جامعه بیمار افراد بیمار تولید می کند
آرمان ملی نوشت: آیا با توجه به افزایش چالشهای اقتصادی در جامعه باید شاهد افزایش جرم و جنایت در جامعه ایران بود؟ جامعه ایران به چه میزان برای افزایش امنیت تلاش کرده و در این زمینه با چه چالشهایی...
آرمان ملی نوشت: آیا با توجه به افزایش چالشهای اقتصادی در جامعه باید شاهد افزایش جرم و جنایت در جامعه ایران بود؟ جامعه ایران به چه میزان برای افزایش امنیت تلاش کرده و در این زمینه با چه چالشهایی مواجه است؟ «آرمان ملی» برای پاسخ به این سوالات با دکتر مصطفی اقلیما آسیبشناس اجتماعی گفتوگو کرده است. اقلیما در این زمینه معتقد است: «واقعیت این است که خلاف کردن در جامعه ایران به یک فرهنگ تبدیل شده است. ناامنی در جامعه ایجاد میشود و خود بهخود به وجود نمیآید. کسانی نیز ناامنی ایجاد میکنند که با متخلفان برخورد لازم را انجام نمیدهند. جامعه ما این چنین نبود که قساوت به مرحلهای برسد که خودی و غیر خودی و زن و مرد نشناسد. اتفاقاتی در جامعه ما رخ داده و آسیبهایی به جامعه وارد شده که جامعه را به این سمت سوق داده است. اینکه قاتل الهه حسیننژاد را دستگیر کردیم به معنای حل مسأله نیست، بلکه پاک کردن صورت مسأله است. هر بار نیز این اتفاق تکرار میشود و به جای اینکه مشکل را به صورت ریشهای حل کنیم صورت مسأله را پاک میکنیم. نباید نگرانی خانوادهها به حدی برسد که هنگامی که فرزند یک خانواده صبح از خانه خارج میشود، این نگرانی باشد که آیا شب به خانه باز میگردد یا خیر. این وضعیت حتی درباره پسران نیز وجود دارد و یک ناامنی به وجود آمده است. این نوعی بین اعتمادی است که بین افراد جامعه به وجود آمده است.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
این مطالب را هم بخوانید:
معجزه میوهای که فشارخون و کلسترول زنان را پایین میآورد!
کلاهبرداری عجیب اینبار با ثبت سیمکارتهای رُند!
*از نظر روانی و اجتماعی قاتل الهه حسیننژاد در چه وضعیتی قرار داشته که دست به چنین جنایتی زده است؟
در مرحله نخست باید مشخص کرد که آیا تنها قاتل در جامعه ایران به این مرحله رسیده و یا اینکه افراد دیگری نیز مانند وی وجود دارند؟ هر فردی که متولد میشود از ابتدا نه قاتل بوده نه سارق و نه خلافکار. این موقعیت و فضای رشد یک فرد است که وی را به چنین مرحلهای میرساند. در واقع برای تبدیل شدن یک فرد به یک جنایت کار قوانین یک جامعه و بایدها و نبایدهایی که در محیط خانواده و جامعه وجود داشته نیز نقش دارد. اگر در جامعه آسیبها و چالشهایی رو به افزایش است باید ریشههای آن را پیدا کرد که چرا این عوامل در حال افزایش است و چه پیامدهایی برای افراد مختلف جامعه خواهد داشت. در شرایط کنونی باید به این پرسش پاسخ داد که این نوع طرز فکر را چه کسی در جامعه رواج داده که هر کاری انجام دادی هیچ اتفاقی نخواهد افتاد؟ چرا قاتل نیاز مالی داشته که برای سرقت یک تلفن همراه دست به چنین جنایتی هولناک بزند؟ چه اتفاقی از نظر اقتصادی و اجتماعی رخ داده که یک فرد حاضر شده برای سرقت یک گوشی مرتکب قتل شود؟ جامعه ما از این نوع حالتها و رفتارهای بیمارگونه زیاد شده است. در چنین شرایطی هر اتفاقی ممکن است رخ بدهد. این احتمال نیز وجود دارد که قاتل در یک لحظه به نقطهای رسیده که تصمیم گرفته برای جبران کمبودهایی خود دست به این کار بزند. در واقع قاتل الهه حسیننژاد محصول یک جامعه آسیبزا است. اگر در جامعه مشاهده شود که مثلا فلان مدیر یا فلان فعال اقتصادی شناخته شده، دست به هر تخلفی میزند با وی برخورد نمیشود، این احتمال وجود دارد که یک فرد عادی که از زمینههای لازم برخوردار است، به این نتیجه میرسد که هر جنایتی بکند با وی برخورد نمیشود.
*این جنایت با واکنش زنان جامعه مواجه شده و میزان اضطراب و استرس آنها در سطح جامعه افزایش پیدا کرده است. این اتفاق و اتفاقات مشابه چه پیامدهایی اجتماعی و روانی برای زنان خواهد داشت؟این اتفاق تنها مختص به زنان جامعه نیست در گذشته درباره مردان نیز رخ داده است. نکتهای که در این زمینه وجود دارد مسئولیت پلیس در جامعه است. آیا پلیس باید همه کسانی که آسیب دیده هستند و از این ظرفیت برخوردار هستند که به دیگران آسیب بزند را دستگیر کند؟ اگر قرار باشد چنین اتفاقی رخ بدهد باید خیلی از افراد را دستگیر کرد. واقعیت این است که خلاف کردن در جامعه ایران نباید به یک فرهنگ تبدیل شود. ناامنی در جامعه ایجاد میشود و خود بهخود به وجود نمیآید. کسانی نیز ناامنی ایجاد میکنند که با متخلفان برخورد لازم را انجام نمیدهند. جامعه ما این چنین نبود که قساوت به مرحلهای برسد که خودی و غیر خودی و زن و مرد نشناسد. اتفاقاتی در جامعه ما رخ داده و آسیبهایی به جامعه وارد شده که جامعه را به این سمت سوق داده است. اینکه قاتل الهه حسیننژاد را دستگیر کردیم به معنای حل مسأله نیست و بلکه پاک کردن صورت مسأله است. هر بار نیز این اتفاق تکرار میشود و به جای اینکه مشکل را به صورت ریشهای حل کنیم صورت مسأله را پاک میکنیم. نباید نگرانی خانوادهها به حدی برسد که هنگامی که فرزند یک خانواده صبح از خانه خارج میشود، این نگرانی باشد که آیا شب به خانه باز میگردد یا خیر. این وضعیت حتی درباره پسران نیز وجود دارد و یک ناامنی برای همه به وجود آمده است. این نوعی بین اعتمادی است که بین افراد جامعه به وجود آمده است.
*هدف قاتل از حمله به الهه حسیننژاد سرقت تلفن همراه او بوده است. این وضعیت درباره قتل دانشجوی دانشگاه تهران نیز وجود داشت که به خاطر حفظ لپتاپ دانشگاهی خود توسط دو نفر به قتل رسید. با توجه به چالشهای اقتصادی در جامعه ایران آیا مشکلات اقتصادی زمینههای افزایش جنایت را به وجود آورده است؟
برای ارتکاب جنایت آن هم به این هولناکی باید عوامل مختلفی را در نظر گرفت که یکی از آنها اقتصادی است. هنگامی که یک فرد معتاد میشود و ما به عنوان مددکار اجتماعی در حال ترک آن بودیم ما عنوان میکردیم که این فرد20 سال است که معتاد است. برخی سوال میپرسیدند که مدت اعتیاد این فرد تنها 2 سال است و چرا شما عنوان میکنید20 سال. من در پاسخ عنوان میکردم فردی که امروز معتاد شده از20 سال قبل یعنی زمانی که به عنوان کودک در خانواده رشد پیدا کرده زمینههای اعتیاد در آن به وجود آمده است. در واقع از20 سال قبل آسیبهایی که ممکن است در خانواده و جامعه دیده روی هم انباشته شد و وی را به مرحلهای رسانده که در این سن معتاد شود. در نتیجه برای ارتکاب چنین جنایتی باید عوامل مختلفی را در نظر گرفت. قبلا مردم با چنین وضعیتی مواجه نبودند و کسی در خیابان به فرد دیگری و به خصوص زنان آسیب نمیرساند. در آن زمان کسی در مقابل دیگران نمیگفت که دزدی میکند. این در حالی است که امروز برخی به شهامت عنوان میکنند ما دزد هستیم. در همه دنیا هنگامی که مشخص میشود میزان جزم و جنایت در حال افزایش است عنوان میشود که سیستم تصمیمگیری در زمینههای مختلف اجتماعی و… ایراد دارد و به دنبال رفع این ایرادها میگردند. این در حالی است که در جامعه ما چنین وضعیتی وجود ندارد.
*نکتهای که در این حادثه تلخ وجود داشت پیدا شدن قاتل و جنازه الهه حسیننژاد پس از 10 روز بود. چرا در حالی که پلیس از تجهیزات فنی پیشرفته برخوردار است مشخص شدن سرنوشت الهه حسیننژاد تا به این اندازه زمان برد؟
من معتقدم امکانات و تجهیزات پلیس ما قابل قبول است. نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد رویکرد پیشگیرانه پلیس برای عدم تکرار چنین اتفاقات ناگواری است. امروز پلیس به تجهیزات خود برنامه داده که اگر فلان مساله اتفاق بیفتد پیامک ارسال شود. در حالی که لازم است پلیس تجهیزات خود را برای دزدی و تجاوز کاملا بهروز کرده و کارآمد کند. در ماجرای الهه حسیننژاد فشار افکار عمومی و ابراز نگرانی جمعی نسبت به سرنوشت وی باعث شد که پلیس به صورت ویژه این پرونده را دنبال کند. هنگامی که مشخص شدن نتیجه این پرونده در دنیای امروز تا به این اندازه زمان میبرد، به نظر میرسد که اولویتهای دیگری وجود داشته و در این زمینه تجهیزات لازم و برنامهریزی نداشته است. امروز افکار عمومی باید به این موضوع آگاه باشد که پلیس جامعه چه اولویتهایی را برای مأموران خود تعریف کرده و چه مسائلی برای پلیس در اولویت نخست قرار دارد؟ من فکر نمیکنم تجهیزات پلیس دارای اشکال باشد اما مهم این است که آیا اولویتهایی دیگری در نظر بوده است؟ به همین دلیل، حتی اگر رسیدگی به این موضوع برای پلیس در اولویتهای معمولی قرار داشت، با توجه به فشار و مطالبهگری افکار عمومی جامعه به سرعت در اولویت بالا قرار گرفت و در نهایت به نتیجه رسید. نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد، نقش فضای مجازی است. اگر مطبوعات ما میتوانستند چالشهای جامعه را به صورت کامل به گوش مدیران برسانند فضای مجازی تا این اندازه مهم نمیشد.