از بحران آب تا فناوریهای نوین، راهی به سوی کشاورزی پربازده
به گزارش اطلاعات نیوز، بهرهوری کشاورزی، از جمله شاخصهای کلیدی توسعه پایدار کشور است که طی دهههای اخیر در تعیین جایگاه ایران در عرصه تأمین امنیت غذایی و خودکفایی ملی نقش بسزایی ایفا نموده است. با...
به گزارش اطلاعات نیوز، بهرهوری کشاورزی، از جمله شاخصهای کلیدی توسعه پایدار کشور است که طی دهههای اخیر در تعیین جایگاه ایران در عرصه تأمین امنیت غذایی و خودکفایی ملی نقش بسزایی ایفا نموده است. با این وجود، این بخش همواره با چالشهای متعددی روبهرو بوده که از جمله میتوان به محدودیت منابع آب و خاک، تغییرات اقلیمی، فرسایش سرزمین، پایین بودن سطح دانش و فناوری، ضعف زیرساختهای توزیع و تبدیل محصول و اتلاف بالای منابع اشاره کرد. در پی ناتوانی بخش کشاورزی ایران در دستیابی به اهداف تعیینشده در برنامه ششم توسعه، که رشد بهرهوری کل عوامل تولید را سالانه ۳.۲ درصد هدفگذاری نموده بود ولی در عمل منفی (۰.۷ درصد) گزارش شد، ضرورت بازنگری در راهبردها و سیاستها بیش از پیش آشکار گردیده است.
در بررسی علل این وضعیت، بهروشنی میتوان دریافت که ناکارآمدی نظامهای حمایتی، توزیع نابرابر یارانهها و اعتبارات بانکی، نبود سرمایهگذاری کافی در حوزه تحقیق و توسعه، ضعف نظام ترویج و مشاوره و نیز فاصلههای سازمانی میان نهادهای مرتبط با بخش کشاورزی را میتوان از جمله دلایل اصلی دانست. همچنین، کاهش بهرهوری ناشی از عدم استفاده مناسب از فناوریهای نوین، فرسودگی ماشینآلات و تجهیزات، نبود آموزش کافی برای کشاورزان و فقدان سیستمهای پایش و ارزیابی پیشرفته در زمینهای مختلف تولیدی، همواره به عنوان موانع جدی بر سر راه افزایش راندمان تولید مطرح بودهاند.
یکی از مهمترین روشهای بهبود بهرهوری در بخش کشاورزی، توسعه و بهکارگیری فناوریهای نوین است. در این راستا، نوآوریهایی چون استفاده از تراکتورها و ادوات کشاورزی مدرن، سیستمهای آبیاری هوشمند همچون آبیاری قطرهای و بارانی، سنجشهای پیشرفته آب و خاک با استفاده از سنسورهای هوشمند، بهکارگیری پهپادها برای پایش مزارع، و نیز استفاده از ماهوارهها و اینترنت اشیا جهت پایش لحظهای و مدیریت بهینه مزرعه، میتواند نقش تعیینکنندهای در کاهش مصرف منابع و افزایش کمیت و کیفیت تولید ایفا کند. ابداع و تجاریسازی روشهایی همچون کشاورزی دقیق که بر اساس دادههای واقعی تصمیمگیری میکند و نیز استفاده از هوش مصنوعی برای پیشبینی آفات و بیماریها، تنظیم زمان آبیاری و کوددهی و بهینهسازی برنامه کشت، نمونههایی از فناوریهای نوین هستند که میتوانند در کشاورزی ایران اثرگذار واقع شوند.
با این حال، موانعی همچون کمبود سرمایه اولیه، نبود زیرساختهای دیجیتال در مناطق روستایی، و برخی نگرانیهای فرهنگی در پذیرش فناوریهای نوین از سد راه پیشرفت سریع در این حوزه بودهاند. بنابراین، نیاز به تدوین برنامههای حمایتی هدفمند از سوی نهادهای دولتی و خصوصی برای تسهیل دسترسی عموم کشاورزان به این فناوریها، بیش از هر زمان دیگر احساس میشود.
مدیریت بهینه منابع طبیعی، بهویژه آب و خاک، دیگر رکن اساسی در ارتقای بهرهوری کشاورزی محسوب میشود. در کشور ایران که با بحران کمآبی و کاهش کیفیت خاک مواجه است، اتخاذ روشهای نوین آبیاری همچون آبیاری قطرهای، آبیاری زیرسطحی و پایش کمی و کیفی منابع آب ضرورت دارد. همچنین، استفاده از کودهای آلی، کشت تناوبی، حفظ پوشش گیاهی و جلوگیری از فرسایش خاک از طریق روشهای حفاظتی، میتواند سلامت و کارایی بلندمدت زمینهای کشاورزی را تضمین نماید. توسعه کشاورزی ارگانیک و کاهش مصرف سموم شیمیایی نیز علاوه بر ارتقای کیفیت و سلامت محصولات، منجر به پایداری محیط زیست و تقویت اکوسیستمهای طبیعی خواهد شد.
اصلاح الگوی کشت و انتخاب محصولات متناسب با اقلیم و منابع آب هر منطقه، باید به عنوان رویکردی اساسی مدنظر قرار گیرد. در این راستا، توسعه کشت گلخانهای، کشت هیدروپونیک و افزایش سطح زیر کشت محصولاتی که نیاز آبی کم و مقاومت به خشکی بالاتری دارند، قابل تأکید است. همچنین، استفاده از تکنیکهای کاشت مکانیزه و توسعه کشت نشاء که دوره رشد را کوتاه و مصرف آب را کاهش میدهد از دیگر راهکارهایی است که میتواند بازدهی تولید را در واحد سطح بهطور چشمگیری افزایش دهد.
در واقع، بهبود نظام آموزشی، ترویجی و پژوهشی در بخش کشاورزی یکی از کلیدیترین عوامل افزایش بهرهوری به شمار میرود. آموزشهای تخصصی و مستمر برای کشاورزان، چه از طریق دانشگاهها و چه توسط نهادهای ترویجی، میتواند به تسریع انتقال یافتههای پژوهشی به عرصه عمل منجر شود. برقراری نظام مشاوره و کلینیکهای کشاورزی که به ارائه راهنماییهای علمی و کاربردی میپردازند، به کاهش خطاهای مدیریتی و افزایش اعتماد به نوآوریها کمک شایانی مینماید. از طرفی، ایجاد مزارع الگویی و آزمایشی با هدف تسهیل انتقال فناوری به کشاورزان، میتواند جنبه عملیاتی و عینی برنامههای پژوهشی را تقویت کرده و زمینه را برای پذیرش گسترده روشهای نوین فراهم سازد.
تغییر ساختار اقتصادی و بهرهبرداری در بخش کشاورزی نیز از الزامات اساسی افزایش بهرهوری است. تشکیل تشکلهای کشاورزی و تعاونیها، علاوه بر تقویت همافزایی منابع و امکانات، زمینه را برای بهرهبرداری جمعی از فناوریهای نوین و کاهش هزینههای تولید فراهم میسازد. سرمایهگذاری در زیرساختهای مورد نیاز از قبیل راههای روستایی، انبارها، سردخانهها و بازارهای هدف، به کاهش ضایعات پس از برداشت و تسهیل دسترسی به بازارهای ملی و بینالمللی میانجامد. همچنین، توسعه نظامهای بیمه کشاورزی و ایجاد مکانیزمهای حمایتی برای کاهش ریسکهای تولید، میتواند انگیزه کشاورزان را برای بهرهگیری از روشهای نوین افزایش دهد. همچنین، افزایش نقش بخش خصوصی و شرکتهای دانشبنیان در تجاریسازی فناوریها و ارائه خدمات تخصصی به کشاورزان، از جمله اقدامات مؤثر در این زمینه به شمار میرود.
در حوزه سیاستگذاری، نیاز به تدوین و اجرای سیاستهای حمایتی هدفمند و هوشمند محسوس است. تخصیص یارانهها و اعتبارات بانکی به بهرهورترین واحدهای تولیدی و مناطق پر پتانسیل، قیمتگذاری عادلانه محصولات کشاورزی و بازنگری در ساختار حمایتی دولت میتواند انگیزه کشاورزان را برای افزایش بهرهوری تقویت کند. اجرای قوانین و مقرراتی که توسعه پایدار بخش کشاورزی و حفاظت از منابع طبیعی را تسهیل مینماید نیز از جمله وظایف دولتها محسوب میشود.
مقابله با تغییرات اقلیمی و مدیریت ریسکهای ناشی از آن، از دیگر الزامات توسعه کشاورزی هوشمند است. بهرهگیری از سامانههای پیشبینی هواشناسی و هشدار بلایای طبیعی، توسعه ارقام و بذرهای مقاوم به خشکی و گرما و افزایش بهرهوری در استفاده از آبهای غیرمتعارف، از جمله راهکارهایی است که میتواند تولید را در شرایط نامساعد اقلیمی نیز پایدار نگه دارد.
افزایش بهرهوری در بخش کشاورزی، منوط به کاهش ضایعات تولید، بهبود فرایندهای پس از برداشت، بستهبندی و نگهداری محصولات، مدیریت دقیق مصرف نهادهها، و تنوعبخشی به محصولات و افزایش ارزش افزوده آنهاست. در این رابطه، اقداماتی مانند احداث سردخانهها و واحدهای فرآوری محصولات در نقاط تولید، توسعه بستهبندیهای استاندارد، و حمایت از تولیدکنندگانی که به سمت تولید محصولات با ارزش افزوده بالاتر حرکت میکنند، میتواند ضایعات را کاهش داده و سودآوری واحدهای تولیدی را افزایش دهد.
تجربههای موفق در برخی استانها همچون قزوین، که با حمایت از شرکتهای دانشبنیان و توسعه فناوریهای نوین به ارتقای بهرهوری در حوزه کشاورزی دست یافتهاند، نشان میدهد که ترکیب علم و عمل میتواند نتایج ملموسی به همراه داشته باشد. همچنین، توجه به کشتهای پر تولید مانند چغندر قند و توسعه مزارع گلخانهای و هیدروپونیک نیز در افزایش بهرهوری نقش داشته است. این تجربهها بیانگر آن است که حمایت ویژه از نوآوری و انتقال فناوری، سرمایهگذاری در آموزش و ترویج، و اصلاح ساختارهای حمایتی میتواند به عنوان الگویی برای سایر مناطق کشور نیز مورد توجه قرار گیرد.
به گزارش ایمنا، ارتقای بهرهوری کشاورزی ایران نیازمند اقدامات ساختاری و همهجانبه است که حاصل همراهی و هماهنگی دولت، بخش خصوصی، پژوهشگران و خود کشاورزان خواهد بود. سرمایهگذاری بر مکانیزاسیون و فناوریهای نوین، توسعه نظامهای دانشبنیان، تقویت نهادهای ترویج و مشاوره، و اصلاح سیاستهای حمایتی و قیمتی از جمله مهمترین پیشنهادات در این راستا به شمار میآید. همچنین، توسعه مزارع الگویی، افزایش سطح زیر کشت گلخانهای و حمایت از کشتهای کمآببر و پر تولید، میتواند الگوی مناسبی برای حرکت به سمت کشاورزی پایدار و بهرهور باشد.