راهکار احیای زایندهرود چیست؟ – ایمنا
به گزارش اطلاعات نیوز، اصفهان، بهعنوان یکی از مراکز تاریخی، فرهنگی و صنعتی ایران، امروزه با یکی از جدیترین چالشهای زیستمحیطی کشور مواجه است، خشک شدن رودخانه زایندهرود، تخریب تالاب گاوخونی و...
به گزارش اطلاعات نیوز، اصفهان، بهعنوان یکی از مراکز تاریخی، فرهنگی و صنعتی ایران، امروزه با یکی از جدیترین چالشهای زیستمحیطی کشور مواجه است، خشک شدن رودخانه زایندهرود، تخریب تالاب گاوخونی و تهدید منابع آبی زیرزمینی، نشاندهنده گسست عمیق بین توسعه صنعتی و تعادل اکولوژیک است. این چالش تنها محدود به کمآبی نیست، بلکه ریشه در مدیریت ناکارآمد منابع، سیاستهای توسعه نامتعادل و تمرکز بیرویه صنایع پرمصرف در مناطقی با منابع آبی محدود دارد. روند فزاینده برداشت از سفرههای زیرزمینی، همراه با انتقال آب از سایر مناطق فشار بر بستر طبیعی را دوچندان کرده است.
این وضعیت، فراتر از یک چالش محلی است و نمادی از تعارض بنیادین بین سیاست خودکفایی مطلق و اصول مزیت رقابتی در تجارت و تولید جهانی است. توسعه صنایع سنگین مانند فولاد و ذوب آهن در مناطق خشک و کمآب، تصمیمات سیاسی بوده که هزینه آن بر دوش طبیعت و جامعه محلی گذاشته شده است. اکنون، احیای زایندهرود و تالاب گاوخونی، مدیریت جامع حوضه آبریز و اصلاح الگوی مصرف آب در بخشهای کشاورزی، صنعت و شهری، به عنوان راهکارهای کلیدی مطرح شدهاند؛ اما اجرای مؤثر این برنامهها مستلزم تغییر بنیادین در گفتمان توسعه، شفافیت در مصرف صنایع و تعامل یکپارچه بینبخشی است.
میزگرد «سرنوشت طرحهای انتقال آب به اصفهان» با حضور حسین مختاری، کارشناس هیدروپولتیک و عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان، منصور شیشه فروش؛ مدیرکل مدیریت بحران استانداری در دفتر خبرگزاری ایمنا برگزار شد. متن کامل گفتوگو با این کارشناسان را در ادامه میخوانید:
ایمنا: آیا میتوان با توجه به پروژههای انتقال آب، راهحلهایی برای رفع فرونشست پیدا کرد؟
مختاری: توسعه، به معنای واقعی کلمه، آسمانی آبی و رودخانههایی جاری را تداعی میکند، اما آنچه امروز در دشتهای حاصلخیز کشورمان، از جمله ده دشت اصفهان که روزگاری مهد تمدن بودند، شاهد آن هستیم، نتیجه بارگذاری بیرویه صنایع بزرگ است. سرزمینی که با آبهای زلال و طبیعی خود، تمدنهای کهن را شکل داده بود، اکنون در تب صنعتی شدن و توسعه نامتوازن میسوزد. در نقشه سال ۱۳۴۵ اصفهان سراسر باغ و بوستان بود و تنها لکههای کوچکی از صنعت به چشم میخورد، اما امروز دشت وسیع اصفهان به دلیل تمرکز بیرویه صنایع آجر، سنگ و پوشاک و دشتهای وسیع خراسان که میتوانستند برای تأمین محصولات کشاورزی کفایت کنند، به نابودی کشیده شدهاند.
به دلیل آلودگی هوا بیماریهای عجیب و غریب شیوع پیدا کرده است، برخی صنایع باعث بروز این آلودگیها هستند، ذرات معلق، گوگرد و هزاران آلاینده دیگر که از دودکشها متصاعد میشود، نه تنها گرد و خاک نیستند، بلکه عوامل اصلی بیماریهای تنفسی و سایر عوارض جسمی هستند. اگر هوا، آب و زمین از بین بروند، چه چیزی برای ما باقی میماند؟ این به معنای نفی توسعه نیست، بلکه نیاز به تغییر گفتمان توسعه داریم و بدون تغییر در الگوهای مصرف، راه به جایی نخواهد برد. مگر در ۴۰ یا ۶۰ سال گذشته با افزایش تأمین آب، مشکلات حل شده است؟ مجموع مصرف آب انسانها و صنایع در اصفهان از ۱.۵ میلیارد متر مکعب در سال ۱۳۴۵ به ۱۵ میلیارد متر مکعب در حال حاضر افزایش یافته است. اگر این روند ادامه پیدا کند در پنج یا ۱۰ سال آینده این میزان به ۲۰ میلیارد متر مکعب خواهد رسید.
درباره هورالعظیم نیز وضعیت مشابهی وجود دارد. این تالاب به دلیل وجود منابع نفتی، مورد توجه شرکتهای نفتی خارجی قرار گرفته است، واقعیت این است که هر چقدر هم آب به این مناطق وارد شود، به دلیل مصرف بیرویه و سوءمدیریت، تمام تلاشها بیاثر میماند.
پدیده فرونشست زمین نیز جدا از این مسائل نیست. نبود تغذیه صحیح سفرههای آب زیرزمینی، منجر به بهم متصل شدن حفرههای خاک فرونشست دائمی میشود که هرگز قابل جبران نخواهد بود. این نوع توسعه، کل تمدن مرکز ایران را نابود خواهد کرد؛ فرونشست همچنین به دلیل استفاده بیرویه از سموم کشاورزی ایجاد میشود، سمومی که شاید ۶۰ تا ۷۰ سال یا حداکثر ۱۰۰ سال است که در کشور استفاده میشوند، اما تأثیرات مخرب آنها تا ۴۰۰ سال باقی میماند. هر سمی که در حوضه زایندهرود مصرف شده، در نهایت با تأخیر وارد گاوخونی میشود و اگر گاوخونی خشک شود و طوفانهای گرد و غبار از آنجا برمیخیزند، این گرد و غبار حاوی سموم است.
سرمایه طبیعی ما منقرض شده است؛ حیوانات از آن میترسند و DNA آنها تغییر میکند، بنابراین اگر گرد و غبار از مناطق خشک و سمآلود برمیخیزد، دیگر خاک نیست. امروز نیز در اصفهان شاهد شیوع بیماریهای عجیب و غریب هستیم. در بعضی مناطق نیز باغداری و کشاورزی گسترش پیدا کرده است و این فعالیتها نیز نیازمند استفاده از سموم هستند که در نهایت از طریق آب وارد سدها میشوند. آبی که مینوشیم، اگرچه تصفیه میشود، اما فقط موارد بیولوژیک از بین میروند و سموم شیمیایی همچنان باقی میمانند. آماری که سازمان ملل ارائه داده، نشان میدهد که ۹۹ درصد سموم وارد طبیعت میشوند و تنها یک درصد به مصرف گیاه میرسند. اگر سالانه ۱۰۰ تن سم در حوضه زایندهرود و مناطق مرتبط با آن مصرف شود، ۹۹ تن آن پشت سدها انباشته میشود.
اینها توسعه نیستند؛ بلکه منجر به نابودی جمعیت و طبیعت میشود و طبیعت کار خود را خواهد کرد. فرونشست، زبان طبیعت است؛ زبان آلودگی، زبان تخریب طبیعت.
ایمنا: در شرایطی که فرونشست زمین به معضلی جدی تبدیل شده و جریانات دائمی زایندهرود امکانپذیر نیست، راهکار رفع چالش چیست؟
مختاری: راهکار اساسی، خصوصیسازی صنایعی است که مصرف آب بالایی دارند، نباید برای تأمین نیازهای این صنایع انسان و طبیعت تحت الشعاع قرار گیرد، صنایع دفاعی و سایر صنایع بزرگ باید یک بار برای همیشه خصوصی شوند. راهحل این است که صنایع، تا حد امکان، در مناطقی که منابع آب فراوان دارند، سرمایهگذاری کنند.
علاوه بر صنایع، خود جمعیت انسانی نیز در این مصرف بیرویه نقش دارد، اکنون مصرف آب به شدت افزایش یافته است. هرچه شهرها بزرگتر میشوند، مصرف آب نیز افزایش مییابد. مسئلهای که اکنون برای اصفهان مطرح است، تأمین ۴۰۰ میلیون متر مکعب آب شرب است، همچنین اگر صنایع گسترش نمییافتند، شاید وضعیت به اینجا نمیرسید.
حفر چاههای عمیق در اطراف اصفهان، که کویری شور است، منجر به ورود آبهای شور به چاهها میشود. این چرخه مخرب، هر چه بیشتر ادامه یابد، به نابودی بیشتر منجر خواهد شد و باید از ادامه این روند پیشگیری شود.
ایمنا: با توجه به شرایط کنونی، آیا کشورهایی با اقلیم مشابه ما اقداماتی در زمینه بازیافت آب و مدیریت بهینه منابع آبی انجام دادهاند؟ آیا نمونههای موفقی وجود دارد که بتوانیم از آنها الگوبرداری کنیم؟
مختاری: مشکل کلان ما در حوضه آب و اقلیم، ریشه در کمبود منابع طبیعی یا تغییرات اقلیمی ندارد، بلکه در تار و پود مدیریت تنیده شده است. خودکفایی، با اصل بنیادین مزیت رقابتی در تعارض است و مزیت رقابتی به معنای آن است که هر کشوری بر تولید و عرضه محصولاتی تمرکز کند که در آن دارای تخصص و توانمندی بیشتری است، برای نمونه کشوری که در تولید نفت و گاز سرآمد است، به جای تلاش برای خودکفایی در تولید گندم، باید بر صادرات نفت و گاز متمرکز شود و گندم مورد نیاز خود را از کشوری که در این زمینه مزیت رقابتی دارد، وارد کند و این رویکرد، اساس تجارت جهانی و همکاریهای بینالمللی است، بنابراین نباید فشار بیاندازهای بر طبیعت وارد شود؛ خشک شدن دریاچه ارومیه و تالابها، نمونههای بارز این فشار هستند.
ایمنا: با توجه به چالشهای جدی ناشی از فرونشست زمین و کمآبی در استان اصفهان، چه اقداماتی باید در راستای مدیریت جامع آب، احیای زایندهرود و بهینهسازی مصرف آب در بخشهای مختلف، به ویژه کشاورزی، انجام شود تا بتوان به بهبود وضعیت منابع آبی و زیستمحیطی دست پیدا خواهد کرد؟
شیشهفروش: در بحث مدیریت بحران آب، وظایف هر دستگاه اجرایی به روشنی در چارچوب کارگروههای سازگاری با کمآبی تعریف شده است. این کارگروهها، که با محوریت شرکتهای آب منطقهای در سطح استانها شکل گرفتهاند و دبیرخانه آنها نیز در شرکتهای آب منطقهای مستقر است، نقش محوری در برنامهریزی و هماهنگی برای مقابله با چالشهای آبی ایفا میکنند.
در این کارگروهها، برنامهریزی دقیق برای مصارف آب و اقدامات متناسب با شرایط موجود جهت تأمین و توزیع آب صورت میگیرد. شرکتهای منابع مصرف آب و وزارت نیرو در هر منطقه، مسئولیت اجرای این برنامهها را بر عهده دارند. اعضای این کارگروهها از نمایندگان ادارات مختلف نظیر جهاد کشاورزی، شهرداری، آب و فاضلاب و سازمان برنامه و بودجه تشکیل شدهاند که همگی در تصمیمسازی و اجرای طرحها مشارکت دارند.
یکی از دستاوردهای مهم این کارگروه در استان اصفهان، تصویب سند احیای زایندهرود و تالاب گاوخونی است که به وزارت نیرو نیز ابلاغ شده است. مطالبه جدی استان اصفهان، اجرای دقیق این سند و عملیاتی کردن مؤلفههای آن برای احیای این شریان حیاتی است. این سند شامل طرحهای مختلف مصرف بهینه آب در بخشهای شرب، کشاورزی و صنعت میشود.
در این راستا، جهاد کشاورزی موظف به پیادهسازی طرحهایی است که نمونه آن در اصفهان و ارومیه تهیه شده و نتایج مثبتی در کاهش مصرف آب داشته است، به دلیل کمآبی، بسیاری از اراضی کشاورزی از گردونه تولید خارج شدهاند، با این حال در بخش مصرف بهینه کشاورزی، بیش از ۱۳۰ هکتار از اراضی به سیستمهای آبیاری نوین مجهز شده و بیش از ۳۰ هکتار نیز به کشتهای گلخانهای اختصاص یافته است.
ایمنا: وظایف بخش کشاورزی در کارگروه سازگاری با کمآبی شامل چه مباحثی است؟
شیشهفروش: وظایف بخش کشاورزی در این کارگروه شامل سیاستگذاری منابع، برنامهریزی برای طرحهای نمونه آبی و یکپارچهسازی اراضی و اجرای طرحهای توسعه گلخانههای بزرگ است، همچنین معرفی گونههای کمآببر با همکاری کشاورزان و اطلاعرسانی از طریق شبکه برکت مردم، از دیگر اقدامات مهم این بخش است. در نهایت، ایجاد صنوف کشاورزی و استفاده از ظرفیت این صنوف در تصمیمسازی کشاورزی و زمان توزیع آب، از جمله اولویتها محسوب میشود.
همان طور که وزیر کشاورزی اشاره کردند، کاهش بارشها و تغییرات اقلیمی، از جمله افزایش گرمایش زمین و تغییر زمان بارشها، تأثیر چشمگیری بر منابع آبی داشته است. بخشی از مشکلات نیز به مدیریت نامناسب بازمیگردد. در همین راستا، وزیر نیرو سال گذشته در اصفهان وعده استقرار مدیریت جامع حوضه آبریز را دادند تا دغدغههای کشاورزان و کمآبی از نزدیک مورد بررسی قرار گیرد. این مدیریت یکپارچه حوضه آبریز در استان، وظیفه جلوگیری از طرحهای توسعهای نامتناسب، نظیر کشتهای درختی پرمصرف در بالادست، را بر عهده دارد که بخش قابل توجهی از آب را مصرف میکنند و مانع از تحقق اهداف احیای زایندهرود میشوند.
احیای زایندهرود نیازمند هماندیشی و هماهنگی تمام بخشها، از جمله سازمان محیط زیست و وزارت نیرو، است. مدیریت کنونی، به دلیل جریان نداشتن آب در رودخانه، پیامدهای زیستمحیطی شدیدی داشته که از وضعیت قرمز نیز فراتر رفته است. شرایط مشابهی در استانهای تهران، قم، سمنان و مرکزی نیز وجود دارد.
راه نجات، احیای رودخانه و تغذیه سفرههای زیرزمینی است. طرحهای تغذیه سفرههای زیرزمینی در مناطق خشک و بیابانی مانند اردستان و دیگر مناطق مستعد، باید اجرا شوند. متأسفانه، با چند بارندگی محدود، آب از دسترس خارج میشود و جمعآوری آن با تأخیر همراه است.
جریان نداشتن آب در رودخانه طی سالیان متمادی، منجر به فرونشست زمین تا یک متر در سال در برخی دشتها شده است. از ۳۵ دشت استان اصفهان، ۲۹ دشت، از جمله دشتهای دامنه و داران، تحت تأثیر فرونشست ناشی از برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی قرار گرفتهاند. این پدیده، زیرساختهایی نظیر جادهها و مناطق مسکونی را نیز تحت تأثیر قرار داده است. با وجود این، سهم کشاورزی از منابع آبی بسیار محدود شده است. اجرای طرحهایی برای بازگرداندن حجم قابل توجهی از آب به استان، ضروری است. بسیاری از درختان نیز در اثر کمآبی دچار آسیب شدهاند، بنابراین، تمرکز بر مدیریت جامع آب، خاک و انرژی، میتواند راهگشا باشد. طرحهایی نظیر برداشت هوشمند و کنترل مصرف آب و شناسایی برداشتهای غیرمجاز، به شدت پیگیری میشوند. همچنین، برنامههای کنترلی برای اطلاعرسانی به مشترکان در خصوص مصرفشان، در حال اجراست و در خصوص پروژههای انتقال آب، استان اصفهان به موازات این طرحها، سیاستهای مکملی نظیر اصلاح الگوی مصرف، افزایش بهرهوری آب و بازچرخانی آب را نیز دنبال میکند. تمام ادارات و بخشها در استان اصفهان، آمادگی خود را برای همکاری در این زمینهها اعلام کردهاند.