سلاح استوار مقاومت – ایمنا
به گزارش اطلاعات نیوز، جلسه هیئت دولت لبنان عصر جمعه در کاخ بعبدا با دستور کار بررسی پرونده پرحاشیه «انحصار سلاح در دست دولت» برگزار شد؛ اما فضای جلسه بهجای آرامش، سرشار از تنش و تقابل بود. حضور...
به گزارش اطلاعات نیوز، جلسه هیئت دولت لبنان عصر جمعه در کاخ بعبدا با دستور کار بررسی پرونده پرحاشیه «انحصار سلاح در دست دولت» برگزار شد؛ اما فضای جلسه بهجای آرامش، سرشار از تنش و تقابل بود. حضور رودولف هیکل، فرمانده ارتش لبنان، برای ارائه طرح جمعآوری سلاح، کافی بود تا چهار وزیر وابسته به امل و حزبالله محمد حیدر (کار)، رکان ناصرالدین (بهداشت)، یاسین جابر (دارایی) و تمارا الزین (محیط زیست) در اعتراض، سالن را ترک کنند.
این اتفاق ادامه سلسله فشارهایی بود که واشنگتن با واسطه «تام باراک»، فرستاده ویژه خود، بر دولت لبنان وارد کرد. پیشتر در غیاب وزرای شیعه، کابینه لبنان طرحی برای خلع سلاح حزبالله تصویب کرده بود؛ اقدامی که بیدرنگ با واکنش تند و گسترده جریان مقاومت مواجه شد.
واکنش تند دبیرکل حزبالله
شیخ نعیم قاسم، دبیرکل حزبالله، در سخنرانی پرشور خود در بعلبک در روز اربعین، تصمیم دولت را «بسیار خطرناک» و «همصدایی با اسرائیل» خواند. او تأکید کرد: «وظیفه دولت ساختن کشور است نه واگذاری آن به دشمن. هرگونه فتنه و ویرانی لبنان بر عهده دولت خواهد بود.»
مقاومت، خط قرمز مردم
علی عمار، نماینده حزبالله در پارلمان، نیز هشدار داد: «سلاح حزبالله جز خداوند برای کسی قابل گرفتن نیست. خلع سلاح مقاومت تنها با خون مجاهدان ممکن است و هیچکس نمیتواند آن را به زور تحمیل کند.»
وی افزود تلاش برای ایجاد شکاف میان ارتش و مقاومت بیثمر خواهد ماند، چرا که مردم لبنان حقیقت میدانهای جنگ ۲۰۰۶ را فراموش نکردهاند.
هشدارهای سیاسی و مردمی
حسن عزالدین، از اعضای فراکسیون وفاداری به مقاومت، در سخنانی کوبنده در جنوب لبنان گفت: «انگار دولت هیچ پروژهای جز خلع سلاح مقاومت ندارد! این سلاح، تهدید دشمن صهیونیست است، نه مردم لبنان. هر کس به این تصمیم اشتباه تن دهد باید مسؤولیت عواقب آن را بپذیرد.»
وی یادآور شد که سند وفاق ملی (توافق طایف) میان «خلع سلاح شبهنظامیان» و «سلاح مقاومت» تفاوت قائل شده است؛ چرا که مقاومت بخشی از امنیت ملی لبنان و سپر در برابر پروژه «اسرائیل بزرگ» محسوب میشود.
انفجارها و دخالتهای خارجی
همزمان با اوج گرفتن بحثهای داخلی، دو انفجار مهیب در بیروت و درگیریها در اردوگاه برجالبراجنه در ضاحیه جنوبی، بار دیگر نگاهها را متوجه نقش رژیم صهیونیستی کرد. تحلیلگران نظامی معتقدند اسرائیل میکوشد با این تحرکات، هم مسیر انتقال سلاح به لبنان را مسدود کند و هم توازن را در سوریه به نفع خود تغییر دهد.
پیروزی نسبی مقاومت در بعبدا
در نهایت، طرح ارتش لبنان تصویب شد اما بدون الزام به تحویل سلاح حزبالله. این طرح پنج مرحله دارد: استقرار گسترده ارتش در نقاط حساس، ایجاد ایستهای بازرسی، کنترل مرزهای لبنان و سوریه، جمعآوری سلاح از اردوگاههای فلسطینی و مشروط شدن همه این اقدامات به توقف تجاوزات اسرائیل. همین قید کلیدی، یعنی «مشروط بودن»، یک پیروزی سیاسی آشکار برای حزبالله محسوب میشود.
نبیه بری: بادهای سمی فروکش کرده است
نبیه بری، رئیس پارلمان لبنان و رهبر جنبش امل، در نخستین واکنش خود پس از جلسه گفت: «اوضاع مثبت است و بادهای سمی فروکش کردهاند.» این سخن نشان میدهد که دوگانه شیعی (امل و حزبالله) همچنان قدرت مدیریت فضای داخلی لبنان را دارند و میتوانند مانع از تحقق پروژههای سعودی آمریکایی شوند.
اجماع حداقلی برای جلوگیری از فتنه
منابع نزدیک به دولت گزارش دادهاند که بیانیه اخیر دولت لبنان شب قبل میان «جوزف عون» رئیسجمهور و «نبیه بری» هماهنگ و سپس با تأیید نواف سلام، نخستوزیر، منتشر شده است. این هماهنگی هرچند حداقلی، نشاندهنده عزم نهادهای کلیدی لبنان برای پیشگیری از یک بحران داخلی جدید است.
آمریکا و معادله دوگانه
در همین حال، جوزف عون، رئیسجمهور لبنان، در دیدار با دریاسالار «برد کوپر» فرمانده سنتکام آمریکا، بار دیگر تأکید کرد: «آمریکا باید اسرائیل را برای عقبنشینی از خاک لبنان تحت فشار قرار دهد تا ارتش بتواند استقرار کامل خود را در مرزها انجام دهد.»
عون همچنین از کمیته نظارت بر ترک مخاصمه خواست فعالتر شود و اجرای کامل قطعنامه ۱۷۰۱ تضمین گردد. این موضعگیری نشان میدهد که حتی عالیترین مقامات رسمی لبنان نیز میدانند که مشکل اصلی، نه سلاح مقاومت، بلکه اشغالگری اسرائیل است.
تناقض آشکار واشنگتن
هرچند فرمانده سنتکام از نقش ممتاز ارتش لبنان تمجید کرد و وعده ادامه کمکها داد، اما تنها چند ساعت بعد در تلآویو کنار رئیس ستاد ارتش اسرائیل نشست و بر «امنیت رژیم صهیونیستی» تأکید کرد. این تناقض آشکار، بار دیگر ثابت میکند که آمریکا هیچگاه نمیتواند میانجی بیطرف در پرونده لبنان باشد.
۴ دهه مقاومت| تاریخچه خلعناپذیر سلاح حزبالله
۱۹۸۶: توافق سه جانبه
تلاشها برای خلع سلاح حزبالله به ژانویه ۱۹۸۶ بازمیگردد، کمتر از یک سال پس از ظهور عمومی این جنبش. در جریان جنگ داخلی لبنان (۱۹۹۰-۱۹۷۵)، حزبالله نگران بود که هرگونه توافق صلح او را مجبور به تحویل سلاح کند و شیعیان را در موضع ضعف قرار دهد.
سوریه در این دوره نقش میانجی داشت. یکی از ابتکارات مهم، توافق سه جانبه ۲۸ دسامبر ۱۹۸۵ در دمشق بود که توسط نبیه بری (امّال)، ولید جنبلاط (درزی) و الیه حبیقه (مسیحیان) امضا شد. این توافق خواستار خلع سلاح همه جنبشها بود، اما حزبالله آن را رد کرد. سید حسن نصرالله، در آن زمان یکی از مقامات ارشد، گفت:
«به کسانی که فکر میکنند ما تسلیحات خود را تحویل خواهیم داد، میگویم که این کار را نخواهیم کرد.»
توافق سه جانبه کمتر از سه هفته بعد، در اثر شورش مسیحیان، عملاً شکست خورد.
۱۹۸۹: توافق طایف و امتیاز حزبالله
توافق طایف که پس از سه هفته مذاکره در عربستان به دست آمد، به جنگ داخلی پایان داد و نظام سیاسی لبنان را بازتعریف کرد. این توافق خلع سلاح همه سازمانهای مسلح را ظرف شش ماه مقرر کرده بود، اما حزبالله آن را رد کرد و برای حفظ فشار بر اسرائیل در جنوب لبنان، زرادخانه خود را حفظ کرد.
۲۰۰۸: ائتلاف ۱۴ مارس و بحران سلاح
پس از خروج ارتش سوریه در ۲۰۰۵، ائتلاف ۱۴ مارس با حمایت غرب و عربستان، کمپینی برای وادار کردن حزبالله به تحویل سلاح آغاز کرد. تنشها به اوج رسید، زمانی که دولت فواد سینیوره برای برچیدن شبکه مخابراتی نظامی حزبالله اقدام کرد.
حزبالله با کنترل غرب بیروت و مناطق کوه لبنان پاسخ داد. شهید نصرالله گفت: «ما دست هر کسی که به سلاح مقاومت دست درازی کند را قطع خواهیم کرد.» بحران دو هفته بعد با توافق دوحه پایان یافت که به حزبالله قدرت وتو در دولت اعطا کرد. از آن زمان تا امروز، هیچ کابینه لبنانی مشابه این اقدام را امتحان نکرده است.
۴۰ سال تجربه ثابت کرده است که سلاح حزبالله نه تنها ضامن امنیت ملی لبنان است، بلکه مانع از تحقق پروژههای اشغالگرانه اسرائیل و فشارهای خارجی میشود. هر تلاش برای خلع آن، به معنای تضعیف لبنان و باز کردن مسیر برای تجاوز دشمن است.
سلاح حزبالله، از توافق سه جانبه ۱۹۸۶ تا بحرانهای اخیر، نشان داده که فقط با مقاومت و ایستادگی مردم و مجاهدان، لبنان میتواند در برابر تهدیدات منطقهای و بینالمللی ایستادگی کند.
هیچ گروهی توان مقابله مستقیم با حزب الله را ندارد
مجتبی قنبر دوست در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار میکند: ساختار جمعیتی لبنان قابل توجه است. آمارهای مختلفی درباره ترکیب جمعیت این کشور ارائه میشود، اما برآورد واقعی نشان میدهد حدود ۴۰ درصد جمعیت لبنان را شیعیان تشکیل میدهند. برخی منابع این رقم را بین ۳۰ تا ۶۰ درصد ذکر میکنند، اما واقعیت به حدود ۴۰ درصد نزدیکتر است. همچنین حدود ۳۰ درصد جمعیت لبنان اهل سنت و ۳۰ درصد دیگر مسیحی هستند. در میان مسیحیان، ارتدوکسها، کاتولیکها و مارونیها حضور دارند که جمعیت مارونیها بیشتر است. بخش عمدهای از مارونیها، بهویژه جریان میشل عون و جبران باسیل، با مقاومت همراهی میکنند؛ هرچند جریان سمیر جعجع در مخالفت با مقاومت فعالیت دارد.
وی میافزاید: ساختار سیاسی لبنان پس از سرشماری سال ۱۹۲۲ و توافق ریاض شکل میگیرد؛ بهگونهای که ریاستجمهوری به مسیحیان مارونی، نخستوزیری به اهل سنت و ریاست مجلس به شیعیان واگذار میشود. معاونت پارلمان و برخی سمتها در ریاستجمهوری نیز به مسیحیان ارتدوکس تعلق میگیرد. بنابراین جریان قدرت در لبنان میان سه گروه اصلی، یعنی شیعیان، مسیحیان و اهل سنت، تقسیم میشود.
این کارشناس مسائل لبنان تصریح میکند: جریانهای سیاسی لبنان بارها میکوشند حزبالله را خلع سلاح کنند؛ مانند سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۱۵ که ماجرای ائتلافهای ۸ و ۱۴ مارس به وجود میآید. در ۸ مارس، مردم در بیروت و سایر شهرها به خیابان میآیند و در حمایت از مقاومت و مخالفت با خلع سلاح تظاهرات میکنند. شش روز بعد، مخالفان حزبالله تجمعی برگزار میکنند که به جریان ۱۴ مارس شهرت میگیرد. حاکمیت وقت لبنان با نگرانی از شکاف و دوقطبی شدن جامعه، سرانجام تصمیم میگیرد موضوع را مدیریت کند. امروز نیز تصمیمگیریها بر همان مبنا پیش میرود.
وی ادامه میدهد: برای جلوگیری قانونی از خلع سلاح حزبالله، ائتلافی میان جنبش امل، حزبالله و دیگر جریانهای مقاومت در پارلمان شکل میگیرد. جریان مقاومت اکنون ۵۷ کرسی از ۱۲۸ کرسی پارلمان را در اختیار دارد؛ یعنی چند کرسی کمتر از نصف بعلاوه یک. در هیأت وزیران نیز از ۳۰ وزیر، تنها ۵ وزیر به جریان مقاومت تعلق دارند و برای وتوی قانونی، همراهی تعداد بیشتری ضروری است.
قنبر دوست با اشاره به انتخابات پارلمانی بهار آینده در لبنان میگوید: تا آن زمان فرصت کافی وجود دارد و مدیریت اوضاع اهمیت فراوانی دارد. طرح خلع سلاح باید تا پایان سال میلادی تعیین تکلیف شود، اما از نظر حقوقی و سیاسی با موانع جدی روبهرو است. جریان مقاومت میتواند با استفاده از ۵۷ کرسی خود در پارلمان، این روند را مختل کند.
وی خاطرنشان میکند: حدود ۲۵ درصد ارتش لبنان شیعه هستند. همچنین در جریان سفر علی لاریجانی به لبنان روشن میشود که فرماندهان ارتش تمایلی به اجرای طرح خلع سلاح حزبالله ندارند، زیرا شرایط داخلی را بهخوبی درک میکنند. بنابراین حمایت ارتش از این طرح بسیار ضعیف است.
این کارشناس اضافه میکند: در صورت وقوع جنگ داخلی یا درگیریهای شهری، هیچ گروهی توان مقابله مستقیم با حزبالله را ندارد. با این حال، تحرکات مشکوک در لبنان رو به افزایش است و نیروهای خارجی حضور پررنگتری پیدا میکنند. برخی احزاب مخالف مقاومت حتی با ارسال پیام به جمهوری اسلامی ایران تأکید میکنند که دولت لبنان توان مدیریت اوضاع را ندارد و باید با عربستان، فرانسه و آمریکا برای خلع سلاح حزبالله مذاکره کند.
وی میافزاید: رژیم صهیونیستی نیز میکوشد از طریق تحریک گروههای جهادی، بهویژه تحریرالشام، شرایط را به سمت جنگ داخلی در لبنان بکشاند و همزمان با حملات هوایی، فشار وارد کند. این در حالی است که نظرسنجیها نشان میدهد حزبالله همچنان در میان شیعیان و بخش مهمی از مسیحیان و اهل سنت، پایگاه اجتماعی قدرتمندی دارد.
قنبر دوست تأکید میکند: توانمندیهای امنیتی و نظامی حزبالله در سطح بالایی قرار دارد و این گروه ساختار خود را منسجم نگه میدارد. با این وجود، شرایط کنونی لبنان بیش از هر زمان دیگر نیازمند رایزنیهای سیاسی است. فشار اصلی بر دولت از سوی افکار عمومی وارد میشود؛ مردمی که مقاومت را مطالبه میکنند. از همین رو، اگر پارلمان و جریانهای سیاسی با حزبالله همراه شوند، هیچ قدرتی نمیتواند خلع سلاح را تحمیل کند.
وی در پایان خاطرنشان میکند: دولت لبنان با پیشنهادهای مالی و سیاسی از سوی عربستان، فرانسه و آمریکا تحت فشار قرار میگیرد؛ عربستان وعده پرداخت بدهیهای دولت را میدهد، آمریکا پیشنهاد تجهیز ارتش را مطرح میکند و فرانسه امتیازات سیاسی وعده میدهد. با این حال، هیچیک از این امتیازها نمیتواند جایگزین حمایت گسترده مردم از مقاومت شود.
سلاح مقاومت، ضامن بقا لبنان
به گزارش ایمنا، آنچه در بعبدا گذشت، فراتر از یک جلسه کابینه بود. این رویارویی بار دیگر ثابت کرد که سلاح حزبالله نه تنها بخشی از معادله امنیت لبنان است، بلکه عامل اصلی بازدارندگی در برابر تجاوزات صهیونیستها محسوب میشود.
هر طرحی برای خلع سلاح مقاومت، عملاً چراغ سبز به اسرائیل برای اشغال دوباره لبنان خواهد بود، تجربه جنگ ۳۳ روزه نشان داد که اگر حزبالله نبود، تانکهای مرکاوا تا قلب بیروت پیش میآمدند، امروز نیز مردم لبنان میدانند که انحصار سلاح در دست دولت، در حالیکه دشمن هنوز سرزمینهای اشغالی را ترک نکرده و هر روز حریم لبنان را نقض میکند، چیزی جز یک توطئه خارجی نیست.
بنابراین، مقاومت باقی خواهد ماند زیرا سلاح مقاومت همان «شمشیر بیدار» است که نه در برابر دولت لبنان، بلکه تنها در برابر دشمن صهیونیست از نیام بیرون میآید.