روایت تلخ یک جنگلبان؛ میراث ۴۰میلیونساله ایران در جنگلهای هیرکانی به تاراج میرود
اطلاعات نوشت: در جنگلهای هیرکانی به عنوان میراث ۴۰میلیونساله ایران، روزانه نبردی نابرابر جریان دارد؛ جنگلبانانی که با تجهیزات اندک و جانِ در معرض خطر، مقابل قاچاقچیان مسلح و سوداگران طبیعت...
اطلاعات نوشت: در جنگلهای هیرکانی به عنوان میراث ۴۰میلیونساله ایران، روزانه نبردی نابرابر جریان دارد؛ جنگلبانانی که با تجهیزات اندک و جانِ در معرض خطر، مقابل قاچاقچیان مسلح و سوداگران طبیعت ایستادهاند و متجاوزانی که حاضرند برای منافع مالی،دست به هر کار بزنند؛حتی قتل محافظان محیط زیست !
سالهاست حیات جنگلهای هیرکانی، روزها با نغمه پرندگان آغاز نمیشود؛ بلکه هر صبح صدای خشخش شاخههای درختان ، یادآور نبردی است که متجاوزان و حافظان طبیعت طرفین آن هستند. جنگلهای هیرکانی، با قدمتی بیش از ۴۰ میلیون سال و میراثی جهانی ثبتشده در یونسکو، امروز نه فقط در برابر تغییرات اقلیمی و بحرانهای زیستمحیطی آسیبپذیرند، بلکه زیر سایه تهدیدهای انسانی هم قرار گرفته اند؛ تهدیدهایی که با ارادهای آگاهانه و سوداگرانه، جان این میراث بیبدیل را تهدید میکند.
ماموران یگان حفاظت منابع طبیعی مازندران هر روز در قلب این جنگلها با قاچاقچیان چوب و متجاوزان به اراضی ملی مواجه میشوند. این نبردی نابرابر است؛ نبردی که در آن جنگلبانان با تعداد محدود و امکانات اندک، در برابر انسانهایی قرار دارند که با خودروهای سنگین، ابزارهای پیشرفته و انگیزه مالی، بیرحمانه به جان درختان افتادهاند. درختان تنومند و باستانی هیرکانی که قرنها برای رشدشان زمان صرف شده، طی چند دقیقه و با تبر و ارههای موتوری به کُندههایی قابل حمل تبدیل میشوند و با اتقال هر کنده، بخشی از تاریخ، طبیعت و هویت مازندران از میان می رود.
حافظان منابع طبیعی در شرایط سخت جغرافیایی، بدون تجهیزات کافی، با خطرات جانی مواجهند و با کمترین پشتوانه قانونی و مالی، وظیفه حفاظت از میراث طبیعی را بر دوش دارند. جنگلبانان، هر روز صبح پیش از آن که خورشید نور خود را بر شاخسارهای انبوه بتاباند، گام در مسیری میگذارند که بیش از هر چیز شبیه یک میدان نبرد است؛ نبردی که در آن مرز میان انسان و طبیعت، میان قانون و سودجویی، به سختی مشخص میشود.
قصه مظلومیت جنگلبانان به همین جا ختم نمی شود ؛ این داستان، داستان جنگلهای هیرکانی است که تحت تاثیر سوءمدیریت، کمتوجهی و نبود حمایتهای کافی، هر روز زخمیتر میشوند. اگرچه نیروهای حفاظتی با شجاعت در خط مقدم ایستادهاند، اما حفاظت از این میراث کهن نیازمند ارادهای ملی است؛ ارادهای که شامل سرمایهگذاری در تجهیزات، آموزش و توانمندسازی نیروها، حمایت قانونی و بازنگری در سیاستهای مقابله با قاچاق و تجاوز به اراضی ملی است. بدون این پشتوانه، هر روز میراث طبیعی، اکوسیستمها و تاریخ طبیعی این جنگلها با سرعتی خطرناک در معرض نابودی قرار میگیرد و نسلهای آینده، فقط قصه شکوه گذشته را خواهند شنید.
قاچاقچیان چوب و متجاوزان به اراضی ملی، تنها چهرههای آشکار این بحران هستند؛ ریشه اصلی اما در ناکارآمدی سیستمهای حمایتی و بیتوجهی به منابع طبیعی نهفته است. جنگلهای هیرکانی در تقاطع میان ایستادگی قهرمانانه جنگلبانان و بیتدبیری انسانی نفس میکشند و فریاد میزنند که اگر امروز اقدام عاجل و ملی برای نجاتشان انجام نشود، فردا دیگر برای گریستن دیر خواهد بود.
حفظ این میراث جهانی نیازمند بسیج ملی، توجه مسئولان و همکاری مردم است و هر گونه کوتاهی، نه فقط به نابودی طبیعت منجر میشود، بلکه هویتی تاریخی و فرهنگی را که نسلها برای حفاظت آن تلاش کردهاند، به خطر میاندازد.
روایت تلخ یک جنگلبان از تهدید قاچاقچیان
در عمق سبز و گسترده جنگلهای هیرکانی، جایی که قدمت درختان به بیش از ۴۰ میلیون سال میرسد و هر شاخه و برگش تاریخ طبیعی ایران را روایت میکند، جانهای بیشماری روزانه در معرض تهدید قرار دارند؛ جانهایی که فقط به خاطر ایستادگی در برابر طمع انسانهای سودجو، به خط مقدم دفاع از طبیعت تبدیل شدهاند. یکی از جنگلبانان، با صدایی آمیخته با نگرانی و خشم، در گفتگو با تسنیم میگوید: ما هر بار که وارد جنگل میشویم، نمیدانیم آیا سالم برمیگردیم یا خیر ؟ قاچاقچیان نه فقط سلاح سرد، که گاهی حتی سلاح گرم هم دارند. اما ما فقط با یک بیسیم و گاهی یک خودرو فرسوده، وظیفه پاسداری از جنگل را بر دوش میکشیم.
وی تاکید میکند: هر روز جنگلبانان در میدان واقعی نبرد با قاچاقچیان چوب، متجاوزان به اراضی ملی و سوداگران طبیعت قرار دارند؛ نیروهایی که با کمترین تجهیزات و امکانات، در مقابل افرادی مسلح و آماده برای قطع درختان و نابودی میراث طبیعی کشور ایستادهاند. این نبرد، نه فقط با ابزار و تجهیزات محدود، بلکه با بیتوجهی سیستم اداری و فقدان حمایتهای قانونی و امنیتی همراه است؛ جایی که جان انسان، امنیت جنگل و آینده طبیعت هر روز در خطر است و کسی هم پاسخگو نیست.
حفظ منابع طبیعی به قیمت جان
علی باقری مدیرکل منابع طبیعی مازندران منطقه ساری می گوید: امسال حدود ۴۹۹ دستگاه خودرو حامل چوب قاچاق توقیف شد که شامل کامیونها و خودروهای سواری بود. برای نخستین بار این خودروها با نصب بنرهای هشداردهنده در مکانهای عمومی به نمایش گذاشته شدند تا جنبه پیشگیرانه داشته باشد. همچنین ۵۹۵ نفر در این باره دستگیر شدند.
وی شرایط یگان حفاظت را از نظر نیروی انسانی و تجهیزات مطلوب ندانست و گفت: متأسفانه حفظ منابع طبیعی امروز به قیمت جان همکاران ما تمام میشود. در شهریورماه، ۲ نفر از همکاران ما دچار آسیب جدی شدند؛ یک نفر قطع عضو و دیگری برای ادامه درمان به تهران اعزام شد. نیروهای ما با کمترین دریافتی در میان دستگاههای اجرایی استان، در سختترین شرایط فعالیت میکنند و حتی بعد از ساعت ۲ بعدازظهر که بسیاری از دستگاهها تعطیل هستند، همچنان در دل جنگلها حضور دارند. کمبود تجهیزات، خودرو و نیروی انسانی همچنان پابرجاست.
مدیرکل منابع طبیعی مازندران منطقه ساری درباره اقدامات انجامشده برای بهبود شرایط می افزاید: خوشبختانه چند دستگاه خودرو جدید از سازمان دریافت شد و تجهیزات انفرادی مانند شوکر برای دفاع شخصی در اختیار نیروها قرار گرفت. همچنین پایش نیروهای مجری طرح انجام و برخی از نیروهای طرح تنفس جنگل به یگان حفاظت تزریق شدند، هرچند این تزریق کامل نبود. سرانه دریافتی نیروها با پیگیری استاندار و مدیر برنامهریزی استان اندکی افزایش یافته است، اما هنوز در شأن آنان نیست.