مجله اطلاعات نیوز مجله اطلاعات نیوز
مجله اطلاعات نیوز مجله اطلاعات نیوز
  • اینستاگرام
  • ارتباط با ما
  • درباره ما
  • 404
  • به زودی​
  • اقتصاد
  • تیتر یک
  • جامعه
  • جهان
  • سیاست
  • فرهنگ و هنر
  • گزارش و تحلیل
  • ورزش
  • چند رسانه ای
    • عکس
    • فیلم
  • یادداشت
مجله اطلاعات نیوز مجله اطلاعات نیوز
مجله اطلاعات نیوز مجله اطلاعات نیوز
  • اینستاگرام
  • ارتباط با ما
  • درباره ما
  • 404
  • به زودی​
  • اقتصاد
  • تیتر یک
  • جامعه
  • جهان
  • سیاست
  • فرهنگ و هنر
  • گزارش و تحلیل
  • ورزش
  • چند رسانه ای
    • عکس
    • فیلم
  • یادداشت
از زن و بچه تا برادران لیلا؛ تحلیل شکست مفهوم خانواده در سینمای سعید روستایی

از زن و بچه تا برادران لیلا؛ تحلیل شکست مفهوم خانواده در سینمای سعید روستایی

سرویس فرهنگ و هنر مشرق – سینمای سعید روستایی با «ابد و یک روز» فیلمی بر اساس رئالیسم فشرده و تمرکز بر طبقه فرودست آغاز شد. او در مسیر فیلم‌سازی‌اش، تا به امروز با تکرار مضامینی نظیر فروپاشی...

کد خبر :33751 1404-05-20
چاپ
2 بازدیدها
0 نظر

سرویس فرهنگ و هنر مشرق – سینمای سعید روستایی با «ابد و یک روز» فیلمی بر اساس رئالیسم فشرده و تمرکز بر طبقه فرودست آغاز شد. او در مسیر فیلم‌سازی‌اش، تا به امروز با تکرار مضامینی نظیر فروپاشی خانواده، روابط بیمار میان اعضای خانواده و فقر سیستماتیک اجتماعی، روایتی تلخ از جامعه ایرانی معاصر ارائه داده است.

این فرم از واقع‌گرایی را می‌توان با تعبیر «واقع‌گرایی انتقادی» گئورگ لوکاچ (فیلسوف، نویسنده، منتقد ادبی، نظریه‌پرداز) توضیح داد؛ جایی که رمان یا فیلم، تصویری عینی از تضادهای اجتماعی ارائه می‌دهد، اما در آثار روستایی، واقع‌گرایی انتقادی نه به آگاهی طبقاتی، بلکه به انسداد کنش و انفعال منجر می‌شود.

«سعید روستایی» همواره کوشیده است تا داستان‌های جنوب شهری را روایت کند و با سبک منحصر به‌فرد خود، توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. با این وجود، این نگاه که به زندگی اقشار کم‌درآمد می‌پردازد، کمتر به خلق «قهرمان» می‌انجامد و در نهایت، محدودیتی برای جسارت اجتماعی روایت‌ها ایجاد نمی‌کند.

سعید روستایی

این رویکرد در روایت‌های اغراق‌آمیز از فقر، نمونه‌ای مشابه در فیلم «خوشه‌های خشم» ساخته جان فورد دارد؛ فیلمی که ضمن به تصویر کشیدن دشواری‌ها و فشارها، به مخاطب امید و قهرمان ارائه می‌دهد، بدون آنکه گرفتار نگاه‌های افراطی ایدئولوژیک، به‌ویژه رویکردهای چپ‌گرایانه شود. هرچند پرداختن به واقعیت‌های جنوب شهر ارزشمند است، اما فقدان قهرمان و نبود پیام تغییر می‌تواند تأثیرگذاری اجتماعی این آثار را کاهش دهد.

از زن و بچه تا برادران لیلا؛ تحلیل شکست مفهوم خانواده در سینمای سعید روستایی
نمایی از فیلم ابد و یک روز

سرکوب به سبک آقای کارگردان

در روایت‌های طبقاتی سعید روستایی، نوعی سرکوب پنهان جریان دارد؛ سرکوبی که مانع شکل‌گیری قهرمان در داستان می‌شود. نمونه بارز این مسئله در پرداخت روابط خانوادگی آثار او دیده می‌شود؛ جایی که برادر(مرتضی)، خواهری را که تحت فشار و ظلم خانواده است، به نوعی «می‌فروشد» و در برابر این اتفاق، کنش‌گری برادر دیگر در واکنشی احساساتی و سانتی‌مانتال به عبارت ساده «سمیه، نرو» محدود می‌شودو خبری از کنش‌گری اجتماعی یا قهرمان‌های فردی نیست. این ساختار به‌وضوح با الگوی قهرمان تراژیک یونانی یا حتی قهرمان اگزیستانسیالیستی نیز فاصله دارد.

در فیلم «ابد و یک روز»، خواهری در برابر چشم برادرش(محسن – نوید محمدزاده) مصداق یک قربانی است اما واکنش او تنها به نگرانی از «قربانی شدن مادر» محدود می‌ماند، عنصر عصیان و اراده برای تغییر، عملاً از روایت کنار گذاشته می‌شود. چنین رویکردی نه‌تنها حس همدلی با شخصیت را کاهش می‌دهد، بلکه پیام اثر را نیز کمرنگ می‌کند.
در این‌جا می‌توان از تئوری هامارتیا (اشتباه تراژیک) از ارسطو استفاده کرد، که قهرمان با اشتباهی انسانی به سقوط می‌رسد. اما در فیلم‌های روستایی، اصلاً قهرمانی وجود ندارد که دچار هامارتیا (الگوی سوم انسان شریری است که از نیک‌بختی به بدبختی درافتد. ) شود. شخصیت‌ها نه تصمیم‌سازند، نه مسئول. آن‌ها صرفاً رانده‌شدگان‌اند، بدون آگاهی یا میل به تغییر.

هم‌چنین آرتور میلر در دفاع از «تراژدی مرد معمولی» بیان می‌کرد که هر انسانی، اگر در برابر تهدید به هویت یا منزلت اجتماعی‌اش واکنش نشان دهد، می‌تواند قهرمان تراژیک باشد. اما در فیلم‌های روستایی، شخصیت‌ها از اساس از هویت محروم‌اند، چه برسد از آن دفاع کنند.

این نگرش به جای خلق قهرمانی که بتوان با او همذات‌پنداری کرد، بیشتر شبیه نسخه‌ای کاریکاتوری از مرام انسانی است. شاید در نخستین تماشای چنین صحنه‌ای، احساسات مخاطب برانگیخته شود، اما در مواجهه دوباره، حس همدلی با شخصیت از بین می‌رود.

در فیلم «ابد و یک روز»، خواهری در برابر چشم برادرش(محسن – نوید محمدزاده) مصداق یک قربانی است اما واکنش او تنها به نگرانی از «قربانی شدن مادر» محدود می‌ماند، عنصر عصیان و اراده برای تغییر، عملاً از روایت کنار گذاشته می‌شود. چنین رویکردی نه‌تنها حس همدلی با شخصیت را کاهش می‌دهد، بلکه پیام اثر را نیز کمرنگ می‌کند.

در ادامه، تصمیم مرتضی (پیمان معادی) برای خبر دادن به مزدبگیران یک کمپ، با هدف جلوگیری از تغییر نظر سمیه، باعث می‌شود محسن (نوید محمدزاده) نیز به همان کمپ فرستاده شود. این اتفاق، فضای داستان را هرچه بیشتر از حضور یک قهرمان واقعی خالی می‌سازد و مخاطب را از همراهی با شخصیت‌ها دور می‌کند. دلسوزی واقعی تنها زمانی شکل قهرمانی پیدا می‌کند که فرد پیش از هر چیز، برای خودش گامی عملی در مسیر تغییر بردارد.

از زن و بچه تا برادران لیلا؛ تحلیل شکست مفهوم خانواده در سینمای سعید روستایی
نمایی از فیلم زن و بچه سعید روستایی

خانواده یا میدان جنگ؟ سرکوب اتحاد در آثار سعید روستایی

روستایی بار دیگر در «زن و بچه» سراغ ساختار خانواده می‌رود؛ اما آن‌طور که از تحلیل دقیق فیلم برمی‌آید، خانواده در آثار او نه کانون همبستگی، بلکه میدان نزاع است. آن‌چه در ابتدا به‌عنوان همگرایی نشان داده می‌شود (حضور جمعی، آموزش، تربیت)، به‌تدریج به بی‌رحمی، خیانت، و سکوت می‌انجامد.

اینجا می‌توان از نظریه «تنازع بقا» هربرت اسپنسر استفاده کرد. اسپنسر که یکی از پایه‌گذاران جامعه‌شناسی داروینیستی بود، معتقد بود در محیط‌های بحرانی، افراد برای بقا ناگزیر به حذف یا غلبه بر یکدیگرند. این منطق در آثار روستایی کاملاً مشهود است: مادر، خواهر کوچک، و حتی داماد، برای بقای خود، دیگر اعضای خانواده را قربانی می‌کنند، به‌ویژه در جایی که مادر با خیانت یکی از دختران به خواهرش مواجه می‌شود و سکوت می‌کند، می‌توان گفت که «تفاهم خانوادگی» جای خود را به مصلحت زیست‌شناختی داده است. خانواده به تعبیر الیاس کانتی نه یک نهاد اخلاقی، بلکه «انبوهی از اراده‌های گرسنه» شده است.

یکی از مهم‌ترین نکات آثار فیلمساز، به ویژه در «ابد و یک روز» و «زن و بچه»، سرکوب همگرایی و اتحاد در خانواده است. یکی از مهم‌ترین نکات آثار فیلمساز، به ویژه در «ابد و یک روز» و «زن و بچه»، سرکوب همگرایی و اتحاد در خانواده است. در این فیلم‌ها، اگرچه در سکانس‌های اولیه شاهد جمع شدن اعضای خانواده و آموزش‌های متقابل آن‌ها هستیم، اما با اتفاقات مهمی مانند مرگ کودک، مشخص می‌شود که خانواده در واقع اهمیتی برای سایر اعضا و خالق روایت ندارد و تعارض‌ها و تضادهای درونی، واحد خانواده تضعیف و در نهایت موجب فروپاشی درونی می‌شود.

فیلم‌های روستایی به لحاظ دراماتیک تا حدی دیر شروع می‌شوند، این روند به نوعی برای نمایش پیچیدگی‌های درونی خانواده‌ها طراحی شده است. او قصد دارد تصویری از خانواده و همگرایی ارائه دهد، اما در پس‌زمینه، اعضای خانواده دائماً خواسته‌ها و مطالبات یکدیگر را سرکوب می‌کنند.

این موضوع به شکل برجسته‌ای در فیلم «برادران لیلا» قابل مشاهده است؛ جایی که پدر، سرنوشت فرزندانش را قربانی خودبزرگ‌بینی خود می‌کند. نکته قابل توجه این است که وقتی مادر در فیلم «زن و بچه» متوجه خیانت خواهر کوچک نسبت به خواهر بزرگ می‌شود، هیچ واکنش قابل توجهی در نقطه طلایی قصه نشان نمی‌دهد و حتی در ادامه همراهی خود را با دختر کوچک و دامادش افزایش می‌دهد. این تضادها، نشان‌دهنده سرکوب همگرایی واقعی در بطن خانواده‌هاست که کارگردان به تصویر می‌کشد.

تنازع بقا یا بقا در تنازع؟ نگاهی به دنیای تاریک خانواده

آغاز اغلب درام‌های کارگردان «زن و بچه» با عنصری از فریب همراه است. در آثار او، همچون «ابد و یک روز» و «برادران لیلا»، شخصیت‌هایی مثل مادر مهری و مهناز ظاهراً همراه خانواده‌اند، اما در ادامه داستان پرده از واقعیت‌های تلخی برداشته می‌شود. پس از مرگ علیار مشخص می‌شود که مهناز هم از دیگر اعضای خانواده در سرکوب و تضادها عقب نمانده است.

مهناز نسبت به رفتار غیرانسانی حمید در کسب درآمدهای نامشروع آگاه است اما تا زمانی که حمید قصد ازدواج با او را ندارد، چشم بر این مسائل می‌بندد. اما وقتی حمید می‌خواهد با خواهرش زندگی کند، مهناز به افشای خلاف‌های می‌پردازد. این مسئله نشان‌دهنده این‌ است که حمایت‌ها و مخالفت‌های او کاملاً وابسته به موقعیت و منافع شخصی‌اش است، حتی اگر به زندگی خواهرش آسیب بزند، یعنی نه از موضع اخلاق، بلکه از موضع حذف شدن از نگاه میل. همچنین، خواهر کوچک با عشوه‌گری و فریب، وارد رابطه‌ای رقابتی می‌شود. این میل به دیده شدن، بر مبنای نظریه نگاه (gaze) در مطالعات سینمایی لورا مالوی قابل تحلیل است؛ جایی که زن، خود را از خلال میل مرد تعریف می‌کند و از آن تغذیه می‌شود.

از زن و بچه تا برادران لیلا؛ تحلیل شکست مفهوم خانواده در سینمای سعید روستایی

در شخصیت‌پردازی مهناز، مادر، و خواهر کوچک، می‌توان از مفاهیم روان‌کاوانه ژاک لاکان استفاده کرد. لاکان «دیگری بزرگ» را ساختاری می‌داند که در آن شخصیت‌ها به‌جای کنش، تابع نگاه و خواست دیگری هستند.

این تناقض و بازی با موقعیت‌ها به‌راحتی در کنار داستان «برادران لیلا» قرار می‌گیرد تا تصویری از تنازع بقا در خانواده، به مثابه اصلی بنیادین در نگاه کارگردان، ترسیم شود. خواهر کوچکتر نیز در مواجهه با حمید نوعی عشوه‌گری زنانه از خود نشان می‌دهد تا توجه حمید را جلب کند، و در نهایت با گذاشتن نام علیار، فرزند مرده مهناز، بر کلاهبرداری عاطفی خود سرپوش می‌گذارد. این خانواده ظاهری صمیمی دارد اما هر لحظه ممکن است خنجر به هم بزنند.

حمید، مردی هوسباز است؛ مردی که خانه‌اش را از دوست‌دختر سابق‌اش گرفته و نسبت به بی‌خانمان‌ها هیچ مروتی ندارد. مادر خانواده نیز هیچ مادری واقعی به فرزندانش، به‌ویژه علیار، نمی‌کند.

از آغوش کودک تا مرگ اسماعیل؛ وقتی خانواده به میدان جنگ بدل می‌شود

پایان فیلم‌های روستایی نیز نشان‌دهنده شکست مفهوم خانواده است؛ در آغوش گرفتن کودک در فیلم زن و بچه، مرگ اسماعیل جورابلو در «برادران لیلا» و بازگشت باسمه‌ای سمیه در ابد و یک روز منجر می‌شود. خانواده‌گرایی در فیلم‌های روستایی شعاری و تحمیلی است که از بیرون به درونمایه فیلم‌ها تحمیل شده و در واقعیت خانواده‌ها هیچ ارزش اجتماعی در واحد خانواده برای یکدیگر قائل نیستند.

پدران و پسران در این خانواده‌ها به‌گونه‌ای تحقیرآمیز با هم رفتار می‌کنند و دیالوگ‌های توهین‌آمیزی رد و بدل می‌شود. حتی در فیلم «متری شیش و نیم» نیز مسئله خانواده به شکل برجسته‌ای به چالش کشیده شده است؛ جایی که هیچ تصویری از احترام متقابل در خانواده به چشم نمی‌خورد. این نگاه تلخ و بی‌رحمانه به خانواده، نمایی عریان و بدون سانسور از تنازع بقا در بطن اجتماع معاصر است که در قالب یک گفتمان در جامعه توسعه پیدا می‌کند و آسیب‌های کلانی به همراه خواهد داشت.

از زن و بچه تا برادران لیلا؛ تحلیل شکست مفهوم خانواده در سینمای سعید روستایی

آغازهای ناکارآمد؛ ضربه‌ای به گیرایی و تأثیرگذاری سینمای روستایی

یکی از مشکلات اساسی سینمای ایران، به ویژه در آثار سعید روستایی، شروع نادرست و دیرهنگام داستان است که ضرباهنگ و گیرایی فیلم را کاهش می‌دهد. در فیلم «زن و بچه»، آغاز فیلم با نمایشی از یک خانواده و بازی‌های آن‌ها شروع می‌شود، اما داستان اصلی حول مسائل شخصی علیار و پسربچه‌ای می‌چرخد. حادثه تصادف و مرگ پسربچه می‌توانست نقطه شروعی قدرتمند و میخکوب‌کننده باشد، اما متأسفانه این اتفاق در فیلم به عنوان آغاز دراماتیک مورد استفاده قرار نمی‌گیرد و ما پیش‌زمینه‌ای از کنش‌های اولیه نداریم.

بخش‌هایی از داستان، مانند خواستگاری و پرداخت شخصیت‌ها، بهتر بود به شکل فلاش‌بک یا روایت از زبان شخصیت‌ها پس از مرگ علیار مطرح می‌شد تا بار دراماتیک بیشتری ایجاد کند. اگر هدف کارگردان، تقلید از الگوی موفق اصغر فرهادی است، بهتر بود با یک حادثه و کنش پیش‌آغازین فیلم را کلید می‌زد.

در «برادران لیلا»، پتانسیل آغاز دراماتیک از لحظه‌ای است که لیلا به برادران خبر می‌دهد پدر قصد دارد سکه‌هایش را به پسر بایرام منتقل کند. اگر داستان از این نقطه آغاز می‌شد و خواهر با تماس‌هایش برادران را در جریان می‌گذاشت، قطعاً کنجکاوی مخاطب بیشتر می‌شد و التهاب دراماتیک بهتری شکل می‌گرفت.

در مقابل، «متری شیش و نیم» با شروعی مرعوب‌کننده و دیدنی، ماجرای پلیس تعقیب‌کننده فراری را به تصویر می‌کشد که در عملیات ساختمانی دفن می‌شود. این شروع بصری و دراماتیک از زمان دستگیری ناصر خاکزاد که در حال جان دادن است، می‌تواند نقطه قوت بصری فیلم باشد اما بخش اضافه روایت است.

در نهایت، ضعف در آغاز فیلم‌ها باعث کاهش تأثیرگذاری دراماتیک آثار شده و نیاز به بازنگری جدی در نحوه شروع روایت‌ها در سینمای ایران را بیش از پیش نمایان می‌کند.

از زن و بچه تا برادران لیلا؛ تحلیل شکست مفهوم خانواده در سینمای سعید روستایی

شکست در تقویت نقطه آغاز

فیلم‌های سعید روستایی، اگرچه تحسین‌های زیادی دریافت کرده‌اند، اما به شدت از نظر ساختاری و زیبایی‌شناسی با نقدهایی جدی مواجه‌اند. بسیاری فیلم‌ها را دوپاره و دچار ناهماهنگی در روایت می‌دانند. به عنوان مثال، در «ابد و یک روز» شروع فیلم ضعیف و کند است و بخش قابل توجهی از زمان صرف صحنه‌هایی می‌شود که چندان پیش‌برنده داستان نیستند. اگر روایت «متری شیش و نیم» از مواجهه ناصرخاکزاد (نوید محمدزاده) با پلیس و پنهان‌کردن مواد مخدر توسط خانواده آغاز می‌شد، فیلم از نظر دراماتیک بسیار قوی‌تر می‌شد.

مقدمه فیلم‌ها معمولاً زمان زیادی را به نمایش فضای خانه و فعالیت‌های روزمره اختصاص می‌دهد که برخلاف اصول سینمای مدرن و قوی‌کردن نقطه آغاز دراماتیک است. این ضعف باعث می‌شود فیلم‌های این کارگردان در ابتدای اثر کشش لازم را برای جذب مخاطب نداشته باشند.

تلاش برای اصغرفرهادی شدن!؟

یکی از نقاط قوت سینمای اصغر فرهادی، کشف لایه‌های پنهان طبقه متوسط و روایت‌هایی بود که به آثار ماندگار و «کالتی» تبدیل شدند؛ از جمله فیلم تأثیرگذار و ماندگار «درباره الی». کارگردان «زن و بچه» در این فیلم به صورتی مقلدانه از الگوی سینمای فرهادی استفاده می‌کند. فیلم‌های اخیر روستایی متاثر از الگوی اصغر فرهادی هستند؛ الگویی که ابتدا تراژدی را به نمایش می‌گذارد و سپس با کشف رازها و معماها، مخاطب را با پیچیدگی‌های زندگی و روابط انسانی مواجه می‌کند. با این حال، ضعف در برخی مولفه‌ها مانند فقدان مادرانگی و عمق عاطفی، همچنان به عنوان نقطه‌ضعف اصلی این آثار باقی مانده است.

از زن و بچه تا برادران لیلا؛ تحلیل شکست مفهوم خانواده در سینمای سعید روستایی

جنوب شهر غیرواقعی/ زیبایی‌شناسی فقر و انتقاد از نئورئالیسم مبتذل

یکی از انتقادات وارد بر «برادران لیلا» و آثار روستایی، نمایش فقر به‌عنوان عنصر زیبایی‌شناسی است. فیلم پر است از نماهای توالت، خانه‌های درب‌وداغان، کوچه‌های خاکستری و تصویری زجرآور از زندگی. این فرم از بازنمایی، شباهت نزدیکی به آن‌چه سوزان سانتاگ در مقاله‌ی معروفش تحت عنوان «درد دیگران» می‌نامد دارد.

سونتاگ می‌نویسد: وقتی رنج دیگران را بیش از حد ببینیم، دچار بی‌حسی اخلاقی می‌شویم. در این فیلم، فقر به‌جای آن‌که موضوعی برای اعتراض باشد، تبدیل به زیبایی‌شناسیِ زجر می‌شود. درست همان‌طور که در «متری شیش و نیم»، تصویر معتادان، بیش از آن‌که تلنگر باشد، به ویترین نمایش درد بدل می‌شود.

روستایی با دوربینش به جنوب شهر می‌پردازد، اما ایراد بزرگ اینجاست که شخصیت‌های جنوب شهری‌اش واقعی نیستند، بلکه صرفاً به عنوان نماد فقر و بحران به تصویر کشیده می‌شوند. این روند به نوعی استثمار جنوب شهر است و فقر را به شکلی زیبا و توجیه‌شده نمایش می‌دهد.

فیلم‌هایی مانند «برادران لیلا» و «متری شیش و نیم» با نمایش صحنه‌های ناخوشایندی مثل ادرار کردن در دستشویی‌های کثیف و فضای آلوده جنوب شهر، تصویری ناخوشایند و گاهی حتی مشمئزکننده به مخاطب ارائه می‌دهند. در حالی که این موضوع به عنوان بخشی از زیباشناسی فیلم معرفی می‌شود، اما دوربین‌های کدر و چرک جنوب شهر بیش از حد به تصویر کشیده می‌شوند و باعث آزار مخاطب می‌گردد.

از زن و بچه تا برادران لیلا؛ تحلیل شکست مفهوم خانواده در سینمای سعید روستایی

بازآفرینی‌های بی‌ثمر؛ «زن و بچه» شخصیت‌های دراماتیک خلق نمی‌کند

متری شیش و نیم فیلم ارجینالی نیست و فیلم در مقدمه به هری کثیف شباهت دارد و در نیمه دوم با حضور ناصرخاکزاد تبدیل به گنگسترآمریکایی می‌شود. در «زن و بچه» نیز بازآفرینی‌هایی از فیلم‌های شاخصی چون «قوش کن لوچ» و «چهارصد ضربه» دیده می‌شود اما این بازآفرینی‌ها موفق به خلق شخصیت‌های دراماتیک واقعی نمی‌شوند. مثلاً فرفره که به عنوان یکی از عناصر دراماتیک فیلم مطرح شده، به درستی به کار گرفته نشده و تبدیل به عنصری بی‌اثر می‌شود. همچنین عشق علیار به رعنا فاقد عمق دراماتیک است و نمی‌تواند انگیزه یا احساس واقعی را منتقل کند. حضور کاراکتر علیار درفیلم هم بدون دلیل و توجه کافی است و رابطه عاطفی و خانوادگی به شکل سطحی باقی می‌ماند.

در مجموع، سینمای روستایی با مشکلات ساختاری، ضعف در شخصیت‌پردازی و ناتوانی در ارائه قهرمانان واقعی، فاصله زیادی با استانداردهای دراماتیک و زیبایی‌شناسی سینمای مدرن دارد و نیازمند بازنگری جدی است. در آثار سعید روستایی، یکی از نقدهای مهم به فقدان مفهوم مادرانگی برمی‌گردد؛ مفهومی که در سینمای بین‌الملل جایگاه ویژه‌ای دارد اما در آثار او به ندرت دیده می‌شود. شخصیت‌های زن در این آثار، نه در موضع حق و نه در جایگاه انتقام، حضور مؤثر و حقیقی ندارند و این خلا مادرانه باعث کاهش عمق عاطفی و انسانی داستان‌ها می‌شود.

در نهایت، آن‌چه در «زن و بچه» رخ می‌دهد، نه بازنمایی تراژدی، بلکه بازتولید یأس است. فیلم هیچ مسیر تحول یا نجاتی برای شخصیت‌ها قائل نیست. نه مادر، نه پدر، نه دختران، و نه محسن، هیچ‌کدام در موقعیتی قرار نمی‌گیرند که کنش قهرمانانه یا انسانی انجام دهند.

به‌تعبیر بودریار، ما در زمانه‌ای زندگی می‌کنیم که «بازنمایی، جای واقعیت را گرفته است». در فیلم‌های روستایی نیز، فقر و خانواده، به‌جای آن‌که سوژه‌ی اصلاح یا دگرگونی باشند، صرفاً نمایش داده می‌شوند؛ بی‌آن‌که معنای واقعی، ساختار رهایی‌بخش، یا حتی روایت شکوهمندی داشته باشند.

***مهدی قاسمی

اخبار مرتبط

از زن و بچه تا برادران لیلا؛ تحلیل...
برنامه تعطیلی سینماها به مناسبت اربعین حسینی
مختار در موکب‌ها، یوسف در خیابان‌های عراق
این روزها مسیر مشایه چه دلرباست
تعطیلی اجراها به مناسبت اربعین حسینی
همایون اسعدیان مدیرعامل خانه سینما شد؛ دهکردی استعفا...
کاغذ روزنامه کیمیا شد
گفت‌وگوی شهید شادمانی با رهبری انقلاب بعد از...
وصیت استاد فرشچیان برای محل خاک‌سپاری+ عکس
عکس/ مرحوم استاد فرشچیان در لباس خادمی امام...

بدون نظر! اولین نفر باشید

    دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    آخرین اخبار ایران

    حرفهای تکان‌دهنده یک پرسپولیسی درباره مافیای ۱۰نفره فوتبال...
    استانداری این استان‌ها هم تکلیف تعطیلی چهارشنبه را...
    شرایط خطرناک در این شهرها؛ مردم در ساعات...
    ترکیب تیم‌های تراکتور و استقلال در سوپرجام مشخص...
    اصلاحات لبنان ادامه دار و انحصار سلاح به...
    جزئیاتی عجیب از شهریه ۲۰۰۰۰۰۰۰۰ تومانی مدارس در...
    ستاد تنظیم بازار و برخوردهای نظارتی ابزار کار...
    «هولوکاست در غزه در جریان است» روی دیوار...
    رمزگشایی از ماجرای تکان‌دهنده مرگ یک پسربچه؛ شغل...
    باد شدید و بارش باران در روزهای گرم...

    ورزشی

    استانداری این استان‌ها هم تکلیف تعطیلی چهارشنبه را مشخص کردند

    استانداری این استان‌ها هم تکلیف تعطیلی چهارشنبه را مشخص کردند

    استانداری این استان‌ها هم تکلیف تعطیلی چهارشنبه را...
    شرایط خطرناک در این شهرها؛ مردم در ساعات...
    ترکیب تیم‌های تراکتور و استقلال در سوپرجام مشخص...
    اصلاحات لبنان ادامه دار و انحصار سلاح به...
    جزئیاتی عجیب از شهریه ۲۰۰۰۰۰۰۰۰ تومانی مدارس در...
    ستاد تنظیم بازار و برخوردهای نظارتی ابزار کار...
    «هولوکاست در غزه در جریان است» روی دیوار...
    مجله اطلاعات نیوز

    رسانه مردمی اطلاعات نیوز تمام سعی خود را میکند تا بتواند اخبار ایران و جهان را بصورت لحظه‌ای در اختیار کاربران قرار دهد.

    دسترسی سریع

    • اینستاگرام
    • ارتباط با ما
    • درباره ما
    • 404
    • به زودی​

    مجوز ها

    تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به رسانه اطلاعات نیوز است. بازنشر مطالب صرفا با اجازه کتبی مجاز است.
    طراحی و توسعه: سلی گروپ