فریدون جیرانی رکوردار کپیکاری؟!
به گزارش مشرق و به نقل از اطلاعات نیوز، فیلمنامه مرحوم «فیروز زنوزیجلالی»، رماننویس و منتقد ادبیات داستانی بدون اجازه او مورد استفاده قرار گرفت تا خروجی آن فیلم مطرحی بهنام «سالاد فصل» باشد. این...
به گزارش مشرق و به نقل از اطلاعات نیوز، فیلمنامه مرحوم «فیروز زنوزیجلالی»، رماننویس و منتقد ادبیات داستانی بدون اجازه او مورد استفاده قرار گرفت تا خروجی آن فیلم مطرحی بهنام «سالاد فصل» باشد. این نویسنده همان زمان اعلام کرد یک کارگردان سینما به فیلمنامه چاپنشده «زن پاییزی» که در بنیاد سینمایی فارابی به ثبت رسیده است، دسترسی پیدا کرده و ظاهرا قرار بوده پس از مطالعه فیلمنامه، نظرش را اعلام کند.
ناگهان مدتی بعد، بدون هماهنگی با مولف فیلمنامه، در اقدامی غیرمنتظره عناصر و پیکره اصلی فیلمنامه را در فیلمی با عنوان «سالاد فصل» بهکار میگیرد، بدون اینکه در این زمینه توافقی صورت گرفته باشد. زنوزیجلالی گفت پس از کسب اطلاع در زمینه سوءاستفاده انجامشده، با عوامل فیلم مذکور تماس گرفتم که بگویم این کار شما غیراخلاقی است. فیلمساز با هدف جلب رضایت من در آن مقطع زمانی و رفع نگرانی عوامل سازنده فیلم، سریعا قراردادی با من تنظیم کرد و مبلغی توافق شد که بخشی از آن را همان موقع دراختیار من گذاشت اما چندینماه پس از آن توافق، فیلمساز از تسویهحساب کامل با من طفره رفت و اصلا حاضر نشد پاسخ تلفن مرا نیز بدهد. او به دادگاه شکایت برد و دادگاه نیز رای به حقانیت او داد و زنوزی توانست مابقی خسارت خود را دریافت کند.
قصه پریا؛ فریدون جیرانی
فریدون جیـــرانی فیلمسازی است که کارش را با فیلمنامهنویسی برای دیگران آغاز کرد اما با این وجود تا به حال لااقل ۲ مورد سرقت فیلمنامه دیگران توسط خود او به اثبات رسیده است. موضوع فیلمنامه «قصه پریا» در زمان اکران این فیلم، سروصدای بسیاری به راه انداخت. فیلمنامه این کار سال۸۴ توسط علی نعیمی از روزنامهنگاران کشور در بانک فیلمنامه خانه سینما به ثبت رسید و در سال۸۵ برای مطالعه در اختیار فریدون جیرانی قرار گرفت.
به گفته نعیمی، جیرانی از این فیلمنامه ذوقزده شد و پس از مدتی اعلام کرد نتوانسته برای تولید این کار، تهیهکننده پیدا کند. این فیلم در جشنواره بیستونهم روی پرده رفت و نعیمی با تماشای این فیلم، متوجه شباهت بسیار زیاد این فیلم با فیلمنامه خود میشود.
با رسانهای شدن موضوع، صاحبان فیلم تلاش برای حلوفصل آن بهدور از جنجالهای رسانهای داشتند اما با اهمال آنها، این موضوع در رسانهها باقی ماند تا درنهایت، شورای داوری خانه سینما به این اتفاق ورود کرد و نعیمی محق دانسته شد و متشاکیان ملزم به رعایت حقوق مادی و معنوی شاکی شدند.
روزگار جوانی؛ اصغر فرهادی
حمید نعمتالله یکبار در گفتوگو با فریدون جیرانی گفت: «من و هادی مقدمدوست طرح سریالی بهنام روزگار جوانی را برای تلویزیون نوشتیم و تحویل دادیم. بعدها متوجه شدیم که اصغر فرهادینامی هم درحال نوشتن فیلمنامه این سریال است.
دقیقا از طرح ما برای اجرا استفاده کرده بودند. بسیار ناراحت شدیم، چون طرح برای ما و از خاطرات دانشجویی من بود. با مدیران شبکه و او جلسهای گذاشتیم که درنهایت نیز نتوانستیم ثابت کنیم کار برای ما است اما سالها بعد با مدیر شبکه دوست شدیم و از او درباره این کار پرسیدم که موضوع را به تهیهکننده کار ارتباط داد و گفت تهیهکننده شما ضعیف بود، برای همین ما کار را به یک تهیهکننده دیگر سفارش دادیم که از همان طرح برای ساخت سریال استفاده کردند و پولی هم به ما ندادند!»
مدتی بعد موضع قوی بودن تهیهکننده دوم هم با اظهارنظر خود او مشخص شد. اصغر توسلی، تهیهکننده سری اول روزگار جوانی گفت: «برای این سریال خانهای را اجاره کرده بودیم که در خیابان تهرانویلا بود و این خانه یکسال در اختیار ما بود. سریال ۶ ماهه تمام شد و ما آن خانه را داشتیم. اصغر فرهادی هم رفتوآمد داشت و با یکدیگر فکر کردیم که این خانه را ۶ ماه دیگر هم داریم و چه کار کنیم که استفاده بهینه کنیم؟ فرهادی گفت چنین طرحی دارم و اسم اولیه آن «دانشجویان» بود. به عبارتی توسلی خود را از اطلاع نسبت به سرقتی بودن این ایده مبرا میکند و مساله را تماما به اصغر فرهادی مربوط میداند.
ملاقات خصوصی؛ ایمان شمس
در میانههای جشنواره فجر سال ۱۴۰۰ بود که «محسن جسور»، یکی از اعضای انجمن فیلمنامهنویسان، ضمن گفتوگوهایی با رسانهها، اعلام کرد ایده اصلی فیلم «ملاقات خصوصی» ازآن او است. جسور اعلام کرد این طرح را سال۱۳۹۰ که خانه سینما تعطیل بود، در معاونت مالکیت حقوق معنوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت کرده و سپس، مدتی روی آن تحقیق و پژوهش انجام داده و با چند جامعهشناس و وکیل صحبت کرده تا در اواسط۱۳۹۷ با توجه به اینکه داستان کار کامل شده بود، برای تهیهکنندگی کار، طرح را به دوستان ارائه داده و آنها اصرار داشتند فیلمنامه را به آنها بفروشد که موافق نبوده و در ایام جشنواره متوجه شده طرح اصلی را برداشته، کولاژ کردهاند، چند قصه فرعی به آن افزوده و با خیال راحت از اینکه وی نمیتواند اثبات کند این طرح از آن او است، آن را ساختهاند.
او میگفت مشکل اصلیاش با نویسنده اولیه فیلمنامه این فیلم است که از دوستان خودش بوده و یک شکایت قضایی هم تنظیم کرد. او که ظاهرا بو برده بود قرار است از فیلمنامهاش کپی شود، نسخهای از آن را به قوه قضائیه برده و در آنجا هم ثبت کرده بود اما میگوید از سوی قوه قضائیه با او تماس گرفته و گفتهاند مدتی بعد آن فرد هم فیلمنامهاش را آورده و ثبت کرده است. مورد فیلمنامه محسن جسور یکی از عجیبترین موارد سرقت ایده در سینمای ایران بود، چرا که نهایتاً کار این ۲ دوست را به دعوا و ضرب و جرح خیابانی کشاند که خبر آن در رسانهها هم پیچید.
منبع:وطن امروز