مجله اطلاعات نیوز مجله اطلاعات نیوز
مجله اطلاعات نیوز مجله اطلاعات نیوز
  • اینستاگرام
  • ارتباط با ما
  • درباره ما
  • 404
  • به زودی​
  • اقتصاد
  • تیتر یک
  • جامعه
  • جهان
  • سیاست
  • فرهنگ و هنر
  • گزارش و تحلیل
  • ورزش
  • چند رسانه ای
    • عکس
    • فیلم
  • یادداشت
مجله اطلاعات نیوز مجله اطلاعات نیوز
مجله اطلاعات نیوز مجله اطلاعات نیوز
  • اینستاگرام
  • ارتباط با ما
  • درباره ما
  • 404
  • به زودی​
  • اقتصاد
  • تیتر یک
  • جامعه
  • جهان
  • سیاست
  • فرهنگ و هنر
  • گزارش و تحلیل
  • ورزش
  • چند رسانه ای
    • عکس
    • فیلم
  • یادداشت
جنگ‌زدگی من که فقط به مسجدهای شیک تهران رفته بودم!

جنگ‌زدگی من که فقط به مسجدهای شیک تهران رفته بودم!

به گزارش مشرق و به نقل از اطلاعات نیوز، دکتر نادیا فغانی، پزشک و مترجم در یادداشتی نوشت: ساعت ۱:۳۰ ظهر بالاخره به سرم زد که یه چند روزی از تهران بزنم بیرون. ماشینم یه مشکلی پیدا کرده بود از شب قبل....

کد خبر :20401 1404-04-07
چاپ
2 بازدیدها
0 نظر

به گزارش مشرق و به نقل از اطلاعات نیوز، دکتر نادیا فغانی، پزشک و مترجم در یادداشتی نوشت:

ساعت ۱:۳۰ ظهر بالاخره به سرم زد که یه چند روزی از تهران بزنم بیرون. ماشینم یه مشکلی پیدا کرده بود از شب قبل. رفتم یه تعمیرگاهی و گفت قطعه‌اش رو نداره و نمی‌تونه درستش کنه ولی اطمینان داد که تا شمال می‌رسونَدَم و مشکلی نیست. زدم به جاده.

جاده قدیم جاجرود غلغله بود از ماشین. سرعت حرکتمون تقریباً ۵ کیلومتر در ساعت بود.

چند بار ماشین داغ کرد (به خاطر همون مشکلی که آقاهه گفته بود چیز خاصی نیست!) و مجبور شدم بزنم کنار و نیم ساعت صبر کنم تا خنک بشه. تو گرمای ۴۰ درجه کولر هم‌ نمی‌شد روشن کرد و قطره‌های درشت عرق بود که از سر و صورتم می‌چکید.

پنج کیلومتری جاجرود در حالی که آمپر به بالاترین حد رسیده بود صدای ترق توروق وحشتناکی از ماشین بلند شد و وقتی کلاچ می‌گفتم صدای غیژ غیژ گوشخراشی به گوش می‌رسید.

به آقای تعمیرکارم که همیشه فرشته‌ی نجاته زنگ زدم و ازش راهنمایی خواستم. تمام تلاشش رو کرد که بهم بگه کدوم پیچ رو باز کنم و چیکار کنم ولی خب منی که از ماشین هیچی سر در نمیارم موفق نشدم پیچ و مهره‌ی مورد نظر رو پیدا کنم.

گفت می‌خوای با موتور خودم رو برسونم؟ گفتم نه.

به جرثقیلی توی پردیس زنگ زدم و با یه قیمت فضایی قبول کرد که بیاد ماشین رو بلند کنه که ببریمش به یه تعمیرگاهی تو جاجرود.

شارژ گوشیم ۱۰ درصد بود و پاوربانکم هم شارژ نداشت و تو اون گرما احساس می‌کردم هر آن ممکنه از شدت استرس و کم‌آبی بیهوش بشم. ماشین رو گذاشتیم پشت جرثقیل و حرکت کردیم به سمت جاجرود و این تازه شروع ماجراهای بعدی بود!

از توی ماشین که بالای جرثقیل بود دیدم که از جلوی چندین و چند تعمیرگاه رد شدیم و جرثقیله نایستاد. بهش زنگ زدم که جلوی یکی از همینا وایسا، گفت نه، یه جایی آشنا دارم می‌برمتون اونجا، اینا کم‌ِ کم ده میلیون می‌کنن تو پاچه‌ات!

نکته‌ جالب اینجا بود که خودش برای یه مسیر ۵ کیلومتری تا همون موقع ۴ میلیون کرده بود تو پاچه‌ام به بهانه‌ی اینکه “دیگه خودتون می‌دونین شرایط چجوریه دیگه!”

توان مخالفت و بحث نداشتم و با خودم فکر کردم شاید هم واقعاً ببردم پیش یه تعمیرکار باانصاف. ساعت ۶:۳۰ ماشین توی تعمیرگاه بود و یه پسر بیست و چهار پنج ساله شروع کرد به ور رفتن به ماشین.

بهش گفتم من تنها مونده‌ام تو جاده، جون هر کی دوست داری زودتر درستش کن. گفت فردا تا ۳-۲ بهت تحویل میدم، نهایتاً تا ۷-۶ بعدازظهر.

چاره‌ای نبود.

گفتم اینجاها اتاقی برای اجاره هست که شب بخوابم؟ در کمال تعجب گفت نه، اینجا منطقه‌ی صنعتیه، از این چیزا نداریم. گفتم مسجدی، امامزاده‌ای، چیزی؟ گفت یه مسجد داریم که بعیده راهت بدن و بذارن شب بخوابی، برو مسجد جامع پردیس، گفته‌ان برای آواره‌ها جای خواب میدن.

فکر کردم با اسنپ برم بابلسر و بعد چند روز موقع برگشتن به تهران ماشینو تحویل بگیرم. اسنپ پیدا نمیشد. پسره زنگ زد به یکی از آشناهاش، گفت ده میلیون می‌گیرم میبرم بابلسر!

گفتم ازش بپرس اگه بخوام برگردم تهران چی؟ گفت کجای تهران؟ گفتم میدون فاطمی، گفت اونجا بمبارانه، نمیرم اصلاً.

آخرش با اسنپ رفتم تا مسجد پردیس که یه ربع ازم فاصله داشت. نشستم تو شبستان و گوشی و پاوربانک رو زدم به شارژ و مشغول نگاه کردن به آدم‌هایی شدم که برای نماز مغرب میومدن مسجد.

فکر کردم چقدر خرده‌فرهنگ‌های متفاوت داریم تو این مملکت که از هم دورن و از دنیای همدیگه بی‌خبر. سال‌ها بود به جز مراسم ختم تو مسجدهای شیک و پیک تهران، مسجد نرفته بودم و به گفتگوهای آدم‌های مسجد برو گوش نداده بودم.

اذان رو که گفتن اشکام ریخت، از غم کشورم و بمب و پهپاد و کوفت و زهرمارهای دیگه‌ای که داشت تو تهران می‌ریخت رو سر مردم.

تو همون حال غم و غصه، خانومی که انگار کارای مسجد به عهده‌اش بود یه فنجون چایی و یه دونه کیک یزدی گذاشت جلوم.

در سکوت خوردم، در حالی که از طبقه‌ی بالا که توش نماز رو خونده بودن، صدای مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل بعد از نماز میومد.

اخبار مرتبط

شهید بهشتی و پایه‌گذاری سنت گفت‌وگو در تلویزیون
اثبات وجود و نحوه شهادت حضرت رقیه(س)/ اسناد...
جنگ‌زدگی من که فقط به مسجدهای شیک تهران...
اولین روز از برپایی «خیمه هنر» / روایت...
در اغلب بازی‌های مهم اول به ایران شلیک...
ماه محرم امسال با نوحه‌های ملّی – دینی...
بازگشت فریبرز عرب‌نیا به ایران است /مختار همزمان...
رنگ و بوی متفاوت محرم امسال در هیئت‌ها/...
برای من همه‌ روزها محرم توست
بهره‌گیری از ظرفیت عظیم آیین‌های عزاداری حسینی/ آغاز...

بدون نظر! اولین نفر باشید

    دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    آخرین اخبار ایران

    پیشنهاد مهم فعال سیاسی اصلاح‌طلب درباره زندانیان سیاسی...
    شکست ناباورانه تیم ملی؛ آلمانی‌ها والیبالیست‌های ایران را...
    حملات القسام به صهیونیست‌ها در غزه
    شهید بهشتی و پایه‌گذاری سنت گفت‌وگو در تلویزیون
    کالایی سحرآمیز با خواص جادویی: چرا سویا هم...
    شرط حماس برای توافق با رژیم صهیونیستی در...
    شهادت یک شهروند لبنانی در پی حمله پهپادی...
    مردمی که ذلت نمی‌پذیرند و از قدیم با...
    تشییع امروز نمایش وحدت یک ملت بود
    اثبات وجود و نحوه شهادت حضرت رقیه(س)/ اسناد...

    ورزشی

    شکست ناباورانه تیم ملی؛ آلمانی‌ها والیبالیست‌های ایران را غافل‌گیر کردند

    شکست ناباورانه تیم ملی؛ آلمانی‌ها والیبالیست‌های ایران را غافل‌گیر کردند

    شکست ناباورانه تیم ملی؛ آلمانی‌ها والیبالیست‌های ایران را...
    حملات القسام به صهیونیست‌ها در غزه
    شهید بهشتی و پایه‌گذاری سنت گفت‌وگو در تلویزیون
    کالایی سحرآمیز با خواص جادویی: چرا سویا هم...
    شرط حماس برای توافق با رژیم صهیونیستی در...
    شهادت یک شهروند لبنانی در پی حمله پهپادی...
    مردمی که ذلت نمی‌پذیرند و از قدیم با...
    مجله اطلاعات نیوز

    رسانه مردمی اطلاعات نیوز تمام سعی خود را میکند تا بتواند اخبار ایران و جهان را بصورت لحظه‌ای در اختیار کاربران قرار دهد.

    دسترسی سریع

    • اینستاگرام
    • ارتباط با ما
    • درباره ما
    • 404
    • به زودی​

    مجوز ها

    تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به رسانه اطلاعات نیوز است. بازنشر مطالب صرفا با اجازه کتبی مجاز است.
    طراحی و توسعه: سلی گروپ