این بحران پنهانی آمار قتلها را بالا میبرد
اطلاعات نوشت: کارشناسان حوزه اجتماعی همواره از خشونت خانگی بهعنوان یکی از بدترین و خطرناکترین چالشها در این حوزه یاد کردهاند،به سبب این که هم موجب سست شدن روابط اعضای خانواده می شود و هم می...
اطلاعات نوشت: کارشناسان حوزه اجتماعی همواره از خشونت خانگی بهعنوان یکی از بدترین و خطرناکترین چالشها در این حوزه یاد کردهاند،به سبب این که هم موجب سست شدن روابط اعضای خانواده می شود و هم می تواند به حوادث ناگوار مانند ضرب و جرح شدید و حتی قتل منجر شود.
قتل خانوادگی شدیدترین نوع خشونت خانگی است که فشار اقتصادی، تغییر سبک زندگی و فرسایش پیوندهای حمایتی خانواده گاهی سبب می شود تا تعارض های رزومره به رفتارهای پرخطر و گاه مرگبار بدل شود.
البته این نوع قتل فقط محدود به تهران و سایر کلانشهرها نیست، بلکه متاسفانه در مناطق روستایی هم شاهد اینگونه حوادث تلخ هستیم، بر همین اساس ورود کارشناسان و متخصصان این حوزه به موضوع مذکور، امری ضروری محسوب می شود.
رئیس پلیس آگاهی تهران چند روز قبل با رائه آماری، نسبت به افزایش قتلهای خانوادگی هشدار داده و به دلیل آن را پایین آمدن آستانه تحمل مردم اعلام کرده بود.
سردار علی ولیپور گودرزی گفته بود که قتلهای اخیر بیشتر قتلهای خانوادگی و دعواست، به دلیل این که آستانه تحمل مردم پایین آمده است.مردم باید آستانه تحملشان را بالا ببرند و گذشت کنند. ما همه در یک جامعه زندگی میکنیم و باید همدیگر را درک کنیم زیرا با آسیب رساندن به همدیگر نه فقط مشکلی حل نمیشود بلکه گرفتاریها هم بیشتر میشود.
نظر یک آسیب شناس
یک کارشناس و آسیب های اجتماعی و امور رسانه در این باره در گفتگو با خبرنگار ما میگوید: ناکامی در دستیابی به اهداف فرهنگی در بستر نابرابری ساختاری، فشار روانی ایجاد میکند و احتمال بروز رفتارهای انحرافی، مانند خشونت خانگی را افزایش میدهد. افرادی که به دلیل محدودیتهای اقتصادی و اجتماعی به اهداف فرهنگی دست نمییابند، ممکن است برای ارضای نیازهای خود از مسیرهای خشونتآمیز استفاده کنند.
بابک نمکشناس بر نقش خانواده به عنوان واحد حمایتی و تنظیمکننده اجتماعی تأکید میکند و میافزاید: هرگونه اختلال در کارکردهای حمایتی و عاطفی خانواده، تعادل روانی اعضا را مختل و زمینه درگیریهای خشونتآمیز را فراهم میکند.
این آسیب شناس با اشاره به این که خشونت در خانوادهها اغلب آموختنی است، ادامه میدهد: کودکانی که در محیطهای پرخشونت پرورش مییابند، احتمال بیشتری دارد که در بزرگسالی رفتارهای مشابه از خود نشان دهند ، البته نباید از نقش رسانهها هم در این نوع یادگیری غافل شویم .
نمکشناس با بیان این که فشار اقتصادی، ضعف مهارتهای ارتباطی، اختلالهای روانی و مصرف مواد مخدر از عوامل اصلی خشونت خانوادگی در تهران هستند، می افزاید: فشارهای اقتصادی و نابرابری اجتماعی، زمینهساز بسیاری از قتلهای خانوادگی است. این عوامل از طریق مکانیسمهایی مانند استرس مزمن ناشی از مشکلات معیشتی، بیکاری، تورم، کاهش قدرت خرید و ناامنی شغلی، سطح کنترل تکانه و توانایی مدیریت هیجان را کاهش میدهد و احتمال واکنشهای پرخطر و انفجاری را افزایش مییابد.
وی از دیگر عوامل بروز خشونت را تضعیف پیوندهای خانوادگی میداند و میگوید: فشار اقتصادی سبب کاهش حمایت عاطفی و افزایش تنش در خانوادهها میشود ؛ از سویی دیگر وابستگی یکی از اعضا به لحاظ مالی و اقتصادی به دیگران میتواند سبب سلطه و کنترل و نهایتاً خشونت شود. همچنین محدودیت فعالیتهای اجتماعی و کاهش تعاملات حمایتی، توانایی مدیریت تعارض و حل مشکل را کاهش میدهد.
این کارشناس آسیب های اجتماعی و امور رسانه با اشاره به این که مهارتهای ارتباطی ضعیف و ناتوانی در تنظیم هیجان، یکی از عوامل کلیدی خشونت خانوادگی است، میافزاید: فقدان گفتگو و گوشدادن فعال سبب رقابتی شدن ارتباط و کاهش درک متقابل میشود و ضعف کنترل خشم در افراد، آستانه تحمل آنان را کاهش میدهد و احتمال رفتارهای انفجاری را بالا میبرد و نهایتا سرکوب هیجانات منفی هم منجر به بروز واکنش های شدید و ناگهانی میشود.
به گفته وی، آموزش مهارتهای گفتگو و کنترل هیجان میتواند نقش بازدارنده مهمی در کاهش خشونتهای خانگی ایفا کند.
نمکشناس در ادامه اختلالهای روانی و سوءمصرف مواد مخدر را از دیگر عوامل کلیدی وقوع قتلهای خانوادگی میداند و میگوید: هر ۲ عامل به شدت توانایی فرد در کنترل هیجانات و رفتارهای تکانشی را کاهش میدهند.
وی با تأکید بر این که افسردگی و اضطراب شدید از عوامل بروز خشونت هستند، میافزاید: این اختلالها سبب کاهش توانایی تصمیمگیری منطقی و افزایش تحریکپذیری میشوند و افراد مبتلا ممکن است نسبت به مشکلات خانوادگی واکنشهای شدید و غیرمنطقی نشان دهند . از سویی دیگر اختلال شخصیت ضد اجتماعی و پرخاشگر هم میتواند سبب کاهش همدلی، افزایش رفتارهای خشونتآمیز و عدم پذیرش مسئولیت شوند ،همچنین اختلالات روانپریشی (مانند اسکیزوفرنی) هم با ایجاد توهمات و هذیانها ممکن است منجر به سوءتفاهمهای شدید و واکنشهای خطرناک به اعضای خانواده شوند.
وی با بیان این که مصرف الکل و مواد مخدر محرک (مانند آمفتامین و کوکائین) کنترل تکانه و مهارتهای حل تعارض را کاهش میدهد، تاکید میکند: مواد روانگردان سبب تحریکپذیری بیش از حد، کاهش توانایی در ارزیابی پیامدهای رفتار و افزایش رفتارهای تکانشی میشوند، همچنین ترکیب اختلال روانی و مصرف مواد، اثرات خشونتآمیز را تشدید میکند و احتمال وقوع قتل خانوادگی را افزایش میدهد.
تغییر ارزشها و فرسایش پیوندهای اجتماعی
نمکشناس در بخش دیگری از این گفتگو با تأکید بر این که تحولات سریع اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در کلانشهرهایی مانند تهران سبب تغییر ارزشها و تضعیف پیوندهای اجتماعی شده است، می گوید: در گذشته، خانواده به عنوان مهمترین واحد حمایتی و نظارتی عمل میکرد و اعضا با ارزشهایی مانند وفاداری، همبستگی و احترام متقابل بزرگ میشدند که تغییر سبک زندگی شهری، فردگرایی و تمرکز بر موفقیتهای شخصی، سبب کاهش اهمیت ارزشهای جمعگرایانه و هنجارهای اخلاقی سنتی شده است ؛ این تغییرات موجب میشوند که افراد در مدیریت تعارضها و تحمل فشارهای خانوادگی توانایی کمتری داشته باشند و احتمال بروز رفتارهای خشونتآمیز افزایش یابد.
وی با اشاره به این که مهاجرتهای داخلی، زندگی در آپارتمانها و کاهش همسایگیهای نزدیک هم سبب کاهش حمایتهای اجتماعی غیررسمی میشود، ادامه میدهد: کاهش دسترسی به مشاوره و کمکهای خانواده گسترده و جامعه محلی، موجب افزایش فشار روانی در خانوادهها میشود همچنین افراد فقط با مشکلات خود مواجه میشوند و مکانیسمهای مقابله سالم هم کاهش مییابد.
نمکشناس با اشاره به این که رسانهها در بازنمایی خشونت نقش دوگانه دارند، میگوید: نمایش مداوم خشونت، آن را به عنوان راهحل قابل قبول معرفی میکند و کودکان و نوجوانان ممکن است رفتارهای خشونتآمیز مشاهدهشده را تکرار کنند.همچنین نمایش زندگی ایدهآل دیگران حس ناکامی و فردگرایی را افزایش میدهد اما از سویی دیگر رسانه ها با آموزش مهارتهای کنترل خشم، حل تعارض و پیامدهای حقوقی خشونت میتوانند نقش بازدارنده هم ایفا کنند.
