حقوق بشر به وقت انفعال
به گزارش اطلاعات نیوز، در روزهایی که آسمان تهران زخمی بود و صدای انفجار، خطوط قرمز را درنوردیده بود، زندان اوین هم هدف قرار گرفت؛ جایی که اگرچه سیمان و قفل دارد، اما نامش از جنس خشم تبلیغاتی غرب است،...
به گزارش اطلاعات نیوز، در روزهایی که آسمان تهران زخمی بود و صدای انفجار، خطوط قرمز را درنوردیده بود، زندان اوین هم هدف قرار گرفت؛ جایی که اگرچه سیمان و قفل دارد، اما نامش از جنس خشم تبلیغاتی غرب است، حمله به اوین نه یک خطای نظامی، بلکه پیامی بود که در آن، حقوق بشر قربانی رمز عبور صهیونیستها شد.
هدفگیری یک مرکز غیرنظامی که در آن، نه پادگان که پدرانی در حال ملاقات با فرزندانشان بودند، نه سامانه پدافندی بلکه بهداری و بخش مراجعات عمومی، تنها از رژیمی برمیآید که در نقشهاش، تمایزی میان بیمارستان و انبار مهمات نمیبیند. البته چه جای تعجب؟ مگر همانکه در غزه کودک میکشد، از تهران دست میکشد؟
۷۱ شهید در تعرض به زندان اوین
سخنگوی قوه قضائیه در روایت ابعاد فاجعه اعلام کرد :۷۱ نفر در حمله باند تبهکار صهیونی به زندان اوین شهید شدهاند؛ از کارمندان اداری و سربازان وظیفه گرفته تا زندانیان و خانوادههایی که برای ملاقات آمده بودند. حتی همسایگان بیگناه زندان نیز، در این تجاوز بیسابقه، قربانی شدند.
اما شاید آنچه از انفجار مهمتر بود، سکوتی بود که بعدش آمد. سکوتی از جنس موافقت؛ از سوی کسانی که سالهاست با تابلوی دروغین «حقوق بشر» در رسانههای دشمن جا خوش کردهاند. نرگس محمدی و امثال او که روزی برای یک انتقال بند، صدای جامعه جهانی را در میآوردند، حالا مقابل حمله به همان زندان، تنها با سکوتی حسابشده پاسخ دادند.
این سکوت تصادفی نیست، این همصدایی خاموش با آژیرهای دشمن است. آنها که در قاب شبکههای لندنی و تریبونهای حقوق بشری اشک تمساح میریزند، وقتی نوبت به امنیت ملی ایران میرسد، یا زبان میگزند یا دست میمالند به سینه دشمن. اینجا دیگر بحث بند و بازداشت نیست؛ بحث خط تمایزیست میان «فعال حقوق بشر» و «فعّال در پروژه فشار»
در جهانی که دیوان کیفری بینالمللی، حمله به تأسیسات غیرنظامی را جنایت جنگی میداند، سکوت آژانسهای حقوق بشری در برابر حمله به اوین، تنها یک معنا دارد: پروندههای ایران را نه برای عدالت، بلکه برای گروگانگیری سیاسی نگه میدارند. ماده به ماده نقض شده، اما صدای اعتراض از همان جاهایی میآید که نگران یک قطع برق یا افت فشار آب در یک بند بودند.
حمله اخیر رژیم صهیونیستی به زندان اوین در تهران، تنها یک تجاوز نظامی نبود؛ آزمونی بود برای سنجش میزان صداقت نهادهایی که سالها نام «حقوق بینالملل» را بر پیشانی خود کوبیدهاند، اما در بزنگاهها، چشم بر جنایت میبندند.
این حمله که به وضوح نزدیک سالن ملاقات، بند جرایم مالی، بخش اداری، مراجعات مردمی و حتی بهداری زندان صورت گرفت، نهتنها به شهادت و جراحت جمعی از غیرنظامیان، از جمله خانوادههای زندانیان و کادر پزشکی انجامید، بلکه آشکارا نقض اصول بنیادین حقوق بشردوستانه بینالمللی بود.
سکوت خفتبار نهادهایی که هر هفته برای کوچکترین نقلوانتقال درونبندی بیانیه صادر میکردند، حالا از هر جنایت، رسواتر است. آیا زندان، بخشی از زیرساخت نظامی یک کشور است؟ آیا بهداری زندان، پادگانی برای تهاجم است؟ یا آنچه اسرائیل را به هدفگیری چنین مراکزی وامیدارد، چیزی جز درماندگی در برابر مقاومت ایران است؟
براساس ماده ۸ اساسنامه دیوان کیفری بینالمللی (ICC)، حمله عمدی به مراکز غیرنظامی از بیمارستان گرفته تا زندان مصداق روشن «جنایت جنگی» است، کنوانسیون چهارم ژنو (۱۹۴۹) به صراحت تأکید دارد که مراکز درمانی غیرنظامی، نظیر بهداری زندانها، از مصونیت کامل برخوردارند. ماده ۱۳ پروتکل الحاقی اول (۱۹۷۷) نیز، حفاظت از جان غیرنظامیان در برابر حملات را یک اصل خدشهناپذیر میداند؛ اصلی که این بار نهتنها نقض شد، بلکه زیر آوار موشکهای صهیونیستی دفن شد.
اما در این میان مسئله به قوانین و بندها محدود نمیشود، مسئله فروپاشی اعتماد ملتها به نظم بینالملل است، وقتی حمله به زندانی که در آن افراد از آزادی محرومند، در سکوت برگزار میشود و حتی نهادهای مدعی عدالت نیز آن را نادیده میگیرند، دیگر از حقوق بینالملل چه چیزی باقی میماند جز یک سازوکار مصلحتمحور برای فشار به کشورهای مستقل؟
نگرانی خانوادهها و بستگان زندانیان در شبکههای اجتماعی، تصویر واضحتری از ابعاد انسانی این جنایت ارائه داد. لحظاتی که مادران و فرزندان، میان انفجار و بیخبری، تنها یک تماس تلفنی از عزیزانشان را آرزو میکردند، به نمادی از جنایتی بدل شد که هیچ توجیه نظامی نمیپذیرد.
با این حال، مسئولان با ایجاد سریع امکان تماس تلفنی و مدیریت صحیح بحران، اجازه ندادند ترس جای واقعیت را بگیرد، اما آیا این اقدام مسئولانه ایران، میتواند جای خالی صداقتِ نهادهای مدعی حقوق بشر را پر کند؟
شاید وقت آن رسیده باشد که بازتعریف کنیم: جنایت جنگی تنها شلیک نیست، سکوت در برابر شلیک هم است، و چه سکوتی رسواتر از سکوت امروزِ مدعیان صلح؟