ایران آماده پرواز در مدار شرق
به گزارش اطلاعات نیوز، در سالهای اخیر، جمهوری اسلامی ایران با در نظر داشتن راهبرد (نگاه به شرق) کوشیده است جایگاه خود را در تعاملات بینالمللی از محور غربی که با تحریمها و فشارهای اقتصادی روبهرو...
به گزارش اطلاعات نیوز، در سالهای اخیر، جمهوری اسلامی ایران با در نظر داشتن راهبرد (نگاه به شرق) کوشیده است جایگاه خود را در تعاملات بینالمللی از محور غربی که با تحریمها و فشارهای اقتصادی روبهرو است به سمت ارتباطات راهبردی با کشورهای شرق و جنوبشرق آسیا منتقل کند.
به ویژه در بخش فناوری، طی مذاکرات و مشارکت در نشستهای منطقهای، ایران موفق شده است نقش فعالی در دیپلماسی فناورانه منطقه نیز ایفا کند؛ برای مثال در اجلاس اتحادیه مخابرات آسیا و اقیانوسیه (APT)، وزیر ارتباطات ایران ریاست یکی از پنلهای کلیدی را بر عهده داشت.
شرق نه تنها جنبه نمادین دارد، بلکه در عرصه اقتصادی نیز نشان دهنده یک تحول قابل توجه است و ایران ظرفیتهای فراوانی را برای همکاری با کشورهای عضو آسهآن میبیند و دیپلماتهای ایرانی بارها از پتانسیل قوی برای شراکت سازنده آشکار سخن گفتهاند و در این میان، هدف تهران بهرهگیری از بازارهای نوظهور منطقه، تنوع بخشی به مبادلات تجاری خارج از مسیرهای تحریمی و کاهش وابستگی به بازارهای سنتی غربی است.
تحولات جهانی؛ باز شدن دریچههای نوین برای همکاریهای اقتصادی ایران
نعمت الله پهلوانی، کارشناس مسائل شرق و جنوب شرقی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: سیاست بینالملل در بستر ساختارهای حاکم بر نظام جهانی شکل میگیرد، این ساختارها تأثیر مستقیم و غیرقابل انکاری بر تصمیمات دولتها دارند و به همین دلیل نمیتوان آنها را نادیده گرفت و بر اساس نظریات ساختارگرایان، تحولات اخیر که نشاندهنده فاصله گرفتن برخی قدرتها همچون چین و روسیه از ایالات متحده و اروپا است، موجب شده فشار ناشی از تحریمها بر ایران کاهش پیدا کند، هرچند این کاهش به معنای حذف کامل اثر تحریمها نیست، اما فضای تازهای برای تنفس اقتصادی ایران فراهم کرده است و کشورهایی که پیروی کامل از آمریکا دارند همچنان تلاش میکنند اهداف واشنگتن را پیش ببرند، اما واقعیت این است که دیگر ساختار بینالملل همچون گذشته یکپارچه و منسجم به سود غرب نیست.
وی افزود: در دهههای گذشته چین باعنوان همسایه خوب و بازیگر مطیع قوانین بینالمللی شناخته میشد و در دوران نخستوزیری جیانگ زمین، این کشور پیروی کامل از نهادهای بینالمللی داشت، اما امروز به دلیل تنشهای جدی با ایالات متحده، پکن سیاستهای مستقلتری در پیش گرفته است و مقامات چین بارها اعلام کردهاند که تحریمهای یکجانبه آمریکا را مشروع نمیدانند و اجازه نمیدهند واشنگتن روابط دوجانبه آنان با دیگر کشورها را تحت تأثیر قرار دهد. این موضعگیریها نشان میدهد که چین دیگر آن بازیگر پیرو گذشته نیست، بلکه با تعریف منافع مستقل خود، جایگاهی تازه در نظام بینالملل یافته است.
کارشناس مسائل شرق و جنوب شرقی تصریح کرد: روسیه نیز همچون چین، فاصله خود را از غرب افزایش داده و در برابر فشارهای آمریکا ایستادگی کرده است و مسکو را بهسمت همکاری گستردهتر با شرق سوق داده است. هند نیز گرچه همواره میان آمریکا و چین سیاستی متوازن را دنبال میکرد، اما امروز بهتدریج به سمت تعریف بلوک شرقی خود حرکت میکند. این کشور تلاش دارد روابط اقتصادی خود را با چین توسعه دهد و در عین حال همکاریهای نظامی خود را با آمریکا حفظ کند. چنین تحولی نشاندهنده شکلگیری نظم چندقطبی است که در آن هیچ قدرتی بهتنهایی تعیینکننده همه قواعد بازی نیست.
پهلوانی با اشاره به تحریمها و پایبندی به نهادهای بینالمللی ادامه داد: چین و روسیه تا زمانی که تحریمها در چارچوب فصل هفتم شورای امنیت سازمان ملل تعریف نشوند، از اجرای آنها سر باز میزنند. علت این امر روشن است، هر دو کشور بخش بزرگی از قدرت خود را در همین ساختار بینالمللی پس از جنگ جهانی دوم بهدست آوردهاند و در صورت دستیابی به موقعیت بالاتر نیز ناگزیر به استفاده از همین نهادها خواهند بود و از این رو، تحریمهای بینالمللی برای آنان الزامآور است، اما تحریمهای یکجانبه آمریکا مشروعیتی ندارد و در برابر آن استقلال خود را حفظ میکنند. این شکاف فرصتی مهم برای ایران ایجاد میکند تا بتواند بخشی از فشارها را با اتکا به شرکای شرقی کاهش دهد.
فرصتهای روابط اقتصادی ایران و چین
وی یعنوان کرد: کشورهای جنوب شرق آسیا از جمله اندونزی، مالزی و فیلیپین به دلیل موقعیت جغرافیایی و شرایط سیاسی خود همواره بهدنبال کاهش ریسک بودهاند و آنان استراتژی هجینگ را در پیش گرفتهاند؛ به این معنا که همزمان روابط اقتصادی خود را با چین گسترش میدهند و همکاریهای نظامی را با آمریکا دنبال میکنند و اختلافات مرزی این کشورها با پکن در دریای چین جنوبی مانع از آن میشود که بهطور کامل به سمت چین گرایش پیدا کنند در نتیجه، این کشورها در عرصه اقتصادی به چین وابستهاند اما در حوزه امنیتی همچنان از آمریکا حمایت میگیرند. چنین رویکردی باعث میشود که در عمل تحریمهای سازمان ملل را رعایت کنند و برای مدتی محدود به تحریمهای یکجانبه واشنگتن نیز توجه نشان دهند.

کارشناس مسائل شرق و جنوب شرقی عنوان کرد: چین دومین اقتصاد بزرگ جهان با تولید ناخالص داخلی ۱۸ تریلیون دلاری است و این کشور بر مبنای محاسبات دقیق هزینه و فایده تصمیمگیری میکند. در روابط با ایران نیز همین منطق حاکم است: تحریمهای بینالمللی را رعایت میکند، اما در برابر تحریمهای یکجانبه آمریکا انعطاف نشان داده و زمینهای برای همکاری با تهران فراهم آورده است و بخش بزرگی از فروش نفت ایران و انتقال منابع مالی کشور از طریق چین صورت میگیرد. چین طی سالهای اخیر نخستین شریک تجاری ایران باشد و حدود ۳۵ درصد از صادرات کشور به مقصد این کشور انجام شود. حتی بخشی از کالاهای وارداتی از امارات نیز در واقع محصولات چینی هستند که از طریق بنادر این کشور بازصادرات میشوند.
پهلوانی با اشاره به موانع داخلی و ضرورت اصلاح ساختارها تاکید کرد: با وجود تحریمها، بخشی از مشکلات کشور در حوزه ترانزیت ناشی از موانع داخلی است. ناکارآمدی در مدیریت شبکه ریلی، جادهای و بندری مانع از بهرهبرداری کامل از ظرفیتهای موجود شده است. برای دستیابی به جایگاه شایسته در معادلات جهانی، لازم است جمهوری اسلامی ایران از طریق قراردادهای بالادستی و تفاهمنامههای الزامآور، دستگاههای اجرایی را به بهینهسازی عملکرد و ارتقای بهرهوری ملزم کند. این اصلاحات میتواند راه را برای حضور فعالتر ایران در پروژههای منطقهای هموار کند.
وی خاطرنشان کرد: تحولات ساختار بینالملل نشان میدهد که نظم جهانی در حال تغییر است و فاصله گرفتن قدرتهایی چون چین و روسیه از آمریکا، پیروی نکردن برخی کشورها از تحریمهای یکجانبه و شکلگیری بلوکبندیهای تازه، فضایی جدید برای جمهوری اسلامی ایران ایجاد کرده است و هرچند فشارهای غرب همچنان وجود دارد، اما واقعیت این است که ایران میتواند با بهرهگیری از فرصتهای اقتصادی، ترانزیتی و دیپلماتیک در شرق، بخشی از مشکلات ناشی از تحریمها را جبران کند. آینده روابط ایران با چین، روسیه و دیگر قدرتهای آسیایی میتواند زمینهساز استقلال بیشتر و نقشآفرینی پررنگتر جمهوری اسلامی ایران در نظام بینالملل باشد.
به گزارش ایمنا، با توجه به دگرگونیهای سریع در ساختار نظام بینالملل و ظهور بازیگران نوظهور در شرق، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دوره کنونی بیش از هر زمان دیگری نیازمند بازتعریف منافع ملی در قالب دیپلماسی فعال، انعطافپذیر و هوشمندانه است. تجربه کشورهای موفق در منطقه آسیا-پاسیفیک همچون مالزی، اندونزی و هند نشان داده است که در شرایط چندقطبی شدن جهان، پیگیری سیاستهای متوازن، تنوعبخشی به شرکای راهبردی، و بهرهگیری از ظرفیتهای منطقهای میتواند قدرت چانهزنی کشورها را افزایش داده و اثرگذاری تحریمهای یکجانبه را تا حد زیادی کاهش دهد.
از سوی دیگر، نهادهایی همچون مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، مؤسسه مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر و مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری نیز در گزارشهای اخیر خود بر ضرورت اصلاحات ساختاری داخلی، افزایش بهرهوری در حوزه زیرساختهای ترانزیتی، و تقویت دیپلماسی اقتصادی شرقمحور تأکید کردهاند. این اصلاحات، نه تنها شرط لازم برای تعامل مؤثر با قدرتهای نوظهور آسیایی است، بلکه پیشنیاز دستیابی به رشد پایدار اقتصادی در دوران گذار نظم جهانی نیز به شمار میرود.
در مجموع، اگرچه چالشهای اقتصادی ایران همچنان پابرجاست، اما تغییر توازن قدرت در سطح بینالملل، فرصتهایی تازه برای کشورهایی فراهم کرده که با شناخت دقیق تحولات جهانی، بهسوی تقویت روابط راهبردی با بلوک شرق حرکت میکنند. بهرهگیری هوشمندانه از این فرصتها، میتواند به تقویت جایگاه منطقهای و بینالمللی ایران، کاهش فشارهای خارجی و افزایش تابآوری اقتصادی منجر شود.
