خنثی سازی ماشه – ایمنا
به گزارش اطلاعات نیوز، از بامداد هفتم مهر ۱۴۰۴، دبیرخانه سازمان ملل متحد در بیانیهای رسمی اعلام کرد که مطابق درخواست آمریکا و تروئیکای اروپایی، «تمامی قطعنامههای پیشین شورای امنیت علیه ایران»...
به گزارش اطلاعات نیوز، از بامداد هفتم مهر ۱۴۰۴، دبیرخانه سازمان ملل متحد در بیانیهای رسمی اعلام کرد که مطابق درخواست آمریکا و تروئیکای اروپایی، «تمامی قطعنامههای پیشین شورای امنیت علیه ایران» دوباره فعال شدهاند؛ از جمله قطعنامههای ۱۶۹۶، ۱۷۳۷، ۱۷۴۷، ۱۸۰۳، ۱۸۳۵ و ۱۹۲۹. این یعنی در نگاه غرب، ایران دوباره در موقعیتی قرار گرفته که پیش از تصویب قطعنامه ۲۲۳۱ در سال ۲۰۱۵ داشت؛ با همان فهرست ۴۳ فرد و ۷۸ نهاد تحریمشده و همان محدودیتهای تسلیحاتی، مالی و فناوری. اما این تنها ظاهر ماجراست. در واقعیت، معادله قدرت جهانی تغییر کرده و ایران با اتکا به تجربههای گذشته، همراهی شرکای شرقی و ابزارهای حقوقی و دیپلماتیک، مسیر متفاوتی برای مقابله با «اسنپبک» ترسیم کرده است.
بُعد حقوقی؛ برجام، متن و روح آن
فعالسازی مکانیسم ماشه بهظاهر بر بندهای ۱۱ و ۱۲ قطعنامه ۲۲۳۱ استناد میکند؛ بندهایی که برای بازگرداندن تحریمها در صورت نقض جدی برجام پیشبینی شدهاند. اما تهران با استناد به اصل «اِعمال حق از سوی طرف ذینفع» و سوابق مذاکراتی، استدلال میکند که آمریکا پس از خروج رسمی از برجام در سال ۲۰۱۸، جایگاهی برای توسل به این بندها ندارد. حتی تروئیکای اروپایی نیز از منظر شکلی، اختیار استفاده یکجانبه از «اسنپبک» را نداشتند. از همین رو ایران همراه با چین و روسیه یک کارزار حقوقی را آغاز کرده تا در دیوان بینالمللی دادگستری و دیگر نهادهای قضایی، مشروعیت این اقدام را زیر سؤال ببرد.
شکاف در شورای امنیت؛ صدای رسای شرق
اظهارات ولادیمیر پولیانسکی، معاون نمایندگی روسیه در سازمان ملل، در جلسه اخیر شورای امنیت نقطه عطفی بود: «مکانیسم ماشه فعال نشده و ما قطعنامه ۲۲۳۱ را در ۱۸ اکتبر پایانیافته تلقی میکنیم.» همراهی چین نیز به این موضع وزن بیشتری بخشید. برای نخستین بار پس از پایان جنگ سرد، دو عضو دائم شورای امنیت آشکارا اعلام کردند از اجرای مصوبات مورد ادعای غرب سر باز خواهند زد. این شکاف ساختاری به ایران فرصت داده تا اجماع بینالمللی علیه خود را بشکند و مشروعیت تحریمها را زیر سؤال ببرد.
پیوندهای چندجانبه؛ شانگهای و بریکس
ایران دیگر تنها نیست. عضویت در سازمان همکاری شانگهای و بریکس، تهران را در جایگاهی قرار داده که حتی در صورت بازگشت ظاهری تحریمها، مسیرهای همکاری اقتصادی و سیاسیاش بسته نمیشود. چین و روسیه به عنوان رهبران این پیمانها، صریحاً اعلام کردهاند قطعنامههای بازگشته را بیاعتبار میدانند. هند، عضو مهم هر دو سازمان، در روزهای اخیر خرید نفت از ایران را از سر گرفته و حتی به واشنگتن فشار آورده برای ادامه این روند معافیت بدهد. این تحولات نشان میدهد که مکانیسم ماشه در فضای جدید چندجانبهگرایی، کارآیی گذشته را ندارد.
استمرار همکاریهای اقتصادی و نظامی شرق با ایران
در شرایطی که قطعنامههای ۱۷۴۷ و ۱۹۲۹ محدودیتهای تسلیحاتی و مالی سنگینی را علیه ایران پیشبینی کردهاند، چین و روسیه رسماً اعلام کردهاند این محدودیتها را به رسمیت نمیشناسند. به این معنا که پروژههای نفتی، سرمایهگذاریهای زیرساختی و همکاریهای نظامی با ایران ادامه خواهد یافت. برای تهران این یک «سپر راهبردی» است؛ چرا که حتی در اوج تحریمهای سازمان ملل در دهه ۸۰ شمسی، چین و روسیه مسیرهایی برای تداوم همکاری پیدا کرده بودند، اما این بار تصمیم دارند علناً از اجرای تحریمها امتناع کنند.
ظرفیتهای اقتصاد مقاومتی؛ از تحریمپذیری تا تحریمگریزی
ایران در یک دهه گذشته با تحریمهای چندلایه آمریکا، اروپا و سازمان ملل مواجه بوده و در این مسیر «اقتصاد مقاومتی» را بهعنوان یک دکترین ملی تعریف کرده است. امروز استفاده از پیمانهای پولی دوجانبه، تسویه با ارزهای محلی، گسترش صادرات غیرنفتی، تقویت صنایع دانشبنیان و توسعه ترانزیت منطقهای بخشی از همان راهبرد است. فعالسازی مجدد قطعنامهها، اگرچه فشارهایی را ایجاد میکند، اما ابزارهای جدید مالی و تجارت دیجیتال فضای تازهای برای دور زدن تحریمها فراهم کرده است.
دیپلماسی انرژی؛ اهرم ژئوپلیتیکی ایران
تحریمهای ۱۸۰۳ و ۱۹۲۹ محدودیتهای جدی بر صادرات نفت ایران اعمال میکردند. اما اکنون شرایط جهانی انرژی متفاوت است. بحران اوکراین اروپا را به سمت تأمین منابع جایگزین کشانده و آسیا بیش از پیش به واردات انرژی متکی است. خرید نفت ایران توسط هند، در این بستر معنا پیدا میکند. ایران میتواند با استفاده از موقعیت ژئوپلیتیک خود در خلیج فارس و کریدورهای انرژی، بهجای یک کشور تحریمپذیر، به بازیگری تبدیل شود که امنیت انرژی دیگران را تحت تأثیر قرار میدهد.
دیپلماسی عمومی و جنگ روایتها
میدان تقابل تنها حقوقی و اقتصادی نیست؛ جنگ روایتها نقشی تعیینکننده دارد. ایران تلاش میکند نشان دهد فعالسازی ماشه اقدامی سیاسی و مغایر با صلح و امنیت جهانی است. ارجاع به سخنان شی جینپینگ درباره «نظم عادلانه جهانی» و برجستهسازی تبعیت کورکورانه اروپا از آمریکا، بخشی از این روایتسازی است. این جنگ رسانهای میتواند زمینه همراهی کشورهای مستقل و افکار عمومی جهانی را علیه اقدام غربیها فراهم کند.
همافزایی منطقهای و کریدورهای راهبردی
توسعه کریدور شمال جنوب، اتصال بندر چابهار به شبکه ریلی آسیای میانه و پیوند با پروژههای اوراسیایی روسیه، مسیرهایی هستند که میتوانند بخش مهمی از تجارت ایران را از تحریمهای غربی مصون کنند. همسایگان ایران از پاکستان تا عراق و ترکیه نیز بهواسطه منافع اقتصادی، تمایل چندانی به اجرای کامل تحریمها نشان ندادهاند. این همافزایی منطقهای، نقش مکملی در برابر فشارهای بینالمللی ایفا میکند.
آزمون نظم جهانی؛ از غربمحوری تا چندجانبهگرایی
ماجرای مکانیسم ماشه فراتر از ایران است. چین و روسیه آن را فرصتی برای به چالش کشیدن نظم آمریکایی میدانند. مخالفت آنها نه تنها حمایت از ایران، بلکه بخشی از استراتژی کلان مقابله با ساختارهای ناعادلانه غربی است. شکاف ایجادشده در شورای امنیت، نماد همین تقابل است. اکنون بسیاری از کشورهای مستقل به دقت رصد میکنند که پکن و مسکو تا چه اندازه در دفاع از ایده «حکمرانی جهانی عادلانه» پایبند خواهند ماند.
از اقتصاد مقاومتی تا ابهام هستهای؛ راهبردهای ایران در برابر مکانیزم ماشه
محسن فرخانی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار کرد: با توجه به فعالسازی مکانیسم ماشه یا اسنپبک که شب گذشته به طور رسمی توسط سخنگوی سازمان ملل اعلام شد و منجر به احیای تمام قطعنامههای تحریمی پیشین سازمان ملل، از جمله انسداد داراییها، ممنوعیت فروش تسلیحات، و محدودیتهای هستهای و موشکی شد، قاعدتاً ایران با فشارهای اقتصادی و دیپلماتیک بیشتری روبهرو است. این تحریمها، علیرغم کارشکنی اروپاییها در اجرا و حمایت از برجام، دارای مشروعیت بینالمللی هستند. با این حال، ایران سابقه طولانی در تطبیق با فشارهای تحریمی دارد، از جمله دور زدن تحریمهای ثانویه آمریکا از طریق تجارت با چین و روسیه.
تمرکز بر اتحادهای غیرغربی و مذاکره هدفمند
وی افزود: ایران میتواند با تقویت روابط با قدرتهای مخالف غرب، نظیر چین و روسیه، و کشورهایی که به علت فشارهای تعرفهای آمریکا مانند هند به دنبال کاهش اثر تحریمها هستند، تأثیر محدودیتها را کاهش دهد. چین و روسیه قبلاً اعلام کردهاند که تحریمهای اسنپبک را سیاسی میدانند و آنها را اجرا نخواهند کرد، زیرا روابط اقتصادی خود را یک امر داخلی تلقی میکنند و در نتیجه فرصت تجارت نفتی و تسلیحاتی موجود با ایران حفظ میشود.
این کارشناس مسائل بینالملل ادامه داد: در مذاکره با E3 (فرانسه، آلمان و بریتانیا) و IAEA، ایران میتواند پیشنهادهای موقتی ارائه دهد، مانند افزایش شفافیت هستهای در ازای تعویق کامل تحریمها یا دسترسی محدود به بازرسان، بدون عقبنشینی از حق مشروع غنیسازی. گزارشها نشان میدهد که ایران اخیراً با IAEA توافقهایی برای بازرسی داشته است، اما باید از موضع قدرت وارد شود؛ مانند تأکید بر نقض برجام توسط غرب و الزام آنها به پذیرش مسئولیت و پیگیری حقوقی آسیبهای وارده به ایران.»
فرخانی تصریح کرد: همزمان میتوان دریافت غرامت از آمریکا بابت خسارات جانی و مالی که مستقیماً از تجاوز نظامی یا حمایت از رژیم صهیونیستی به ایران وارد شده، پیگیری شود. همچنین، با توجه به ریاست روسیه بر شورای امنیت از اکتبر ۲۰۲۵، ایران میتواند از این فرصت برای پیشنهاد قطعنامههای جایگزین یا اعمال وتوهای احتمالی استفاده کند، هرچند موفقیت آن محدود است.
وی افزود: دیپلماسی منطقهای نیز اهمیت دارد. این رویکرد میتواند روابط با کشورهای عربی را تقویت کند و از طریق عضویت برخی کشورها در BRICS، مانند عربستان و امارات، دسترسی به بازارهای آن کشورها را فراهم سازد. این اقدامات راهحل نهایی نیستند، زیرا آمریکا و غرب در حال حاضر در حالت تهاجمی هستند و اصرار دارند اهداف منفعتی خود را از مسیر فشارهای اقتصادی و نظامی تحمیل کنند. با این حال، این اقدامات میتوانند فشار را توزیع کرده و زمان بخرند، بدون نیاز به تغییرات اساسی در برنامه هستهای ایران.
کارشناس مسائل بینالملل اظهار کرد: اقتصاد ایران پیشتر با تحریمهای شدیدتر نیز دوام آورده و تأثیر اسنپبک بر صادرات نفت احتمالاً تنها ۱۰ تا ۲۰ درصد خواهد بود. چهار راهکار اصلی برای مقابله با تحریمها عبارتند از: تقویت اقتصاد مقاومتی، دور زدن تحریمها، مدیریت داخلی و تقویت قابلیتهای نظامی و بازدارنده.
فرخانی افزود: در حوزه اقتصاد مقاومتی، تمرکز بر تولید داخلی، به ویژه در کشاورزی، فناوری و صنایع غیرنفتی، و کاهش وابستگی به دلار از طریق رمزارزها یا مبادلات تهاتری با شرکایی مانند هند، ترکیه، چین و روسیه، اهمیت دارد. در دور زدن تحریمها، ادامه فروش نفت با تخفیف به چین و استفاده از شبکههای غیررسمی برای واردات کالا با توجه به تجربه ایران در بیاثرسازی تحریمها امکانپذیر است.
وی عنوان کرد: مدیریت داخلی نیز میتواند با کنترل تورم از طریق یارانههای هدفمند و جلوگیری از سقوط بیشتر ریال، فشار اقتصادی ناشی از تحریمها را محدود کند. این استراتژی نیازمند آگاهسازی افکار عمومی و مقابله با فریب رسانههای معاند است.
تقویت توان نظامی و بازدارندگی
کارشناس مسائل بینالملل افزود: هرچند ورود به حوزه سلاح هستهای فعلاً امکانپذیر نیست، اما ایران میتواند شیوه استفاده از توان نظامی موجود، به ویژه توان موشکی و همکاری با متحدان منطقهای، را بهینه کند. این اقدامات میتوانند به دو سناریو منجر شوند: ارتقای دفاع منطقهای و پاسخهای نامتقارن. ارتقای دفاع منطقهای با همکاری با روسیه و چین در فناوریهای دفاعی و تهاجمی، همراه با نمایش قدرت موشکی برای ایجاد فضای بازدارندگی علیه رژیم صهیونیستی و آمریکا انجام میشود. پاسخهای نامتقارن نیز شامل استفاده از عملیات سایبری یا حمایت از دوستان منطقهای برای اعمال فشار غیرمستقیم است، بدون تشدید به جنگ تمامعیار.
ابزارهای فشار و چانهزنی
فرخانی اظهار کرد: گزینههایی مانند خروج از NPT یا ابهام هستهای میتوانند به عنوان اهرم فشار و چانهزنی استفاده شوند، اما ریسک بالایی دارند. خروج از NPT قانونی است و حق ایران در برابر بیعدالتیها و کارشکنیهای آژانس و غرب محسوب میشود. طی ۹۰ روز آینده، ایران میتواند از این کارت استفاده کند، زیرا خروج از NPT، ایران را از تعهدات هستهای آزاد کرده و پتانسیل فشار دیپلماتیک بالایی ایجاد میکند. با این حال، روز گذشته مجلس این اقدام را تصویب نکرده و بنابراین ایران فعلاً قصد خروج ندارد، اما این گزینه همچنان در دسترس است.
وی افزود: ابهام هستهای نیز میتواند بازدارندگی ایجاد کرده و اهرم چانهزنی باشد، به ویژه با میزان غنیسازی فعلی (۶۰٪) که نزدیک آستانه هستهای است. این ابهام برای غرب بسیار آزاردهنده است، اما ریسک افزایش مسابقه تسلیحاتی منطقهای و حملات پیشگیرانه را بالا میبرد، زیرا اسرائیل سیاست ابهام خود را برای جلوگیری از چنین رقابتهایی حفظ کرده است.
کارشناس مسائل بینالمل در پایان گفت: بهترین رویکرد برای حفظ بازدارندگی ایران، ترکیبی از دیپلماسی برای نشان دادن تعهد ایران به قواعد بینالمللی، قدرت نظامی و امنیتی برای تقویت توان بازدارنده و آگاهسازی افکار عمومی برای مقابله گفتمانی با تهاجم رسانهای غرب است. در نهایت، موفقیت ایران به مدیریت داخلی و واکنشهای ژئوپولیتیک متناسب بستگی دارد.

اسنپبک در بنبست
بازگشت ظاهری شش قطعنامه شورای امنیت علیه ایران، در ظاهر یادآور دورهای سخت از فشارهای بینالمللی است، اما واقعیت صحنه تغییر کرده است. جهان امروز دیگر یکقطبی نیست و اجماع غربی نمیتواند بهتنهایی سازوکار تحریمها را تحمیل کند.
ایران با تکیه بر سه محور اصلی کارزار حقوقی و روایتسازی بینالمللی، بهرهگیری از شکافهای شورای امنیت و همکاری با بلوک شرق و پیمانهای چندجانبه در برابر این فشار ایستاده است. افزون بر این، ظرفیتهای داخلی اقتصاد مقاومتی و اهرم انرژی، برگهای برندهای در دستان تهران هستند.
به این ترتیب، مکانیسم ماشه که روزی ابزاری کارآمد برای اعمال فشار بر ایران تلقی میشد، اکنون به صحنهای برای نمایش مقاومت تهران و به چالش کشیده شدن نظم غربی بدل شده است. آنچه امروز در شورای امنیت میگذرد، نه صرفاً نزاع بر سر تحریم ایران، بلکه آزمونی سرنوشتساز برای آینده نظم جهانی است؛ آزمونی که ایران با ابتکار و راهبردهای چندلایه، در قلب آن ایستاده است.
