از لیبی تا ایران؛ نسخه تکراریِ آمریکا برای خلع سلاح
مهرداد نجفی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: کاربردهای انرژی هستهای موضوعی شناختهشده است و منابع متعددی برای مطالعه در این زمینه وجود دارد؛ اما آنچه به بحث ما مرتبط است، نگاه خاص آمریکا به...
مهرداد نجفی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: کاربردهای انرژی هستهای موضوعی شناختهشده است و منابع متعددی برای مطالعه در این زمینه وجود دارد؛ اما آنچه به بحث ما مرتبط است، نگاه خاص آمریکا به این موضوع است. آمریکاییها اصطلاحی دارند که میگویند: «باید پس از تسلیحاتی شدن برنامه هستهای ایران، کار از کار نگذشته باشد»؛ یعنی برای آنها مهمترین مسئله، جلوگیری از بعد نظامی برنامه هستهای ایران است. بنابراین، اگر بر نابودی ظرفیت هستهای ایران اصرار میورزند، هدفشان جلوگیری از دستیابی به توان نظامی است.
وی افزود: این مسئله محدود به بحث غنیسازی نیست. وقتی آمریکا موضوع تسلیحات کشتار جمعی را مطرح میکند، یکی از ابعاد آن به صنعت هستهای بازمیگردد و بعد دیگر آن، صنعت نظامی و دفاعی است. سلاحی که قابلیت حمل کلاهک هستهای داشته باشد نیز ذیل همین نگرانیها قرار میگیرد، بنابراین، وقتی گفته میشود «هستهای بهانه است»، این حرف بیراه نیست.
این کارشناس مسائل آمریکا تصریح کرد: حتی اگر ما غنیسازی را کنار بگذاریم، باز هم خواهند گفت که شما تسلیحات یا موشکهایی دارید که قابلیت حمل کلاهک هستهای دارند؛ پس آنها را هم باید کنار بگذارید.
نجفی ادامه داد: تجربه تعامل آمریکا با کشورهایی مانند لیبی و عراق نشان میدهد که موضوعات مطرحشده از سوی آنان بیشتر بهانه است، حذف غنیسازی بهمعنای پایان تحریمها، ورود سرمایهگذاری خارجی و شکوفایی اقتصادی نخواهد بود. نگاه آمریکا به ایران اساساً چنین نیست. حتی اظهارات ترامپ مبنی بر اینکه «دوست دارم ایرانیها خوشبخت شوند»، با گفتههای دیگر خودش که مدعی است در دوره اول ریاستجمهوریاش، ایران در تنگنای مالی قرار داشت و نمیتوانست منابعی برای مقاومت صرف کند، در تناقض است. چگونه میتوان از آبادانی صحبت کرد، وقتی آمریکا سابقهای در محدودسازی منابع مالی ایران دارد؟
وی خاطرنشان کرد: آمریکا بههیچوجه بهدنبال تبادلات اقتصادی یا آبادانی ایران نیست. نگاه آنها این است که فعلاً اهرم هستهای باید از دست ایران خارج شود تا اگر تنشی ایجاد شد، ایران نتواند بهسمت توان هستهای برود. گام بعدی، رفتن بهسمت محدودسازی توان موشکی است؛ یعنی سلاحهایی که قابلیت حمل کلاهک هستهای دارند، سپس نوبت به ابزارهایی مانند پرونده حقوق بشر میرسد. وقتی این ابزارها از ایران گرفته شود، هر اقدام دیگری برای آنها ممکن و قابل انجام خواهد بود.
این کارشناس مسائل آمریکا افزود: برخلاف تبلیغات و نمایشهای دیپلماتیکی که از سوی آمریکا و برخی طرفداران مذاکره در داخل کشور مطرح میشود، هدف اصلی، تعامل اقتصادی و بهبود شرایط ایران نیست. آنها بهدنبال از بین بردن نقاط قوت و بازدارندگی کشور هستند تا دستشان در برابر ایران بازتر باشد. هدف واقعی آمریکا نه برداشتن تحریمهاست، نه سرمایهگذاری، نه آبادانی.
نجفی بیان کرد: شاهد این موضوع، بیانیه ۱۲ بندیای است که پس از خروج آمریکا از برجام، توسط مایک پمپئو منتشر شد. در این بیانیه آمده بود که ایران باید از حمایت از مقاومت دست بردارد، تسلیحات تهاجمی خود را برچیند و صنعت هستهای را تعطیل کند. این خلاصهای از آن بیانیه است، ایران نیز بهخوبی این موضوع را درک کرده است و به همین دلیل، علیرغم اینکه بهصورت فنی نیازی به غنیسازی ۶۰ درصد ندارد، این اقدام را انجام داده تا از آن بهعنوان ابزاری برای فشار و کارت بازی در مذاکرات آینده استفاده کند؛ تا در ازای توقف آن، امتیازاتی در حوزههای امنیتی و اقتصادی دریافت کند. اگر این غنیسازی ۶۰ درصد وجود نداشت، ایران ناگزیر بود مستقیماً درباره برنامه موشکی وارد مذاکره شود.