن و جهان را منحرف میکند تا حملات بوراویا به جرهانپور در سکوت پیش رود؛ درست همانند آنچه در دنیای واقعی بارها رخ داده است؛ از بمبارانهای همزمان با اسکار و متگالا گرفته تا حملات موشکی در بحبوحه رویدادهای جهانی.
سوپرمن ۲۰۲۵؛ همدلی یا بازی با احساسات؟
سوپرمن سالها بهعنوان نماد ناسیونالیسم آمریکایی و مظهر «راه و رسم آمریکایی» معرفی شده است. او همواره در نقش ناجی منافع آمریکا ظاهر شده، قهرمانی که روایتی از «نیکی آمریکا» را تثبیت میکند اما در این بازآفرینی، سوپرمن دیگر ابزار تبلیغاتی نیست. او علیه منافع آمریکا و در کنار ملتهای تحت ستم میایستد.
بااینحال برخی از منتقدان نسبت به رویکرد تبلیغاتی این اثر واکنش نشان دادهاند و معتقدند گرایش «ظاهراً طرفدار فلسطین» در این فیلم، نه از روی همدلی، بلکه تنها یک حرکت تجاری است، زیرا هالیوود هیچگاه در صف مردم ستمدیده نبوده و تنها از احساسات مخاطبان برای سودآوری استفاده میکند.
در همین راستا یکی از منتقدان در صفحه توئیتر خود نوشت: «هالیوود طرف ما نیست؛ این یک امپراتوری تجاری است و احساسات شما صرفاً بهعنوان یک محصول مصرف میشود. ما باید دست از چشم دوختن به سلبریتیها و شرکتها برای تأیید موضع خود برداریم.»
به اعتقادان منتقدان، کمپانی برادران وارنر از سامانه هوش مصنوعی Cinelityc برای تحلیل احساسات عمومی، ترندها و واکنشهای کاربران در شبکههای اجتماعی بهره میبرد. این ابزار کمک میکند تا تهیهکنندگان تشخیص دهند کدام موضوعات در بازار مخاطبان بیشتر مورد توجه قرار میگیرند. در همین راستا، با کاهش همدلی جهانی با اسرائیل و افزایش حمایت از مردم فلسطین، محتوای فیلمها نیز به سمت نمادهای مقاومت جهتگیری میکنند.
گذشته کمپانی برادران وارنر زیر ذرهبین
نباید فراموش کرد که در سال ۲۰۲۴، «آرون سورکین» به همراه وارنر برادرز، اعلام کرده بودند قصد دارند فیلمی درباره یک «آدولف ویلیام سوییمر» بسازند که بهعنوان پدر نیروی هوایی اسرائیل شناخته میشود و از مشارکتکنندگان در فاجعه نکبت بوده است. منتقدان این تناقض را نشانهای از تغییر استراتژی بازار دانستهاند و نه تغییر ارزشها.
همچنین کارگردان فیلم «سوپرمن ۲۰۲۵» در مصاحبهای گفته است که فیلم جدیدش هیچ ارتباطی به اسرائیل یا غزه ندارد، در همین راستا منتقدان معتقدند شباهتهای موجود در روایت فیلم با مسائل واقعی، بهگونهای طراحی شده تا توجه مخاطبان را جلب کند، اما مردم باید از تکیه به سرگرمی برای ابراز همبستگی با ملت فلسطین دست بردارند و به جای آن، دست به اقدام واقعی بزنند؛ چراکه غزه به همبستگی واقعی نیاز دارد، نه نجاتدهندگان نمادین از یک استودیوی هالیوودی.