تا دیر نشده مدارس را دریابید
محمّدعلی فیّاضبخش – روزنامه اطلاعات: نمیدانم آیا بچهها تعطیلاتی در این تابستان داشتند که اکنون بگوییم برای مدرسه آماده شوند!؟ به خصوص دبیرستانیها، تا جایی که ما در اطرافمان میدیدیم بیشتر...
محمّدعلی فیّاضبخش – روزنامه اطلاعات: نمیدانم آیا بچهها تعطیلاتی در این تابستان داشتند که اکنون بگوییم برای مدرسه آماده شوند!؟ به خصوص دبیرستانیها، تا جایی که ما در اطرافمان میدیدیم بیشتر روزها به کار مدرسه و درس بودند و آنچنان هم که نام نوستالژیک «سه ماه تعطیلی» بر سر زبانها بود، تعطیل سه ماههای در کار نبود.
از یک نگاه، بسیار مغتنم مینمود که مدارس با پیشبینی تعطیلاتِ ناخواسته و نیز عدم تناسب حجم دروس با تقویم تحصیلی، از فرصت تابستان بهره گرفتند و البته پارهای بیبرنامگیها و فراغتهای بچهها را با درس و کلاس پر کردند و چه بسا برای برخی دروس، دورخیزهایی را فراهم آوردند؛ تا اوّل مهر، به راستی اوّل مهرورزی با درسهایی باشد که تابستانش به مهر و الفت با آن گذشته است.
از نگاهی دیگر نیز میتوان به مسألهی اشتغالات درسی بچهها در تابستان نگریست و آن، رقابتهای خستهکننده و گاه فشارهای بدون منطق به دانشآموزان است که بیش از آن که به مصالح بچهها برگردد، به مصالح(!) مدارس و چشم و همچشمی ایشان با یکدیگر مربوط میشود، وگرنه مدارس میتوانند به گونههایی مصلحتآمیزتر و نیز مفیدتر از تستزنی و مشقدهی، بچهها را در تابستان به مدرسه بکشانند و به جای حلّ تمرین با تکنیک حلّالمسائل و انواع کتابهای طبقهبندی شدهی آنچنانی، مهارت حلّ مسأله و دهها پرورشکاری دیگر را به این عزیزان بیاموزند و تمایز و تفاوتی میان تکالیف نُه ماههی تحصیلی با تکالیف سه ماههی تابستانی قائل شوند……
بوی پائیز در مشام است و باد برگریز در راه. خیل جمعیت دانشآموز، وارد سال تحصیلی جدید آماده شدهاست. دختران و پسران ما دلگرم از گرمای محبّت مادران و پدران در تابستانی که گرم گذراندند، میروند تا رنگ پاییز را به بهانهی زنگ مدرسه، به هُرم تابستان فائق نشانند و دل در حریم دوستان و یاران سابق و لاحق بکشانند و چه بسا اشکی به شوق در ذوق دیدار معلّمان محبوب خود بفشانند. چه شود!
واقعیت آن است که مدارس ما از سطح استانداردهای جهانی فاصلهی معنیداری دارند، امکانات سختافزاری در معدود مدارس غیردولتی و نیز برخی مدارس نمونهی مردمی نباید ما را از ایدهآلهای نرمافزاری غافل کند. در آموزش و پرورش امروز همپای امکانات مادّی، برخورداریهای نرمافزاری و انسانی حرف اول را میزند.
در این حرف اوّل، سطح مهارت و تخصّص معلمی جزو اوّلین هجاهاست. به خصوص در مقاطع پایینتر تحصیلی و بالأخص در پایههای نخستین دبستانی، الفبای موفقیت در گرو کارآمدی و مهارت نیروهایی است که در این منصب به کار گمارده میشوند. متأسفانه با توسعهی مدارس غیردولتی، به جای آن که تخصص و کارآمدی بر تجهیز سختافزاری و بعضاً دکوراسیون ویترینی اولویت داده شود، کار برعکس شده است. در اغلب موارد اینگونه است که رنگ و لعاب ظاهری تجهیزات بر طعم و بوی باطنی فائق آمده و نمای ساختمانها بر ردای آرمانها حجاب افکنده است.
امروز در برخی مدارس بیم آن میرود که پس پس از آن سوی بام بیفتیم. کوتاه زمانی پیش از این، فقر و فقدان میز و نیمکت و تجهیزات کلاسی، مشکل بسیاری از مدارس بود؛ امروز تجهیزات هوشمند و سامانههای ابزار و ادوات مختلف، میتواند پردهی غفلت و خوشخیالی بر کارآمدی نیروهای تخصصی بیفکند و همین قدر که ویترین سختافزاری چشمها را پر کند، کمبود مهارت، بر افکار و اذهان دغدغهای نیندازد، و این خود نوعی درجا زدن و بلکه عقبگرد است.
آموزش و پرورش در رسالت جامعهپذیر کردن فرزندان و انتقال مهارتهای زندگی و نیز ظرفیتسازی برای ایجاد شهروند سالم و طبیعی، باید دوباره محل دقّت و تأمل واقع شود. آیا مسابقه در نمره و رتبه و بستهبندی ذهن و استعداد بچهها با بستههای آموزشی (بعضاً بخوانید ضدّآموزشی) میتواند به تربیت شهروند سالم و دور از اضطراب و استرس بیانجامد؟
بیاییم در کنار آموزشهای رسمی، به عملیّاتی کردن پرورش نیز بپردازیم. بچههای ما، شهروندان تأثیرگذار آیندهاند. مهارتهای پرورشی را در دوران مدرسه دست کم نگیریم: نظم و انضباط شخصی، خودکفایی و استقلالیابی، مسئولیتپذیری، توانایی کار در گروه، کنترل هیجانهایی مثل خشم و ترس و محبّت، دوستیابی و توان تأثیرگزاری و بالاخره هویتیابی در دوران نوجوانی از اهمّ مهارتهایی است که بهار تربیتش در پاییز و زمستان سالهای تحصیلی است.