جنگ در غزه تمام نشده است
به گزارش اطلاعات نیوز، بعد از دو سال خونریزی، نشست شرمالشیخ با میانجیگری آمریکا و مصر اعلام کرد که «آتشبس» برقرار شده و تبادل اسرا شروع شده، اما واقعیت این است: این پایان جنگ نیست، فقط یک توقف...
به گزارش اطلاعات نیوز، بعد از دو سال خونریزی، نشست شرمالشیخ با میانجیگری آمریکا و مصر اعلام کرد که «آتشبس» برقرار شده و تبادل اسرا شروع شده، اما واقعیت این است: این پایان جنگ نیست، فقط یک توقف تاکتیکی برای مدیریت بحران و بازتنظیم معادلات است. ترامپ آمد تا نقش میانجی–ضامن را بازی کند و از فرصت استفاده کند تا نفوذ ازدسترفته آمریکا را بازسازی کند و بخشهایی از پروژه «صلح ابراهیم» را احیا کند؛ کاری که بیشتر شبیه بازاریابی نفوذ است تا حل ریشهای مشکل.
ما با یک مسئله سروکار داریم: اشغال از ۱۹۴۸ تا امروز اشغالگری، آوارگی و تغییر پاردایمِ درگیری بوده هر نسلی بازیگران و ابزارهای جدید آورده اما اصل مسأله عوض نشده است. تا وقتی اشغال، تبعیض و محرومیت پابرجاست، هیچ «صلح» ماندگاری شکل نمیگیرد؛ آتشبسها فقط موقتیاند و صورتمسئله را میپوشانند.
چرا آتشبس شکل گرفت؟ منطقِ اسرائیل و آمریکا
اسرائیل به دنبال تثبیت موقعیتش و بازگرداندن فضای عادی برای توسعه روابط اقتصادی و سیاسی با همسایگان است — همان اهداف صلح ابراهیم اما در قالبی که تهدیدات ساختاری را پاک نکند. آمریکا هم دنبال بازپسگیری نقش سیاسی و دیپلماتیک است؛ حضور ترامپ در منطقه و کوششی که برای تبادل اسرا و تضمین کمکها انجام شد، نشان میدهد هدف «بازسازی نفوذ» و مدیریت اوضاع است نه تحویلدادن راهحل عادلانه و پایدار.
وضعیت میدانی: حماس سلاحش را نمیسپارد
حماس حاضر شد برای نجات مردم غزه و بازسازی موقتی عقبنشینی کند، اما ندادن سلاح و حفظ ساختارهای امنیتی را جزو خطوط قرمزش میداند؛ برخلاف آنچه برخی انتظار دارند، خلع سلاح فوری رخ نخواهد داد. شواهد میدانی و گزارشها نشان میدهد گروههای محلی و نیروهای حماس نقش نظم داخلی را به عهده گرفتهاند و خلع سلاح کامل نیازمند زمان و تضمینهای سیاسی است.

نخستوزیر اسرائیل، که هنوز ابزارهای سیاسی و نظامی در دست دارد، اگر احساس کند جایگاهش تهدید شده، ممکن است با عملیات در جبهههای دیگر (سوریه، یمن یا اتهامزنی به ایران) فضا را ملتهب نگه دارد تا منافع داخلیاش را حفظ کند؛ یعنی آتشبس امروز میتواند تنها یک نفسگیری تاکتیکی باشد.
آتشبسِ شرمالشیخ یک فرصتِ دیپلماتیک است نه پایان درازمدت. محور مقاومت باید از این توقف برای بازسازی عقلانی و استراتژیک بهره ببرد: بازسازی اجتماعی و نهادی در غزه، تقویت روایت حقوقی-انسانی در میادین بینالمللی، و آمادهسازیِ راهبردهای نوین مبارزه که هزینههای آینده را کاهش دهد. تا وقتی اشغال و نابرابریها باقیاند، صلحِ پایدار محقق نخواهد شد — و این حقیقت را سیاست منطقهای باید بپذیرد.
