ترامپ، آسیای مرکزی را به خط مقدم پروژه ضدایرانی تبدیل کرده است
روح الله مدبر در گفتوگو با خبرنگار ایمنا با اشاره به جزئیات دیدار سران آسیای مرکزی با ترامپ اظهار کرد: تمرکز اصلی رئیسجمهور آمریکا در این نشست حمله لفظی و سیاسی به ایران بود. ترامپ صراحتاً مسئولیت...
روح الله مدبر در گفتوگو با خبرنگار ایمنا با اشاره به جزئیات دیدار سران آسیای مرکزی با ترامپ اظهار کرد: تمرکز اصلی رئیسجمهور آمریکا در این نشست حمله لفظی و سیاسی به ایران بود. ترامپ صراحتاً مسئولیت تجاوز اسرائیل به ایران را پذیرفت و اعلام کرد که این اقدام با نظر و هماهنگی مستقیم او انجام شده است. او با لحنی افتخارآمیز گفت که ایران را از یک قدرت منطقهای به یک کشور ضعیف تبدیل کرده و اکنون کشورهای آسیای مرکزی میتوانند با خیال راحت به «پیمان ابراهیم» بپیوندند.
وی افزود: پس از این اظهارات، قزاقستان به صورت رسمی اعلام کرد که به این پیمان پیوسته است. بهعبارت دیگر، ترامپ نقش جادهصافکن حضور اسرائیل در آسیای مرکزی را برعهده گرفته است. این روند بخشی از یک راهبرد گستردهتر آمریکاست که هدف آن، حذف ایران از معادلات ژئوپلیتیکی منطقه و ایجاد کریدوری ضدایرانی در قفقاز جنوبی است.
کارشناس مسائل اورآسیا تصریح کرد: یکی از پروژههای کلیدی در این راستا، طرح موسوم به «کریدور ترامپ» است که با هدف ایجاد محور ارتباطی میان ارمنستان و آذربایجان و حذف مسیر ایران به ارمنستان طراحی شده است. همزمان، آمریکا در حال گسترش حضور خود در ارمنستان و قزاقستان است و با استفاده از پوششهای بهظاهر علمی، اقدام به ایجاد لابراتوارهای تولید سلاحهای بیولوژیک و میکروبی کرده است.
مدبر گفت: در قزاقستان مرکزی به نام “آیکیمبایف” با پشتیبانی آمریکا تأسیس شده که یکی از مراکز فعال در حوزه تولید سلاحهای بیولوژیک بر پایه پاتوژنهاست. در دیدار اخیر ترامپ و مقامات قزاق، افزایش همکاریها در این حوزه و گسترش نفوذ نظامی و امنیتی آمریکا در دستور کار قرار گرفت.
پیامدهای خطرناک نفوذ آمریکا در منطقه
وی افزود: تهدید اصلی این است که ارتباط فزاینده کشورهای آسیای مرکزی با آمریکا بهصورت مستقیم علیه ایران تعریف میشود. ترامپ در گفتوگوهای خود ایران را دشمن معرفی کرد و وعدههای سرمایهگذاری اغراقآمیز به رهبران منطقه داد، در حالی که حضور اقتصادی آمریکا در این کشورها در عمل بسیار محدود و ناچیز است.
کارشناس مسائل اورآسیا تصریح کرد: وعدههای واشنگتن چیزی جز «رویافروشی» نیست و هدف واقعی، بیثباتسازی سیاسی در کشورهای آسیای مرکزی است. ساختار سیاسی این کشورها شکننده است و هرگونه تحریک یا حمایت از جریانات افراطی میتواند منجر به شورشهای داخلی شود. آمریکا دقیقاً با همین هدف تلاش میکند دولتهای ضعیف و وابسته را در این کشورها تقویت کند تا یک جبهه جدید بیثباتی در آسیای مرکزی ایجاد شود.
مدبر گفت: این تحولات در حالی رخ میدهد که در آینده نزدیک رئیسجمهور ایران سفر مهمی به قزاقستان دارد. ضروری است دستگاه دیپلماسی کشور در این دیدارها با صراحت نسبت به تهدیدات و مخاطرات گسترش نفوذ آمریکا هشدار دهد و بر نقش ایران در حفظ امنیت منطقه تأکید کند.
ضعف تهران در استفاده از ظرفیتهای اقتصادی منطقه
وی افزود: ایران عضو ناظر اتحادیه اقتصادی اوراسیا و طرف توافق تجارت آزاد با این اتحادیه است، اما از این فرصتها استفاده نکرده است. کشورهای آسیای مرکزی به دلیل موقعیت ژئوپلیتیکی خود و نداشتن دسترسی به آبهای آزاد، به مسیر ایران نیاز حیاتی دارند، اما تهران هنوز از این موقعیت طلایی بهرهبرداری نکرده است.
کارشناس مسائل اورآسیا با انتقاد از ضعف دیپلماسی اقتصادی کشور تصریح کرد: سطح مبادلات تجاری ایران با قزاقستان کمتر از ۳۰۰ میلیون دلار است؛ عددی که در برابر ظرفیتهای دو کشور بسیار ناچیز و حتی خندهدار است. در حالی که قزاقستان میتواند از مسیر ایران به راحتی به خلیج فارس و آبهای آزاد متصل شود، ما زیرساختهای لازم را فراهم نکردهایم.
مدبرگفت: با ترکمنستان نیز وضع مشابهی داریم. این کشور با ایران حدود ۹۰۰ کیلومتر مرز زمینی و ۳۰۰ کیلومتر مرز دریایی دارد، اما هنوز از مسیر ایران استفاده مطلوبی نمیکند. در حالیکه ترکمنستان امروز تبادلات تجاری خود را از طریق هوایی با امارات انجام میدهد، مسیر زمینی ایران ظرفیت فوقالعادهای برای توسعه تجارت منطقهای دارد.
ضرورت تحول در دیپلماسی اقتصادی ایران
وی افزود: تهران باید از سیاستهای شعاری فاصله بگیرد و در حوزه دیپلماسی اقتصادی وارد فاز برنامهریزی عملیاتی شود. من در حال حاضر فقط مصاحبهها و اظهارنظرهای کلی میبینم، در حالیکه باید اقدام مشخص در توسعه زیرساختها، فعالسازی مسیرهای ترانزیتی و بهرهبرداری از فرصتهای اتحادیه اقتصادی اوراسیا صورت گیرد.
کارشناس مسائل اورآسیا تصریح کرد: وقتی تهران از فرصتهای طلایی خود در این پیمانها استفاده نکند، ترامپ در اتاق بیضیشکل با سران آسیای مرکزی مینشیند، تهران را تهدید میکند و به آنها رؤیای سرمایهگذاری میفروشد. در نتیجه همان مبادلات محدود ما نیز از بین میرود. اگر ایران بخواهد جایگاه منطقهای خود را حفظ کند، باید عملگرایی را جایگزین شعار کند.
