تربیت اقتصادی فرزندان، کلید استقلال مالی و مسئولیتپذیری آینده
به گزارش اطلاعات نیوز، تربیت اقتصادی فرزندان در خانواده به معنای آموزش مدیریت مالی و مسئولیتپذیری در هزینهها و درآمدها به آنها است، این امر به کودکان کمک میکند تا در آینده بتوانند به طور مستقل و...
به گزارش اطلاعات نیوز، تربیت اقتصادی فرزندان در خانواده به معنای آموزش مدیریت مالی و مسئولیتپذیری در هزینهها و درآمدها به آنها است، این امر به کودکان کمک میکند تا در آینده بتوانند به طور مستقل و هوشمندانه در امور مالی خود تصمیمگیری کنند و از نظر اقتصادی نیز مستقل باشند. در حقیقت فرزندان میتوانند با آموزش مهارتهای مالی و مشارکت در فعالیتهای اقتصادی، نقش مهمی در اقتصاد خانواده ایفا کنند، این امر نه تنها به استقلال مالی آنها کمک میکند، بلکه باعث افزایش مسئولیتپذیری و عزتنفس آنها نیز میشود.
بسیاری از والدین فکر میکنند وظیفه تربیتی فرزندانشان در رعایت آداب نظافت و بهداشت، پوشش، رفتار و گفتار خلاصه میشود در صورتی که اگر فرزندان تربیت اقتصادی مناسبی نداشته باشند در زندگی با مشکلات عدیده ای مواجه خواهند شد که دیگر امور تربیتی را تحت الشعاع خود قرار خواهد داد، بنابراین لازم است فرزندان به گونهای تربیت شوند که علاوه بر اینکه افرادی شرافتمند هستند، مدیرانی اقتصادی هم در خانواده و هم در جامعه باشند.
کارشناسان تربیت کودک بر این باورند که اگر بچهها از محل درآمد خانواده خود اطلاعی نداشته باشند و عادت کنند فقط نیازمندیهای خود را مرتفع سازند و به نیازمندیهای سایر اعضای خانواده بی اعتنا باشند، در این صورت مصرف کنندگان حریمی بار خواهند آمد که بعدها میتوانند هم برای خود و هم برای جامعه زیانهای جبران ناپذیری به بار آورند. از طرف دیگر، اگر پدر و مادرها فقط در این اندیشه باشند که فرزندشان خوب بخورند، خوب بپوشند و در یک کلام همه چیز داشته باشند، ناآگاهانه توقعات فرزندان را بالا بردهاند، این شیوه تربیتی بسیار نادرست و زیان آور بوده و پدر و مادر قبل از هر فرد دیگری از این تربیت ناصحیح در رنج و عذاب خواهند بود. اگر والدین چند نکته را رعایت کنند به رشد اقتصادی فرزندانشان کمک خوبی خواهند کرد.
اقتصادی بودن و پسانداز کردن در زندگی فواید زیادی دارد، این کار باعث ایجاد امنیت مالی، تحقق اهداف مالی، استقلال مالی، و کاهش استرس مالی میشود، همچنین با پسانداز فرزندان در خانواده میتوانند خودشان برای دوران بعدی و شرایط اضطراری در آینده آماده بود. آموزش اقتصادی بودن و پسانداز کردن به فرزندان در زندگی از اهمیت بالایی برخوردار بوده و این مهارت به آنها کمک میکند تا ارزش پول را درک کرده و مسئولیتپذیری مالی را بیاموزند و برای آینده خود برنامهریزی بهتری داشته باشند.
برای آموزش پسانداز به فرزندان میتوانید از روشهای مختلفی استفاده کنید، مهمترین این روشها شامل آموزش از طریق بازی، ایجاد حساب بانکی برای کودک، استفاده از قلک، آموزش اهداف مالی و الگو بودن است. در واکاوی بیشتر این مسئله و نحوه اقتصادی تربیت کردن فرزندان و راههای آموزش پس انداز کردن در زندگی، فایدههای اقتصادی بار آمدن فرزندان و آموزش مدیریت مالی و مسئولیتپذیری در خانواده به گفتوگو با احمد پدرام مدرس دانشگاه، روانشناس نشستیم که در ادامه میخوانید.
ایمنا: درباره استرس اقتصاد که در بین خانوادهها وجود دارد؟ توضیح دهید؟
پدرام: استرس اساسی بنام استرس اقتصاد در خانوادهها وجود دارد و این نوع استرس نه تنها برای یک آدم گرفتار بلکه برای همه خانوادهها مهم است که چگونه پول در بیاورند و به چه طریقی خرج کنند، در زندگی روزمره میبینیم که بعضی از افراد اموال بیشتری دارند و معمولاً زیادتر از بقیه افراد ناله و زاری میکنند و عدهای هم پول زیادی ندارند ولی درست زندگی میکنند، نکته مهم این است که با توجه فشار اقتصادی بسیار زیادی که روی طبقه حقوق بگیر جامعه وجود دارد این گروه از افراد میتوانند از گرانی و وضعیت اقتصادی شکایت داشته باشند، اما میبینیم که عدهای با درآمدهای بسیار زیاد هم از وضعیت اقتصادی و گرانی اجناس گلایه مند بوده و شکایت دارند و یا تظاهر میکنند که وضعیت اقتصادی آنها هم خوب نیست.
ایمنا: اقتصادی بودن خانوادهها و خویشتن داری در خرج کردن در زندگی روزمره تا چه اندازه ضرورت دارد؟
پدرام: موضوع استرس اقتصاد خانواده واقعیت دارد و باید آن را بپذیریم، در زندگی روزمره خانوادهها بسیاری از افراد در مقابل بی پولی که دارند و اگر مخارجی در زندگی برای آنها به وجود آید به دلیل اینکه از قبل در این زمینه برنامه ریزی نداشتهاند به همسر و فرزندان شأن میگویند آخر ماه یک کاری انجام میدهند، در محیط خانواده مهم این است که تا چه اندازه انسانها مقتصد بوده و برنامه ریزی داشته باشند میزان حقوق یا درآمدی که در بازار دارند چگونه در زندگی استفاده کنند، در حقیقت در آوردن پول یک داستان است و خرج کردن آن هم یک داستان دیگر است و این در حالی است که انسان سالم باید خویشتن دار و خودباور باشد و رابطه درست در خانواده را داشته باشد، خویشتن در خرج کردن بسیار مهم است و بسیاری از افراد تفاوت خرج را با برج نمیدانند و تفاوت نیاز را با خواسته نمیدانند و وقتی میروند در سوپر مارکت و قصد خرید پنیر را دارند اما خامه، مربا، شیرینی و نان صبحانه هم می خرند و وقتی از سوپر مارکت بیرون می آیند متوجه میشوند که در خرج کردن پول شأن خودکنترلی نداشتند.
ایمنا: این نوع رفتارهای والدین تا چه اندازه در الگوگیری و یادگیری فرزندان آنها تأثیر دارد؟
پدرام: به وضوح دیده شده همین خانوادهها وقتی این نوع رفتارها را دارند هنگامی که فرزندشان برای مثال به خرید سیب زمینی میرود سر راه بستنی و پفک هم برای خودش می خرد و بعد از بازگشت به منزل خانواده معمولاً با او درباره این رفتارش مشاجره میکنند، باید والدین بدانند خودشان هم قرار بود در سوپرمارکت تنها پنیر بخرند اما اجناس دیگری هم خرید کردند بنابراین مدل بودن و الگو بودن رفتارهای والدین برای فرزندان آنها در خانواده بسیار مهم است و ضرورت دارد والدین در شناخت فرزندان تلاش کنند و در اصل تربیت فرزندان سه پیش فرض را مدنظر قرار دهند یعنی ابتدا برای داشتن رفتار اصولی و مناسب در اقتصاد خانواده ابتدا از خودشان شروع کنند و در مرحله بعدی با رفتار همسرشان هم سو باشند و در مرحله سوم اصول تربیت کودکان در این زمینه و مقتصد بار آوردن آنها بسیار مهم است.
ایمنا: کودکان از چه زمانی با پول و شرایط اقتصادی خانواده و پس انداز کردن از نزدیک آشنایی پیدا میکنند؟
پدرام: سن، جنس کودکان، نیازها و ذهنیتهای آنها در این زمینه مقتصد بودن و پس انداز کردن در خانواده بسیار مهم است و باید این موضوع مورد توجه والدین قرار گیرد که به عنوان یک موضوع تفکر او چه مواردی است و بعد ببینند که کودکان آنها از چه سنی با پول آشنا میشوند، معمولاً تا سن پنج سالگی کودکان میبینند که پدر و مادر وقتی به سوپرمارکت و خرید لباس میروند به فروشنده کالاها پول میدهند تا بتوانند اجناس را خرید کنند و کودکان میبینند که خرید اجناس رایگان نیست و باید برای آن هزینه بپردازند، با این روند کودکان در خانواده با یادگیری مشاهدهای متوجه میشود که باید برای خرید کالا پول یا کارت بانکی به فروشنده بدهند و کودکان گاهی اوقات در فروشگاهها مواد غذایی را بر میدارند که در خانه آنها موجود است و باید والدین به آنها تذکر دهند که این تغذیه و موادی که برداشتهاند در یخچال و منزل دارند و نیازی نیست که دوباره بخرند، هنگامی که کودکان مواد و اجناسی را میخواهند باید والدین به آنها تفهیم کنند که پول خرید آن کالا را دارند اما وقتی نیازی به مصرف آن ندارند نیازی نیست که در شرایط اقتصادی فعلی خانواده اقدام به خرید آن کنند.
ایمنا: پس انداز کردن با خساست چه تفاوتی دارد و این مورد را چگونه به فرزندان یاد دهیم؟
پدرام: وقتی که پس انداز کردن را به فرزندان بیاموزم و آنها را اقتصادی تربیت کنیم آنها احساس امنیت اجتماعی در خانواده میکنند، اما واقعیت دیگر این است که عدهای از افراد احتکارگر هستند که در آینده دچار رکود اقتصادی نشوند و مرتب قیمت دلار و سکه را چک میکنند و این روند به دلیل این است که این گروه از افراد در تربیت کودکی شأن از سن سه تا پنج سالگی ناامنی و خساست و حتی وسواس هم داشتهاند و این روند به ریشه در نگاه آنها به ناامنی اقتصادی و مالی بوده است، ولی پدر و مادرها در اصلاح، تکمیل و جبران این نوع رفتار فرزندان تأثیر دارند و مهم است که فرزندان پول را بشناسند و به آنها بفهمانیم که زندگی کردن برای پول نیست و پول برای زندگی کردن است و اگر این طور نگاه کنیم میتوانیم به خودمان بگوییم که حالا باید چه کاری انجام دهیم تا نیازها را برطرف کرده و در عین حال بتوانیم در زندگی پس انداز هم داشته باشیم.
ایمنا: در زمینه آموزش مهارت زندگی اقتصادی بودن فرزندان باید والدین به چه اصولی توجه کنند؟
پدرام: گاهی اوقات همسران در زندگی زوجی از همدیگر ناراحت هستند که وقتی برای خرید میروند خریدهای زیادی میکنند که نیاز زیادی هم به آن ندارند، باید در زمینه اقتصادی و پس انداز کردن به کودکان آموزش دهیم تا در آینده بتوانند از پس هزینههای زندگی خودشان برآیند و با تورم و گرانی هم مقابله کنند و مهم است که این موضوع را به آرامی به فرزندان بیاموزیم و در حوزه تورم و گرانی به آنها ارائه آموزش دهیم، باید از دو زاویه به این موضوع نگاه کرد و و در آموزش مهارتهای زندگی گفت و شنود بسیار مهم است و تعریف از سواد از نظر بهداشت جهانی هم اولین آیتم گفت و شنود بوده که درست است، بنابراین بسیار مهم است که زوجین در خانواده بتوانند با یکدیگر در حضور فرزندان درست صحبت کنند، اگر افراد درست گفت و شنود را یاد گرفته باشند به خوبی میفهمند در مورد چه محتوایی کجا و چه موقع جلوی فرزندان در مورد وضعیت اقتصادی و مالی به درستی صحبت کنند که آنها را دچار وحشت و هراس نشوند و در مورد ولخرجیهای بی مورد فرزندان در زندگی هم بی تفاوت رفتار نکنند.
ایمنا: دلایل ولخرج بودن عدهای از فرزندان در سنین بلوغ چیست و والدین باید چه نوع رفتاری داشته باشند؟
پدرام: پدر و مادر در خانواده باید بدانند که در این زمینه و ولخرج بودن فرزندان آنها در سن بلوغ بسیاری از عوامل مؤثر است و به دنبال مقصر نباشند، از سن ۱۳ تا ۲۱ سالگی فرزندان به دلیل اینکه در دوران بلوغ هستند معمولاً جاه طلب، خودخواه، خودمحور، زیاده خواه، پرخاشگر، دچار شلختگی و بی برنامگی جدی هستند و این موارد ویژگیهایی هستند است که به آن نشانههای ناخوشایند دوران بلوغ گفته میشود که والدین و اقوام از نوع رفتار، پوشش و خرج کردن فرزندان در این دوران عصبانی شده و حرص میخورند اما این حالتهای جدی فرزندان نیست و معمولاً ویژگیهای دوران بلوغ آنها است و اگر والدین، اقوام و نزدیکان این گروه از فرزندان در خانواده آگاهیهای تربیتی و خودشناسی بالایی داشته باشند میفهمند که همگی در دوران بلوغ این نوع رفتارها را داشتهاند و در برخورد با این موضوع به شکل صحیحتری با فرزندان در خانواده رفتار میکنند. برخورد صحیح با فرزندان در دوران بلوغ پذیرش این نوع رفتار آنها در این سنین است و والدین میتوانند به آنها آموزش دهند که این دوران هم در زندگی آنها تمام میشود و ضرورت دارد که پول تو جیبی شأن را در زندگی به نحو درستی خرج کنند و مقتصد باشند و بتوانند پس انداز کنند.