سفر بر لبه ژئوپولتیک – ایمنا
به گزارش اطلاعات نیوز، مسعود پزشکیان، رئیسجمهور کشورمان، امروز راهی ایروان میشود؛ سفری که فراتر از یک دیدار دیپلماتیک معمول، در متن تحولات پرشتاب قفقاز جنوبی معنا مییابد. مهدی سنایی، مشاور سیاسی...
به گزارش اطلاعات نیوز، مسعود پزشکیان، رئیسجمهور کشورمان، امروز راهی ایروان میشود؛ سفری که فراتر از یک دیدار دیپلماتیک معمول، در متن تحولات پرشتاب قفقاز جنوبی معنا مییابد. مهدی سنایی، مشاور سیاسی رئیسجمهور، در یادداشتی بر اهمیت این سفر تأکید کرده و آن را زمینهای برای تعمیق مناسبات، بهویژه در عرصه اقتصادی و تجاری، و نیز بسترساز امضای اسناد همکاری جدید دانسته است.
سایه سنگین «مسیر ترامپ» بر قفقاز
آنچه به این سفر وزنی مضاعف میبخشد، همزمانی آن با توافق اخیر ایروان و باکو بر سر کریدوری موسوم به «مسیر ترامپ» است؛ توافقی که با میانجیگری مستقیم آمریکا شکل گرفته و نگرانیهای عمیقی در مرزهای شمالی ایران ایجاد کرده است. نگرانی از آنکه این مسیر، در عمل کارکردی مشابه «دالان زنگزور» پیدا کند و با تغییر ژئوپلیتیک منطقه، جایگاه ترانزیتی ایران را تضعیف کرده، پای بازیگران فرامنطقهای را به حساسترین مرزهای کشور بگشاید.
دیپلماسی همسایگی یکی از ارکان بنیادین سیاست خارجی دولت چهاردهم است و سفر رئیسجمهور به ارمنستان، از این منظر نیز معنادار است. روابط ایران و ارمنستان، ریشه در گذشتهای پر فراز و نشیب اما همواره دوستانه دارد؛ جمهوری اسلامی ایران تنها چند ماه پس از استقلال ارمنستان در ۱۹۹۱ میلادی، موجودیت این کشور را به رسمیت شناخت و از همان آغاز، با اتکا بر مرز مشترک و پیوندهای فرهنگی و تاریخی، مسیر همکاریهای سازنده را گشود.
ارمنستان در جستوجوی تکیهگاه پایدار
سایه مناقشه دیرینه قرهباغ میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان، و همچنین تنشهای تاریخی با ترکیه، همواره بر فضای سیاسی ایروان سنگینی کرده است. همین شرایط، ارمنستان را به سوی تحکیم روابط با ایران، بهمثابه قدرتی باثبات و تأثیرگذار در منطقه، سوق داده است. امروز نیز، در بزنگاه مذاکرات صلح قفقاز، نگاه ایروان بیش از هر زمان دیگری به سوی تهران دوخته شده است.
پیام پزشکیان به پاشینیان
پزشکیان در تماس تلفنی اخیر خود با نیکول پاشینیان، نخستوزیر ارمنستان، بر یک نکته بنیادین انگشت گذاشت: مسیر صلح باید حقیقتاً در خدمت صلح و توسعه باشد، نه ابزاری برای سلطهجویی بیگانگان. پاشینیان نیز کوشیده با دادن اطمینان به ایران، از پایبندی کشورش به منافع و حساسیتهای تهران سخن بگوید، اما بیتردید، اعلام مواضع صریح و قاطع از زبان عالیترین مقام سیاسی ایران در ایروان، اهمیت راهبردی خواهد داشت.
سید عباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان، نیز در گفتوگو با همتای ارمنی خود تصریح کرده است: هیچ مسیری نباید به تغییر ژئوپلیتیک منطقه، یا انسداد راههای ارتباطی ایران منجر شود. احترام به حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کشورها، اصلی است که در هر توافق و ترتیباتی باید رعایت گردد.
خطوط قرمز ایران در قفقاز
این مواضع، بازتاب همان حقیقتی است که بارها تکرار شده: ایران اجازه نخواهد داد مرزهایش میدان نفوذ نیروهای فرامنطقهای شود، و یا خطوط قرمزش در منطقه قفقاز، زیر هر نام و عنوانی نادیده گرفته شود. تاریخ نشان داده است که جمهوری اسلامی در مواجهه با چنین تهدیداتی اهل تعارف نیست و پاسخی روشن و قاطع خواهد داد.
بنابراین سفر امروز رئیسجمهور به ایروان، نهتنها گامی در جهت توسعه روابط تجاری و فرهنگی با همسایه شمالی است، بلکه حامل پیامی روشن نیز هست: ایران همواره دست دوستی را به سوی همسایگانش دراز میکند، اما هر تلاشی برای تغییر ژئوپلیتیک و حضور بیگانگان در منطقه، با واکنش سخت و بیامان تهران روبهرو خواهد شد. پزشکیان در ایروان، این پیام را بار دیگر یادآور خواهد شد که جمهوری اسلامی ایران، همچون گذشته، حافظ ثبات منطقه است، اما هرگز اجازه نخواهد داد این ثبات، قربانی بلندپروازیهای دیگران شود.
سفر امروز رئیسجمهور به ایروان را باید نه تنها در چارچوب دیپلماسی همسایگی، بلکه در متن یک معادله بزرگتر دید؛ معادلهای که یک سوی آن منافع راهبردی ایران در قفقاز است و سوی دیگرش تلاش قدرتهای فرامنطقهای برای تغییر موازنهها. همانگونه که فواد ایزدی، کارشناس مسائل بینالملل، در گفتوگو با خبرنگار ایمنا هشدار داده است، حضور آمریکاییها و صهیونیستها در نزدیکی مرزهای ایران موضوعی جدی و غیرقابل چشمپوشی است؛ هرچند برخی کوشیدهاند آن را بیاهمیت جلوه دهند.
ایزدی با یادآوری تجربه تاریخی دخالتهای ایالات متحده از دهه ۱۹۵۰ در آمریکای لاتین جایی که آمریکا به بهانه دفاع از منافع شرکتهای خود کودتا به راه میانداخت بر این واقعیت تأکید میکند که واشنگتن امروز نیز همان سیاست را دنبال میکند؛ تنها میدان بازی تغییر یافته است. از این منظر، «مسیر ترامپ» صرفاً یک کریدور ارتباطی نیست، بلکه میتواند پیشدرآمدی برای نفوذ و سلطهجویی در قلب قفقاز باشد
سفر در مرزهای ناپایدار
مهدی تبریزی، کارشناس مسائل قفقاز و روسیه، در گفتوگو با خبرنگار ایمنا درباره توافق اخیر بین ارمنستان و آذربایجان اظهار کرد: آنچه امضا شد، در آمریکا بهعنوان یک توافقنامه برای حرکت به سمت صلح تلقی شد، اما این توافق به هیچ وجه الزامآور نیست؛ نه از لحاظ حقوقی و نه سیاسی. در حال حاضر حتی برخی بندهای آن در حال نقض شدن است، بهویژه از سوی آذربایجان. برای مثال، یکی از بندهای توافقنامه، منع دخالت در امور کشور مقابل است، اما طی روزهای اخیر، آذربایجان درباره تغییر قانون اساسی اظهارات صریحی داشته که با این اصل همخوانی ندارد.
او افزود: مشخص است که در کوتاهمدت نمیتوان انتظار اجرایی شدن این توافق را داشت. همانطور که تجربههای گذشته نشان داده، توافقنامههای بین این دو کشور معمولاً به مرحله اجرا نمیرسند، زیرا اختلافات بنیادین و قدیمی بسیار عمیق است. یکی از این اختلافات بر سر نقشههای مرزی دوران شوروی است که هنوز مشخص نشده است به کدام سال استناد میشود. آذربایجان و ارمنستان به دو نقشه متفاوت استناد میکنند و این خود منبعی برای اختلافات است. به همین دلیل، آنچه اکنون در حال وقوع است، هیچ تضمینی برای برقراری صلح در آینده نزدیک ندارد و احتمالاً تیراندازیهای مرزی تکرار خواهد شد.
تبریزی درباره ماهیت توافقنامه توضیح داد: این یک تفاهمنامه برای نشان دادن حرکت به جلو است. پیش از امضای آن، خبرهایی شنیده شد که یک شرکت امنیت اقتصادی آمریکایی قرار است پروژههایی در منطقه انجام دهد؛ اما در نسخه نهایی توافق، این موضوع به فعالیتهای صرفاً اقتصادی و تجاری محدود شده است. این شرکت قرار است به مدت ۹۹ سال سرمایهگذاری کند، خطوط راهآهن بکشد، مسیرهای انتقال انرژی و فیبر نوری ایجاد کند و سایر پروژهها را اجرا کند.
او ادامه داد: مسئله اصلی، حفاظت و امنیت این سرمایهگذاری است. آذربایجان معتقد است که روند حفاظت باید در اختیار آنها باشد و هیچ نظارت ارمنیای نباید وجود داشته باشد. در حالی که ارمنستان تأکید میکند این توافق حاکمیت کشورش را رعایت میکند. این تضاد حل نشده است: آذریها حاکمیت ارمنیها را بر این مسیر نمیپذیرند و همین نقطه، مسئله کلیدی است.
تبریزی افزود: وقتی سرمایهگذاری شروع شود، خود به خود پای یک شرکت امنیتی آمریکایی به منطقه باز خواهد شد. ممکن است در ابتدا جنبه اقتصادی داشته باشد، اما پس از شکلگیری زیرساختها، بخش امنیتی و نظامی آن فعال خواهد شد و آذریها قبول نمیکنند که ارمنستان مسئولیت حفاظت را برعهده داشته باشد. بنابراین یا یک کشور ثالث منطقهای یا آمریکایی باید وارد شود.
او در پایان تصریح کرد: مشکل اصلی ایران با این کریدور این است که جمهوری اسلامی نه موضع سلبی داشته و نه موضع ایجابی صرف. ما از فعال شدن این مسیرها حمایت میکنیم، اما به شرط رعایت کامل حاکمیت تمام کشورها. نکته نگرانکننده این است که توافق اکنون اقتصادی است، اما در ادامه، بعد نظامی و امنیتی آن نیز وارد خواهد شد و این همان چالشی است که باید به دقت مورد توجه قرار گیرد.
تبریزی در پایان تصریح کرد که سفر رئیسجمهور به ایروان باید با نگاه راهبردی و دقت کامل انجام شود، بهگونهای که حاکمیت کشورها در تمامی توافقها و مسیرهای ارتباطی رعایت شود و نقش بازیگران خارجی، از جمله شرکتهای سرمایهگذاری و امنیتی، کاملاً شفاف باشد. همچنین ضروری است که پروژههای اقتصادی، به ویژه مسیرهای ترانزیتی و خطوط انرژی، به ابزار نفوذ یا سلطه خارجی تبدیل نشوند و تصمیمات اتخاذشده جایگاه راهبردی ایران را تقویت کرده و ثبات منطقه قفقاز را حفظ کند. با رعایت این اصول، سفر پزشکیان میتواند علاوه بر تعمیق همکاریهای اقتصادی و تجاری، پیامی روشن درباره احترام به حاکمیت و ملاحظات امنیتی ایران به همسایگان شمالی ارسال کند.
مهدی خورسند، کارشناس مسائل اوراسیا، در گفتوگو با ایمنا بر نقش حیاتی وزارت امور خارجه در شرایط کنونی تأکید کرد. به گفته او، ایران امروز نمیتواند به اقدامات نظامی متوسل شود، مناسبات اقتصادی را قطع کند یا مرزها را ببندد. در چنین وضعیتی، بهترین و سریعترین اقدام، سفر فوری وزیر امور خارجه به پایتختهای آذربایجان و ارمنستان و درخواست شفافیت در خصوص جزئیات تفاهمهای منطقهای است.
خورسند خاطرنشان کرد که جمهوری اسلامی ایران، به دلیل منافع ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیکی خود، هرگز اجازه حضور دشمنانی مانند آمریکا را که دشمنی ماهوی و مستمر با ایران دارند، نخواهد داد. او افزود: «همزمان با این محدودیتها، باید پیام اقتدار صادر شود؛ حضور آمریکا هیچگاه امنیتآفرین نیست و حتی میتواند زمینه تهدید منطقهای باشد.»
کارشناس اوراسیا با اشاره به اهمیت دیپلماسی فعال، پیشنهاد کرد وزیر امور خارجه ایران، در ادامه سفرها، دیداری از مسکو داشته باشد؛ همانطور که شهید سردار سلیمانی زمینه همکاری روسیه در مبارزه با داعش را فراهم کرد، این بار نیز باید خطرات امنیتی ناشی از حضور آمریکا در قفقاز جنوبی به روسیه گوشزد شود. خورسند با تأکید بر هوشیاری روسیه افزود: «توافقات پشت پرده آمریکا و روسیه، احتمالاً در پی تقویت حضور غرب در قفقاز شکل گرفته است؛ توافقاتی که ممکن است ارتباطی با پرونده اوکراین داشته باشد.»
او حضور آمریکا و ناتو در منطقه را بخشی از «تئوری مار پیتون» توصیف کرد؛ استراتژیای که به دور کشورهای مستقل و منتقد غرب میپیچد و آنها را تحت فشار قرار میدهد. به گفته خورسند، اگر این بار هوشیاری لازم از سوی روسیه و چین شکل نگیرد، منافع هر دو کشور در قفقاز و حتی ایران دچار آسیب خواهد شد.
خورسند همچنین تأکید کرد که سفر وزیر امور خارجه به چین نیز ضروری است، زیرا حضور آمریکا در کریدور میانی BRI میتواند تهدیدی برای منافع اقتصادی و استراتژیک پکن باشد. به گفته او، دیپلماسی هوشمندانه ایران میتواند خطرات احتمالی را به چین منتقل و همکاری منطقهای را تقویت کند.
وی درباره جمهوری آذربایجان گفت: این کشور به تنهایی توان ایجاد تهدید جدی برای امنیت ایران را ندارد، اما اگر سرزمین خود را محل جولان آمریکا و اسرائیل یا انبار تسلیحات آنها قرار دهد، خطرناک خواهد شد.» خورسند یادآور شد که نمونهای از چنین تهدیدی در جریان ترورها و جنگ ۱۲ روزه دیده شده است؛ از آسمان جمهوری آذربایجان، اقداماتی علیه ایران صورت گرفت که میتواند هشدار مهمی برای آینده باشد.
ایروان؛ سفر در سایه اختلاف
به گزارش ایمنا، در نهایت، سفر امروز رئیسجمهور به ایروان را باید نه تنها در چارچوب دیپلماسی همسایگی، بلکه در متن یک معادله بزرگتر دید؛ معادلهای که یک سوی آن منافع راهبردی ایران در قفقاز است و سوی دیگرش تلاش قدرتهای فرامنطقهای برای تغییر موازنهها. حضور آمریکاییها و صهیونیستها در نزدیکی مرزهای ایران موضوعی جدی و غیرقابل چشمپوشی است؛ واقعیتی که هرگز نباید با سادهانگاری از کنار آن گذشت.
تجربه تاریخ نشان میدهد که قدرتهای سلطهجو همواره با پوشش شعارهای توسعه و صلح، مسیر نفوذ خود را هموار کردهاند و آنچه در ظاهر کریدور ترانزیتی یا توافق سیاسی خوانده میشود، در باطن میتواند بستری برای سلطه و تغییر ژئوپلیتیک باشد. «مسیر ترامپ» نیز از همین سنخ است؛ مسیری که اگر هوشیاری و ایستادگی ایران نباشد، میتواند به ابزار نفوذ بیگانگان بدل شود.
از همین روست که سفر پزشکیان به ارمنستان، سفری صرفاً سیاسی یا اقتصادی نیست؛ بلکه پیامی روشن دارد: جمهوری اسلامی ایران حافظ ثبات و توسعه در منطقه است، اما هر تلاشی برای نادیده گرفتن خطوط قرمزش با پاسخی قاطع، بیپرده و بیامان مواجه خواهد شد. قفقاز خانه ایران است، و ایران اجازه نخواهد داد سرنوشت این خانه به دست بیگانگان رقم بخورد.