رمز و راز پیشرفت حکومت نبوی و جمهوری اسلامی چه بود؟
هفتهنامه خط حزبالله در سرمقاله شماره اخیر خئود نوشت: پدیدهی انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران، چنان باعظمت است که برای درک حقیقت آن باید با الگوهای بزرگ تبیین شود. حضرت آیتالله خامنهای...
هفتهنامه خط حزبالله در سرمقاله شماره اخیر خئود نوشت: پدیدهی انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران، چنان باعظمت است که برای درک حقیقت آن باید با الگوهای بزرگ تبیین شود. حضرت آیتالله خامنهای با تحلیل دو پدیدهی تاریخی، یعنی بعثت پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و قیام امام خمینی (رحمة الله علیه)، هر دو را دارای ماهیّت واحد میدانند. ایشان میفرمایند: «جمهوری اسلامی ادامهی بعثت پیغمبر است.» (۱۳۹۸/۱/۱۴) و «انقلاب ما دنباله و ادامهی همان انقلاب است.» (۱۳۶۷/۷/۱۷)
با نگاهی به تاریخ صدر اسلام و تاریخ انقلاب اسلامی، درمییابیم که هر دو نظام اسلامی در عرصههای متعدّدی به یکدیگر شباهت دارند. در این یادداشت، به این دو سؤال پاسخ میدهیم که هر دو نظام جمهوری اسلامی و حکومت نبوی با چه چالشهایی مواجه بودهاند و نیز راز موفّقیّت و پیشرفت این دو چه بوده است.
*چالشهای حکومت نبوی و جمهوری اسلامی
شباهت جمهوری اسلامی به حکومت نبوی به این معنا است که «دردسرهای جمهوری اسلامی همان دردسرهایی است که نبی مکرّم اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در طول حکومت مبارک خود تحمّل کرد.» ( ۱۳۶۹/۷/۱۶) در ادامه، به برخی از این چالشها اشاره میکنیم.
* الف) براندازی نظام اسلامی
اوّلین دردسر مشترک، تلاش دشمنان برای ریشهکن کردن نظام اسلامی تازهمتولّدشده است. «پیغمبر نگاه میکند و میبیند پنج دشمن اصلی، این جامعهی [اسلامی] تازهمتولّدشده [در مدینه] را تهدید میکنند.»(۱۳۸۰/۲/۲۸) علّت دشمنی نیز واضح است. «همهی کسانی که جبههی متّحدی را علیه پیغمبر تشکیل دادند، با پیام توحید او، با پیام عدل او و با آموزشهای مکتب او دشمنی میکردند.» (۱۳۸۷/۱/۱)
دلیل دشمنی با جمهوری اسلامی نیز همان دلیل دشمنی با حکومت نبوی است. «بعضیها میگویند “آقا، دشمنتراشی نکنید”؛ نه، ما دشمنتراشی نمیکنیم؛ ما همین حرف پیغمبر و حرف خدا و حرف توحید را بر زبان میآوریم و خود همین گفتن، یک عدّه دشمن به وجود میآورد. دشمن به خاطر ایجاد حرکت توحیدی دشمن میشود. رفع دشمنیِ او هم به این است که شما دست از حرکت بردارید و برگردید به همان چیزی که آنها میخواهند، یعنی عبودیّت طاغوت، پیروی طاغوت و مانند اینها؛ آمریکا این توقّع را از ما دارد.» (۱۳۹۸/۱/۱۴) لذا «آن که با انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی دشمن است، مثل همان دشمنانِ صدر اسلام، با بعثت اسلامی و با حرکت توحیدی دشمن است؛ حرف ما این است.» (۱۳۹۸/۱/۱۴)
* ب) تحریم و فشارهای اقتصادی
مشکلات اقتصادی بعثت نبوی و حکومت ایشان، یکی دیگر از چالشهای آن دوران بود. در جریان شعب ابیطالب، نبیّ مکرّم اسلام و اصحاب ایشان «سه سال در یک درّهای در مجاورت مکّه، بدون آب، بدون گیاه، در زیر آفتاب سوزان … زندگی کردند. راه هم بسته بود که برای اینها غذا نیاید. … چقدر در شعب مُردند، چقدر بیمار شدند، چقدر گرسنگی کشیدند.» (۱۳۸۷/۵/۹)
غارت اموال توسّط قبایل وحشی، یکی از خطرات بالقوّهی حکومت نبوی بود. «به فاصلهی ده فرسخ، پانزده فرسخ، بیست فرسخ از مدینه، قبایل نیمهوحشیای وجود دارند که تمام زندگی آنها عبارت از جنگ و خونریزی و غارت و به جان هم افتادن و از همدیگر قاپیدن است.» ( ۱۳۸۰/۲/۲۸) دوران جنگ خندق نیز در «ماه رمضان بود. طبق بعضی از روایات، هوا بسیار سرد بود؛ آن سال، بارندگی هم نشده بود و مردم درآمدی نداشتند؛ لذا مشکلات فراوانی وجود داشت.» (۱۳۸۰/۲/۲۸)
یکی از چالشیترین مسائل اقتصادی، تأثیر یهود در اقتصاد مدینه و همچنین گسترش ربا بود. «ثروت اصلی مدینه، بهترین مزارع کشاورزی، بهترین تجارتهای سودده و سودبخشترین صنایع ــ ساخت طلاآلات و امثال این چیزها ــ در اختیارشان بود. بیشتر مردم مدینه در موارد نیاز به اینها مراجعه میکردند، پول قرض میگرفتند و ربا میپرداختند؛ یعنی از لحاظ مالی، ریش همه در دست یهودیها بود.» ( ۱۳۸۰/۲/۲۸)
* ج) تخریب افکار عمومی مردم
یکی از چالشهای مهمّ حکومت پیامبر با یهودیان، رسانههای آنها بود. یهودیان «روی ذهنهای مردم ضعیفالایمان اثرِ زیاد میگذاشتند، توطئه میکردند، مردم را ناامید میکردند و به جان هم میانداختند.» (۱۳۸۰/۲/۲۸) در نظام جمهوری اسلامی نیز «امروز بیشترین تحرّک دشمنان ما علیه ما، بیش از تحرّکات امنیّتی و اقتصادی، تحرّکات تبلیغاتی و جنگ نرم و تبلیغات رسانهای است؛ برای اینکه بر افکار عمومی مردم مسلّط بشوند.» (۱۴۰۰/۵/۱۲) دشمن بهشدّت تبلیغات میکند تا «رشتهی تواصی به حق و صبر را در بین مؤمنان قطع کند. … این موجب میشود که انسانها احساس تنهایی کنند، احساس نومیدی کنند و ارادهها ضعیف بشود، امیدها کمرنگ بشود.» ( ۱۳۹۹/۱۲/۲۱)
در دوران حکومت نبوی، «یهودیها در مدینه یک طبقهی روشنفکر محسوب میشدند؛ لذا مردمِ آنجا را تحمیق و تحقیر و مسخره میکردند.» ( ۱۳۸۰/۲/۲۸) در دوران کنونی نیز «در تبلیغات گستردهی رسانهایِ دشمنانِ ما سعی میشود توان داخلی و ملّی کشور تحقیر شود و کوچک شمرده شود؛ متقابلاً توان دشمن بیش از آنچه هست معرّفی شود.» ( ۱۳۹۱/۵/۳)
همچنین «جنگ روانیای علیه جمهوری اسلامی مشاهده میشود که مظهرش هم همین رسانههای صهیونیستیاند.» ( ۱۳۷۵/۱۰/۲۸) امروزه «سه تخریب، مورد نظرِ دشمن است: تخریب وحدت ملّی، تخریب باورهای کارساز و مقاومتبخش، و تخریب روح امید. اسم این تخریبها را هم “اصلاح” میگذارند!» ( ۱۳۷۷/۱۰/۱۸)
* د) تضعیف مقاومت مردم جامعه
یکی از خطرناکترین چالشهای حکومت اسلامی نبوی، جریان رسانهای «مرجفون» است. مرجفون از نظر شخصیّتی افرادی هستند که «در هنگام سختیها وقتی با دشمن مواجه میشوند، بیکارهاند، ترسو، کنارهگزین و عافیتطلبند؛ وقتی که یک ملّت در شداید و سختیها قرار میگیرد، از اینها هیچ اثری نیست! … امّا وقتی که میدان، میدانی است که خطری ــ علیالظّاهر ــ آن را تهدید نمیکند، میبینید که زبانشان بر روی مؤمنان دراز است.» (۱۳۷۷/۳/۲۱) این جریان «وقتی دشمن را میبینند، تنشان مثل بید میلرزد؛ بنا میکنند به مؤمنین بالله و زحمتکشان در راه خدا، عتاب و خطاب و اذیّت کردن و فشار آوردن: “آقا چرا اینجوری میکنید؟ چرا کوتاه نمیآیید؟ چرا سیاستتان را اینجوری نمیکنید؟” همان کاری که دشمن میخواهد، انجام میدهند.» ( ۱۳۹۱/۷/۱۹) آنها «در دل مردم اضطراب ایجاد میکنند، ترس ایجاد میکنند.» ( ۱۴۰۳/۸/۶)
در دوران جمهوری اسلامی نیز جریان مرجفون «همان کسانی هستند که امنیّت روانی جامعه را به هم میزنند، شایعهسازی میکنند؛ بعضیها از روی غرض، از مسائل گوناگون تحلیلهای غلط ارائه میدهند.» (۱۴۰۳/۸/۶) آنها دائماً با تحلیلهای خود «مردم را میترسانند: “آقا بترسید؛ مقابلهی با آمریکا مگر شوخی است؟ پدرتان را درمیآورند! آن جنگ نظامیشان، این تحریمشان، این فعّالیّتهای تبلیغی و سیاسیشان.” … مرجفون همینها هستند.» (۱۳۹۱/۷/۱۹)
* راز پیشرفت حکومت نبوی و جمهوری اسلامی
حکومت نبوی و جمهوری اسلامی، با وجود چالشهای متعدّد در دوران حکومتداری، با قدرت بر تمامی آنها غلبه کردند، رشد کردند و به پیشرفت رسیدند. «همیشه … وقتی مسئلهی مبعث و خاطرهی بزرگ بعثت مطرح میشده است، هم ملّت ما حرکت و بعثت عمومی و برانگیختگیِ ملّیِ تاریخیِ خود را در انقلاب، ادامهی آن بعثت عظیم نبوی دانسته، هم این سؤال لااقل در ذهنهای افرادی از مردم ــ از خواص و اهل نظر ــ پیش آمده است که راز پیشرفت اسلام در آن روزگارِ غربتِ معرفت و عمومیّتِ جهل که همهی دنیا را پُر کرده بود، چه بود.» (۱۳۷۸/۸/۱۵)
اوّلین راز پیشرفت حکومت اسلامی این است که «حکومت پیغمبران، حکومتی مردمی بود؛ برای مردم و در خدمت منافع آنان بود و مردم به پیامبران عشق میورزیدند. وقتی پیغمبر ما حکومت تشکیل داد، مردم به او عشق میورزیدند. … چنین حکومتی، با چنان پایه و قاعدهی مردمی است که میتواند اصلاحات کند.» (۱۳۷۷/۱/۱۵) در مقابل نیز پیامبر به مردم عشق و علاقه داشت.
راز دیگر پیشرفت حکومت اسلامی اتّحاد است. «در نظام نبوی، درگیریهای برخاسته از انگیزههای خرافی، شخصی، سودطلبی و منفعتطلبی مبغوض است و با آن مبارزه میشود. فضا، فضای صمیمیّت و اخوّت و برادری و همدلی است.» (۱۳۸۰/۲/۲۸) در واقع، «در نظام اسلامی، حکومت با محبّت است، با ایمان است، با وحدت است، با همدلی است؛ با هم بودن مردم و حکومت، با هم بودن اجزای حکومت، با هم بودن اجزای مردم … نشان میدهد که این، نظام اسلامی است.» (۱۳۷۷/۱/۲۷)
یکی از مهمترین عوامل موفّقیّت و پیشرفت حکومت نبوی این بود که «پیغمبر ایستاد؛ نفرمود این یک واقعیّت است، با این واقعیّت چه میشود کرد. بعضی کسان ضعفها و بیهمّتیهای خود را اینطور توجیه میکنند: “واقعیّتی است، چه کار کنیم؟” واقعیّتی که باید در مقابل آن تسلیم شد، این نیست. … واقعیّتهایی را که عدّهای با تکیه به سرنیزه و زور علیه عدّهای دیگر به وجود آوردهاند، باید به هم زد.» (۱۳۸۱/۷/۱۳) و اساساً «ایستادگی، ایستادگی میآفریند.» (۱۳۸۷/۵/۹)