احیای داعش در خلأ قدرت تحریر شام؟
به گزارش اطلاعات نیوز، از حمله مارس ۲۰۰۳ ایالاتمتحده به عراق، بهعنوان نقطه عطفی در شکلگیری مناسبات امنیتی جدید در خاورمیانه یاد میشود؛ مقطعی که در آن ابومصعب زرقاوی، تروریست اردنیتبار و از...
به گزارش اطلاعات نیوز، از حمله مارس ۲۰۰۳ ایالاتمتحده به عراق، بهعنوان نقطه عطفی در شکلگیری مناسبات امنیتی جدید در خاورمیانه یاد میشود؛ مقطعی که در آن ابومصعب زرقاوی، تروریست اردنیتبار و از شاگردان اسامه بنلادن، در ائتلاف با جداییطلبان حزب بعث به رهبری عزت ابراهیم، با انحلال گروه «جماعت توحید و جهاد»، پایهگذار شاخه القاعده در عراق شد.
زرقاوی به دلیل تمایلات شدید تکفیری و رویکرد ضدشیعیاش، بهعنوان بنیانگذار تحرکات فرقهگرایانه در غرب آسیا شناخته میشود. شهرهای شیعهنشین عراق در فاصله سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۶، همزمان با دوران فعالیت او، هر روز شاهد حملات انتحاری و اقدامات وحشیانه عناصر وفادار به این جریان بودند.
ریشهیابی تحرکات فرقهگرایانه و ستیزهجویانه در خاورمیانه — از عراق و سوریه تا مصر و اردن — طی ۲۲ سال گذشته، نشان میدهد که بخش بزرگی از این جریانها مستقیم یا غیرمستقیم از مکتب فکری زرقاوی تغذیه شدهاند. در همین چارچوب، کمپ بوکا در امالقصر عراق، بهعنوان محل تولد گروه تروریستی داعش شناخته میشود؛ جایی که سه تن از پیروان زرقاوی، یعنی ابوبکر بغدادی، ابومحمد جولانی و شاکر وهیت فهداوی، سالها در اسارت نیروهای آمریکایی بهسر بردند.
با کشته شدن زرقاوی و ترور ابوایوب مصری، رهبری شاخه عراقی القاعده به ابوبکر بغدادی رسید و او با تغییر عنوان گروه به «دولت اسلامی عراق» مسیر جدیدی را آغاز کرد. در سالهای بعد، با شعلهور شدن جنگ داخلی سوریه و تشکیل «جبهه النصره» به رهبری ابومحمد جولانی، بغدادی فرصت را برای تحقق رؤیای «خلافت اسلامی» در سراسر عراق و شام مناسب دید. او با خروج از بیعت ایمنالظواهری، رهبر جدید القاعده، وارد نبردی گسترده با النصره، شبهنظامیان کرد، ارتش سوریه و دیگر گروههای معارض شد.
اکنون، با گذشت شش سال از سقوط آخرین قلمرو داعش در عملیات باغوز فوقانی، گزارشهای امنیتی از عراق و سوریه از بازگشت تدریجی عناصر داعش و افزایش فعالیتهای سلفیها در مناطق بیابانی خبر میدهند. کارشناسان منطقه بر این باورند که نضجگیری مجدد گروههای تکفیری در کشورهای مختلف، از سودان و سومالی تا لیبی، یمن، افغانستان و سوریه، حاصل دو عامل همزمان است: بروز بحرانهای سیاسی-امنیتی و مداخله مستقیم قدرتهای بینالمللی و منطقهای.
در این میان، صحنه سیاسی سوریه در یک سال اخیر و پس از سقوط حکومت بشار اسد، با بحرانهای عمیق و درهمتنیدهای روبهرو شده است. مداخله برخی قدرتهای منطقهای در معادلات میدانی شامات، بیش از پیش زمینه را برای بازسازی و رشد گروههای افراطی از جمله داعش فراهم کرده است.
در ادامه، این گزارش به بررسی مهمترین متغیرهای مؤثر در باززایی و تقویت داعش در سوریه میپردازد.
آتش زیر خاکستر شمال سوریه؛ احتمال درگیری خونین میان کردها و تحریر شام
در شرایطی که صحنه سیاسی و امنیتی سوریه پس از سقوط دولت بشار اسد همچنان بیثبات و چندپاره است، گزارشها از تشدید گمانهزنیها پیرامون درگیری احتمالی میان گروه تروریستی تحریر شام و نیروهای کرد سوری موسوم به «یگانهای مدافع خلق» حکایت دارد.
یگانهای مدافع خلق، شاخه سوری حزب کارگران کردستان (پکک)، که هماکنون کنترل یکسوم از خاک سوریه در شرق رود فرات را در دست دارند، بهعنوان اصلیترین رقیب داخلی تحریر شام شناخته میشوند. بر اساس توافق ۱۰ مارس ۲۰۲۵ میان «مظلوم کوبانی» رهبر این شبهنظامیان و «احمد الشرع» حاکم دمشق، مقرر شده بود نیروهای کرد در ارتش سوریه ادغام شده، گذرگاههای مرزی را به نیروهای تحریر شام تحویل دهند و زمینه برای تشکیل حکومتی واحد فراهم شود.
با این حال، نیروهای کرد طی ماههای گذشته از اجرای تعهدات خود سر باز زدهاند؛ اقدامی که دامنه گمانهزنیها درباره آغاز درگیریهای جدید در شمال سوریه را افزایش داده است. درگیریهای پراکنده اخیر میان دو طرف در منبج و محلههای شیخ مقصود و اشرفیه حلب، نشاندهنده شکنندگی وضعیت و احتمال آغاز موج تازهای از خشونت است.
شبهنظامیان کرد از زمان تشکیل نیروهای سوریه دموکراتیک در سال ۲۰۱۵، نقشی کلیدی در نبرد با داعش ایفا کردهاند و با شکست تکفیریها در رقه، پایتخت خلافت خودخوانده داعش، جایگاه خود را بهعنوان بازیگری مهم در صحنه میدانی سوریه تثبیت کردند. آنان پس از آن با تأسیس حکومت خودمختار موسوم به «رژووا»، عملاً مسیر تحقق آرمان دیرینه خود برای جدایی از دمشق را دنبال کردند و پس از سقوط دولت مرکزی، آشکارا بر تشکیل ساختاری فدرال در سوریه پافشاری کردند.
«مظلوم کوبانی» و «صالح مسلم» رهبران برجسته کرد در اظهارات متعدد خود بر تمایل برای ایجاد حکومتی خودمختار مشابه اقلیم کردستان عراق تأکید کردهاند. اما اکنون، با افزایش تنشها میان این دو جریان اصلی — یگانهای مدافع خلق و تحریر شام — بیم آن میرود که شعلههای جنگی تازه در شمال سوریه زبانه بکشد؛ جنگی که پیامدهای آن میتواند زمینهساز بازگشت عناصر داعش به میدان باشد.
بخش قابل توجهی از جنگجویان داعش و خانوادههای آنان طی یک دهه گذشته در اسارت نیروهای کرد قرار داشتهاند و با امتناع کشورهای غربی و برخی دولتهای منطقه از پذیرش اتباع داعشی خود، وضعیت هزاران نفر از آنان در کمپهای شمال سوریه به بحرانی پیچیده تبدیل شده است. به گفته منابع کردی، تنها در اردوگاه «الهول» بیش از ۳۷ هزار خانواده داعشی زندگی میکنند.
رهبران کرد در سالهای گذشته بارها نسبت به احتمال شورش یا فرار گسترده عناصر داعش هشدار دادهاند. اکنون، با کاهش اعتماد کردها به حمایت ایالات متحده و افزایش تنش با تحریر شام، برخی ناظران از احتمال استفاده ابزاری از این عناصر برای اعمال فشار بر رقبای میدانی سخن میگویند.
در چنین شرایطی، وقوع درگیری تمامعیار در دو سوی فرات میتواند نهتنها موجب بیثباتی مجدد سوریه شود، بلکه با فعالشدن هستههای خفته داعش در بیابانهای مرزی عراق و سوریه، بار دیگر منطقه را درگیر موجی تازه از خشونتهای تکفیری کند. گزارشهای اطلاعاتی اخیر نشان میدهد جنگجویان داعش در ماههای گذشته در مناطق بیابانی همجوار با مرز عراق و سوریه اقدام به یارگیری و تجدید قوا کرده و تحرکات مسلحانه آنان به شکل محسوسی افزایش یافته است.
میدان تازه رقابت اخوان و صهیونیسم در شمال سوریه
از حزب عدالت و توسعه ترکیه به رهبری رجب طیب اردوغان بهعنوان شاخه ترکی اخوانالمسلمین یاد میشود. دکترین نوعثمانیگری اردوغان، آنکارا را به اصلیترین حامی جریان اخوانی در منطقه بدل کرده است. بیشتر نیروهای «تحریر شام» نیز از نظر فکری و ایدئولوژیک نزدیکی زیادی با این جریان دارند.
قدرتگیری جریانهای اخوانی در سوریه، لیبی، ترکیه، قطر و نوار غزه با نگرانی فزایندهای از سوی محافل صهیونیستی همراه بوده است. از نگاه تحلیلگران اسرائیلی، با فروپاشی حکومت اسد، محور اخوانی به رهبری اردوغان در پی پر کردن خلأ ناشی از تضعیف محور مقاومت در شامات است. همین تصور موجب شده ارتش اسرائیل پس از سقوط اسد، با اشغال ارتفاعات «جبلالشیخ» و نقض معاهده ترک مخاصمه ۱۹۷۴، بارها مواضع تحریر شام را هدف قرار دهد.
صحنه سیاسی سوریه در ماههای اخیر شاهد تقابل مستقیم میان ترکیه و رژیم صهیونیستی بوده است. ارتش اسرائیل با حمایت تسلیحاتی از شبهنظامیان دروزی در استان سویدا، در پی ایجاد منطقه حائل و افزایش عمق استراتژیک خود در جنوب سوریه است؛ اقدامی که از نگاه تحلیلگران، بخشی از طرح تجزیهطلبانه تلآویو در این کشور محسوب میشود.
در شمال نیز کردها از دیرباز مطابق با دکترین پیرامونی «بنگوریون» در شمار متحدان سنتی رژیم صهیونیستی قرار دارند. رهبران تلآویو با طرحی موسوم به «کریدور داوود»، قصد دارند میان مناطق دروزنشین سوریه و نواحی کردنشین شمال ارتباطی برقرار کرده و از این مسیر بر دولتهای ترکیه، عراق و ایران فشار وارد کنند.
این طرح با منافع ترکیه در تضاد مستقیم است. از زمان تأسیس جمهوری ترکیه در ۱۹۲۳، حزب کارگران کردستان (پکک) به رهبری عبدالله اوجالان، دشمن دیرینه آنکارا بوده است. شبهنظامیان یگانهای مدافع خلق (پید) شاخه سوری پکک محسوب میشوند و خود را پایبند به اندیشههای اوجالان میدانند. از همین رو گسترش نفوذ کردها در شمال سوریه تهدیدی جدی برای امنیت ملی ترکیه و دولت اردوغان تلقی میشود.
به همین دلیل، پیشبینی میشود ارتش ترکیه در هفتههای آینده با همکاری گروههای شبهنظامی نزدیک به خود، حملاتی سنگین علیه نیروهای کرد ترتیب دهد.
در این میان، رژیم صهیونیستی به دلیل فاصله جغرافیایی و ملاحظات ناشی از عضویت ترکیه در ناتو، قادر به ورود مستقیم به این درگیری نیست. از همینرو احتمال میرود تلآویو برای تضعیف تحریر شام، به حمایت غیرمستقیم از گروههای تکفیری نظیر داعش روی آورد؛ همانگونه که تجربه سالهای گذشته نشان داده، رشد این جریانها اغلب در بستر بیثباتی و با پشتیبانی خارجی رخ داده است.
در سطحی کلانتر، تقابل سیاسی و امنیتی میان اسرائیل و ترکیه از مرزهای سوریه فراتر رفته است. مقامات تلآویو بارها اعلام کردهاند اجازه نخواهند داد ترکیه پس از آتشبس در نوار غزه، نقشی در نیروهای چندملیتی امنیتی ایفا کند؛ موضعی که بیانگر رقابت ژرف دو محور اخوانی و صهیونیستی در خاورمیانه جدید است.
شکاف در امارت جولانی؛ حکومت تحریر شام در آستانه فروپاشی درونی
جامعه سوریه بهواسطه حضور اقلیتهای قومی و مذهبی همچون آشوریها، مارونیها، ارمنیها، دروزها، علویان، شیعیان، ترکمنها و کردها، یکی از متکثرترین بافتهای اجتماعی خاورمیانه را داراست. اما حکومت تحریر شام با قرائتی بسته، فرقهگرایانه و خشونتمحور از اسلام سیاسی، در مسیر سرکوب این تنوع گام برداشته است. اتخاذ سیاستهای سختگیرانه و ارتکاب جنایتهایی چون کشتار علویان در بانیاس، طرطوس و لاذقیه، موجی از نارضایتی و میل به جدایی از حکومت جولانی را در میان اقلیتهای قومی و مذهبی دامن زده است.
در عرصه داخلی نیز، از زمان تسلط تحریر شام بر دمشق، شکاف در میان ائتلافهای همپیمان این گروه شدت یافته است. سازمانهایی نظیر «جیشالاسلام» و «احرار شام» از زیادهخواهی اطرافیان جولانی بهویژه در تقسیم مناصب و منابع انتقاد کردهاند. همزمان، «ارتش ملی سوریه» (SNA) با بیش از صد هزار شبهنظامی مستقر در شمال غرب سوریه، عملاً مستقل از دمشق عمل میکند و تحت هدایت مستقیم ترکیه، درگیر نبرد با نیروهای کرد است.
در همین حال، قبایل و عشایر عرب نسبت به سیاستهای سختگیرانه دمشق در قبال دروزها و دیگر اقلیتها نگراناند. این مجموعه اختلافات، اکنون به مهمترین چالش سیاسی احمد شرع و حلقه تکنوکراتهای اطراف او بدل شده است. شرع در مذاکرات غیرعلنی با واشنگتن و بروکسل وعده داده است که شبهنظامیان خارجی را منحل و از اجرای قرائتهای تند مذهبی در سطح عمومی پرهیز کند؛ وعدهای که خشم تندروها را برانگیخته است.
تحلیلگران بر این باورند که شکاف میان رهبران سیاسی تحریر شام و نیروهای افراطی میتواند به دو شکل موقعیت داعش را تقویت کند: نخست، از طریق تحلیل توان نظامی تحریر شام در نتیجه درگیریهای داخلی و دوم، با خروج بخشی از جنگجویان تندرو از این گروه و پیوستن مجدد آنان به داعش.
طبق دادههای نهادهای امنیتی، هزاران جنگجوی خارجی از ملیتهای مختلف از جمله چچن، داغستان، اویغور، تاجیک و ازبک در قالب گردانهای وابسته به تحریر شام فعالیت دارند. جدایی احتمالی آنان و پیوستنشان به صفوف داعش میتواند موازنه قوا در سوریه را بهکلی دگرگون کند.
در چنین شرایطی، حکومت جولانی با بحرانی چندلایه روبهرو است: از یکسو با اقلیتهای ناراضی، از سوی دیگر با متحدان متزلزل و از درون با ایدئولوژیای که بهتدریج مشروعیت خود را از دست میدهد.
