برای کاهش بار مشکلات روانی بر دوش افراد جامعه، چه میکنید؟!
نرگس خانعلی زاده – ضمیمه خانواده روزنامه اطلاعات| اغراق نیست اگر بگوییم که کاهش مشکلات روانی در سطح جامعه یک هدف بلندپروازانه اما قابل دستیابی است. روشن است که در سالهای اخیر، چالشهای متعددی...
نرگس خانعلی زاده – ضمیمه خانواده روزنامه اطلاعات| اغراق نیست اگر بگوییم که کاهش مشکلات روانی در سطح جامعه یک هدف بلندپروازانه اما قابل دستیابی است. روشن است که در سالهای اخیر، چالشهای متعددی مثل فشارهای اقتصادی، تغییرات سریع اجتماعی و بحرانهای جهانی و بار مشکلات روانی همه افراد جامعه را به نسبت چشمگیری بالا برده است اما همچنان روزنههای امیدی برای محافظت از سلامت روان فعلی و حتی دستیابی دوباره به سلامت روان از دست رفته وجود دارد؛ روزنههایی که نیاز به تعامل سازمانهای دولتی، رسانهها و البته از همه مهمتر، خود افراد جامعه دارد.
چرا سلامت روان مهم است؟
بر اساس تعریف سازمان بهداشت جهانی، سلامت روان، موضوعی فراتر از صرفا یک اختلال روحی است؛ بلکه مسألهای است که به طور مستقیم، بر همه ابعاد زندگی افراد جامعه تاثیر میگذارد. چنانکه به گفته متخصصین این حوزه، توانایی مدیریت استرس، کارایی در انجام وظایف، مشارکت فعال و احساس تعلق به جامعه داشتن و حتی توانایی کمک به دیگران هم نشات گرفته از سلامت روانی است که اگر مخدوش شود، نمیتواند از پس انجام هرکدام از این کارها بر بیاید. تجربه نشان داده است که اختلالات روحی، عامل اصلی غیبت از کار است؛ اتفاقی که جنبههای اقتصادی جامعه را هم میتواند دستخوش تغییر کند. از طرف دیگر، افرادی که از سلامت روان بهتری برخوردارند، معمولاً روابط بین فردی قویتر و به طبع آن در ابعاد کلانتر، آمار خشونت و جرم و جنایت در جامعه، کمتر خواهد شد.
اقدامات ساختاری
در اولین قدم، لازم است که در جامعه فرهنگسازی شود که مشکلات روانی هم به اندازه بیماریهای جسمی شایع و قابل درمان هستند؛ آن وقت است که افراد جامعه، توجه بیشتری به وضع روحی و روانی خودشان خواهند داشت. ضمن اینکه چه بهتر که در این فرهنگسازی، برای افراد جامعه، عادی سازی شود که مفاهیمی مانند استرس مزمن یا فرسودگی شغلی هم جزوی از مشکلات روانی شایع در جامعه هستند و نیاز به رسیدگی و پرداختن دارند. به نظر میرسد که توجه بیشتر به رویکرد فرهنگسازی در رسانهها و شبکههای اجتماعی، میتواند باعث افزایش توجه به سلامت روحی و روانی شود.
در مرحله دوم، ضروری است که تعرفههای بیمه خدمات رواندرمانی، به گونهای تنظیم شوند که برای عموم مردم قابل استفاده باشند. البته که برخی راهکارها مانند سامانه صدای مشاور ۱۴۸۰ هم در همین زمینه راه اندازی شده است و از ساعت هشت صبح تا ۱۲ شب، در زمینههای مختلف، مشاوره رایگان میدهد؛ اقدام قابل تحسینی که راه را برای توجه به سلامت روان برای همه افراد جامعه، آسان کرده است.
در این میان، مراکز سراج هم از دیگر اقداماتی است که فرصت توجه به سلامت روان برای افراد را به نسبت قابل قبولی فراهم کرده است. در این مراکز با حضور روانپزشک، روانشناس و مددکار اجتماعی خدمات به بیماران ارجاعی ارائه و مشکلات اجتماعی منطقه مدیریت میشود.
اکنون ۱۰۲مرکز در ۳۰استان فعال هستند و برنامه گسترش به ۳۰۰مرکز درحال اجراست. آموزش پزشکان خانواده برای ارجاع اولیه هم از دیگر راهکارها برای توجه به سلامت روان جامعه است؛ چنانچه به گفته علیرضا رئیسی، معاون بهداشت وزارت بهداشت درمان و آموزش، تمامی مراجعهکنندگان به مراکز جامع سلامت تحت غربالگری سلامت روان قرار میگیرند و در صورت نیاز، درمان روانشناختی یا دارویی دریافت میکنند.
راهکارهای فردی
با این حال و با تاکید بر اقداماتی که باید به شکل ساختاری در جامعه فراهم شود تا سلامت روان افراد احیا شود، نمیتوان از توجه به سبک زندگی در ابعاد فردی و خانوادگی و اجتماعی افراد غافل شد. برای همین است که متخصصان حوزه سلامت روان، تغییر به سمت سبک زندگی سالم را از ابتداییترین اقدامات برای تغییر در خلق و خو و رفتار میدانند. بدیهی است که تمام تلاش رسانهها و شبکههای اجتماعی باید برای ترویج سه عامل ورزش، تغذیه مناسب و خواب کافی باشند؛ آنوقت است که تک تک افراد جامعه، تحت تاثیر اثرات مثبت این اقدامات در ارتقای کیفیت سلامت روانشان میشوند.
فعالیتهای هوازی مانند پیادهروی سریع و دویدن، باعث آزادسازی اندورفینها می شود و وضع روحی افراد را به نسبت قابل قبولی تغییر میدهد. در تغذیه هم نباید از نقش اسیدهای چرب امگا-۳، ویتامینهای گروه B و منیزیم که در سلامت مغز تاثیرگذار هستند غافل شویم. ضمن اینکه کاهش مصرف غذاهای فراوریشده هم باعث نوسانات قند خون و در نتیجه نوسانات خلقی میشوند. در این میان، ۷ تا ۹ ساعت خواب با کیفیت هم از دیگر ویژگیهایی است که میتواند به سلامت روان، کمک چشمگیری کند.
حمایت از گروههای آسیبپذیر
برخی گروهها به دلیل شرایط زندگی یا محدودیتهای شناختی، در برابر آسیبهای روانی آسیبپذیرتر هستند و نیاز به مداخلات هدفمند دارند.کودکان و سالمندان، از جمله این گروهها هستند. در واقع کودکان در مواجهه با بحرانهایی مانند فقر، جدایی والدین، یا بلایای طبیعی، آسیبپذیری بیشتری دارند و نیازمند حفظ ثبات هستند.
بنابراین چه بهتر که محیط خانواده، آن فضای امنی باشد که در آن کودک احساس امنیت کند و از حضور بزرگترها آرامش بگیرد. حفظ روال روزمره و انجام بازیهای آرامبخش، از راهکارهایی است که میتواند به سلامت روان کودکان کمک کند. از طرف دیگر، سالمندان هم با چالشهایی مانند انزوا، از دست دادن نقش اجتماعی و مسائل جسمی مزمن که روحشان را تحت تاثیر قرار میدهد، روبرو هستند.
اینطور که معلوم است، وزارت بهداشت برنامههای گستردهای را برای مدیریت بیماریهای غیرواگیر و ارتقای سلامت جامعه سالمند اجرا میکند. این برنامهها با هدف پیشگیری، تشخیص زودهنگام و ارائه خدمات مراقبتی متناسب با سطح خطر افراد طراحی شدهاند و گروههای متنوعی از بیماریهای شایع را پوشش میدهند. اما طبیعتا حفظ ارتباطات و مشارکت دادن سالمندان در فعالیتهای جمعی هم میتواند راهکارهایی باشد که نیاز به برنامهریزی از طرف سراهای محله، فرهنگسراها و … است؛ برنامههایی که برای سالمندان هم جایگاه ویژهای در نظر گرفته است.
