از تولید تودهای تا شخصیسازی، انقلاب صنعت در ایران
به گزارش اطلاعات نیوز، در دهههای اخیر، جمهوری اسلامی ایران با تکیه بر ظرفیتهای داخلی و همت جوانان پویا و نخبگان علمی، گامهای مؤثری در جهت بازتعریف مسیر رشد تولید و توسعه صنعتی برداشته است و با...
به گزارش اطلاعات نیوز، در دهههای اخیر، جمهوری اسلامی ایران با تکیه بر ظرفیتهای داخلی و همت جوانان پویا و نخبگان علمی، گامهای مؤثری در جهت بازتعریف مسیر رشد تولید و توسعه صنعتی برداشته است و با وجود چالشهای خارجی و تحریمهای ظالمانه، سیاستگذاریهای هدفمند در حوزههای اقتصاد مقاومتی، پشتیبانی از تولید داخل، و گسترش زیرساختهای نوین صنعتی، زمینهساز ظهور الگوهای تولیدی پایدار و خلاقانه شدهاند، بر اساس گزارشهای مرکز آمار ایران و سازمان توسعه تجارت، در سالهای اخیر رشد چشمگیری در فعالیتهای بنگاههای کوچک و متوسط، صنایع دستی و واحدهای تبدیلی پاییندستی مشاهده شده که نشان از حرکت سیستم اقتصادی کشور به سمت چرخههای ارزشآفرین و اشتغالزای پایدار دارد و این تحولات، همسو با بیانیههای رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره «تولید ملی، اشتغال پایدار و خوداتکایی اقتصادی»، در چارچوب اصول سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی شکل گرفتهاند.
پژوهشگران و صاحبنظران اقتصادی، معتقدند که موفقیت در تولید عصر حاضر تنها به سرمایه یا فناوری محدود نمیشود، بلکه تلفیق هفت عامل کلیدی سیاست، اقتصاد، اجتماع، فناوری، محیطزیست، قانون و اخلاق پایههای رشد پایدار صنعتی را تشکیل میدهد و این نگاه جامع، که در اسناد بالادستی کشور از جمله چشمانداز بیستساله جمهوری اسلامی ایران نیز انعکاس یافته، نشان میدهد که کشور با شناخت درست از تحولات جهانی و نیازهای داخلی، قادر است با تقویت همافزایی بین صنایع، گسترش شهرکهای تخصصی، و توجه ویژه به صنایع کوچک و پاییندستی، به الگویی ایرانی از توسعه صنعتی دست پیدا کند، در این مسیر دولت به عنوان هدایتگر و تسهیلگر، نقشی کلیدی در ایجاد زمینههای لازم برای رونق تولید، پشتیبانی از نوآوری و جذب سرمایهگذاری هوشمند ایفا میکند؛ گامی که نهتنها به افزایش ارزش افزوده و اشتغال منجر میشود، بلکه راه را برای حضور رقابتی در بازارهای جهانی هموار خواهد ساخت.
مسیر نوین رشد تولید در ایران: محورهای کلیدی توسعه صنعتی
سید عرفان موسوی، پژوهشگر و استاد دانشگاه در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: تجربه جهانی نشان میدهد که تولید در قرن بیستویکم دیگر تنها به فناوری یا افزایش نیروی انسانی وابسته نیست، بلکه مجموعهای از هفت عامل کلیدی تعیینکننده موفقیت تولید هستند که در ادبیات توسعه با عنوان مدل PESTEL شناخته میشوند؛ سیاست (Politics) ثبات سیاستهای کلان، شفافیت قوانین و امنیت حقوقی تولیدکنندگان، زمینهساز رشد پایدار صنعت است. تغییرات ناگهانی یا بیثباتی سیاستها میتواند برنامهریزی و سرمایهگذاری تولید را مختل کند.
وی افزود: اقتصاد (Economics)، نرخ ارز، دسترسی به سرمایه، مدیریت نقدینگی و سرمایه در گردش، هزینههای تولید و توان رقابت را شکل میدهند؛ اقتصاد سالم و شفاف، امکان برنامهریزی بلندمدت را فراهم میآورد و اجتماع (Social)، رفتار، نیاز و سلایق مصرفکننده نقش تعیینکنندهای در شکلگیری بازار و تصمیمگیری تولیدکنندگان دارد، تولیدکنندگان موفق، با تحلیل دقیق جامعه، محصولات خود را متناسب با خواست مصرفکننده عرضه میکنند؛ فناوری (Technology)، بهرهگیری از نوآوری، اتوماسیون، هوش مصنوعی و فناوریهای روز، اساس رشد و پایداری صنعت است. تولید بدون فناوری نوین و بهروز، در رقابت جهانی شکست میخورد.
پژوهشگر و استاد دانشگاه تصریح کرد: محیطزیست (Environment)، رعایت استانداردهای زیستمحیطی، مدیریت منابع طبیعی و کاهش اثرات تولید بر محیط، شرط ورود به بازارهای جهانی و ایجاد مزیت رقابتی است و قانون (Law)، قوانین شفاف، مالکیت فکری، امنیت حقوقی و نظام قضائی کارآمد، اعتماد سرمایهگذاران و تولیدکنندگان را تضمین میکند؛ اخلاق (Ethics)، رعایت اصول اخلاقی و مسئولیت اجتماعی، اعتماد مصرفکننده و پایداری برند را تقویت میکند و از تولیدکنندهای که این اصول را نادیده بگیرد، در بازار استقبال نمیشود و تولیدکنندهای که این هفت عامل را همزمان مدنظر قرار دهد، قادر خواهد بود در شرایط پیچیده و رقابتی، رشد پایدار و بهرهوری واقعی داشته باشد.
موسوی عنوان کرد: در گذشته، تولید انبوه و تودهای بود؛ یعنی محصولات با مدلهای محدود برای کل جامعه تولید میشدند، اما امروز تولید قبیلهای و شخصیسازیشده جای آن را گرفته است و هر مشتری به دنبال محصولی منحصربهفرد است که با سلیقه، نیاز و سبک زندگی او هماهنگ باشد و نمونههای بارز این تحول در بازار کفش، عینک و پوشاک مشهود است که اگر پیشتر تنها چند مدل کفش برای همه جامعه تولید میشد، امروز هزاران مدل با رنگها، سبکها و طراحیهای متنوع عرضه میشود و در بازار عینک نیز از چند فریم محدود، به طیف گستردهای از مدلها و فرمهای مختلف رسیدهایم.
وی ادامه داد: این تحول نشان میدهد که انعطافپذیری تولید، پاسخگویی به سلایق متنوع و شخصیسازی محصولات از عوامل کلیدی موفقیت در دنیای امروز است و تولیدکنندگان باید با تحلیل رفتار مصرفکننده و دادههای بازار همگام شوند.
نقش دولت در هدایت و تسهیل تولید
پژوهشگر و استاد دانشگاه عنوان کرد: تجارب جهانی نشان داده است که دولت موفق، هدایتگر و تسهیلگر است، نه مجری مستقیم تولید. وظیفه دولت در مسیر توسعه صنعتی شامل موارد مختلفی است که شامل ایجاد زیرساختهای مناسب و شفاف برای تولید. تدوین قوانین قابل اجرا و کاهش موانع اداری، حمایت هدفمند از نوآوری و صنایع نوظهور و تمرکز بر ایجاد همافزایی میان صنایع مشابه از طریق الگوهایی همچون شهرکهای صنعتی تخصصی نمونه موفق در ترکیه نشان میدهد که تمرکز صنایع مرتبط در یک منطقه، از مرحله تولید مواد اولیه تا بستهبندی و صادرات، موجب کاهش پسماند، صرفهجویی انرژی و رشد هماهنگ صنعت میشود.
موسوی ادامه داد: در مقابل، پراکندگی صنایع نامرتبط در کشور ما، موجب اتلاف منابع و کاهش همکاریهای بینصنعتی شده است و بنابراین دولت باید با نگاه هدایتگر و منطقهای، سیاستگذاری و هماهنگی صنایع را تقویت کند، نه اینکه خود به طور مستقیم تولید را انجام دهد.
وی بیان کرد: اصلیترین تکیهگاه اشتغال در هر کشور، بنگاههای خرد و کوچک هستند. صنایع بزرگ با سرمایه بالا، اشتغال محدودی ایجاد میکنند، اما صنایع کوچک و متوسط با سرمایه اندک میتوانند هزاران شغل پایدار و ارزشآفرین ایجاد کنند و در صنایع بزرگ، ایجاد هر شغل حدود یک میلیون دلار سرمایه نیاز دارد، در حالی که در صنایع کوچک و پاییندست، با کمتر از ده هزار دلار میتوان اشتغال ایجاد کرد و صنایع پاییندستی و تبدیلی، ارزش محصولات اولیه را چندین برابر افزایش میدهند، برای نمونه استخراج اسانس از بذر گشنیز، بیش از هزار درصد ارزش افزوده ایجاد میکند و در حوزه صادرات، ایران محصولات پایه را با ارزش افزوده پایین صادر میکند، در حالی که کشورهای توسعهیافته با تمرکز بر صنایع تکمیلی و پاییندست، درآمد صادراتی چندین برابر دارند و تمرکز سیاستهای حمایتی بر صنایع پاییندستی، تبدیلی و خرد، علاوه بر اشتغالزایی، ارزآوری و توسعه اقتصادی را افزایش میدهد و زمینه را برای رقابت جهانی فراهم میکند.
به گزارش ایمنا، تحلیل تجربه جهانی و داخلی نشان میدهد که موفقیت تولید تنها وابسته به سرمایه یا فناوری نیست، بلکه تلفیق هفت عامل کلیدی شامل سیاست، اقتصاد، اجتماع، فناوری، محیطزیست، قانون و اخلاق، زیربنای رشد پایدار است و همچنین تغییرات در الگوی مصرف از تولید انبوه به تولید شخصیسازیشده، نیازمند انعطافپذیری و تحلیل دقیق رفتار مصرفکننده است تا محصولات متناسب با نیازهای متنوع جامعه ارائه شوند.
در این مسیر، دولت نقش هدایتگر و تسهیلگر دارد؛ با ایجاد زیرساخت مناسب، قوانین شفاف و حمایت هدفمند از صنایع کوچک و پاییندستی میتوان اشتغال پایدار، ارزش افزوده بالا و رقابت جهانی را تضمین کرد و تمرکز بر صنایع خرد و تکمیلی، افزایش بهرهوری منابع و ایجاد همافزایی میان صنایع، کلید تحقق توسعه صنعتی ایران است.
