گفتمان مقاومت قائم به فرد نیست / سنوارها زنده هستند
مجتبی قنبردوست در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: اول اینکه رفتن شخصیتهایی مثل سنوار قطعاً ضربه است و بالاخره تأثیر دارد؛ اما عرضم این است که گفتمان مقاومت قائم به فرد نیست. مثلاً در تاریخ...
مجتبی قنبردوست در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: اول اینکه رفتن شخصیتهایی مثل سنوار قطعاً ضربه است و بالاخره تأثیر دارد؛ اما عرضم این است که گفتمان مقاومت قائم به فرد نیست. مثلاً در تاریخ فرماندهان حزبالله، کسانی بودند که ابرفرمانده بهنظر میرسیدند و جامعه شناخت کاملی از ظرفیتشان نداشت، ولی خودِ گفتمانِ مقاومت متکی به یک فرد نیست. این گفتمان بر مبانی فکری و اندیشه سیاسی شیعی و مبارزه با نظام سلطه استوار است و تا زمانی که عقل بشری و انسانها روی زمین هستند، این گفتمان ترویج میشود.
وی افزود: امروز داشتم مطلبی میخواندم درباره وضعیت جوانان ۱۸ تا ۳۴ سال در ایالات متحده — حتی جان میر هم در مصاحبهای به این نکته اشاره کرده بود — که نشان میدهد نگاه جوانان غربی نسبت به گفتمان مقاومت و مسئله فلسطین امیدوارکننده است. آمار در بازه ۱۸ تا ۳۴ سال، نشان میدهد نزدیک به دو سوم در آمریکا دید محکومکننده به رژیم صهیونیستی و همراه با مقاومت فلسطینی دارند. این نشان میدهد گفتمانِ مقاومت متعلق به یک نفر نیست و ریشههای عمیقتری دارد.
کارشناس مسائل خاورمیانه تصریح کرد: مقاومت یک گفتمان و نگاه اندیشگی است؛ ورود افراد به این گفتمان صرفاً به خاطر شخصیت یک نفر نیست. تفاوت است بین کسی که فقط به خاطر یک فرد وارد یک ایدئولوژی میشود و کسی که بر اساس مبانی و تجربه جذب میشود. رویشهای جدید در این حوزه هم بر پایه تجربه و هم بر پایه مبانی فکری است و بسیار امیدوارکنندهاند.
قنبردوست خاطرنشان کرد: در موضوع فلسطین و غزه هم که مطرح میکنید، این گفتمان در همتنیدگی با تجربه شکل گرفته و قائم به مرحوم سنوار، سیدحسن نصرالله یا شیخ احمد یاسین نیست. بسیاری از فرماندهان و بزرگان محور مقاومت نشان دادهاند که ظرفیت مردمی همواره وجود داشته و نسل به نسل تغییر و تداوم داشته است. با رفتن فرماندهان، حلقه جدیدی از مدیران و فرماندهان با سوادتر، صفاتر و پرانگیزهتر به میدان آمدهاند و همان روند را ادامه میدهند — بعضی از ویژگیهایشان حتی برجستهتر شده: ریسکپذیری بیشتر، سواد و بهروزبودن.
وی ادامه داد: ممکن است خودِ سنوار دیگر حضور نداشته باشد، اما عناصر جایگزین با مؤلفههای سازندهتر پدید میآیند. اهمیتِ گفتمان است؛ هر چه این گفتمان جوانتر، بهروزتر و اجتهادیتر شود (یعنی مدام خود را بهروز کند)، مطلوبیت و اثربخشیاش بیشتر خواهد شد.
کارشناس مسائل خاورمیانه افزود: در موضوع تبادل اسیران هم، مثلاً از ۲۰۰۰ نفری که قرار است آزاد شوند حدود ۲۵۰ نفر از حماس هستند — بسیاری از اینها اسیرانیاند که در زندانها رشد کردهاند، تجربه و ریشه دارند و تحت شدیدترین فشارها کار سیاسی، امنیتی و نظامی کردهاند. این افراد میتوانند ذخیره و سرمایهای برای مقاومت باشند؛ شبیهِ موسیهایی که در دامن فرعون بزرگ شدهاند و اکنون پختهتر شدهاند.
او در پایان گفت: در بحث آتشبس و پس از آن پیچیدگیهایی هست؛ بازیگرانی مانند آمریکا، رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای عربی دنبال ایناند که قدرت پساغزه به چه کسی واگذار شود — اگر به حماس واگذار شود، تلقیِ نزدیکی به جمهوری اسلامی بیشتر میشود و حساسیتها بالا میرود؛ اگر مدیریت به گروهها یا کشورهای دیگر داده شود، نتایج متفاوت خواهد بود. بههرحال ساختار و پایگاه اجتماعی حماس در میان مردم تا حدودی حفظ شده، اگرچه ضربات سنگینی وارد شده است. در مجموع جمعبندیم این است که گفتمان مقاومت قائم به فرد نیست؛ این گفتمان تولید مدیر و کادر از میان مردم و از میان کسانی که آزاد شدهاند میکند.
