آتش جدید در آفریقا؛ هشدار فارن پالسی درباره مداخله آمریکا در نیجریه
به گزارش اطلاعات نیوز، نشریه آمریکایی فارن پالسی در گزارشی با عنوان «چرا ترامپ ناگهان از حمله به نیجریه سخن میگوید؟» نوشت: اظهارات اخیر رئیسجمهور ایالات متحده درباره احتمال اقدام نظامی در نیجریه،...
به گزارش اطلاعات نیوز، نشریه آمریکایی فارن پالسی در گزارشی با عنوان «چرا ترامپ ناگهان از حمله به نیجریه سخن میگوید؟» نوشت: اظهارات اخیر رئیسجمهور ایالات متحده درباره احتمال اقدام نظامی در نیجریه، نشان میدهد که چگونه یک روایت رسانهای حاشیهای در آمریکا، به سیاست رسمی کاخ سفید تبدیل شده است.
این نشریه مینویسد که سخنان تازه ترامپ بخشی از روندی خطرناک در سیاسیسازی دین و بهرهبرداری از بحران امنیتی در بزرگترین دموکراسی آفریقاست؛ روندی که هدف آن نه دفاع از مسیحیان، بلکه تحریک شکاف مذهبی و مشروعیتبخشی به مداخلات نظامی جدید واشنگتن است.
فارن پالسی یادآور شده است که در یک سال گذشته رسانههای راستگرای آمریکا با القای این تصور که دولت نیجریه از مسیحیان حمایت نمیکند، زمینه تبلیغاتی لازم برای تصمیم اخیر ترامپ را فراهم کردهاند. این فشارها سرانجام در ۳۱ اکتبر منجر به دستور کاخ سفید برای افزودن نیجریه به فهرست «کشورهای نگرانکننده» شد؛ اقدامی که به گفته کارشناسان، بیشتر با انگیزههای انتخاباتی و برای جلب حمایت پایگاه مذهبی و محافظهکار رئیسجمهور آمریکا انجام شده است.
این گزارش با تأکید بر اینکه خشونتهای نیجریه چندوجهی و پیچیده است، تصریح میکند: مسلمانان و پیروان ادیان بومی نهتنها عامل بحران نیستند، بلکه خود قربانی چرخه خشونت و فقر ساختاریاند. فارن پالسی هشدار داده است که هرگونه مداخله نظامی آمریکا در نیجریه، به جای بازگرداندن ثبات، میتواند آتش درگیریهای قومی و مذهبی را شعلهورتر کند.
در پایان این رسانه آمریکایی نتیجه گرفته است که واشنگتن بار دیگر در پی تکرار الگوی شکستخورده خود در غرب آسیا و خاورمیانه است؛ الگویی که زیر پوشش «دفاع از ارزشها» تنها جنگ، ناامنی و بیثباتی به ملتها هدیه داده است.
ریشههای بحران؛ فراتر از مرز مذهب
نشریه آمریکایی فارن پالسی در ادامه گزارش خود درباره نیجریه، این کشور را جامعهای چندقومیتی و چندمذهبی با جمعیتی نزدیک به ۲۴۰ میلیون نفر توصیف کرده و نوشته است که روایتهای سادهانگارانه از «شمال مسلماننشین» و «جنوب مسیحینشین» نمیتواند واقعیتهای پیچیده میدانی این کشور را توضیح دهد.
بهگفته این نشریه، ناامنی در نیجریه بیش از آنکه ریشه در اختلافات دینی داشته باشد، محصول عواملی چون فساد گسترده، ضعف حکمرانی، شکافهای عمیق قومی و فقر مزمن است؛ مسائلی که طی دههها ساختار اجتماعی و سیاسی این کشور را فرسوده کردهاند.
فارن پالسی در بخش دیگری از گزارش خود یادآور شده است که گروه تروریستی «بوکوحرام» بیش از یک دهه است امنیت نیجریه و کشورهای همسایه را تهدید میکند و ربودن ۲۷۶ دانشآموز دختر در سال ۲۰۱۴ نماد بارز این خشونتهاست. با این حال، این نشریه تأکید کرده است که بوکوحرام تنها یکی از بازیگران صحنه خشونت در نیجریه است و گروههای دیگری همچون «باکاسی بویز»، «کنگره مردم اودوا» و «شبکه امنیت شرقی» نیز با انگیزههای قومی، محلی و گاه جداییطلبانه در تشدید درگیریهای داخلی نقش داشتهاند.
فارن پالسی نتیجه میگیرد که تصویرسازی رسانههای غربی از نیجریه بهعنوان صحنهای از نبرد دینی میان مسلمانان و مسیحیان، نهتنها تحریف واقعیت است بلکه بستری برای توجیه مداخلهگری خارجی بهویژه از سوی ایالات متحده فراهم میکند.
فساد، نابرابری و بحران اقلیمی؛ چهره پنهان خشونت در نیجریه
ریشه ناآرامیهای نیجریه نه در دین و مذهب، بلکه در ساختارهای فرسوده سیاسی، فساد گسترده و سوءمدیریت منابع ملی نهفته است. این نشریه نوشت: «سوءاستفاده از درآمدهای نفتی در دلتای نیجر و توزیع ناعادلانه ثروت، نارضایتیهای عمیقی در جامعه ایجاد کرده که اکنون در قالب خشونت و بیاعتمادی بروز یافته است.»
فارن پالسی با یادآوری اعتراضات سراسری سال ۲۰۲۰ موسوم به جنبش «انحلال یگان ویژه مبارزه با سرقت»، خاطرنشان کرده است که این حرکت مردمی که در واکنش به خشونت پلیس آغاز شد، با سرکوب خونین ارتش به پایان رسید و شکاف میان دولت و مردم را عمیقتر کرد. همچنین، انتخابات اخیر که به پیروزی «بولا تینوبو» انجامید، بهگفته این نشریه، صحنهای از رقابتهای قومی و منازعات سیاسی پرتنش بود که مشروعیت دولت را با چالش روبهرو کرد.
در بُعد زیستمحیطی، فارن پالسی تغییرات اقلیمی را از مهمترین عوامل تشدید درگیریها دانسته است. این نشریه توضیح داده که خشکسالی و بیابانزایی در شمال، دامداران قوم «فولانی» را ناگزیر به مهاجرت به مناطق جنوبی کرده و درگیریهای خونینی میان آنان و کشاورزان محلی رقم زده است.
فارن پالسی در پایان با اشاره به تناقض آشکار سیاستهای واشنگتن نوشته است: «دولت ترامپ در حالی منکر تغییرات اقلیمی است که اکنون از همان بحران زیستمحیطی بهعنوان توجیهی برای مداخله در نیجریه بهره میگیرد.» این نشریه نتیجه گرفته است که آمریکا بار دیگر با پوشش انساندوستانه، در پی تثبیت نفوذ خود بر منابع و مسیرهای انرژی قاره آفریقاست.

هشدار درباره فاجعه مداخله نظامی آمریکا در نیجریه
هرگونه دخالت یا حمله نظامی ایالات متحده در نیجریه را اقدامی «فاجعهبار» توصیف کرده است. این نشریه هشدار داده که چنین سیاستی نهتنها کمکی به برقراری ثبات نمیکند، بلکه بیاعتمادی عمومی را افزایش داده، شکافهای قومی و مذهبی را تعمیق میبخشد و ثبات منطقه حساس غرب آفریقا را با خطر فروپاشی روبهرو میسازد.
هیچیک از این اقدامات به صلح و توسعه منجر نشد، بلکه نتیجه آن ویرانی، آوارگی و از بین رفتن زیرساختهای انسانی و اقتصادی کشورها بود.
این رسانه آمریکایی تأکید کرده است که گرچه افکار عمومی در نیجریه خواستار توجه جهانی به بحرانهای امنیتی و انسانی کشور است، اما این مطالبه به معنای پذیرش حضور یا دخالت بیگانگان نیست. بر اساس این گزارش، مسلمانان، مسیحیان و پیروان ادیان بومی همگی قربانی ناامنی هستند و هرگونه حضور نظامی خارجی، تنها آتش اختلاف را شعلهورتر میکند.
راهحل واقعی بحران نیجریه نه در بمباران و تحریم، بلکه در تقویت حاکمیت ملی، اصلاحات اقتصادی و گفتوگوی میاندینی و منطقهای نهفته است؛ مسیری که با منافع ملتها سازگار است، نه با اهداف انتخاباتی و راهبردی واشنگتن.
نشانههای افول نفوذ آمریکا در آفریقا
بحران نیجریه فراتر از یک گزارش امنیتی، بازتابی از دگرگونی در نظم جهانی است؛ نظمی که در آن کشورهای آفریقایی دیگر مداخلهگری قدرتهای خارجی را برنمیتابند. واشنگتن در حالی با شعار مبارزه با تروریسم و دفاع از دموکراسی، حضور خود را در قاره سیاه توجیه میکند که تجربه دو دهه گذشته نشان داده است این مداخلات نهتنها ثبات نیاورده، بلکه ناامنی، بیاعتمادی و فروپاشی اجتماعی را تشدید کرده است.
نیجریه بهعنوان پرجمعیتترین کشور آفریقا و یکی از بازیگران کلیدی در تولید انرژی، امروز در نقطهای ایستاده که تصمیمهایش میتواند بر توازن قدرت در کل منطقه اثر بگذارد. تداوم بحرانهای داخلی، از فساد و شکاف قومی گرفته تا پیامدهای تغییرات اقلیمی، زمینه را برای نفوذ قدرتهای بیرونی فراهم کرده است؛ با این حال، رشد آگاهی اجتماعی و افزایش نقش گروههای مدنی، مسیر را برای استقلال سیاسی و اقتصادی این کشور هموار میکند.
به نظر میرسد همانگونه که در آمریکای لاتین و آسیای جنوبشرقی دیده میشود، آفریقا نیز در آستانه دورهای تازه از بیداری و بازتعریف روابط خود با غرب قرار دارد. از نگاه تحلیلگران، ناآرامیهای نیجریه تنها نشانهای از بحران داخلی نیست، بلکه بخشی از تقابل بزرگتر میان غرب و جنوب جهانی است؛ تقابلی که نتیجه نهایی آن میتواند شکلدهنده فصل تازهای در معادلات ژئوپلیتیکی قرن بیستویکم باشد.
